هنری کیسینجر، وزیر خارجه اسبق و نظریهپرداز آمریکایی روابط بینالملل در یک مصاحبه رادیویی در تاریخ ۱۵/۶/۱۳۹۳ ایران را مشکلی بزرگتر از داعش برای آمریکا دانست.
کیسینجر در مصاحبه با رادیو ملی آمریکا (NPR) با اشاره به جایگاه تاریخی ایران و نفوذ این کشور در منطقه خاورمیانه، ایران را مستعدترین کشور منطقه برای ایجاد هژمونی و تشکیل یک امپراتوری قوی در خاورمیانه دانست.
وی با اشاره به اینکه نقشه خاورمیانه در حال تغییر است و مرزهای کنونی که ماحصل سالهای پس از فروپاشی عثمانی و جنگ اول جهانی (۱۹۱۹ ـ ۱۹۲۰) در حال از بین رفتن است، افزود: این مسأله از دید استراتژیک یک فرصت بینظیر در اختیار ایران گذارده است. من ایران را مشکل بزرگتری از داعش میدانم. داعش گروهی متشکل از ماجراجویان نظامی با یک ایدئولوژی تهاجمی است که اگر بخواهد به یک واقعیت دائمی استراتژیک تبدیل شود، باید سرزمینهای بیشتری را تحت سلطه خود گرفته و آنها را حفظ کند. از نظر من مقابله با گروهی چون داعش، بسیار قابل کنترلتر از درگیری با کشوری چون ایران است.
کیسینجر تأکید کرد، در اوضاع کنونی یک محور شیعه از ایران تا بغداد و سوریه و از آنجا تا جنوب لبنان و مرزهای مدیترانه کشیده شده که این مسأله در شرایط کنونی که مرزهای سیاسی سابق خاورمیانه در حال فرسایش است، امکان تشکیل به گفته او یک «امپراتوری» را به ایران در منطقه خاورمیانه میدهد.
هرچند بر خلاف گفتههای کیسینجر، جمهوری اسلامی ایران به دنبال ایجاد یک امپراتوری نیست، این یک واقعیت است که هم اکنون جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذارترین قدرت در منطقه خاور میانه و در حال گذار از سطح یک قدرت منطقهای و تبدیل به یک قدرت مؤثر جهانی است. این واقعیت با مطالعه در مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی ایران مشخص میگردد. این مؤلفهها عبارتند از؛
۱ ـ مؤلفه قدرت ایدئولوژیک
۲ ـ مؤلفه قدرت فرهنگی
۳ ـ مؤلفه قدرت اقتصادی
۴ ـ مؤلفه قدرت علمی و صنعتی
۵ ـ مؤلفه قدرت نیروی انسانی
۶ ـ مؤلفه قدرت دسترسی به منابع انرژی
۷ ـ مؤلفه قدرت نظامی
امروزه جمهوری اسلامی ایران با اتکا به حمایت مردم مسلمان وشیعه در منطقه غرب آسیا دارای آنچنان پشتوانهای از قدرت ایدئولوژیک است که تمامی طرحهای قدرتهای جهانی و استکباری و عاملان منطقهای آنها را نقش برآب نموده است. در واقع حمایتهای مردم مسلمان منطقه باعث شده تا سرانجام نتیجه هر اقدام آمریکا و متحدانش بر خلاف میل آنها به سود جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان منطقه رقم بخورد. نتیجه ایجاد جنگهای افغانستان و عراق توسط آمریکا و تحولات بهار عربی به قدرتمندتر شدن جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی منجر شد.
جمهوری اسلامی ایران با اتکاء به فرهنگ کهن ایرانی در گستره جغرافیایی «ایران فرهنگی» ازحمایت فارسی زبانان و ساکنان ایران فرهنگی برخوردار است. این سابقه کهن فرهنگی باعث ایجاد قدرت مردمی درآسیای میانه و قفقاز برای جمهوری اسلامی ایران شده است.
پیشرفتهای ایران در عرصه دانشهای با فنآوری بالا مثل فنآوری هستهای، علوم نانو و سایر علوم پیشرفته به همراه نیروی انسانی متخصص و علاقهمند به کشور و نظام جمهوری اسلامی از دیگر مؤلفههای ارزشمند قدرت برای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.
همچنین جمهوری اسلامی ایران با در اختیار داشتن دومین ذخایر انرژی نفت و گاز جهان وتسلط بر آبراه مهم و حیاتی خلیج فارس که روزانه بیش از ۳۰ میلیون بشکه نفت ازآن عبورمی کند، از آنچنان مؤلفهای از قدرت برخوردار است که در هر معادله سیاسی دست برتر را به ایران میدهد.
درکنار همه اینها نیروهای نظامی قدرتمند با فنآوری به روز و بومی و با پشتوانه الهی و مردمی جمهوری اسلامی ایران را به قدرتمندترین بازیگر حال حاضر در عرصه خاور میانه تبدیل کرده است. ایران با سعی در جهت پیشرفت و رشد هرکدام از این مؤلفههای قدرت در حال گذار از سطح یک قدرت منطقهای به یک قدرت تراز اول جهانی میباشد.
این واقعیتی است که باعث ترس و دل نگرانی سران آمریکا و اسراییل و متحدان منطقهای آنها شده است. هنری کیسینجر مایل نیست این حقیقت را به صورت واقعی آن یعنی قدرتمند شدن ایران براساس مؤلفههای مردمی و الهی بیان کند، بلکه برای تشویش اذهان عمومی این موضوع را به صورت تمایل ایران برای ایجاد و تشکیل یک امپراتوری بیان میکند. پیش از او کسان دیگری از مقامات آمریکایی و متحدان آن، این موضوع را به اشکال مختلف گفته بودند. مثل طرح مسأله هلال شیعی توسط ملک عبدالله پادشاه اردن که ایران را متهم به سعی در ایجاد یک امپراتوری شیعه در منطقه میکرد.
در حقیقت ترس آمریکا از قدرت گرفتن ایران، که سابقه حضور تاریخی قدرتمند در منطقه غرب آسیا رادارد، ریشه اصلی دشمنیهای آمریکا با مردم ایران است. چون آمریکاییها نمیتوانند آشکارا ترس خود از قدرت گرفتن ایران را بیان کنند، و چون در نزد افکار عمومی مردم دنیا بهانهای منطقی برای مانع تراشی بر سر راه پیشرفت مؤلفههای قدرت ایران را ندارند، مسأله اتمی و مسائلی از این قبیل را برای فریب افکار عمومی دنیا و مانع تراشی بر سر راه پیشرفت مؤلفههای قدرت ایران مطرح ساختهاند.
به هر حال قرار گرفتن جمهوری اسلامی ایران در موقعیت قدرت برتر منطقهای، مسئولیتهایی را برای ایران ایجاد کرده است، و انتظاراتی رادر ملتهای مسلمان منطقه از ایران به عنوان اصلیترین پشتیبان مسلمانان به وجود آورده است. جمهوری اسلامی ایران در راستای انجام این مسئولیتها و پاسخ به این انتظارات کمکهای مختلف مشورتی و بعضاً لجستیکی به مسلمانان متطقه در برابر رژیم صهیونیستی و گروههای تروریستی تکفیری انجام داده است. آمریکا که خود را قدرت برتر جهان میداند، اولین هدف خود را در منطقه غرب آسیا حفظ این برتری و جلوگیری ازقدرت گرفتن ایران تعریف کرده است.
چون قدرت دارای ماهیتی سیال است وابسته به شرایط زمانی و مکانی، دارای سطح متغیّری است؛ برای نمونه، روسیه در شرق اروپا و اوراسیا یک قدرت برتر محسوب میشود، امّا در خلیج فارس به همان اندازه از مؤلفههای قدرت برخوردار نیست. در حال حاضر مؤلفههای قدرت آمریکا در منطقه غرب آسیا و خلیج فارس شیب نزولی به خود گرفته و هر روز در حال کاهش است. نشانه این افت قدرت رفتارخارج از کنترل متحّدان سنّتی آمریکا است که تایک دهه قبل، تقریباً تابع سیاستهای منطقهای آمریکا بودند. این افت قدرت آمریکا باید مورد توّجه تحلیلگران و مقامات سیاسی کشور باشد و در محاسبات خود آمریکا را همان ابرقدرت دهه قبل تصّور نکنند. آمریکاییها سعی میکنند افت مؤلفههای قدرت خود در منطقه را پنهان سازند و همچنان متّحدانشان را زیر چتر قدرت خود حفظ نمایند. جمهوری اسلامی ایران نباید اجازه دهد مؤلفههای قدرت آمریکا در این منطقه دوباره سیر صعودی پیدا کند و باید سعی در پر کردن خلأ قدرت موجود در منطقه را داشته باشد. ایجاد ائتلاف علیه گروه تروریستی داعش که ساخته خود آمریکاست، تلاش برای حفظ نقش رهبری آمریکا در عملیات علیه تروریسم نزد افکار عمومی مردم جهان و سعی در حفظ متحدان سنتی در مدار قدرت آمریکاست.
به صورت طبیعی و عاقلانه ایران از ورود به چنین ائتلافی که یکی از اهداف اصلی آن تضعیف قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه میباشد، خودداری کرده است؛ اما مسئولیت مبارزه با گروههای تروریستی که ساخته آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند، همچنان بر عهده جمهوری اسلامی ایران میباشد. این نقشآفرینی باید به گونهای باشد که ضمن آنکه با گروههای تروریستی مقابله شود، همزمان جبهه مقاومت اسلامی علیه رژیم صهیونیستی از آمادگی و هشیاری لازم در برابر عملیات مشکوک آمریکا و متحدانش برخوردار باشد، زیرا هدف اصلی آمریکا، داعش و سایر گروههای تروریستی نیست، بلکه هدف اصلی آن تضعیف قدرت ایران وجبهه مقاومت در منطقه است.
با آمادگی جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت و اجرای تدابیر مقام معظّم رهبری (حفظه الله)، این بار نیز به خواست الهی نقشه آمریکا و متحدانش به نتیجه نخواهد رسید و جهان باز هم شاهد رشد بیشتر مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.