ابهام در پرونده مرگ سرباز وظيفه در پادگان
پسر جواني كه متهم است دوست خود را از بالكن به پايين پرت كرده است قرار است به زودي در دادگاه كيفري استان تهران براي بار دوم محاكمه شود.
به گزارش ابتکار، 17 فروردين سال 86 ماموران كلانتري لويزان در جريان مرگ مشكوك يك پسر جوان قرار گرفتند. آنها بلافاصله موضوع را در دستور كار خود قرار داده و با حضور در محل به تحقيق در اين رابطه پرداختند.
با حضور ماموران مشخص شد كه سرباز 25 ساله اي به نام سجاد به طرز مرموز از بالكن طبقه دوم آسايشگاه يک پادگان در لويزان به پايين افتاده و جان خود را از دست داده است. تحقيقات ماموران نشان داد كه سجاد با يكي از دوستانش به نام "احد” درگير شده و همزمان هردويشان به شوفاژخانه پادگان افتاده بودند.
بنابراين "احد” که به خاطر شکستگي پا در بيمارستان بستري بود تحت بازجويي قرار گرفت. وي در بازجويي ها به ماموران گفت: من و سجاد با هم دوست بوديم. اما بر سر يك ضبط صوت با هم درگير شديم. سجاد ضبط صوت مرا خراب كرده بود. براي همين در راهروي پادگان با هم درگير شديم و او به طرفم حمله کرد. سجاد مي‌خواست مرا از بالکن به پايين پرت کند که دستش را کشيدم و هر دو به پايين افتاديم. با اظهارات اين پسر، وي به اتهام قتل دوستش بازداشت شد و پرونده براي رسيدگي به شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. اين پسر جوان در نخستين جلسه محاكمه خود را بيگناه خواند و به قضات گفت: سجاد مي‌خواست مرا به پايين پرت کند كه خودش هم به پايين افتاد. من او را به پايين پرت نكردم. ب
نابراين وي از اتهام قتل عمدي تبرئه و به پرداخت ديه و دو سال زندان محکوم شد. اما با اعتراض اولياي دم اين حكم در ديوان عالي كشور نقض شد و بار ديگر به شعبه 71 دادگاه كيفري ارسال شد. قرار بود صبح ديروز احد در اين شعبه براي بار دوم پاي ميز محاكمه بايستد اما به دليل عدم حضور اولياي دم جلسه دادگاه تجديد شد و به آينده موكول شد.
به گزارش ابتکار، 17 فروردين سال 86 ماموران كلانتري لويزان در جريان مرگ مشكوك يك پسر جوان قرار گرفتند. آنها بلافاصله موضوع را در دستور كار خود قرار داده و با حضور در محل به تحقيق در اين رابطه پرداختند.
با حضور ماموران مشخص شد كه سرباز 25 ساله اي به نام سجاد به طرز مرموز از بالكن طبقه دوم آسايشگاه يک پادگان در لويزان به پايين افتاده و جان خود را از دست داده است. تحقيقات ماموران نشان داد كه سجاد با يكي از دوستانش به نام "احد” درگير شده و همزمان هردويشان به شوفاژخانه پادگان افتاده بودند.
بنابراين "احد” که به خاطر شکستگي پا در بيمارستان بستري بود تحت بازجويي قرار گرفت. وي در بازجويي ها به ماموران گفت: من و سجاد با هم دوست بوديم. اما بر سر يك ضبط صوت با هم درگير شديم. سجاد ضبط صوت مرا خراب كرده بود. براي همين در راهروي پادگان با هم درگير شديم و او به طرفم حمله کرد. سجاد مي‌خواست مرا از بالکن به پايين پرت کند که دستش را کشيدم و هر دو به پايين افتاديم. با اظهارات اين پسر، وي به اتهام قتل دوستش بازداشت شد و پرونده براي رسيدگي به شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. اين پسر جوان در نخستين جلسه محاكمه خود را بيگناه خواند و به قضات گفت: سجاد مي‌خواست مرا به پايين پرت کند كه خودش هم به پايين افتاد. من او را به پايين پرت نكردم. ب
نابراين وي از اتهام قتل عمدي تبرئه و به پرداخت ديه و دو سال زندان محکوم شد. اما با اعتراض اولياي دم اين حكم در ديوان عالي كشور نقض شد و بار ديگر به شعبه 71 دادگاه كيفري ارسال شد. قرار بود صبح ديروز احد در اين شعبه براي بار دوم پاي ميز محاكمه بايستد اما به دليل عدم حضور اولياي دم جلسه دادگاه تجديد شد و به آينده موكول شد.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
این واقعاٌ اتفاق بوده از قصد که نبوده خانواده مقتول هم باید بخاطر رضای خدا و آرامش روح آن مرحوم گذشت کنند .