سيدباقر پيشنمازي در سرمقاله رسالت نوشت:
اگر معيار ارزيابي كارآمدي شورا، مقايسه كاركرد هر سال نسبت به سال قبل باشد و وظيفهاي جز سياستگذاري صحيح و تنظيم سند راهبردي براي اين نهاد عالي متصور نباشد، ناديده گرفتن زحمات و خدمات انجام شده،نوعي ناسپاسي است و رويكردي به دور از انصاف. و البته سالها تلاش اعضاي محترم و خصوصا دبيرخانه، عليرغم تغيير دولتها و فراز و نشيب سياستها و حمايتها شايسته تقدير است. اما اگر دستاوردهاي شورا در مقايسه با عظمت آرمانها و اهداف و وعدههاي انقلاب اسلامي در سطح ملي و بينالمللي و فرصت 30 ساله اي كه در اختيار داشته است و آنچه كه در عالم واقع و روي زمين، انسان مشاهده ميكند (1) ارزيابي شود، داوري ديگري صورت خواهد گرفت.
شوراي عالي انقلاب فرهنگي در طول سالهاي گذشته بيش از اينكه «مذكِّر» باشد «مذكَّر» بوده است ملاحظاتي كه در ديدارهاي مقام معظم رهبري به شورا ابلاغ ميشد از حوزه بيان اولويتها و يادآوري مسئوليتها گاهي فراتر رفته و تا مرز تذكر و عتاب ميرسيد! و همه اينها به خاطر اين بود که اعضاي محترم شورا هوشيارتر و جديتر نسبت به عامل «زمان» و فرصتهاي غيرقابل جبراني كه از دست ميروند، اهتمام ورزند.
اكثر اين ديدارها در سالهاي گذشته مشحون از بيان تکاليف، اولويتها، ضرورتها و درخواست اهتمام و تلاش بيشتر است اما برخي از غفلتها و از دست رفتن فرصتها، دغدغههايي را برانگيخته است كه فرازهايي از آن را مرور ميكنيم:
«اعضاي شورا بايستي اين شورا را باور كنند. باور كنيد كه اينجا قرارگاه مركزي فرهنگي كشور است... باور كنيد كه اينجا فرماندهي مسائل عمده فرهنگي كشور و سياستگذاري كشور را برعهده دارد. اعضا بايستي به اين توجه كنند.
... نميشود مسئولين كشور مسئوليتي احساس نكنند در زمينه هدايت فرهنگي جامعه.... دولت و مسئولان موظفند كه توجه كنند به جريان عمومي فرهنگي جامعه... مسئوليت شرعي داريم.... مسئوليت قانوني داريم... ما چرا بر سر فرهنگ خودمان پافشاري نكنيم؟.... شما خيلي مسئوليت داريد... بدانيم چه كار داريم ميكنيم؟.... مسئوليت خيلي سنگيني است.... كجا داريم ميرويم؟.... چه چيزي دارد اتفاق ميافتد؟ چه چيزي در انتظار ماست؟
.... من واقعا حيرت ميكنم.... من احساس خطر ميكنم.»
مقام معظم رهبري 19 /9/ 92
.... گاهي انسان فكر ميكند که اولويتها و ضرورتهاي بديهي كشور و انقلاب،چندباربايدبراي نخبگان فرهنگي ومسئولان عالي يادآوري شود؟ و اصولا دغدغههاي فرهنگي چرا از بيان شورايارئيس محترم شوراي عالي انقلاب فرهنگي مطرح و پيگيري نشود؟!
آيا مديريت راهبردي چالشهاي حوزه فرهنگ به عهده شورا نيست؟ آيا زمينگير شدن اسناد راهبردي و سياستگذاريهاي شورا در مرحله تنفيذ و اجرا از چالشهاي فعلي حوزه فرهنگ نيست؟ آيا فقد فهم صحيح از «جبهه فرهنگي انقلاب» و تغافل نسبت به «آرايش قرارگاهي» و بيتفاوتي عملي و نه كلامي! در برابر توطئههاي خزنده فرهنگي، از چالشهاي حوزه فرهنگي نيست؟
در حكم آغاز دوره جديد شوراي عالي انقلاب فرهنگ كه در تاريخ 26 /7/ 93 صادر گرديد نيز از خسارت بزرگي كه ميتواند در اثر به تعويق افتادن تحقق مهندسي فرهنگي و تحول در نظام آموزش عالي آموزش و پرورش و علوم انساني اتفاق بيفتد ابزار نگراني شده است.
به نظر ميرسد شورا با حلقه مفقودهاي مواجه است كه خود بايد براي آن چارهانديشي كند. اين موضوع در مصاحبه هاي دبير محترم شورا مطرح شده است:
1- اين شورا فقط يك دبيرخانه نيست بلكه همان قرارگاه اصلي است كه رهبر انقلاب فرمودند منتها هنوز تا رسيدن به آن سطح قرارگاهي فاصله دارد. 17 /3/ 90
2- شوراي عالي انقلاب فرهنگي اگر قرار است قرارگاه باشد بايد هم سياست بنويسد و هم الزامات اجرايي شدن سياستها را فراهم كند و هم بر اين اسناد، رصد، پايش و نظارت داشته باشد. 28 /7/ 93
ايشان در همان مصاحبه 17 /3 /90 از قول مقام معظم رهبري نقل ميكنند كه به ايشان فرمودند: شما وظيفهتان اين است كه كار را جلو ببريد. خودتان را درگير اجرا نكنيد ولي كار تا نقطه اجرا بايد پيگيرانه پيش برود. دبير محترم شورا ادامه ميدهند: من حسم اين بود كه آقا نظرشان اين نيست كه ما فقط يكسري سياست تصويب كنيم بلكه بايد وارد صحنه شويم و( تا نقطه اجراونظارت) مديريت كنيم و اين مديريت بايد اتفاق بيفتد، اگر چه در اين سالها براي عملياتي كردن اين موضوع مشكل داشتيم! اكنون لازم است شوراي عالي انقلاب فرهنگي مراحل بعد از تصويب سند را تا مرحله اجرا و همچنين سنجش و پايش نحوه اجرا، تدبير نمايد.
تعريف و تعقيب الزامات اجرا اگرهمه جانبه و جامع صورت گيرد همان حلقه مفقودهاي است كه ميتواند حضور و ظهور شورا در عرصه فهم، تبيين، تثبيت و انفاذ ماهيت فرهنگي انقلاب را محسوس نمايد و بازآرايي دائم اين جبهه را، سبب گردد.
جامعيت تعريف الزامات اجرا اقتضاء ميكند نظام تربيت و انتخاب و انتصاب مديران، خصوصا مديران دستگاهها و نهادهاي فرهنگي که ميخواهندمجري مصوبات شوراوامرخطيرتحول باشند،وهمچنين نحوه بهکارگيري ظرفيتهاي غيردولتي موثر، وهمچنين همسانسازي مصوبات شورا با مصوبات قوه مقننه از نظر بهرهمندي از ظرفيت دستگاههاي نظارتي و بازرسي و محاسباتي و قدرت سئوال و استيضاح و تحقيق و تفحص از مسئولان و دستگاههاي ذيربط و تاثيرگذاري بر برنامههاي پنجساله توسعه و چشماندازهاي ميان مدت و بلندمدت و قانون برنامه و بودجه سالانه و آزادسازي عرصههاي فرهنگي از چنگاندازيهاي حزبي و نفوذ عناصر غرب زده و مرعوب، محاسبه گردد.
انصاف اين است كه دبير محترم فعلي شوراي عالي انقلاب فرهنگي نسبت به دبيران قبل از خود، جديتر، مصممتر، اصوليتر و موفقتر بوده است، اما محدوديت دامنه اختيارات و برخي محدوديتهاي ديگر زمينه درخشش بيشتر و بهرهگيري بهتر از ظروف موجود از جمله عامل زمان را فراهم نياورده است. با توجه به ظرفيتهاي ممتاز دبيرخانه و دبير محترم و تجارب ارزشمند تحصيل شده، كه تقدير و تشكر مقام معظم رهبري نيز مويد آن است، تفويض اختيارات كافي براي پيگيريهاي بعد از تصويب اسناد و ارتقاء نقش شورا و دبيرخانه تا سطح قرارگاه مركزي جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي، نيز لازم است در تدبير حلقه مفقوده محاسبه گردد.
-------------------------------------
پينوشت:
1- مقام معظم رهبري: گزارش مصوبات غير از گزارش واقعيتهايي است كه براساس اين مصوبات در عالم واقع و روي زمين انسان مشاهده ميكند! 13 /10/ 84