سيد محمد اسلامي در یادداشت روز خراسان نوشت:
«مذاکره مانند قارچ است و در تاريکي بهتر رشد ميکند.» با اين حال چه تاريک و چه روشن، چه محرمانه و چه عمومي، از همين امروز تا پايان زمان انقضاي برنامه اقدام ژنو فقط 28 روز مانده است. روزهايي که آبستن تحولات تعيين کننده هستند. مذاکرات در چارچوب برنامه اقدام مشترک ژنو اگرچه به موضوع هستهاي منحصر است، اما به روشني غرب را در 2 راهي اتخاذ رويکرد سازنده در قبال ايران و ادامه رويکرد مخرب پيشين قرار داده است. در اين شرايط حساس خانم وندي شرمن، معاون وزير خارجه آمريکا دعوت مرکز مطالعات بين المللي و استراتژيک آمريکا (CSIS) را ميپذيرد و در برابر رسانهها در عمل با ديپلماتهاي ايراني سخن ميگويد. او مدعي ميشود که مسئوليت شکست مذاکرات متوجه ايران است. توجه به برخي نکات، انگيزهها و نتايج سخنان اين چنيني رئيس تيم مذاکره کننده آمريکايي را روشن تر ميکند:
1.نقش «بازي سرزنش» در مذاکرات ايران با 1+5
براي درک و تحليل مذاکرات هستهاي ايران حداقل 3 دانش نياز است. نخست اطلاع و درک کافي از نقش فناوري هستهاي و اهميت آن در توسعه کشور. دوم اطلاع از فراز و فرودهاي بيش از يک دهه مذاکرات هستهاي که سوم آذرماه امسال 12 سال تمام از آغاز آن ميگذرد. سوم دانش ديپلماسي به مثابه يک مهارت تخصصي در تامين منافع ملي کشور. يکي از ابزارهاي کشورهاي ۱+۵ در 12 سال گذشته استفاده از بازي سرزنش (Blame Game) بوده است. در طول اين سالها عموما کشورهاي غربي تلاش ميکردهاند که علل بي نتيجه ماندن يا عدم پيشرفت مذاکرات را به گردن ايران بيندازند.
آنها در اين بازي از گزارههاي مشخصي استفاده ميکنند. اين بازي براي غربيها فوايد چند جانبهاي دارد. از جمله اين که اميد دارند مشروعيت مذاکره کنندگان ايراني در افکار عمومي داخل کشور را خدشه دار کنند. از سوي ديگر سعي ميکنند وجهه ايران در محافل بين المللي را به گونهاي خدشه دار کنند که راه را براي ايجاد يا حفظ اجماع در تحريمهاي غيرمنطقي هموار کنند. رسانههاي غربي از جمله خبرگزاري رويترز، استاد اين جنگ رواني هستند. به نظر ميرسد وندي شرمن با اطلاع کافي از تمام اين ظرافت ها، کمتر از يک ماه تا موعد پايان مذاکرات با گفتن يک جمله "بازي سرزنش" را آغاز کرده است.
در حالي که خبرگزاري رويترز اين بخش از سخنان شرمن را برجسته ميکند که ايران را متهم شکست احتمالي مذاکرات توصيف ميکند. متاسفانه بايد گفت که خبرگزاري رويترز در گزارش رويدادهاي مذاکرات هستهاي ايران، تعامل دوجانبه نزديکي با تيم مذاکره کننده آمريکايي دارد و اين احتمال را قوت ميدهد که آمريکاييها خود را براي آغاز بازي سرزنش آماده کرده باشند. اين در حالي است که دکتر ظريف، رئيس تيم مذاکره کننده ايراني در مذاکرات وين 6 صراحتا اعلام کرد که ايرانيها علاقهاي به يافتن مقصر در عدم پيشرفت مذاکرات ندارند و براي هرگونه راه حل منطقي عادلانهاي آماده هستند. بنابراين روشن است که در اين معادله چه طرفي به يافتن رويکرد سازنده فکر ميکند و چه طرفي به دنبال بهانه سازي براي متهم کردن طرف مقابل است.
2.توپ در زمين آمريکايي ها
همزمان برخي از کارشناسان سخنان وندي شرمن را ناظر به محدوديتهاي داخلي دولت آمريکا در تقبل تعهدهاي لازم براي دستيابي به توافق جامع ارزيابي کردهاند. همچنان که وندي شرمن در همين سخنراني اذعان ميکند که اکنون برخي نگران هستند که مذاکرات به نتيجه نرسد، همچنان که گروهي ديگر نيز نگران هستند که مذاکرات به نتيجه برسد! او همچنين تصريح ميکند که دولت آمريکا نميتواند تعهدي را متقبل شود که از توانش خارج است. اين اشاره وندي شرمن را ميتوان با گزارش جديد "ديويد سنگر" (David E. Sanger) در نيويورک تايمز مرتبط دانست. سنگر در اين گزارش از تقلاي باراک اوباما براي دور زدن کنگره آمريکا در پرونده هستهاي ايران سخن ميگويد. وتو کردن تحريمهاي احتمالي جديد کنگره با توجه به پيش بينيها درباره شکست احتمالي دموکراتها در انتخابات ميان دورهاي کنگره از گزينه هايي است که سنگر از آن خبر ميدهد. اين قرائن در کنار برخي خبرهاي تاييد نشده که دستور کار فعلي مذاکرات را نه موضوعاتي مانند سطح غني سازي در ايران و تعداد سانتريفيوژها، بلکه گفت و گو درباره چگونگي لغو تحريمهاي يک جانبه و تحريمهاي شوراي امنيت ميداند، نشان ميدهد که آمريکاييها به سبب دشواريهاي داخلي شان براي دادن تعهدهاي لازم در مذاکرات مشکل دارند.
3.غرب به تمديد مذاکرات فکر نکند
با همه اينها صبح روز 25 نوامبر چه خواهد شد؟ اين موضوعي است که ماه هاست بسياري از کارشناسان در ايران، آمريکا و ديگر کشورها بر آن متمرکز هستند. به نظر ميرسد اگر کشورهاي غربي نتوانند در زمينه لغو تحريمهاي يک جانبه آمريکا، تحريمهاي شوراي امنيت و تحريمهاي اتحاديه اروپا، تضمين هايي همسنگ و هم ارزش تعهدات ايران در زمينه فعاليتهاي هستهاي اش بدهند، سخن از تمديد مذاکرات به گونههاي مختلف ميگويند.
در روزهاي گذشته برخي مقامات اروپايي و آمريکايي دقيقا از همين سناريو سخن گفتهاند. به عنوان نمونه مقامات فرانسوي از تمديد توافق موقت سخن گفتهاند. دنيس راس (Dennis Ross) مشاور سابق اوباما در مذاکرات هستهاي هم از حالتي مشابه سخن گفته است. گزينهاي که نه اعلام توافق شود و نه اعلام عدم توافق و نه حتي اعلام تمديد مذاکره. بلکه در مدلي مانند مذاکرات سازش دولت خودگردان و رژيم صهيونيستي، گفت و گوها بي نتيجه پايان يابند، آمريکا تحريم جديدي اعمال نکند و ايران به محدوديتها در زمينه هستهاي پايبند بماند. در تمامي اين سخنان به يک واقعيت از 2 منظر بي توجهي يا بي اعتنايي ميشود. نخست اين که ايران در آغاز برنامه اقدام ژنو "گام بزرگ" براي دستيابي به توافق را برداشت. ۱۹۶ کيلوگرم اورانيوم ۲۰ درصد را به مواد ديگر تبديل کرده است.
غني سازي بالاي ۵ درصد راکاملا تعليق کرده است. فعاليت در اراک و نطنز و فردو را گسترش نداده است و نظارتهاي بسيار بيش تر از متعارف را پذيرفته است. اما کشورهاي ۱+۵ در عمل برداشتن گام بزرگ متناظر را به پايان زمان برنامه اقدام ژنو موکول کردند. بنابراين از يک منظر نوبتي هم باشد، نوبت به آنها رسيده است که خودشان را اثبات کنند. آنها همچنين بايد از منظر ديگري نيز به صبح روز بعد از 24 نوامبر فکر کنند. کشورهاي ۱+۵ ديگر بيش از اين نميتوانند به ايران فشار بياورند. تحريمهاي کنوني آن قدر سخت گيرانه و گسترده بوده است که حتي کنگره آمريکا نيز نميتواند در عمل چيزي به آنها بيفزايد. دولت دکتر روحاني حتي در طول يک سال برنامه اقدام ژنو نيز با وجود ادامه همين تحريمها کشور را اداره کرد. در اين مدت ايران بسياري از سامانههاي مالي و ارزي خود و همچنين سازو کارهاي صادرات انرژي را با شرايط استمرار تحريمها هماهنگ کرده است. رئيس جمهور ايران همچنين بارها اعلام کرده است که اگر مذاکرات تا روز 24 نوامبر به نتيجه نرسد، غني سازي 20 درصد از سر گرفته ميشود و همه چيز به قبل از توافق ژنو باز ميگردد.
«مذاکره مانند قارچ است و در تاريکي بهتر رشد ميکند.» اين جمله از مادلين آلبرايت، وزير خارجه اسبق آمريکا و بخشي از سخنراني اخير وندي شرمن است. بنابراين به نظر ميرسد که کشورهاي ۱+۵ در دقيقه 90 مذاکرات بهتر است به جاي پرداختن به حاشيههاي مخرب، به اقدام عيني و عملي براي از دست نرفتن اين فرصت تاريخي فکر کنند. اگر مذاکرات به نتيجه نرسد، ايران گزينههاي متنوع و بسياري پيش رو دارد، اما کشورهاي غربي بدون وجود راه حلهاي جايگزين حداقل تا 10 سال آينده فرصت گفت و گو با مردم و دولت ايران را از دست ميدهند.