بازدید 3507

حبیبی: كفه اصلاح‌طلبان در دولت سنگين‌تر است

ما در يكسري از انتصابات موافق بوديم و آن را منطبق با سليقه‌هاي سياسي خودمان مي‌دانستيم و تشخيص داده بوديم كه آن مدير توانمندي كاري دارد و براي همين تاييد مي‌كرديم. اما در دوره آقاي احمدي‌نژاد هم اين طور نبود كه با هر انتصاب ايشان موافقت كرده باشيم. آن دوره هم ما راجع به برخي از انتصابات هم به آقاي احمدي‌نژاد نامه نوشتيم و هم برخي مخالفت‌هاي خودمان را رسانه‌يي كرديم. در مورد آقاي روحاني هم ما نظرمان اين نيست كه ايشان كابينه خود را يك دست از اصولگرايان شناخته‌شده انتخاب كنند
کد خبر: ۴۵۲۷۲۶
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۱ 26 November 2014
انتخابات سال ٩٢ نشان داد كه اگر مردم ايران تمايلي به ادامه سياست‌هاي دو دولت پيشين داشتند روحاني را به عنوان  رييس‌جمهور انتخاب نمي‌كردند. اگر مردم خواهان دولتي غير از اين بودند سياست‌هاي سال‌هاي ٨٨ تا ٩٢ تداوم يافته بود. مردم عقلا و منطقا مي‌دانستند كه چه كسي سياست‌هاي قبل را ادامه خواهد داد و كانديداي ديگري را انتخاب كردند. دولت گذشته فضايي امنيتي در دانشگاه‌ها برقرار كرده بود و صدها دانشجو را از تحصيل منع و روانه كميته‌هاي انضباطي كرد. اساتيد بسياري در آن دوره بازنشسته شدند و افراد زيادي با بورسيه‌هاي غيرقانوني به ادامه تحصيل پرداختند. آنچه مسلم است اين است كه راي‌دهندگان خواهان ادامه آن وضعيت نبودند و به همين خاطر به كانديدايي راي دادند كه وعده رويكردي غير از آن را مي‌داد. راي ١٨ ميليوني روحاني در انتخابات سال گذشته به خوبي نشان مي‌دهد كه خواسته افكار عمومي در چه جهتي است و چه نسبتي با رويه فعلي مجلس دارد.

در خلال گفت‌وگوی اعتماد با محمدنبی حبیبی، دبیرکل حزب مؤتلفه مشخص شد بيشترين سويه انتقاد ایشان از روحاني حضور پررنگ اصلاح‌طلبان در دولت نسبت به اصولگرايان است. 

آقاي حبيبي! چه شد كه در مورد معرفي آقاي نيلي احمدآبادي به عنوان وزير علوم توسط رييس‌جمهور حزب موتلفه آن بيانيه را آن هم با آن عبارات صادر كرد. به نظر مي‌رسيد آن بيانيه خيلي با مشي اين حزب و روحياتي كه از افرادي مانند شما سراغ داريم همخواني نداشت. در واقع به نظر مي‌رسيد اين بيانيه كار كسي مانند آقاي انبارلويي است هرچند آن بيانيه امضاي حزب را دارد.

خير، اصلا اين طور نيست. اتفاقا بايد بگويم من شخصا در كلمه به كلمه آن بيانيه دخالت داشتم و علاوه بر اينكه آن بيانيه نظر مجموعه افراد «موتلفه» بود اما تاكيد مي‌كنم نظر شخصي من نيز صد درصد همين بود.

خب اگر واقعا اين طور است پس اين سوال مطرح مي‌شود كه «موتلفه» مشخصا به دنبال چه چيزي است؟ يعني شما دقيقا چه انتظاري از وزارت علوم داريد و اساسا اين وزارتخانه و وزير آن چرا براي حزبي مانند شما تبديل به دغدغه شده است؟ يعني شما منتقد اين هستيد كه چرا مديريت دانشگاه‌ها در دولت يازدهم در حال تغيير است؟ آيا شما اين ايراد را در دولت نهم با آن تعداد بازنشسته كردن اجباري اساتيد دانشگاه‌ها و حذف مديراني با سابقه و جايگاه علمي مشخص نيز داشتيد؟ اگر اين طور است چرا بيانيه صادر نكرديد؟

ببينيد ما در يكسري از انتصابات موافق بوديم و آن را منطبق با سليقه‌هاي سياسي خودمان مي‌دانستيم و تشخيص داده بوديم كه آن مدير توانمندي كاري دارد و براي همين تاييد مي‌كرديم.
اما در دوره آقاي احمدي‌نژاد هم اين طور نبود كه با هر انتصاب ايشان موافقت كرده باشيم. آن دوره هم ما راجع به برخي از انتصابات هم به آقاي احمدي‌نژاد نامه نوشتيم و هم برخي مخالفت‌هاي خودمان را رسانه‌يي كرديم. در مورد آقاي روحاني هم ما نظرمان اين نيست كه ايشان كابينه خود را يك دست از اصولگرايان شناخته‌شده انتخاب كنند اما ما موضوع «فتنه» را از موضوع «اصلاح‌طلبي» جدا مي‌دانيم؛ يعني اينكه كسي بگويد هر «اصلاح‌طلبي» الزاما «فتنه‌گر» است ما اين را حرف كاملا نادرستي مي‌دانيم. معتقديم در مجموعه اصلاح‌طلبان اشخاصي هستند كه انقلاب، قانون اساسي، ولايت فقيه ولي فقيه را قبول دارند اما «موتلفه اسلامي» را يا قبول ندارند يا به آن انتقاد دارند.

ما معتقد نيستيم كه بايد با اين مخالفت كنيم. «نظام» هرگز نبايد به يك حزب يا يك سليقه خاص متكي باشد اين را قبول داريم. اما از همين آقايي كه به عنوان وزير علوم از سوي رييس‌جمهور معرفي شد (محمود نيلي احمدآبادي) كساني كه موافق وزارت ايشان در مجلس بودند از او خواستند يك تبري از «فتنه» بجويد – آنها نگفتند از اصلاح‌طلبان تبري بجويد بلكه گفتند فقط از «فتنه» تبري بجويد- اما اين آقا توصيه افراد موافق خود را هم حاضر نشد قبول كند. يعني در لفظ هم نشد از «فتنه» و «فتنه‌گري» كه در سال ٨٨ واقع شد تبري بجويد. حالا اين سوال مطرح است كه آيا ما بايد از هر وزيري كه معرفي شد ولو اينكه حاضر نباشد لفظا از «فتنه» تبري بجويد حمايت كنيم؟

   خب شما مگر نمي‌دانيد چه كسي رييس‌جمهور شده است و چه موضعي نسبت به مباحثي كه شما اشاره كرديد اتخاذ كرده است؟ مگر آقاي روحاني در جلسه تنفيذ و تحليف خود به تعبير شما لفظا نسبت به فلان موضوع اعلان برائت كرد كه حالا از وزير پيشنهادي او چنين انتظاري داريد؟ اتفاقا عكس اين كار را انجام داد و بعد از اعلام پيروزي‌اش در نخستين پيامي كه از طريق صدا و سيما صادر كرد از آقايان هاشمي و سيد محمد خاتمي به خاطر حمايت‌ها و مشورت‌هاي‌شان لفظا و رسما تشكر كرد و بعد هم با هر كدام از آنها ديدار و گفت‌وگو كرد. حالا اين چه انتظاري است كه شما از اين رييس‌جمهور توقع داريد وزيري را به مجلس معرفي كند كه نوع رفتار و جهت‌گيري‌هاي سياسي‌اش به رقباي ايشان در انتخابات سال ٩٢ نزديك باشد.

ببينيد آقاي روحاني سخنران مراسم بيست و سوم تيرماه سال ٧٨ است. ما آن آقاي روحاني را قبول داريم؛ «فتنه» ٨٨ به نظر من به مراتب پيچيده‌تر از «فتنه» سال ٧٨ بود.
به نظر من دوستان حق دارند كه اين سوال را از آقاي روحاني مطرح كنند كه آيا شما از آن سخنراني خود در تير سال ٧٨ عليه فتنه‌گران داشتيد عدول كرده‌ايد؟ به نظر من آقاي روحاني عدول نكرده است. ما در مورد «فتنه» سال ٨٨ هم در موتلفه تحليلي داشتيم و به اين نتيجه رسيديم كه آن را نبايد در حد يك رقابت انتخاباتي تلقي كرد. ما نمي‌گوييم اصلا رقابت انتخاباتي وجود نداشت چرا رقابت هم بود اما ما آن را در عين حال يك توطئه براندازانه براي نظام جمهوري اسلامي مي‌دانيم. اما اگر از من بپرسيد كه هر كس- مشخصا مي‌گويم- كه به آقاي ميرحسين موسوي راي داده الزاما «فتنه‌گر» است؟ من چنين اعتقادي ندارم. كسي ممكن است به آقاي ميرحسين موسوي راي داده باشد و در عين حال علاقه‌مند به انقلاب هم باشد. چون قضاوتي مبني بر اينكه هر كسي به ميرحسين موسوي راي داده با نظام و انقلاب مساله دارد اصلا به ضرر انقلاب است. اما ما معتقديم كه حركت‌هاي مربوط به «فتنه» ٨٨ حركت‌هاي محدود به رقابت‌هاي انتخاباتي نيست. قرار بود كار براندازي انجام شود. ما اخبار مربوط به انتخابات سال ٨٨ را حداقل از شش ماه قبل از آن در رسانه‌هاي خارجي به خصوص آن رسانه‌ها كه مخالف جمهوري اسلامي هستند رصد مي‌كرديم و برداشت‌مان اين است كه آن «فتنه» قطعا يك توطئه براي براندازي نظام مقدس جمهوري اسلامي بود.

من نظر مقام معظم رهبري در اين خصوص را نه به عنوان اينكه ايشان رهبر انقلاب هستند بلكه به عنوان يك تحليل قبول دارم كه «فتنه» ٨٨ توسط دشمنان ما در خارج از كشور طراحي شد و در داخل هم يك عده‌يي به دام آن «فتنه» افتادند. حالا اگر حتي كسي به دام «فتنه» هم افتاده باشد من معتقدم صلاحيت داشتن مسووليت‌هاي بزرگ در جمهوري اسلامي را ندارد.

   اصلا بحث ما سال ٨٨ نيست. اينكه شما هم تاريخ را ورق بزنيد و بگرديد در بين صدها سخنراني و اظهارنظر آقاي روحاني جمله‌يي را پيدا كنيد كه با توسل به آن بخواهيد رفتار امروز خودتان و اقليتي در مجلس را توجيه كنيد چندان از سوي افكار عمومي پذيرفته نيست. چون الان از آن زمان ١٥ سال گذشته است نظر شما در مورد اينكه مي گوييد روحاني ٧٨ را قبول داريد محترم است اما مردم به روحاني سال ٩٢ با آن سخنراني هاي تبليغاتي و ابراز نزديكي به شخصيت هايي مانند آقايان هاشمي و خاتمي راي دادند.

ببينيد من جواب سوال شما را از اينجا شروع مي‌كنم كه كفه اصلاح‌طلبان قطعا خيلي سنگين‌تر از كفه اصولگرايان در كابينه آقاي روحاني است.

   خب طبيعي است چون راي‌اش از همين جناح بوده است.

خب پس آقاي روحاني ادعاي خودش را پس بگيرد. اشكالي ندارد ايشان بيايند و بگويند من راي اصلاح‌طلبان را دارم و حالا هم مي‌خواهم پست‌هاي دولتي را به اصلاح‌طلبان بدهم. چرا اين را نگفتند؟ مگر ايشان نگفتند در انتصابات خودشان فراجناحي عمل خواهند كرد؟

   خب در دولت روحاني اصولگرايان هم بدون سهم نمانده‌اند.

عرض من اين است كه آقاي روحاني گفتند در انتصابات‌شان فراجناحي عمل مي‌كند. ما معتقديم هرچند از عده‌يي اصولگرايان در دولت خودشان استفاده كرده‌اند اما شعار ايشان مبني بر فراجناحي عمل كردن‌شان را محقق نكرده‌اند.

   البته اصلاح‌طلبان هم از اين جهت انتقاداتي را به آقاي روحاني دارند و معتقدند آنها به اندازه سهم شان در آراي روحاني در كابينه حضور ندارند.

نه اگر ما با عدد و رقم بحث كنيم آن وقت متوجه خواهيم شد كه در كل وزرا، كل مديران، كل استانداران و مجموعه پست‌هاي دولتي نسبت اصولگرايان به اصلاح‌طلبان به هيچ‌وجه قابل مقايسه نيست و قطعا آقاي روحاني در انتصابات‌شان فراجناحي عمل نكرده‌اند. در مورد «فتنه» هم ما معتقديم همان طور كه «تولي» يك امر ضروري است «تبري» هم همين طور است.

چطور كسي كه حاضر نيست ولو در لفظ «فتنه» را محكوم كند مي‌تواند صلاحيت گرفتن پست‌هاي كليدي را داشته باشد؟ الان برخي اصلاح‌طلبان مي‌خواهند صورت مساله «فتنه» را پاك كنند. «فتنه» واقعا اتفاق افتاده و با منظور براندازي هم اتفاق افتاد و ما معتقديم به عنوان يك واقعيت تاريخي ثبت شده باقي بماند تا نسل‌هاي بعدي بدانند چنين اتفاقي افتاده است. بنابراين بنده معتقدم به همان اندازه كه پايداري به قانون اساسي و اصول انقلاب اسلامي ضرورت دارد تبري جستن از دشمنان هم لازم است.

   منظور شما از اين «تبري جستن» هم اظهار نظر در مورد افرادي است كه امكان دفاع از خود را ندارند. خب سوال اين است كه اين انتظاري كه شما آنقدر ضروري مي‌دانيد را چرا از خود آقاي روحاني نداشتيد؟ چون شخص رييس‌جمهور هم اين اعلان «برائت» آن هم با كيفيتي كه شما مي‌گوييد را هيچگاه نكرده‌اند.

ما سابقه آقاي روحاني را از همان نطق بيست و سوم تيرماه سال ٧٨ در نظر داريم و معتقديم كه...

   اين مورد را بحث كرديم و عرض شد از آن تاريخ پانزده سال گذشته است و رفتار و گفتار روحاني كمتر قرابتي با سخناني دارد كه شما به ايشان منتسب مي‌دانيد و به آن استناد مي‌كنيد. سوال مشخص اين بود كه چرا شما انتظاري كه وزير پيشنهادي علوم داريد را از آقاي روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري نداشتيد؟ شايد به اين دليل است كه شما و ديگر هم جناحي‌هاي تان قدرت آن را نداشتيد و الان هم براي جبران ناكامي‌هاي خود در انتخابات گذشته به اخلال در روند فعاليت‌هاي يك وزارتخانه دل بسته‌ايد.

آقاي روحاني نامزد ما نبودند.

   مگر آقاي نيلي احمدآبادي نامزد شما براي وزارت علوم بودند؟

خب شما مي‌گوييد چرا از وزير پيشنهادي وزارت علوم اين انتظار را داريم و از آقاي روحاني نداشته‌ايم من هم دليلش را گفتم.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار