فرش دستباف ایرانی، یکی از مهمترین هنرهای تاریخی کشورمان و از گرانترین ملزومات زندگی ایرانی است که در گذشته مورد توجه قرار میگرفت و در این دوران به واسطه افزایش شدید قیمتش به کالایی به شدت دور از دسترس عموم بدل شده و فضا به سمتی میرود که فرش دست بافت به کالایی تشریفاتی بدل شود و فرش ماشینی روز به روز جای خود را در زندگی مردم باز کند؛ اما فرش ایرانی چیست، از کجا آمده، چه کیفیتهایی دارد و چرا در چنین وضعیتی است؟
به گزارش «تابناک»، درخت در فرهنگ ایرانی و همچنین در فرهنگ اسلامی و البته دیگر ادیان مقدس است و به طور مشخص در دیگر ادیان نیز میتوان به ماجرای تجلی نور خداوند متعال بر درخت در مقابل حضرت موسی اشاره کرد. در آیینهای باستانی و در ایران کهن نیز درخت سخنگو که از آن با نام درخت «واق» یافت شده، مورد احترام بوده و ریشه تصاویر نقشهای بسته بر فرش ایرانی، این درخت مقدس افسانهای است.
قدیمیترین فرش دست بافت ایرانی در سال ۱۹۴۹ در دومین مرحله کاوش های باستانشناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و فرش «پازیریک» نامیده شد. رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال ۱۹۵۳ در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمیترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود.
او نوشت: «بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدام یک از سرزمینهای ماد ـ پارت (خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچههایی که در پازیریک کشف شد، قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده میشود. تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم میشود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین، قالی بر پشت آنها گستراندهاند و پارچه روی سینه اسب، از مشخصات آشوریهاست؛ اما در روی فرش پازیریک، ریزه کاریها و طرز گره زدن دم اسبها، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده میشود».
در زمان تسلط مغولها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی و تکنیک رسید؛ شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (۱۳۰۷-۱۲۹۵ میلادی) مصادف بود؛ اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد میشود، زمان سلاطین صفوی (۱۷۲۲-۱۴۹۹ میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (۱۵۸۷-۱۵۲۴ میلادی) و شاه عباس کبیر (۱۶۲۹-۱۵۸۷ میلادی) ثبت کردهاند. از این دوران حدود ۳۰۰۰ تخته فرش به یادگار مانده که در موزههای بزرگ دنیا و یا در مجموعههای شخصی نگهداری میشوند.
در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان، کارگاه های قالی بافی بنا شد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، جوشقان، یزد، استرآباد، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان، قره باغ و گیلان وجود داشتند، توسعه و رونق بیشتری گرفتند. در همان زمان، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در میان قالی و لچکها را در آن وارد کردند؛ یعنی همان طرحی که پیشتر به زیباترین وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتاب های ارزشمند به کار میرفت.
با اشغال کشور به دست افغانها (۱۷۲۲-۱۷۲۱ میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت؛ اما سرانجام این هنر ـ صنعت به واسطه ریشههای عمیقی که در فرهنگمان داشت، از میان نرفت و تنها سرعت تکاملش بسیار کند شد.
در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی، به ویژه فرش های نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند و گفته میشود، پس از این بود که کشورهای اروپایی رقابتی بسیار فشرده را برای گردآوری فرشهای کهنه و دارای طرحهای منحصربفرد آغاز کردند و تمرکز این رقابت در قسطنطنیه، مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود.
با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه، شرکت های انگلیسی (زیگلر ۱۸۸۳م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به راه اندازی کارگاه هایی در تبریز، سلطان آباد (اراک)، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی چشمگیر افزایش یافته بود، ادامه داشت.
چگونه نقش دل شکل میگیرد؟مراحل آغاز بافت یک فرش با آمادهسازی مواد اولیه شامل نخ چله، نخ پشمی (خامه) و نخ پود، آمادهسازی دستگاه (دار) و ابزار و آمادهسازی نقشه مورد نظر آغاز میشود و سپس با نصب نخ چله یا تارها روی دار قالیبافی یا همان چلهکشی رسماً فرآیند بافت آغاز میشود.
سپس فرآیند بافت گلیم و ساده بافی ابتدای فرش و گره زدن روی تارها با خامه صورت میپذیرد و در همین راستا بافنده با نقشه خوانی، گره زدن بر اساس خانههای رنگی نقشه را شروع میکند و پودکشی و شیرازه پیچی کنارهها و کوبیدن رجها و قیچی زدن سرپرزهای اضافی، رج به رج فرش را بالا میبرد تا در پایان و پس از بررسی نهایی، فرش تکمیل شده پایین کشیده میشود.
به طور کلی در قالیبافی ایران دو نوع گره متداول است؛ گره ترکی (قیورد ـ متقارن) که در تبریز، هریس همدان، عشایر فارس و... مرسوم است و گره فارسی (سنه ـ نامتقارن) فارسیزبانان، اراک، اصفهان، مشهد، بیرجند و کرمان، نائین، کاشان، قم و... است و البته گره ترکی به واسطه نوع گره، هرچند فرش را ضخیمتر میسازد، منجر به استحکام بیشتر بافت فرش میشود.
در یک فرش تراکم گرهها و ظرافت آنها نمایانگر میزان مرغوبیت و کیفیت فرش است؛ بدین معنا که هر چه گرهها زیادتر و در اصطلاح فرشبافی پرتر باشد، کیفیت آن بالاتر خواهد بود. رج شمارهای رایج در فرشبافی ایران از ۲۰ تا ۹۰ رجی است و معمولاً فرشهای درشتبافت ۲۰ و ۲۵ رجی، فرشهای ایلیاتی درشتبافت حدود ۳۰ رجی، فرشهای متوسط ۴۰، ۴۵ و ۵۰ رجی و فرشهای خوب ۵۰ تا ۹۰ رجی هستند.
فرشها در ابعاد ۲۴، ۱۲، ۹ و ۸ متری بافته میشوند و ابعاد کوچکتر از آن به قالی (معمولاً در ابعاد ۳×۲، ۵/۳×۵/۲، ۴×۳، ۵×۵/۳، ۶×۴، ۷×۵، ۱۰×۶ متر)، قالیچه (عموماً در ابعاد ۲۰/۲×۴۰/۱ متر)، کلگی (معمولاًً ۳×۵/۱، ۳×۷۰/۱، ۵/۳×۲ متر)، پردهای (معمولا ۵/۲ ×۵/۱ متر)، ذرع و نیم (عموماً در ابعاد ۱۵۶×۱۰۴ سانتیمتر)، ذرع و چارک (عموماً در ابعاد ۱۳۰×۸۰ سانتیمتر)، کناره (عموماً از ۷۰ تا ۱۱۰ سانتیمتر و طول آنها ۵/۲ الی ۸ متر)، پشتی (با عرض ۵۰ تا ۸۰ سانتیمتر و طول ۸۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر و اندازه متداول ۹۰×۶۰ و یا ۱۲۰×۶۰ سانتیمتر)، پادری (معمولاً ۷۰×۵۰) طراحی و بافته میشوند که هریک کارکرد خاص خود را دارند و معمولاً با توجه به کارکرد هر یک، از جنسهای متفاوتی استفاده میشود.
برای نمونه، معمولاً الیاف ظریف ابریشم برای قالیچهها کاربرد دارد و پادری که برای پاگرد است، از پشم و کرک بافته میشود و در مجموع نیز فرشها را به لحاظ الیاف به صوف، ابریشمی، پشمی، کرک، کف ابریشمی، گل ابریشم، گرده ابریشم میتوان اشاره کرد که فرش صوف از همه ارزشمندتر است، زیرا معمولاً در بافت این فرش به جای گره صرفاً از پود زیر و رو استفاده میشود و گاهی جنس پود رو از فلزات گرانبها مانند طلا یا نقره انتخاب مینمایند و از این روی نقوشی که بافته شدهاند، حالت برجسته پیدا میکند.
ايلی؛ اين طرحها از قدیمیترین و اصیلترین طرحها در فرشبافی ایران بوده و مخلوق ذهن قالیبافان بومی است. طبیعت و محیط زندگی آنها به سادهترین شکلی در طرح این فرشها بازتاب داده شده است. از نقشههای منظم و مدون پیروی نمیشود و دارای زیبایی دلپسندی است. طراحان فرش این طرح را از منطقهٔ به منطقه دیگر منتقل کردهاند چنانکه از غربیترین نقطه ایران به شرقیترین منطقه راه یافته است.
گروههای فرعی این طرحها بیشتر منسوب به مناطقی است که طرح ابتدا در آنجا رواج پیدا کرده است و یا به نام اشخاصی است که دارای نفوذ محلی بوده و یا سفارش بافت آن را دادهاند. نامهای معروف و قدیمی این گروه عبارتند از: هیبت لو (مربوط به فارس و آباده)، قشقایی بته، افشاری، خاتونی، اردبیل، مزلقان، خمسه، ساوه، تفرش، هریس، مهربان، گوراوان، زنجان و مشکین شهر، بختیاری، کردی، یلمه، گبه (خودرنگ)، سیستان، فردوس، سالارخانی، یعقوب خانی، سنگ چوبی، علی میرزائی، جان بیگی، جانمازی، جوین، موسی آباد، بلوچستان، ویس، قرجه، سنه و دسته گل.
هندسی؛ در این طرح از انواع اشکال هندسی استفاده میشود، معمولا خطوط زاویه دارند و دورانی و قوسی شکل حرکت نمیکنند. گروه های فرعی مهم این طرح عبارتند از: هندسی بندی قابی، هندسی ترنجدار، هندسی محرمات، هندسی لچک ترنج (شاخه شکسته)، هندسی کف ساده، هندسی خطائی، هندسی ستاره (موزاییک)، هندسی خاتم شیرازی و هندسی جوشقانی.
محرمات؛ طرح محرمات به طرحهایی در فرش اطلاق میشود که قطعاتی از یک نقشه در طول فرش تکرار و عرض فرش در متن به چند ردیف تقسیم میشود و هر ردیف آن از رنگ و طرح مشخص از آغاز تا پایان فرش ادامه پیدا میکند و راه راه ترسیم میگردد. این طرح در برخی نقاط ایران به نام قلمدانی مشهور است. گروههای فرعی طرح محرمات عبارتند از قلمدانی سراسری، گل ریز با زمینه یکرنگ و بته با زمینه الوان.
محرابی؛ طرح اصلی محرابی از طرح محراب الهام گرفته شده و تزئیناتی از قبیل قندیلها و ستونها و سرستونها و گل و برگها به آن اضافه شده است. گروههای فرعی این طرح به نامهای محرابی درختی، محرابی گلدانی ستونی محرابی قندیلی، محرابی گلدانی و محرابی دورنما شهرت دارد.
ماهی درهم؛ این طرح در ردیف طرح های بومی و ایلی است. بافت آن مانند سایر طرح های هندسی ذهنی است و از روی نقشه پدید نیامده است. خوشبختانه زیبایی این طرح، طراحان فرش را بر آن داشته که آن را به صورت یک طرح منظم و مدون و با حفظ ویژگی های قدیمی آن، پیاده نمایند. این طرح در بیرجند (یکی از شهرهای استان خراسان) بافته میشده و به تدریج به سایر مناطق فرشبافی ایران راه یافت. گروه فرعی منشعب از آن عبارتند از: ماهی هرات، ماهی فراهان و زنبوری، ماهی سنه یا کردستان، ریزه ماهی یا خرده ماهی و ماهی درهم بندی.
گلدانی؛ در طرح گلدانی اغلب شکل گلدان در اندازههای مختلف به چشم میخورد.گاه یک گلدان بزرگ پر از گل تمام فرش را میپوشاند.گاه چندگلدان کوچک بطور متقارن در اطراف متن و یا دنبال هم سرتاسر متن را فرا میگیرد. گروههای فرعی این طرح عبارتند از: گلدانی ختائی، گلدانی دوطرفه، گلدانی محرابی، گلدانی سراسری، گلدانی ظل السلطان (گل وبلبل)، گلدانی حاج خاتمی، گلدانی تکراری، گلدانی لچک ترنج و گلدانی یکطرفه.
گلفرنگ؛ این طرح ترکیبی است از طرح های اصیل ایرانی با گلهای طبیعی، به ویژه گل سرخ. در این نوع قالی از رنگهای تند و روشن مخصوصا رنگ های سرخ استفاده میشود. گروههای فرعی این طرح را گل سرخ (لچک ترنج)، گلفرنگ بیجار، گلفرنگ بیجار، گلفرنگ مستوفی، گلفرنگ ترنجدار، گلفرنگ دسته گلو گلفرنگ گل و بلبل تشکیل میدهند.
قابی؛ این طرح از قاب های چند ضلعی درست شده است و از گروههای فرعی آن قابی اسلیمی، قابی قرآنی کرمان یا ستونی را میتوان نام برد.
شکارگاه؛ مشخصاتی که در مورد طرح های درختی ذکر شده در طرحهای شکارگاه نیز وجود دارد؛ اما در بیشتر طرحهای شکارگاه، حیوانات وحشی در حال شکار نقش بسته شده است. گروه های فرعی این طرح عبارتند از: شکارگاه درختی، شکارگاه ترنجدار، شکارگاه قابی، شکارگاه لچک ترنج و شکارگاه سراسری.
تلفیقی؛ علاوه بر طرحهای نامبرده که هر یک برای خود دارای نامهای مشخص و معین هستند و تاریخچه قابل توجهی دارند، به مرور زمان طرح های دیگری هم از ترکیب و تلفیق دو یا چند طرح به وجود آمده است. از گروههای فرعی این گونه طرحها میتوان طرحهای شاخه پیچ ترنجدار، سلسلهای ترنجدار، تلفیقی لچک ترنج، گلدانی بند اسلیمی، تلفیقی قاب فابی، تلفیقی دورنما، تلفیقی ترنجی دسته گل، تلفیقی سبزی کار، تلفیقی ترنجدار، تلفیقی ترنجی کف ساده، تلفیقی لچک ترنج کف ساده، تلفیقی لچک ترنج سبزی کار کف ساده و تلفیقی بندی دسته گل را نام برد.
فرش دستبافت یا ماشینبافت؟ مقایسه فرش ماشینی و دستبافت از جمله قیاسهای باطل است. فرش دستبافت در گستره زمان با هنر هنرمندان ایرانی چنان درآمیخته بوده که عرفان و فرهنگ و ادب ایرانی را به زیباترین گونه به تصویر کشیده و صدرنشین موزههای دنیا شده و نام ایران را در دورترین نقاط دنیا بلند آوازه ساخته و از همه اینها پراهمیتتر، بخشی از سبک زندگی و یکی از نمادهای قابل افتخار اصالت ایرانی است.
با این حال به بیان برتریهای این کالای برگرفته از هنر چند هزار ساله ایرانی نسبت به آن کالای صنعتی که تنها ظاهر خود شبیه به عروس زیبای شرق آراسته، و از قبل ارزانی مقدار، بازار آن رونقی یافته و با توجه به افزایش هزینه تولید فرش دست باف به ویژه در به خدمت گرفتن نیروی انسانی متخصص و همچنین هزینه مواد طبیعی نظیر پشم و کرک و ابریشم، عملاً بخش وسیعی از مردم توان خرید فرشهای دستبافت را ندارند.
با این حال همچنان فرشهای پشم دستبافت برخی شهرستانها که نقشهای درشتی دارند و انرژی و زمان بالایی برای بافتنشان نسبت به فرشهای ریز بافت ابریشم و گل ابریشم و کرک صرف نشده، در بضاعت خرید بخش وسیعی از مردم است و بسیاری از این فرشها هرچند زیبایی و ظرافت فرشهای ماشینی را ندارند، دست کم بافت طبیعی دارند و البته ماندگاری شان فراوان است.
از این دید میتوان چنین انتخابهایی داشت تا هم فرش ایرانی در رقابتی که حتی چینیها نیز در آن وارد شدهاند، حرفی برای گفتن داشته باشد و شاهد رونق دوباره بازار فرش دستبافت باشیم که با رشد شدید قیمتها در چند سال اخیر، در رکود است و هم این نشانه زندگی ایران، از کف خانههایمان به سادگی حذف نشود.
در همین ارتباط فیلم کوتاه «تابناک» را درباره فرش دستبافت ایرانی ببینید.