بازدید 8284

جوک‌های قومیتی که حواله می‌دهیم، بی‌خطرند؟

ما به خاطر یک لبخند، راحت‌تر هستیم که گفت‌وگوهای جمعی را باور کنیم و در دام و مرداب آن اسیر و غوطه‌ور شویم و فرو رویم. بدون تفکر، هر جوک و نقل‌قولی را شفاهی یا ایمیلی یا وایبری انعکاس می‌دهیم و برای آن استیکر گل و لبخند و لایک حواله می‌کنیم. ما همرنگ جماعت می‌شویم.
کد خبر: ۴۴۴۰۴۳
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۷ 23 October 2014
سعید اصغرزاده در شهروند نوشت:

مطلبی را می‌خواندم در مورد چرایی هم‌آوایی شدید ما ایرانی‌ها با جوک‌های قومی ـ محلی. این سوال را به ذهنم متبادر کرد که جوک‌ها و نقل‌قول‌هایی از این دست با ما و جامعه ما چه می‌کنند؟ آیا جوکی که درباره شیرازی، یزدی، کرمانی، قزوینی و ترک و لر و عرب تعریف می‌شود و با توجه به کارآیی شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی به سرعت انتقال می‌یابد و بسیاری از ما به‌طور ناخودآگاه و داوطلبانه با آن همنوایی کرده و در تکثیر آن می‌کوشیم، بی‌خطر است؟ آیا دست‌های پنهانی در کار است؟ تمام اینها حساب شده است یا مانند خسی است رها شده در جامعه‌ای وانهاده و اسیر طوفان؟

الوین تافلر، در کتاب «ثروت انقلابی»، واقعیتی را در چگونگی درک حقیقت در یک اجتماع مطرح می‌کند و مثالی می‌زند از رفتار موش‌های قطبی. این موش‌ها به‌شکل گروهی حرکت می‌کنند و در زمان‌هایی که به یک پرتگاه می‌رسند و پیشروان آنها سقوط می‌کنند، موش‌های دیگر حرکت خود را متوقف نمی‌کنند و به روند حرکت خود ادامه می‌دهند و آنها هم سقوط می‌کنند. تافلر از این مثال و متافور برای همانندسازی چنین رفتاری در جوامع استفاده می‌کند. ما به خاطر یک لبخند، راحت‌تر هستیم که گفت‌وگوهای جمعی را باور کنیم و در دام و مرداب آن اسیر و غوطه‌ور شویم و فرو رویم. بدون تفکر، هر جوک و نقل‌قولی را شفاهی یا ایمیلی یا وایبری انعکاس می‌دهیم و برای آن استیکر گل و لبخند و لایک حواله می‌کنیم. ما همرنگ جماعت می‌شویم.

واقعیت این است که جوک‌های محلی و قومی و نژادی، انگ و استریوتایپ و ذات می‌سازند و درواقع خصوصیات واقعی افراد یک منطقه جغرافیایی یا قومیت یا مذهب و نژاد را پنهان می‌کنند. جوک‌ها کاری می‌کنند که ما فقط یک یا چند تصورِ محدودِ معمولا منفی از بخشی از جامعه داشته باشیم که مانع از وحدت و همدلی همگانی و آرمانی در کشور می‌شود. به روایت صریح‌تر، ما مدام از طرف انگ‌های خودساخته فرهنگ مسلط تهدید می‌شویم و راه منطقی آن است که اگر با آن مقابله نمی‌کنیم با آن هم‌آوایی هم نکنیم. این امر هم می‌تواند بخشی از فرهنگ داوطلبی باشد. داوطلبانه وظیفه خود بدانیم که به‌رغم این‌که خود را نهی از شنیدن و بیان این‌گونه جملات می‌کنیم، به دیگران این امر را نیزگوشزد کنیم.

فراموش نکنیم حماقت وقتی جمعی شد، ناپدید می‌شود! و اگر این روند تخریبی ادامه پیدا کند و با عکس‌العملی از سوی تک‌تک ما مواجه نشود، این حماقت ما مانع قضاوت و شناخت منطقی افراد نسبت به دیگران و وضع موجود شده و ویژگی‌های تقلبی و خاصی را به بخشی از جامعه نسبت می‌دهد و موجب ناکارآمدی آن بخش در چرخه مشارکتی جامعه می‌شود. پس از آن ما بر پایه اطلاعاتی اشتباه و تصورهای کلیشه‌ای خود که غالباً برگرفته رسانه‌ها و فضای مجازی است، بدون آن‌که شناخت کافی از دیگران و توانایی‌های بالقوه و بالفعل آنان داشته ‌باشیم، به قضاوت می‌پردازیم. این کلیشه‌ها احترام یا مشروعیت را از اشخاص به دلیل تعلّقشان به آن گروه می‌گیرند و یا برعکس، کلیشه مثبت احترام، ارزش و محبوبیتی غیرواقعی و برپایه‌ای غیرمنطقی برای عده‌ای بدون دلیل خاصی به‌وجود می‌آورد.

به‌طورکلی انگ‌ها را به دو نوع می‌توان طبقه‌بندی کرد؛ نوع اول که بیشتر در شبکه‌های اجتماعی این روزها انتقال داده می‌شود، «انگ‌های اجتماعی» (Public stigma) است، یعنی برچسب‌هایی که از سوی اجتماع به فرد نسبت داده می‌شود و عناصر مهم آن تفکر کلیشه‌ای، پیش‌داوری و تبعیض در تفکر رایج اجتماعی است. نوع دوم، یعنی «انگ به فرد» (Self Stigma) یا ذهنیت منفی فرد نسبت به خود است. در نوع دوم تفکر کلیشه‌ای در درون فرد همراه با پاسخ غلط و گاه خشم‌آلود به پیشداوری‌ها از طریق طفره رفتن از زیر بار انجام مسئولیت‌های روزمره و شخصی دیده می‌شود. به دلیل درونی و نهان بودن انگیزه این پاسخ‌ها از یک طرف و فراوانی و سهولت دستیابی به افکارعمومی از طرف دیگر، معمولا کفه تحقیقات انجام گرفته درباره انگ‌های اجتماعی، سنگین‌تر از انگ به خود است. امروزه با بررسی گروه‌هایی که بیشتر در معرض انگ اجتماعی قرار دارند، مثل اقلیت‌های نژادی، جنسی، مبتلایان به ایدز و ناتوانان حرکتی و... دریافته‌اند که عزت‌نفس این افراد به‌طور قطع و صورت‌های مختلف در طول زندگیشان جریحه‌دار می‌شود.

ما چه انگ‌زنی‌های رایج این روزها را در قالب جوک و نقل‌قول و... ناخودآگاه بدانیم و چه حساب شده، چه آن را توطئه دشمنی خارجی بدانیم یا وسوسه‌ای داخلی، می‌توانیم داوطلبانه در مقابل آن بایستیم.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۷
انتشار یافته: ۱۵
متاسفانه این جک ها باعث شده اند که برخی از اقوام عزیز ایرانی دیگر خود را ایرانی ندانند و در برخی موارد ملیتی را برگزینند که درگذشته مشغول ریختن خون اجدادشان بودند. این ملت اگر یکپارچه متحد شوند سر سرکشان بزیر سنگ آورند.
واقعا زیبا نوشته شده لذت بردم از خوندن این مقاله!
وقتی تاریخ را می خوانیم میبینیم این جوک ها را انگلیسی ها در آورده بودند تا به اختلافات و بی ادبی های قومیتی ایران دامن بزنند و مانع اتحاد مردم شوند.باور کنید.
یعنی این اپراتورهای تلفن همراه نمیتونن جلوی این جوکها رابگیرند. من خودم به شخصه خیلی از این جوک ها ناراحت میشم.اینا وحدت بین ماهارو از بین میبره.
متاسفانه هر روز هم دامنه این جک ها زیاد میشود
بهترین راه عادت کردن به این جوکها و عدم تعصب ورزی و حتی خودمان برای خودمان جوک بسازیم
واقعا کار زشتی است.

من یکی از همکارانم که آذری است، یک بار در محل کار برای من یک جوک لری گفت و خندید، بعد من به او گفتم حالا تحملش را داری تا یک جوک ترکی فوق العاده خنده دار برایت تعریف کنم؟؟؟
دیدم چهره اش کامل درهم رفت. گفتم تو که تحملش را نداری که با جوک به قوم تو توهین کنند پس خودت هم درباره اقوام دیگر جوک نگو. چون شاید تو بخندی ولی بقیه را مثل الانِ خودت میرنجانی. خندیدن به چه قیمت؟

تابناک جان ممنون که این مطلب رو گذاشتی.
یا بعضی مسایل رو نمیدونید و یا از روی تعصب و یا احتیاط ننوشتید
شما برای پیدا کردن قومیتی تو گوگل
بنویسید عربه، اره ، رشتیه ، ترکه و .........
هزاران جوک تو سایتهای غیر فیلتر پیدا میکنید
حالا بنویسید
پارسه
فارسه
هزاران جوک تو سایتهای فیلتر شده پیدا میکنید
عالی بود
خوب اومدی ولی اواخر ترمز خالی کردی. بدتر از نوشته های تو، در بزنگاهها انگ زنندگان را تنها میگذارند و به گرگش میدهند کافی است چند قدم به عقب برگردی و بدانی چی میگم.
با تشكر از نويسنده مقاله و تابناك -
واقعيت اين است كه جوك هايي كه با تمسخر قوميتهاي مختلف در ايران نوشته شده اند و چه اگاهانه و چه نااگاهانه توسط افراد ، تكثير و پخش مي شوند ، همدلي و استقلال و يكپارچگي كشور عزيزمان ايران را هدف گرفته است .
ضروريست مردم به خودشان بيايند و از تكثير اين جوكها خوداري كنند و به ارسال كننده هم تذكر دهند كه اين جوكها را حذف كند .
من اهل جنوب كشور هستم و از خودم سوال مي كنم ، چرا بايد اذربايجاني هايي كه در تاريخ ايران ، بارها در مقابل متجاوزين روس و عثماني جنگيده اند و با افتخار از استقلال ايران دفاع كرده اند با چنين جوك هايي مورد حمله قرار گيرند .
چرا بايد ساير اقوام ايران چه شمالي ( كه با نهضت جنگل در مقابل روسها ايستادگي كردند) ، چه لر و چه عرب اينچنين در جوكهاي مختلف مورد تمسخر قرار گيرند . قبلآ اينگونه جوكها تحت نام ملانصرالدين عنوان مي شد.
استنباط مي شود ، افرادي آگاهانه با ايجاد اينگونه جوكها ، بذر تفرقه و نفرت را دارند مي كارند و اگر امروز به خودمان نياييم و با اين روند مقابله نكنيم ، فردا كه تفرقه ايجاد شد براي اقدام خيلي دير خواهد بود.
به اميد اگاهي ملت ايران بخصوص جوانان و حفظ استقلال ، امنيت و يكپارچگي كشورمان ايران
جوکهای رشتی و کاشی و کردی و اصفهانی و تهرانی رو یادتون رفت!!!
مشکل اینجاست که همه میگیم اینکار ناپسند است بعد خودمون مشارکت میکنیم در پخش این جوک ها و در نهایت هم میگیم همه جای ایران سرای من است.
حالا چرا از الوین تافلر بیگانه مثال میاورید؟ مگه خود ما کم ضرب المثل در این مورد داریم؟ مثلا یه بز گر که بیفته تو گله همه بزها رو گر میکنه یا امثال این
بسیاری از به اصطلاح جکها واقعیتها و حقایقی است که در قالب جک عنوان میشود . ایینه چون روی تو بنمود راست خود شکن ایینه شکستن خطاست.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل