ظاهرا رکوردشکنیهای بورس تمامی ندارد و در هفتههای گذشته شاخص بورس اوراق بهادار با سقوط دو مواجه شد.
به گزارش «تابناک»، فعالان بازار یکی از دلایل عمده را جریانان سیاسی این روزهای کشور میدانند و البته بسیاری از کارشناسان نسبت به افزایش بیش از حد قیمتها و حبابی بودن آن از قبل هشدار داده بودند. با این حال بعضی از کارشناسان میگویند جای نگرانی نیست و روند بازار طبیعی است.
در واقع مدتی است دوباره بازار ارز و همچنین سرمایه دچار نوساناتی شده که فعالان اقتصادی را نگران کرده است.
در همین زمینه، مهدی تقوی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی در گفتوگو با تابناک به بررسی علل سقوط بورس و همچنین افزایش نرخ ارز پرداخته است.
آقای دکتر چه عواملی باعث شد اقتصاد که روند با ثباتی را در دوره آقای روحانی طی میکرد، بناگاه دوباره زمزمههای بیثباتی به گوش میرسد؟ دولت آقای روحانی با اقداماتی که انجام داد، باعث شد که تحریمهای بینالمللی کاهش پیدا نماید. وقتی اعلام شد ماهیانه ۷۰۰ میلیون دلار به ایران پرداخته میشود، اینها اثرات مثبتی روی اقتصاد کشور داشت. بانک مرکزی نیز بر همین اساس قیمت دلار را روی ۲۸۵۰ تومان بستند. اما بعد از مذاکرات وین ۸ که منجر به تمدید شد و از سوی دیگر کاهش قیمت نفت باعث شد که دلار دوباره بالا برود.
افزایش قیمت دلار چه تأثیری بر اقتصاد ایران میگذارد؟ افزایش قیمت دلار باعث میشود که واردات با افزایش قیمت روبهرو شود و این واردات گرانتر، اثرات تورمی شدید در پی خواهد داشت. بنده امیدوارم شرایطی فراهم شود که اگر قیمت نفت باز هم کاهش پیدا کند، میزان دلار ورودی به کشور افزایش پیدا کند و دلار افزایش قیمت نیابد. ترس کارشناسان اقتصادی این است که نرخ تورمی که از ۴۰ درصد به نزدیک ۲۰ درصد رسیده است، دوباره بالا رود و اثرات منفی آن بر زندگی مردم وارد آید. البته با توجه به اینکه پیش بینیها حاکی از آن است که قیمت نفت از این مقدار نیز پایینتر خواهد رفت، به نظر میرسد این شرایط فعلا ادامه خواهد داشت.
شما به اقدامات سیاست خارجی دولت اشاره کردید که باعث ثبات اقتصادی شده است. بعضی از منتقدان معتقدند اقدامات دولت در زمینههای اقتصادی نمیتواند منجر به بهبود وضعیت اقتصادی شود؛ برای نمونه، دولت همچنان قیمت حاملهای انرژی را افزایش داده و از طرف دیگر یارانهها را به همان شکل پیشین ادامه میدهد؟ اجرای هدفمندی یارانهها سیاست نادرستی بود که تبعات فراوانی داشت. به همین ترتیب عقلانی نیست که دولت بخواهد مجددا در این مسیر قدم بگذارد. آقای روحانی هنگامی قیمت نان را اضافه کرد که در چند سال پیش، نان ۱۰۰ تومانی را به ۵۰۰ تومان افزایش داده بودند.
در واقع تورم بالا، بیکاری و نرخ رشد پایین میراث دولت قبل است. دولت احمدینژاد جاده اقتصاد ایران را پرچاله کرده و روحانی سعی میکند این چالهها را پر کند. روحانی در همین حال با توجه به شرایط موجود اقتصادی کشور قادر به پرداخت یارانه به این شکل نیست و میبینیم که اقدام به افزایش قیمت نان میکند. اما باز هم تکرار میکنم که سقوط قیمت نفت میتواند باعث مشکلات جدی تری برای اقتصاد کشور شود. شاید دولت با کاهش قیمت نفت و کم شدن درآمدهایش، دیگر قصد دادن یارانه به آرد را ندارد و نمیتواند این هزینهها را پرداخت کند، به همین دلیل فشار را به مردم منتقل کرده است.
ما شاهدیم که در این فضا بورس و بازار سرمایه نیز شاهد نوسانات زیادی شده است. جنابعالی دلیل این تغییرات را چه میدانید؟ در روزهای اخیر شاهدیم بورس و بازار سرمایه نیز نوسانات زیادی داشته که میتوان از آن تعبیر به سقوط بورس کرد. این سقوط به این دلیل است که رکود در اقتصاد وجود دارد. بورس نبض اقتصاد و یا میزان الحرارت اقتصاد است. هنگامی که وضع اقتصادی کشور خراب میشود، قیمت سهام افت میکند. در واقع چشم انداز اقتصادی ایران تیره و تار است. بنابراین سهامدار نمیتواند ریسک خرید سهام جدید را بپذیرد. شرکتها در بورس نیز سودآوریشان پایین میآید و کمتر از ۲۲ درصد سود میدهند؛ بنابراین سهامدار چرا پول خود را در بورس سرمایهگذاری کند، چون در صورتی که پول خود را در بانک بدون ریسک نگهداری کند میتواند روزشمار بیش از ۲۲ درصد سود از بانک دریافت کند و هیچگاه هم نگران سقوط بورس نباشد و به سود معقول خود نیز با کمترین ریسک دست پیدا نماید.
اما در دوران قبل که تحریمها نیز بود، بورس رشد زیادی کرد؟ وقتی در کشور شما تورم وجود دارد، باید قیمت سهام نیز با نرخ تورم مقدار بالا رود تا ارزش سهام ثابت بماند. اما در همان دوران قیمت سهمها به اندازه تورم افزایش پیدا ننمود. البته واحدهای تولیدی که در بورس حضور دارند، به خاطر تورم، کالاهای خود را گرانتر میفروشند. آن مقداری قیمتی که اضافه میشود، باعث میگردد سود سهام افزایش پیدا کند و قیمت سهام بالاتر رود.
یک سبد سرمایهای وجود دارد که در آن سرمایهگذاری میکنید که شامل بورس، بانک، سکه و خرید ارز، و تولید میشود. در آن دوران تقاضا برای موضوعات دیگر کاهش پیدا نمود؛ مردم در آن زمان سهام بورس را میخریدند. اگر شرایطی را فرض کنیم که سبدهای دیگر رونق بگیرد، نقدینگی به سمت سبدهای دیگری سرمایهگذاری میرود.
بنابراین شما معتقدید که شاید نقدینگی به سمت بازارهای ارز و یا مسکن حرکت کند؟
به نظر میرسد سایر کالاهای سرمایهای از قبیل مسکن، طلا افزایش پیدا کند. با توجه به تعدد میزان ساخت خانه در کشور، احتمالاً نقدینگی به سمت جایگزینهای بهتر خواهد رفت. اینکه مردم و فعالان اقتصادی کدام یک از جایگزینها را انتخاب میکنند، بستگی به شرایط اقتصادی است که در آن فعالان اقتصادی پیش بینی خواهند کرد که قیمت کدام یک از این کالاها بالا میرود.
فواره چون بلند شود، سرنگون شود؛ بنابراین فعالان اقصادی در این شرایط به سمت بازاری میروند که امنیت بیشتر داشته باشد، هرچند سود کمتری دارد؛ برای نمونه، قیمت طلا را قیمتهای جهانی تعیین میکند، پس خیلی سخت است پیش بینی کنیم که سرمایه از بورس به کجا منتقل خواهد شد. دارندگان نقدینگی بر اساس قدرت ریسک، نقدینگیشان را انتقال میدهند.
در روزهای اخیر شاهد بودیم که بورس دوباره کمی رونق پیدا کرد. دلیل چه بود؟ بلی در رزوهای اخیر کمی شاخصهای بورس به سمت بالا حرکت کرد؛ اما این حرکت به سمت بالا مقطعی و کوتاه مدت خواهد بود؛ اگر شرایط اقصادی به همین نحو ادامه پیدا نماید.
ارزیابی شما از عملکرد دولت در این مدت که روی کار آمده است، چیست؟ دولت روحانی در این یک و سال اندی، حداقل گافهای احمدینژاد را نداده است. مشکلات اقتصادی ارث دولت گذشته است. کشور با تورم ۴۰ درصد، نرخ بیکاری بالا، ضریب جینی بالا و... روبهرو بوده است. همه اینها را از آن دولت به ارث برد. اما حالا دولت نمیتواند در کوتاه مدت وضعیت را بهبود بدهد و به دوره قبل از هدفمندی یارنهها برگرداند. این شکلی که دولت روحانی کار میکند، حداقل وضعیت اقتصادی را از دوره احمدینژاد بدتر نکرده است.
متن کامل گفتوگو را اینجا بخوانید.