نبرد رمضان یا نبرد پنجاه روزه، دفاعی هوشمندانه در برابر هجمهٔ سراسری رژیم غاصب صهیونیستی و حامیانشان در منطقهٔ نوار غزه است؛ منطقهای که سالیان درازی است تحت حصر اقتصادی و امکاناتی است و جریان مقاومت آن را هدایت و راهبری میکند.
در این نوشتار به بررسی و تبیین دیدار رمضان عبدالله دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین با رهبری معظم انقلاب اسلامی به مناسبت پیروزی مقاومت علیه غاصبان صهیونیستی، میپردازیم.
هرچند جهاد و تشکیلات مقاومت برای مبارزه با رژیم صهیونیستی و بر پایه دغدغهٔ خروج غاصبان سرزمین مادریشان شکل گرفت، در بازههای زمانی مختلف صحنههای گوناگونی را تجربه کردند. قسمتی از این جریان یعنی حماس با ورود به عرصهٔ سیاسی انتخابات تشکیلات خودگردان در ۲۰۰۶ عملاً رویکرد سیاسی خود را تقویت نمود و قسمتی دیگر همچون جهاد سلامی، با حفظ آرمانهای اولیه خود تنها راه پیروزی را اخراج صهیونیستها با استفاده از رهیافت نظامی میداند؛ رویکردی که صهیونیستها در تاریخ نشان دادند به غیر از آن، زبان دیگری را در مسائل سیاسی و هژمونی قدرت نخواهند فهمید و هر نوع کرنشی را به جای تشکر، با شدیدترین وجه ممکن پاسخ میدهند. قتل یاسر عرفات، برخوردهای ذلتبار با برخی سران ساف و... نمونههایی از این رفتار رژیم اشغالگر قدس است که با سازشکاران نشان دادهاند.
اما ورود بدنهٔ عمدهٔ مقاومت همچون حماس به صحنهٔ سیاست، این خیال را برای مسئولین صهیونیستی ایجاد کرد که دیگر جریان مقاومت در بین مردم کارایی نداشته و ملت فلسطین خواهات سازش با مهاجمین سرزمین خودشان هستند. خطای راهبردی که منجر به حملهٔ نظامی سراسر به نوار غزه شد تا کار مقاومت را به زعم صهیونیستها نابود سازد. اما این خطا همچون دیگر خطاهای محاسباتی صهیونیستها بیپاسخ نبود و خفتهای فراوانی را به دنبال داشت. دستاوردهای جنگ ۲۲ روزه، ۸ روزه و در نهایت ۵۰ روزهٔ اخیر به همگان نشان داد تنها روش قابل فهم صهیونیستها مقاومت مسلحانه و توکل به نصرت الهی است. حال با در نظر گرفتن این موضوع میتوان گفت که راهبردهای مطروحه از سوی رهبری معظم انقلاب، برداشتی دقیق، کارآمد و راهگشا در مسائل آیندهٔ فلسطین است.
راهبردهای زیر نه تنها به قدرتمندی مقاومت و سرکوب صهیونیستها منجر میشود بلکه محاسبات درونی قدرت پوشالی صهیونیستها را از درون نابود میسازد.
الف) تقویت مقاومت در تمامی ابعادیکی از مهمترین راهبردهای مطروحه در فرمایشهای رهبری انقلاب اسلامی، تقویت و قدرتمندی درونی جریان مقاومت است. همراهی ملت مبارز فلسطین، افزایش تسلیحات و قدرت دفاعی و تهاجمی، افزایش و سرعت بخشیدن به بازسازی نوار غزه با استفاده از پتانسیل داخلی میتواند عمق راهبردی جریان مقاومت را افزایش داده و خطر حملات مجدد صهیونیستها را کاهش دهد؛ اقدامی که میتواند دست برتر مقاومت را در صحنهٔ سیاسی آیندهٔ فلسطین به ارمغان آورد و سازشکاران را از صحنهٔ اجتماعی نظام فلسطین کنار گذارد. لذا توجه به این مسائل، میتواند بسیار بااهمیت بوده و پیروزی مقاومت را به دنبال آورد.
ب) تسلیح کرانهٔ باختریکرانهٔ باختری بر خلاف نوار غزه که منطقهای محصور در میان سه قسمت، صهیونیستها، دولت مصر و دریاست، از هر سمتی با مناطق اشغالی هممرز بوده و آن را در خود جای داده است. به عبارت دیگر، منطقهٔ کرانهٔ باختری، منطقهای استراتژیک است که علاوه بر مناطق فلسطیننشین در خود شهرکهای صهیونیستی را محصور دارد که جمعیت بالایی را اسکان داده است؛ مناطقی که نزدیکترین نقاط را به پایگاههای حساس نظامی و اتمی صهیونیستها دارا بوده و با تسلیح آن، سران صهیونیستی و اشغالگران فلسطین به شدت نگران خواهد شد.
در واقع صهیونیستها که هیچ تعهدی برایشان مانع از جنایت و خونریزی نمیشود، زبان مقاومت میتواند آنان را وادار به تسلیم و عقبنشینی کند. تسلیح چنین منطقهای در شرق فلسطین اشغالی و غرب رود اردن اهمیت فراوانی دارد، به گونهای که با کمترین سلاحهای انفرادی میتواند هر شهرک صهیونیستی را تهدید و ناامنی فراگیری را در سرزمینهای اشغالی برای صهیونیستها ایجاد نماید. بر همین اساس و با استفاده از چنین راهبردی به طور حتم نه تنها دولت اشغالگر و جعلی اسرائیل مجبور به عقبنشینی میشود، بلکه موج معکوس مهاجرت در تمامی سرزمینهای اشغالی افزایش یافته و مقاومت به پیروزی هفتاد سالهٔ خود مبنی بر اخراج اشغالگران دست مییابد.
اما آنچه باید در نتیجهگیری بیان داشت، مسألهٔ فلسطین است. مسألهٔ فلسطین، مسألهٔ اصلی جهان اسلام است و تقویت و حفظ این مسألهٔ میتواند نقشهٔ و فتنهگری بسیاری از جریانات استکباری را نابود ساخته و آن را حل نماید. فلسطین مسألهٔ امت اسلامی و شعاری است که انقلاب اسلامی از ابتدای نهضت به آن معتقد بوده و رهایی آن از یوغ رژیم اشغالگر قدس، آرمانهای آن است؛ بنابراین، تسلیح کرانهٔ باختری رود اردن و تقویت درونی جریان مقاومت میتواند علاوه بر افزایش حمایتهای مردمی، پیروزی وعده داده شدهٔ الهی را به ارمغان آورد. لذا توجه به راهبردهای مطروحه یقیناً در دستور کار مقاومت قرار گرفته و جمهوری اسلامی ایران از این جریان حمایت خواهد کرد.