بازدید 6769

هیچ‌کس از ناپدری شکنجه‌گر شکایتی نداشت

کد خبر: ۴۳۸۷۹۲
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۶ 01 October 2014
مرد معتاد که پسر هشت ساله همسر صیغه‌ای‌اش را شکنجه کرد و مرگ تلخ او را رقم زد، دیروز پس از جلب رضایت شاکیان خصوصی از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

به گزارش فرهیختگان، یازدهم مهرماه پارسال زن و مردی جوان پیکر نیمه‌جان یک پسربچه هشت ساله به‌نام «سبحان» را به درمانگاهی در باقرشهر منتقل کردند. پسر بچه که با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کرد به خاطر
وخامت حالش به بیمارستان شهدای هفتم‌تیر منتقل شد.

آثار کبودی و سوختگی روی بدن این پسربچه، فرضیه کودک‌آزاری را به وجود آورد. در این بین مادر سبحان به کلانتری رفت و از شوهر صیغه‌ای‌اش به نام «محمد» شکایت کرد.

 این زن گفت: «سبحان حاصل ازدواج من و شوهر اولم بود که پس از جدایی ما، دادگاه حضانت او را به من داد. پس از مدتی به عقد موقت محمد در آمدم. سبحان و دخترم هم با ما زندگی می‌کردند.»

وی ادامه داد: «من راننده سرویس مدارس هستم و معمولا صبح زود از خانه بیرون می‌روم. امروز صبح دختر 14 ساله‌ام با من تماس گرفت و گفت که محمد، سبحان را کتک زده و حال پسرم بد است. با عجله خودم را به خانه رساندم و همراه محمد، او را به درمانگاه بردیم.»

دخترم می‌گوید محمد با دسته جاروبرقی  آنقدر سبحان را کتک زده که منجر به بیهوشی او  شده است. حالا از محمد شاکی هستم. او قبلا هم بارها پسرم را کتک زده و شکنجه کرده بود.  شکایت زن جوان از همسر صیغه‌ای‌اش در حالی صورت ‌گرفت که تلاش پزشکان برای نجات سبحان نتیجه‌ای نداشت و او به‌دلیل شدت ضرباتی که به سرش وارد شده بود دچار ضربه مغزی شد و به حالت اغما فرو رفت. همزمان تیمی از ماموران پلیس راهی بیمارستان شدند و به تحقیق در این‌باره پرداختند. به این ترتیب ردیابی محمد که به مکان نامعلومی گریخته بود در دستور کار پلیس قرار گرفت و او که به شیشه معتاد است، بازداشت شد. 

این مرد گفت: «سبحان پسربچه لجبازی بود و اصلا رفتار مناسبی نداشت. آن روز شیشه مصرف کرده بودم و حال عادی نداشتم. همسرم هم سر کار بود و وقتی سبحان شروع به لجبازی کرد عصبانی شدم و با دسته جاروبرقی او را کتک زدم.» 

با دستور قاضی جمشیدی، ناپدری شکنجه‌گر به اتهام کودک‌آزاری روانه زندان شد. این در حالی بود که با گذشت زمان، هیچ تغییری در وضعیت سبحان کوچولو حاصل نشد و تلاش پزشکان برای بازگرداندن او به زندگی، بی‌نتیجه ماند و 2 ماه بعد، سبحان روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد.

به این ترتیب ناپدری به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده‌اش به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.  در آن بین مادر و پدر سبحان اعلام کردند از قاتل پسرشان هیچ شکایتی ندارند. با اعلام این رضایت، محمد دیروز از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه رسیدگی به این پرونده که به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، مادر قربانی گفت: «پدر سبحان معتاد بود به همین دلیل از او جدا شدم و به عقد موقت محمد درآمدم. شش ماه از ازدواج موقتم با او گذشته بود که پسرم کشته شد.

محمد مرد مهربانی بود. او با فرزندانم رفتار خوبی داشت، اما نمی‌دانم چرا پسرم را کتک زد و موجب مرگ او شد. من و شوهر سابقم به همین علت گذشت کردیم و با دریافت دیه رضایت دادیم.» وقتی محمد پشت تریبون دفاع ایستاد، گفت: «چیز زیادی از ماجرا به خاطر ندارم. من مواد کشیده بودم و حال طبیعی نداشتم که با دسته جاروبرقی سبحان را کتک زدم. من ضربه‌ها را به دست و پای او زدم، اما باور کنید نمی‌دانم چطور شد که او جان سپرد.»

وی در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: «من سبحان را دوست داشتم و هرگز به مرگش راضی نبودم.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و طبق ماده 612 قانون مجازات محمد را به پنج سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کرد.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۶
انتشار یافته: ۲۲
بیچاره سبحان با آن پدر و مادر و ناپدری . بیچاره مادر سبحان که داغدار پسرش شده و هم شوهر اول و هم شوهر دومش معتاد هستند .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
البته مادر نه بلکه نامادری.زنی که به خاطر اعتیاد از شوهرش جدامیشه و براش درس عبرت نمیشه و دوباره با معتاد شیشه ای ازدواج میکنه اون هم بیکار....
علیرضا
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
دلم به حال غربت سبحان سوخت
گریه ام گرفت
پس به چه کسی باید پناه برد؟
...
سبحان جان آرام بخواب که ما بیداریم اما کاری از ما ساخته نیست
خواب ما از تو عمیق تر است
مسلمان
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
مادر سبحان وقتی از شوهرش بدلیل اعتیاد طلاق گرفته چرا دوباره با مردی ازدواج کرد که معتاد بود فقط بیچاره سبحان وخواهرش
كاملا مشخص است كه پدر معتاد براى تامين موادش پول گرفته و رضايت داده است و در اين ميان خون ناحق پسر ٨ ساله به هدر رفته، به نظرم در اينگونه موارد دادستان بايد به عنوان مدعى العموم مستقيما دخالت كرده و از قاتل شكايت كند زيرا فرد معتاد از خود اراده اى ندارد كه ولى دم باشد، ضمنا بهتر است كه حضانت دختر ١٤ ساله هم از والدينش خلع و به بهزيستى سپرده شود چون جان اين دختر نيز در خطر است.
خدا لعنت كنه اين مرد رو و مادر و پدر سبحان رو
اين بچه بي كس بود كه اينجور خونش پايمال شد .
...اونايي كه بچشون رو ميدن دست اين زن به عنوان سرويس مدارس !
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
حالا عصباني هستي،‌باش. چرا به مردم فحش مي‌دي كه راننده سرويس بچشون اين زن است.
حالا تکلیف اون دختر نوجوان تو اون خونه چی میشه؟
ستم تا کجا? بی کسی تا کجا? این پسر نگون بخت و بیگناه،دست چه کسانی افتاده بود. مادر پست که رضایت داده!! پدر نامرد که رضایت داده!! و ناپدری سنگ دل د دمنش که کودک را شکنجه و کشته. خدایا خودت به داد این کودکان بی پنآ ه برس. قانون که چشمش را بسته. یعنی چه که رضایت دادند? به رضایت یک مشت جانی،معتاد و بی خیال سنگدل، نباید حق رضایت داد،این مردک معتاد هم یکی دو سال دیگر بر می گرده و به دختر چهارده ساله لابد دست درازی و ازار می رساند و دوباره خانم و اقا رضایت می دهند. این مردک باید به جرم شکنجه و مرگ کودک انی به دار اویخته شود.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
ولی دم پدر است !!!!
و رضایت مادر تو دادگاه هیچ ارزشی ندارد؟!!
پدر اعتياد بسوزه كه آدمارو بي‌عاطفه، بي‌غيرت و ... مي‌كنه.
اینجا فقط خون بچه هشت ساله پایمال شده خدا این پدرومادرواین ناپدری را لعنت کند
.......بی غیرت اگر غیرت داشتی قاتل پسرت به سزای عملش می رسوندی یک مردک شیشه ای چطور می تونه مهربان باشه بای ذنبن قتلت
این پدر ومادر از ناپدری هم بدترن که. بچه راحت شد از دست این سه ظالم.زده بچه رو کشته مادره میگه قاتل قبلا مهربون بوده.
لعنت خدا بر ناپدری و پدر و مادر سبحان بی گناه که به خاطر دیه از خونش گذشتند...
اگه برای اعتیاد جدا شده بود این یکی هم که معتاد بود!
هر چه بقیه نظر دادن حقتان بوده پدر و مادر این بچه بی عاطفه تر از ناپدری ...
ماشالا پدر سبحان
يكي نيست به اين زن نفهم بي عاطفه بگه تو كه خودت كار و درآمدي داشتي براي چي پس از طلاق از يه معتاد رفتي سراغ ازدواج (با دو تا فرزند) آن هم با يه معتاد ديگه؟! اين زن هم شريك قتل فرزندش هست . ظاهرا شوهر معتاد قاتل براش مهمتر از فرزندش هست
متاسفم چنین مادر بی عاطفه و پدری کنن که اصلا وجود پدر و مادر رو ندارن حیف از دسته گلایی که بچه های چنین افراد مادی گرا میشن و این افراد چوب حراج به کمالات و صفات پدر و مادر میزنن
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر