جدايي تازه عروس و داماد به خاطر ترس از سگ
نگهداري از سگ از سوي خانواده عروس، سرانجام بلاي زندگي زوج جواني شد كه تازه به عقد يكديگر درآمده بودند.
به گزارش اعتماد، تازه داماد كه تحمل حضور سگ را نداشت و به‌شدت از حيوان مي‌ترسيد، به دادگاه خانواده رفت و تقاضاي طلاق داد.
دخترجوان هنوز هم باورش نمي‌شود شوهرش تقاضاي طلاق داده و مي‌خواهد از او جدا شود. با چشم‌هاي بهت‌زده به او خيره شده و دنبال راهي مي‌گردد تا او را منصرف كند. اما از طرف ديگر از اينكه شوهرش به خاطر چنين موضوعي به دادگاه آمده و تقاضاي طلاق داده، پيش خانواده و دوستانش به‌شدت خجالت‌زده است. مرد كنارش نشسته و از بي‌اعتنايي او به حرف‌هاي همسرش، مشخص است كه تصميم نهايي‌اش را براي جدايي گرفته و حاضر نيست به خاطر حفظ زندگي‌اش از حضور يك سگ چشم‌پوشي كند. همسرش با صداي آرامي به او مي‌گويد كه جواب بقيه را چه بدهد. مرد جوان همچنان ساكت است.
بي‌محلي به سگ
ساعت 10:30 صبح زمان دادگاه زن وشوهرجوان است و قرار است آخرين صحبت خود را پيش قاضي مطرح كنند.
تازه عروس وقتي مقابل قاضي نشست، گفت: «شما بگوييد آخر آدم به خاطر يك سگ زندگي‌اش را از هم مي‌پاشد؟ شوهر من به خاطر همين موضوع پايش را دريك كفش كرده و مي‌خواهد از من جدا شود. اين سگ متعلق به خواهرم است و قرار نيست بعد از ازدواج‌مان در خانه ما زندگي كند. شوهرم به خاطر اين موضوع اين دعوا را به پا كرده است. روزي كه به خواستگاري‌ام آمد، مي‌دانست كه خواهرم از يك سگ نگهداري مي‌كند. سگ او از نژاد سگ‌هاي فانتزي و كوچك است و ممكن نيست به كسي آسيب برساند. اوايل عقدمان مي‌ديدم كه شوهرم ازسگ خواهرم دوري مي‌كند. برخلاف ديگران كه با حيوان بازي مي‌كردند، او اصلا كاري به حيوان نداشت و اگر به سمت او مي‌آمد، وارد اتاقي مي‌شد و در را هم مي‌بست و سگ هم پشت در همچنان پارس مي‌كرد. هر موقع از او مي‌پرسيدم كه چرا از اين حيوان دوري ميكني؟ جواب مشخصي نمي‌داد.»
بايد انتخاب كني
دخترجوان نگاهي به شوهرش مي‌اندازد تا تاثير حرف‌هايش را روي او ببيند. اما مرد همچنان بي‌توجه به او و حرف‌هايش روي صندلي نشسته است. او ادامه مي‌دهد: «چند ماه بعد، از روي رفتارهاي همسرم متوجه شدم كه او به‌شدت از سگ مي‌ترسد و اين ترس از دوران كودكي در او وجود داشت. وقتي خواهرم با سگ به خانه پدرومادرم مي‌آمد، به او مي‌گفت كه سگ را از من دور كن. تنهاكه مي‌شديم صدايش را روي سرش مي‌انداخت و با من به‌شدت دعوا مي‌كرد و مي‌گفت كه از سگ به‌شدت متنفر است و اينكه زماني به ديدنم مي‌آيد كه سگ در خانه نباشد. در غير اين صورت تصميم جدي در مورد زندگي‌مان خواهد گرفت. وقتي اين حرف را زد، به حساب عصبانيتش گذاشتم. يك سال از اين موضوع گذشت و يك شب كه شوهرم به خانه‌مان آمده بود، خواهرم هم با سگش از بيرون آمد. شوهرم متوجه حضور سگ نشد و مشغول پيامك زدن به دوستش بود. سگ به سمت او آمد و وقتي به او رسيد، به او پارس كرد. با پارس او شوهرم وحشت‌زده از جايش پريد و با صداي بلندي سر من فرياد كشيد و گفت كه ديگر تحمل اين زندگي را ندارد يا بايد او را انتخاب كنم يا سگ خواهرم را.»
به‌شدت به خانواده‌ام وابسته‌ام
دخترك چشم‌هاي اشك‌آلودش را پاك كرد و گفت: «باور كنيد من زندگي‌ام را دوست دارم. اما از طرفي به‌شدت به خانواده‌ام وابسته هستم و نمي‌توانم از آنها بگذرم. چطور به خاطر اينكه خواهرم يك سگ دارد و شوهرم از آن مي‌ترسد، آنها را ترك كنم؟من نمي‌توانم از خانواده‌ام بگذرم و بودن با آنها را به ادامه زندگي با همسرم ترجيح مي‌دهم.»
مرد جوان با اينكه به نظر مي‌آمد، توجهي به حرف‌هاي همسرش ندارد، با شنيدن اين حرف گفت: « من نمي‌توانم با سگ زندگي كنم و به‌شدت از اين حيوان مي‌ترسم. حالا كه خانواده‌ات و آن سگ را به زندگي با من ترجيح مي‌دهي، بهتر است از هم جدا شويم. اين حرف اول و آخرم است.»
قاضي عموزادي رييس شعبه 268 دادگاه خانواده تهران پس از شنيدن صحبت‌هاي اين زوج آنها را براي رفع مشكل‌شان به مشاوران معرفي كرد تا در صورتي كه مشكل‌شان حل نشد در اين باره تصميم بگيرد.
به گزارش اعتماد، تازه داماد كه تحمل حضور سگ را نداشت و به‌شدت از حيوان مي‌ترسيد، به دادگاه خانواده رفت و تقاضاي طلاق داد.
دخترجوان هنوز هم باورش نمي‌شود شوهرش تقاضاي طلاق داده و مي‌خواهد از او جدا شود. با چشم‌هاي بهت‌زده به او خيره شده و دنبال راهي مي‌گردد تا او را منصرف كند. اما از طرف ديگر از اينكه شوهرش به خاطر چنين موضوعي به دادگاه آمده و تقاضاي طلاق داده، پيش خانواده و دوستانش به‌شدت خجالت‌زده است. مرد كنارش نشسته و از بي‌اعتنايي او به حرف‌هاي همسرش، مشخص است كه تصميم نهايي‌اش را براي جدايي گرفته و حاضر نيست به خاطر حفظ زندگي‌اش از حضور يك سگ چشم‌پوشي كند. همسرش با صداي آرامي به او مي‌گويد كه جواب بقيه را چه بدهد. مرد جوان همچنان ساكت است.
بي‌محلي به سگ
ساعت 10:30 صبح زمان دادگاه زن وشوهرجوان است و قرار است آخرين صحبت خود را پيش قاضي مطرح كنند.
تازه عروس وقتي مقابل قاضي نشست، گفت: «شما بگوييد آخر آدم به خاطر يك سگ زندگي‌اش را از هم مي‌پاشد؟ شوهر من به خاطر همين موضوع پايش را دريك كفش كرده و مي‌خواهد از من جدا شود. اين سگ متعلق به خواهرم است و قرار نيست بعد از ازدواج‌مان در خانه ما زندگي كند. شوهرم به خاطر اين موضوع اين دعوا را به پا كرده است. روزي كه به خواستگاري‌ام آمد، مي‌دانست كه خواهرم از يك سگ نگهداري مي‌كند. سگ او از نژاد سگ‌هاي فانتزي و كوچك است و ممكن نيست به كسي آسيب برساند. اوايل عقدمان مي‌ديدم كه شوهرم ازسگ خواهرم دوري مي‌كند. برخلاف ديگران كه با حيوان بازي مي‌كردند، او اصلا كاري به حيوان نداشت و اگر به سمت او مي‌آمد، وارد اتاقي مي‌شد و در را هم مي‌بست و سگ هم پشت در همچنان پارس مي‌كرد. هر موقع از او مي‌پرسيدم كه چرا از اين حيوان دوري ميكني؟ جواب مشخصي نمي‌داد.»
بايد انتخاب كني
دخترجوان نگاهي به شوهرش مي‌اندازد تا تاثير حرف‌هايش را روي او ببيند. اما مرد همچنان بي‌توجه به او و حرف‌هايش روي صندلي نشسته است. او ادامه مي‌دهد: «چند ماه بعد، از روي رفتارهاي همسرم متوجه شدم كه او به‌شدت از سگ مي‌ترسد و اين ترس از دوران كودكي در او وجود داشت. وقتي خواهرم با سگ به خانه پدرومادرم مي‌آمد، به او مي‌گفت كه سگ را از من دور كن. تنهاكه مي‌شديم صدايش را روي سرش مي‌انداخت و با من به‌شدت دعوا مي‌كرد و مي‌گفت كه از سگ به‌شدت متنفر است و اينكه زماني به ديدنم مي‌آيد كه سگ در خانه نباشد. در غير اين صورت تصميم جدي در مورد زندگي‌مان خواهد گرفت. وقتي اين حرف را زد، به حساب عصبانيتش گذاشتم. يك سال از اين موضوع گذشت و يك شب كه شوهرم به خانه‌مان آمده بود، خواهرم هم با سگش از بيرون آمد. شوهرم متوجه حضور سگ نشد و مشغول پيامك زدن به دوستش بود. سگ به سمت او آمد و وقتي به او رسيد، به او پارس كرد. با پارس او شوهرم وحشت‌زده از جايش پريد و با صداي بلندي سر من فرياد كشيد و گفت كه ديگر تحمل اين زندگي را ندارد يا بايد او را انتخاب كنم يا سگ خواهرم را.»
به‌شدت به خانواده‌ام وابسته‌ام
دخترك چشم‌هاي اشك‌آلودش را پاك كرد و گفت: «باور كنيد من زندگي‌ام را دوست دارم. اما از طرفي به‌شدت به خانواده‌ام وابسته هستم و نمي‌توانم از آنها بگذرم. چطور به خاطر اينكه خواهرم يك سگ دارد و شوهرم از آن مي‌ترسد، آنها را ترك كنم؟من نمي‌توانم از خانواده‌ام بگذرم و بودن با آنها را به ادامه زندگي با همسرم ترجيح مي‌دهم.»
مرد جوان با اينكه به نظر مي‌آمد، توجهي به حرف‌هاي همسرش ندارد، با شنيدن اين حرف گفت: « من نمي‌توانم با سگ زندگي كنم و به‌شدت از اين حيوان مي‌ترسم. حالا كه خانواده‌ات و آن سگ را به زندگي با من ترجيح مي‌دهي، بهتر است از هم جدا شويم. اين حرف اول و آخرم است.»
قاضي عموزادي رييس شعبه 268 دادگاه خانواده تهران پس از شنيدن صحبت‌هاي اين زوج آنها را براي رفع مشكل‌شان به مشاوران معرفي كرد تا در صورتي كه مشكل‌شان حل نشد در اين باره تصميم بگيرد.
غیر قابل انتشار: ۷
در انتظار بررسی: ۹۶
انتشار یافته: ۱۵۱
یه ذره سم موش میزدی به یک تکه گوشت مشکلت را حل میکردی پاسخ ها
روح الله
| 
| ۱۲:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
بابا اون سگه هم مخلوقه خداست مثل من و تو و جان دارد و جان شیرین خوش است ... بکشش به همین راحتی؟! مشکل سگه نیست، مشکل صاحب سگست ... یه خورده بابا بزرگ فکر کنین ... چه بسا اون سگه ارزشش از بضی ها بیشتر باشه ... زینال بندری
| | ۱۳:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
بدبختانه در اکثر برنامه های ماهواره ایی زنانی را نشان میدهند که با سگی انس و الفت گرفته اند و دختران بخت برگشته ما هم از این افراد و برنامه های مخرب ماهواره گرته برداری میکنند نتیجه این میشود که این دختر زندگی با سگ را به شوهر خوش تیپش ترجیح میدهد هر بلایی سر ما می آید از ماهواره است بقال سرکوچه
| | ۱۳:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
((دخترك چشم‌هاي اشك‌آلودش را پاك كرد و گفت: «باور كنيد من زندگي‌ام را دوست دارم. اما از طرفي به‌شدت به خانواده‌ام وابسته هستم و نمي‌توانم از آنها بگذرم)). شوهر بیچاره که نگفته با پدر و مادرت رابطه نداشته باش!!!!! شایدم منظورش از خانواده همون ..... مهدی
| | ۱۳:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
جناب غوغا آیا این بهترین راه است ؟از بین بردن یک زبان بسته؟دقیقا به من بگویید گناه سگ چیست؟ ناشناس
| | ۱۴:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
به نظر من بهتر بود اقای داماد هم چند تا سوسک ببنده به نخ یک مدتی با خودش ببره خونه زنش بلکم مغز طرف راه بیفته ناشناس
| | ۱۴:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
توی کارتون صدا و سیما سگ را بعنوان یکی ازاعضا خانواده قبول میکنند و با کسانی که در محیط سالم تربیت شده اند تطابق فکری ندارند
ناشناس
| | ۱۴:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
واقعا برای این نظرت متاسفم اون هم یک جانداره وکشتنش گناهه چون ازاری نداره این مرد باید با یک روان پزشک مشکلش که یکنوع فوبیا هست درمان کنه ناشناس
| | ۱۴:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
من یه سوال دارم اینایی که خونشون حیاط نداره و سگ رو میبرن تو اتاقشون ببخشید جریان ادارار و مدفوع سگ رو چطور حل می کنند؟؟!!!! ناشناس
| | ۱۵:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
من تحت تاثير اون جمله خانمم كه گفت حالا موندم بين شوهرم و سگ خواهرم كدوم رو انتخاب كنم. واقعا سخته ناشناس
| | ۱۸:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
موش کور بخوردت با اون نظر دادنت چقدر مسخره! خوب میخوای زندگی نکنی بگو نمیخوام دیگه این بهونه ها چیه؟!!! نهایتا دیگه خونه مادرزنت نرو!! چه آدمای بی منطقی پیدا میشن!! اون خواهر گرامی هم حالا سگش همیشه باهاش نباشه طوریش نمیشه!! پاسخ ها
رضا
| | ۱۲:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
اگه خانواده درست حسابی باشه نباید یه سگ که موجودی نجس هست رو بیاره تو خونه شون ! محمد
| | ۱۲:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
احسنت. ازدور همه چی حل میشه کافیه لوناهم مثل شما فکر کنند. افسوس که خواهره حاضر نیست از سگ بخاطر خواهرش بگذره و عروس خانم هم حاضر نیست بفهمه که از خواهری که برای شوهرش ارزش قاپل نیست بگذره. داماد حق داره بنظر من ساسان
| | ۱۲:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
آقا دوماد چرت میگه خیلی مرده یه خونه تهیه کنه دست زنش رو بگیره بره خونش، خواهر زنش رو هم به همراه سگش راه نده این که دیگه این مسخره بازیها رو نداره، هرچند عروس خانم باید توجه داشته باشه که این شوهر بچه ننه براش شوهر نمی شه. مادر
| | ۱۳:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
نظر آقا محمد واقعا درست و بجاست ناشناس
| | ۱۶:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
آقا رضا این نظر شما کوته فکری شما را میرسونه! یعنی هر کی سگ داره درست حسابی نیست؟ سگها از خیلی از آدمهای پست و دروغگو بهترن. مطمئنا مشکل چیز دیگه ایه!!! پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۳:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
مشکل ابنه :"من نمي‌توانم از خانواده‌ام بگذرم و بودن با آنها را به ادامه زندگي با همسرم ترجيح مي‌دهم.» ناشناس
| | ۱۳:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
من هم یکی از ذوستام همین مشکل رو داشت. من خودم در جریان مشکلش بودم. سگش فانتزی بود همش موی بدنش تو اتاق بود و تکه های غذا و آب دهانش بعدشم خانم داطما ماچش میکرد و خیلی هم سر و صدا میکرد. آخر سگ جاش توی اتاق نیست بزاریدش تو حیاط ههههههههههههه پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۲:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
آقای رضا لاهیجانی به مشکلات زندگی مردم نخند... حمیدرضا
| | ۱۴:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
پیامبر (ص) فرمودند: اگر انسانی انسان دیگری را به دلیل مشکلش مور تمسخر قرار دهد تا به درد او دچار نشود نخواهد مرد رضالاهیجانی
| | ۱۷:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
اقای ناشناس بهم میگی به مشکل مردم نخند.اخه داداش من این کجاش مشکله اخه؟طرف شعورزندگی نداره.اخه این هم مشکله که میخواد زنش روطلاق بده؟ ناشناس
| | ۲۰:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
اقا حمید رضا ...همان پیامبر(ص) که میفرمایند به کسی را مسخره نکنید در جای دیگر میفرمایند در مکانی که سگ وجود داشته باشد فرشته رحمت داخل نمیشود در سنت و احکامی که همین پیامبر از جانب خداوند برای ما اورده سگ موجودی نجس است ...حالا این خانم میخواد برای سگ خواهرش از شوهرش جدا بشه ایا این مضحک نیست ؟ بعضی وقتا این سگا نعمتینا . باور کنید پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
داداش منظورت رو ولضح بگو از چه جهت از جهت خلاصی از دست زن یا ...
ناشناس
| | ۱۴:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
ایم همه نظر بود اما نظر اصلی نظر شماست حالا نمی شد خواهر گرامی به خاطر زندگی این یکی خواهر از سگ می گذشت یا سگش را در میهمانی های خانوادگی همراه نمی برد؟! عروس خانم می فرمایند نمی توانند از خانواده خود جدا شوند، یعنی خواهر من از سگش جدا نمی شود، ما هم از هم جدا نمی شویم پس آقای شوهر برود خانه خودشان چون ما می خواهیم با خودمان و با سگمان باشیم!!! تابناک جان! طوری خبر را درج کردی که حق را به زن می دهد و او را مظلوم و مرد را مقصر جلوه می دهد. پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
کاملا صحیح . من خودم هر جا سگی و گربه ای ببینم غذا بهشون میدم ولی حاضر نیستم سگ رو بیارم تو خونم. به این میگن زندگی سگی چه خواهر زبون نفهمیبه خاطر سگش, زندگی دو نفر دیگه را بهم ریخت
من اگر یه همچین خواهر زنی داشتم اول خودشو شوهر میدادم بعد سگشو بعد میرفتم سراغ زنم
سگ را به همسرش ترجیح می دهد! نجس بودن هم هیچچچ! پاسخ ها
ناشناس
| 
| ۱۸:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
متاسفم برات حالا تو خیلی تمیزی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خانواده ات به خاطر یه انسان و کسی که دامادشون هست حاضر نیستن از یه سگ بگذرن ! پاسخ ها
کامی
| | ۱۴:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
این آقای داماد اگه ریگ تو کفشش نبود موضوع را منطقی مطرح میکرد یکی دیگه رو پیدا کرده سگو بهونه کرده میخواد از شر زنه خلاص شه!!! بعضی مردا بدچیزایین محمد
| | ۱۵:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
بيچاره خوب مي ترسهكامي جان چه ريگي آخه
ما يك همكار داريم الان 50 سالشه
داماد داره اسم گربه كه مياد به لكنت مي افته و حالش بد ميشه
دست خودش نيست كه
تارا
| | ۱۸:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
ترس از سگ و گربه بوعی بیماری به نام فوبیا هست ناشناس
| 
| ۲۳:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
اوه فوبیا,تنکیو تارا تا وقتی که آدمای تازه به دوران رسیده تمام دین و اعتقادات شون کنار می گذارند و این حیوان که در دین ما آنرا به عنوان حیوانی نجس محسوب می شود به داخل خانه خود می برند توقعی دیگر نمی توان داشت و بهتر است این تازه داماد به جای اظهار ترس از این حیوان ، به اصل باور دینی خود رجوع کند و خدا ترس باشد پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۸:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
آقای ناصر شما که دینداری تو دینت نگفته با حیوانات مهربان باشید؟؟ یعنی خواهر این خانم میبینه زندگیه خواهرش داره سره این موضوع به هم میریزه نمیتونه وقتی میاد پیش اینا سگشو نیاره؟؟؟واقعا مردم دیگه شورشو درآوردن اقا این صحبت ترس نیست من هم از گربه بدم میاد حالا این ترس هست یا هر چیز دیگه ولی وارد خانه ای که گربه باشه نمی شوم .نسبت به سگ این حس رو ندارم و حیوانات رو هم دوست دارم
انقدر برام مهم هست که شرط ازدواج شده!!
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۸:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
شما فوبیا داری قابل درمانه خاك تو سرت بخاطر سگ طلاق ميگيري بدبخت سگ زده... پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۳:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
اخه اين چ طرز صحبت كرده چون شما نميترسي فكر ميكني نبايد كس ديگم بترسه؟ادما با هم يكي نيستن.همينطور كه من ب اين شخص بي احترامي نميكنم بر عكس شما حجت
| | ۱۳:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
...تو از چیزی نمی ترسی؟ سحر
| | ۱۴:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
من از گربه میترسم نزدیکم بشه جیغ میزنم فرار میکنم حالا هرکی تو خونش گربه داشت بگم تازه به دوران رسیده عقده ای خوبه؟؟ یا چون نجس نیست موردی نداره و به فرهنگ طرف خدشه وارد نمیکنه!!!!! ناشناس
| | ۱۴:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
تابناک بد نوشته ، معلومه که دختر خانم با وکیل مشورت کرده و میدونه اگر جدل کنه به خاطر نجس بودن سگ قاضی حق رو به شوهرش میده و دختر رو از تمام حقوقش محروم میکنه، پس قیافه حق به جانب میگیره هر کی خواست از این بعد زن بگیره گزینه نداشتن سگ رو به آبشنهای خانواده دختر اضافه کنه. حتی اونهایی که میخوان تجدید فراش کنن. منم چون از سگ میترسم اگه جای داماد بودم و به حرفم توجه نمیشد همین کارو میکردم. مرد حق داره، وقتی خانواده زن یه سگو به دامادشون ترجیح میدن همون بهتره که سگو نگه دارن، مشكل سك نيستمشكل اينه كه دوطرف لجبازي ميكنند
خواهر عروس هم معلومه ادم بي مسؤوليتي است كه لا اقل بخاطر خواهرش
مراعات نمي كنه ضمن اينكه داماد دل سوسك هم نداره! يك لكد كافيه سك فانتزي را به موش تبديل كنه! البته اونوقت قشغرق از طرف خانواده عروس بلند ميشه
در كل ديدكاهشون متفاوته
سگ رو به خونه نمیارن که سگ نجسه و اصلا با اعتقادات ما جور در نمیاد پاسخ ها
حجت
| | ۱۳:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
امان از آدمای ندید بدید تازه به دوران رسیده ناشناس
| | ۲۱:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
دقیقا. با اعتقادات "شما" جور در نمیاد پس به بقیه کار نداشته باش واقعا خنده دار است دختره به خانواده و سگ خانواده وابسته است و اون رو به شوهرش ترجیح می دهد جه دلیلی وجود دارد که این مرد بیچاره او را طلاق ندهد حتی اگر از سگ نترسد ارزش ادامه زندگی ندارد خانواده مضخرفی هستند . سگ باز ها پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۳:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
مزخرف ، مضخرف غلطه پیام از اراک
| | ۱۳:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
غلام جان شما چهرتو خراب نکن محمدرضا
| | ۱۴:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
غلام جان ،شما که متاهلی و میدونی وقتی آدم با یه نفر ازدواج میکنه فقط یه نفر نیست .یه خونواده با همه چیزشه داداش.حالا این آقا دوماد اینقدر نازک نارنجیه .بابا جان بدتر از سگاشو ما داریم تحمل میکنیم این که چیزی نیست حساس.تازه مگه نشنیدی میگن سگ اصحاب کهف ............ یقینا درخواست طلاق بخاطر مسایل دیگیریست. شاید بحث سگی به ان دلایل اضافه شده.یا بهانه شده. پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۵:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
چرا بیخودی قضاوت میکنی. درست نیست شوهرت مرد هست اصلا ؟؟؟؟ خخخخخخ من حیوانات رو دوست دارم ولی باید بپذیریم جای حیوون تو خونه نیست اگه حیات داریم تو حیاط اگه نداریم چرا باید اینقدر خودخواه باشیم که دیگرانو اذیت کنیم در ضمن اگه این حیوون دست اموز باشه میفهمه طرف کسی که دوستش نداره نمیره معلومه این وسطا کم سر به سر این بنده خدا نذاشتین. در ضمن اینکه یه حیوون به همه جای یه خونه سرک بکشه و موهاش همه جا باشه خیلی چندش اوره. من همسرم هر از گاهی میگه یه سگ بیاریم اونم برای پسر کوچیکم ولی گفتم تو این خونه تامن هستم یا جای سگه یا من!!!! هر وقت حیاطدار شدیم شاید اونم نه این مدلای سوسولی لوس سگ تازی چقد مسخره!!!!فکر نکنم مشکل شوهره همون سگه باشه وگرنه باید خیلی آدم به درد نخوری باشه.
خواهر گرامی هم عجب همدم مسخره ای دارن. سگ؟؟؟؟؟!!!!!!!
قطعا اين آقا پسر علاقه اي به همسرش ندارد و سگ بهانه است. بهتر است خانم اشتباه نكند و تا اخر عمر با كسي كه دوستش ندارد همراه نشود. پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۳:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
برو بابا معلومه که دختری و کورکورانه طرف سگ و دخترو رو میگیری... حجت
| | ۱۳:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
رو را بروم. دختره از جوری سگه دل نمی کنه که انگار فامیلشه. بعد می گی تقصیر مرده هستش؟ بیچاره شوهر خواهر زن این آقا اگه این فرهنگ جا بیفته که هرکس تو خونه از یک حیوان الخصوص سگ نگهداری کنه ، اونوقت مشکل این آقا حل میشهپس دعا کنیم
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
چه فرهنگ بالايي داري شما آقا شاید سگه اصلا از این دامامده خوشش نمیاد. شایدم آقا داماد ÷شیمون شده جیگرشو نداره بگه. شایدم.... واقعا جای تاسف دارد که خانواده ای به خاطر یه حیوان دارند زندگی را از یه جوان (داماد) می گیرند اما عروس خانم اگر خیلی وابسته به خانواده اشه چرا ازدواج میکند مگر به خونه خودش نمیرود مگه نمیدونستی سگ داره؟ مشکل خودته. یا بهانه کردی؟! پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۳:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
نه تو فقط میدونستیطرف میگه نمیتونم از خواهرم وسگ اش بگذرم
خوب بمونه ترشی بشه
خونه مادر شوهر من خیلی سوسک داره. منم به شدت از سوسک می ترسم. حالا باید طلاق بگیرم؟!!! معلومه که مرده دنبال بهانه میگرده پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۳:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
گاهی هر کاری میکنی سوسک باز هم تو خانه ها پیدا میشه اما میتونی سگ رو تو خانه راه ندی ناشناس
| | ۱۴:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
سوسك با سگ قابل مقايسه نيستچون سوسك ممكنه تو خونه خودتم باشه
ناشناس
| | ۱۵:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
خداییش صد تا لایک .خونه پدری ما هم سوسک داشت هم موش وهم مارمولک .اما خانم من خداییش کم نیاورد.البته بعضی وقتا رعدوبرقش منو میگرفت.حالا فکر نکنین خونه ما بغل باغ وحش بودا .... ناشناس
| | ۲۰:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
ناشناس 15:00 خانه مادر شوهر منم از این جور چیزا زیاد داره. آدم اگه بخواد طلاق بگیره حتی سوسک و مارمولک را هم می تونه بهونه کنه. ضمن اینکه این آقا خونه خودش نبوده می تونسته دست زنش را بگیره بره خونه خودش. اجازه ورود سگ هم نمیداد به نظر من مرد خونه هم بره يه خر بخره ، ببنده تو خونه
٢ دفعه كه خره صبح ، صداشو ول كرد تو خونه ، حساب كار دست خانوم و خواهرش مياد ...
پاسخ ها
مادر
| | ۱۳:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
آقا سیناواقعا نظر جالبی دادین کلی خندیدم پیام از اراک
| | ۱۳:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
خیلی باحال بودولی گاو بهتره
هم صداش در همون اندازست
هم اینکه کار خرابی میکنه در حد تیم ملی!!!!
ناشناس
| | ۱۳:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
احسنت. ناشناس
| | ۱۸:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
نظر خوبیه یعنی خر از فاصله بیست متری هم گوش خراشه ,اگه بیارش وسط خونش کل یه خونه دویست متری رو پوشش میده و اونوقت حساب کار میاد دستش! احسان
| | ۲۱:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
بترکی سینا کلی خندیدم خود خواهی ..............چه می کند پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
حلقه به گوش فلک قضاوت خيلي سخته ولي كلا" مردي كه با يه سگ فانتزي زندگي خودش خراب كنهكلا" نيميتونه سنگ زيرين اسياب باشه
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۸:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
زنی هم که به خاطر یه سگ از شوهرش جدا میشه به اندازه همون سنگ آسیاب هم ارزش نداره! خسرو خان
| | ۲۱:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
زنی که بین سگ خواهرش و شوهرش سگ رو انتخاب کنه خیلی زنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بابا مشکل جای دیگره: همسره دل آقا دامادو زده، داره بهانه می گیره. یعنی خواهرت درک اینو نداشت که وجود سگ برای زندگی شما مشکل ساز هست . این هم از حضور معیارها و ملاکهای جدید در زندگیهای امروزی! چند سال پیش که در استرالیا زندگی می کردم .یه روز تو یه مهمانی که صاحبخانه استرالیایی بود و دو تا سگ داشت از من که به آداب زندگی ایرانی پایبند بودم و مثلا اهل مصرف مشروبات الکلی نبودم و از سگ دوری می کردم و مسایل دیگر ، پرسید آیا شما هم در کشورتان سگ دارید؟ من که از این سوال صاحب مهمانی یکه خورده بودم بلافاصله جواب دادم " بله سگ داریم ولی با هم زندگی نمی کنیم!". اینجا بود که همه ایرانی های اطراف که متوجه حرف من شدند نتونستند خودشون رو کنترل کنند و همگی با هم خندیدند و قیافه دیدنی صاحب خانه را تماشا می کردند!!!
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
چه ربطی داشت با هیپنوتیزم و انجام پاک کردن ذهن مشکل مرد حل میشه.!! بابا مسئله اینقدرها هم پیچیده نیست.این آقا به هر دلیلی از سگ خوشش نمیاد یا میترسه اول که رفته خواستگاری و عقد و اینا روش نشده اینرو بگه شاید غرورش اجازه نداده ،شاید خجالت کشیده.سعی کرده یه جوری قضیه رو حل کنه ولی نشده.حالا هم که یک سال گذشته و اون خوش خوشان اولیه دیگه تموم شده و برای هم عادی و تکراری شدن دیگه نمیتونه تحمل کنه.البته به نظر من مقصر اصلی اینجا این آقاست چون با همسر و خانواده همسرش رور است نبوده که هیچ با خودش هم روراست نبوده و از اول حرفش رو نزده تا ملت تکلیف خودشون رو بدونن.حالا مهریه خانوم چقدره که این آقا یه کله میخواد طلاق بده اونم با شجاعت؟! واقعا اگه این زنه سگ خواهرشو به شوهرش ترجیح میده ارزش زندگش کردن رو نداره پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۵:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
فكر كنم اصلا چون سگه از داماد خوشش نمياد اونا ميخوان طلاق بگيرن و گرنه اگه داماد مهم بود كه از خير سگ ميگذشتند سگ بهونه هست. امکان نداره آدم عشقشو شریک زندگیشو بخاطر یه موجود بی گناه کنار بزاره. آقا پسر داره اشتباه میکنه.همسر منم با سگه خواهرم مخالف بود و فقط گفت بی زحمت این سگ به خونه ما نیاد تو خونه خودتون آزاده .این آقا از خانم خوشش نمیاد .افسوس چه راحت زندگیشونو نابود میکنن اسم طلاق سنگینه یه کم عاقل باشید بهتره. آقا پسر مهم خانومته نه دیگران تو تو خونت سگ نیار .از خونواده چند سالش به خاطره یه سگ بگذره ،تو رو تو یه چشم به هم زدن کنار میزاره .جسور باش آقا پسر.حیفه زندگیتونو نابود نکنید.خواهر خانم سگتو بی خیال شو . پاسخ ها
پیام از اراک
| | ۱۴:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
تو همون ندا هستی؟؟؟؟؟؟همسرت؟؟؟؟؟؟؟
:-(
غضنفر
| | ۱۶:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
آخی ..... پیام میبینم که ناکام شدی...ندا رو بردند هی هی تقصیر مرده نیست کهترسیدن از سگ دست خودش نیست که.
بعضی ها از بعضی چیزها میترسن
شاید خاطره بد داره
مثل من که از زنم مثل سگ میترسم
دست خودم نیست که
پاسخ ها
پیام از اراک
| | ۱۴:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
عجب زنی داری تو این ترس از سگ نیست، این نفرت از حیوانی است که در مذهب مانجس تلقی میشه وهیچ کنترلی هم روی ادرارکردن او در اتاق نیست. خوشم مي‌آد سگه اين وسط چقدر مهم و معروف شد. بذار مدتی از طلاقش بگذره دختره خودش میفهمه سگ خواهرش مهمتره یا شوهرش... پاسخ ها
سحر
| | ۱۵:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
کی دختره گفته سگ خواهرم مهمه؟؟؟ شاید خواهرش مثه سگ بهش پیده نمیتونه که تو عقد از خونه باباش بره تو کوچه شوهرش زود عروسی بگیره برن آخه چرا اینهمه سرتونو کردین تو زندگی این دوتا بیچاره آخه به شماها چهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه راهش طلاق نیست ،راهش مراجعه به یک روانکاو حرفه ایه،
مگر اینکه مشکل از چیزای سریه باشه!
نمیدونم این چه کامنت هایی شما نوشتید .آقایون خانوما سگ تو خونهی طرف نبوده که این همه شلوغش می کنید . نره خونه مادر زنش و خواهر زنشو هم با سگ راه نده خونه خودش تمام. اینا بهانست
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۵:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
پسره سنگ و کلوخ تو کفششه واللللااااااا آقای داماد به نظر من اگه همین الان طلاق همسرت را بدی خیلی کار درستی میکنی بخاطر اینکه منم به نوعی مشکل شما را داشتم و الان با 53 سال عمر رفته و بعد از حدود 29 سال زندگی مشترک از همسرم جدا شدم چرا؟ بخاطر اینکه همسر من هم شدیدا به خواهر هایش و کلا خانواده اش وابسته بود و ما نه مثل یک زن و شوهر که مثل دوتا غریبه بودیم و 29 سال در یک جهنم زندگی کردم که اسمش خونه بود وحال که عوری ازم گذشته بلاخره جدا شدیم . ازدواج یک امری مقدس هست و یک مرد و زن نباید اینقدر غرور داشته باشند که بخاطر سگ خواهرش شورهرش را کنار بگذاره و همون بهتر که برود پیش خواهرش . شاید الان دوستان گرامی به من خرده بگیرند و به نظر من منفی بدن اما کسی که الان از یک سگی که مربوط به خواهرش هست نگذره پس فردا نمیتونه همسر خوبی برای روزهای تنگ ادم باشه پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۵:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
کی میگه از سگه نگذشته ای خداااااااا ناشناس
| | ۱۵:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
منم همين مشكل رو دارم الان 8 سال ازدواج كردم با يه بچه دارم ميسوزم و ميسازم زنم همش دنبال خواهر و خونواده خودشه اگه بچه نداشتم جدا مي شدم اینا مرد زندگی نیستن بابا،سوسول. سگ حیوانی باوفاست ولی جای سگ تو خونه نیست
نگهداری سگ به عنوان نگهبان در ویلا باغ خانه های روستایی کارخانه کارگاه بسیار خوب و مفید است
اما انصافا تو آپارتمان 50متری جای سگ و گربه است؟
اصلا خوشم نمیاد
اي كاش فرهنگ سازي شود كه سگ نجس است و مانند بول و.... است مگر ما مسلمان نيستيم چرا نجاسات را وارد زندگي مان مي كنيم تا كجا پيش مي رويم .... حق با آن داماداست . پرتقال فروش را بعله بالام جان سگ بهونه است باسه طلاق اصن این فضولی ها به ماها چه ها ها ها ها بهونه نیار نالوطی !پیش قاضی و معلق بازی ؟! حالم از این خونواده های که حیوناتو توخونه نگه میدارن بهم میخوره!!! اخه نمیدونین این دختره اینقد به این سگه محبت میکنه انگار مادرشه !! این دختره واقعیتهارو نگفته. خیلی دلم برا پسره میسوزه خدا شرشونو ازت دور کنه تا بتونی زندگی کنی چون الان این دختره برا سگه گریه میکنه!! میگه نمیتونم از خونوادم جدا بشم منظورش همین سگس!!! باور کنید... پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۵:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
برووووووووووو مثه پیرزنا نفرین میکنه خدا شرشونو کم کنه؟؟؟؟!!!!!!1 اولندش معلومه طرف دوماد سر خونه است وتو خونه پدر زنه زندگی میکنه وگرنه اگر خونه خودش بود که سگه رو راه نمیداد.دوم اینکه نه بابا پسره کم آورده سگ رو بهونه کرده تمام. زنی که انقدر خودش و خانواده ش عقده ای باشن که این طور دست بذارن روی نقطه ضعف دامادشون و اذیتش کنن به هیچ دردی نمی خورن . جدایی بهترین گزینه است .... زندگی سگی جلوی درب خانه ات بنویس ورود سگ ممنوع مشکل حل می شود/ چقدر مسخره است که دو تا ادم بزرگ توانایی حل ی مسئله به این سادگی رو ندارن فردا مشکلات بزرگتر رو چه طوری می خوان حل کنند اینجاست معلوم میشه ما هیچی یاد نگرفتیم وقتی نمیتوانند از پس حل مشکلی اینچنینی برآیند واقعا بهتر است که جدا شوند. مردک از اول می دانست می خواست ازدواج نکند . سگ را که با خود نبرده بودند خانه داماد . می خواست مستقل شود خانه جدا داشته باشد داماد سرخونه نباشه بعد بگه سگ نیاد . رفته تو خوه اونا گفته سگ را ببرین بیرون . همون بهتر که جدا شی از این مرد این آقا به خواهر زنش پیشنهاد بده سگ رو با یه گربه عوض کنه احتمالا مشکل حل بشه . چون زشته که بگه از گربه هم می ترسم !! چه خوبه که نظر بدیم ولی قضاوت نکنیم پاسخ ها
سحر
| | ۱۶:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
خیلی خوبه ولی مرده ریگ به اندرونی کفش همی داشته خخخخخخخخخخخ ناشناس
| | ۲۰:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
لایک به نظر سحر چه خواهر نامردی.خب میبینی زندگی خواهرت داره به هم میخوره سگ رو نیار اونجا. خیلی املی همون بهتر که خانم ازش جدا شی اين آقا ممكنه در كودكي به خاطر حادثه اي به هراس از سگ دچار شده باشه و پيشنهاد مي كنم به يك روانشناس باليني مراجعه كنه داماد بدبخت چطور زودتر نفهمیده که اینا با سگ انس گرفتن ونمیتونن ازش جدا بشن؟ درود بر سگی که بدون عقل دو نفر را جدا می کنه.و درود بر دو انسان عقل داری که عقلشون آکبند مونده بلد نیستند ازش استفاده کنند.
عاقبت دشمنی بعضی ها با ابن سینا همین می شه!
مرگ موش کاری نیست فقط با یک لگد محکم میزدیش در جا میمرد.من خودم همین کار را با گربه ها انجام میدم نمیدونی چه حالی میده.حالا میخواهی بگی روانی جانی یا هر چیز دیگری.ولی از هندیها به خاطر نگهداری از میمون موش گاو وغیره بدم میاد.گربه ها را هم تو خیابون خانه وهر جای دیگر چه با اسلحه وچه با لگد میکشم .حالا اگر نظری دارید بدید برام مهم نیست. زمانی که ایشان بهخواستگاری رفته بودند آیا از این وضعیت مگه اطلاع نداشتند؟ باید همان موقع نسبت به این موضوع حرف هایشان را می زدندتا امروز با این مشکل زندگیشان دچار نمی شد بنده خدا. منم 28 سالمه از گربه میترسم. از بچگی. حق با مرده هستش. طلاقش بده بزار با سگ خواهرش باشه توی همه نظرات متوجه شدم که کاربران عزیز به این نکته توجه نکرده اند که این زوج هنوز با هم ازدواج نکرده اند ودر دوران عقد بسر میبرند وداماد برای دیدن خانمش به خانه پدر زن می رفته و با این مشکلات روبرو شده واحساس کرده از لحاظ فرهنگی به هم نمی خورند سلامپسره حق داره چون وقتی میترسه نمیشه کاریش کرد خوب ذاتا از سگ میترسه این چند وقتو هم بنظر من بخاطر دختره تحمل کرده ولی دیگه نمیتونه واین که دختره میگه موندم پسر و انتخاب کنم یا سگ خواهرمو بهتره همون سگه رو انتخاب کنه و پسرو از این نکبت خلاصش کنه
من کاری به عقیده این خانوم ندارم ولی اقای داماد سرخانه هر وقت مثل یک مرد دست زنتو گرفتی و بردی به سزپناهی که براش تهیه کردی اونوقت اگر خواهرش با سگ اومد خونه شما این ادا ها رو در بیار. 2- تو که از یک سگ فانتزی بی ازار میترسی خانمت چطور به تو بعنوان یک پشتیبان و یک تکیه گاه محکم درزندگی اعتماد کنه و مطمئن باشه که در تمامی سختیها و خطراتی که در همه جوامع برای خانمها وجود داره عین شیر حمایتش میکنی مثل تمامی جوانان غیرتمند ایرانی.که جانشان رو برای ناموسشان میدن . خداوکیلی اگه یه روز یک خدانشناس با یه سگ مزاحم شما بشه چکار میکنی؟؟؟؟الفرار؟؟یک ذره تو هم مرد باش خودتو ثابت کن مطمئن باش زنت تو را با دنیا عوض نمیکنه سگ براى چوپاناهای گله و نگهبانی مزرعه وامثالهم کاربرد دارد من نمیدانم اینهای که سگ فانتزی بی خاصیت در داخل منزل نگهداری میکنند غیر از نجسی وآلودگی چه چیز آیدشان میشود روایت نبوی برای همین افراد است که فرموده در خانه ای که سگ نگهداری میشود ملایک وارد نمیشوند بهترین و بدترین موجود زنده انسانه ولی این کجا و اون کجا افرادی در جامعه هستند که سگ ها در مقابل اونها شرمنده هستند.
اون آقا مشکلات روحی دوران بچگی رو با خودش بزرگ کردهعروس شانس آورد سگ خواهرش اونو از بدبختی و زندگی با یک آدم مشکل دار نجات داد
سگ فقط بهانه است و تصمیم به جدایی دارد