بازدید 29326
مرور روزنامه‌های سه‌شنبه یکم مهر؛

پایان هیاهوی به خیابان آمدن انصار حزب‌الله

سرانجام پس از چند هفته جنجال و هیاهو در‌باره گشت‌های موتوری حزب‌الله، ظاهرا قرار است این موضوع پایان بیابد. مذاکرات هسته‌ای و تأثیر آن بر فضای سیاسی داخلی، تحلیل تغییرات چندماهه اخیر بازار مسکن و تحلیل‌هایی در‌باره آینده رقابت سیاسی اصولگرایان و اصلاح‌طلبان، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های نخستین روز پاییز است.
کد خبر: ۴۳۶۴۸۱
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰ 23 September 2014
پایان هیاهوی به خیابان آمدن انصار حزب‌الله

سرانجام پس از چند هفته جنجال و هیاهو در‌باره گشت‌های موتوری حزب‌الله، ظاهرا قرار است این موضوع پایان بیابد. مذاکرات هسته‌ای و تأثیر آن بر فضای سیاسی داخلی، تحلیل تغییرات چندماهه اخیر بازار مسکن و تحلیل‌هایی در‌باره آینده رقابت سیاسی اصولگرایان و اصلاح‌طلبان، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های نخستین روز پاییز است.

پایان هیاهوی به خیابان آمدن انصار حزب‌الله

ابتکار در مطلبی با تیتر «تجدید‌نظر انصار حزب‌الله» نوشته: پس از چند روز جنجال‌ خبری پیرامون «گشت‌های موتوری انصار حزب‌الله» که گفته می‌شد برای انجام امر به معروف و نهی از منکر به خیابان می‌آیند، روز گذشته معاون اجتماعی نیروی انتظامی اعلام کرد که قرار است» انصار حزب‌الله روی طرح خود تجدیدنظر کرده و از قالب‌ها و ظرفیت‌های رسمی موجود نظام استفاده کنند‌».

چندی پیش دبیرکل انصار حزب‌الله در دیدار برخی از اعضای این تشکل یا خانواده شهید علی خلیلی که در جریان امربه معروف و نهی از منکر با حمله اوباش به شهادت رسید، خبر داده بود که به زودی گشت‌های موتوری این تشکل و با تعداد۴۰۰۰ نفر به خیابان‌ها اعزام خواهند شد.

«عبدالحمید محتشم» دبیرکل «انصارحزب‌الله» در این دیدار گفته بود: «شهادت غریبانه برادرمان، اراده حزب‌الله را برای آغاز یک حرکت منسجم به حرکت درآورد و اکنون قصد بر این است تا با وجود همه حملات شبانه روزی معاندان و منافقان برای مجریان‌ام الفرائض، شیوه انجام عملیات به گونه‌ای باشد که مفسدان را که به دلیل فضای تسامح حکومتی تجری یافته‌اند منکوب و حامیان آنان را از صحنه عمل حذف کند‌». عبدالحمید محتشم همچنین گفته بود که «میدان عمل در تهران بسیار وسیع وحجم عملیات بالا خواهد بود. به اذن خدا نامعادله غلط جاری که بر اساس آن وزن مفسدین و حامیان آنان در جامعه به ضرر متدینین تغییر یافته، را دگرگون خواهیم کرد زیرا اگر ما به مقابله با این جریان برنخیزیم، این جریان مفسد خواهد بود که در برابر حزب‌الله خواهد ایستاد‌».

پس از طرح این موضوع در رسانه‌ها برخی از مسئولان وزارت کشور و فرماندهاری تهران به موضوع واکنش نشان دادند و خواستار انجام امور از طریق مجاری قانونی کشور شوند. وزیر کشور نیز در در حاشیه برگزاری شصت و هفتمین جلسه شورای اجتماعی کشور درباره فعالیت‌های جدید انصار حزب‌الله گفت: «هر فعالیت اجتماعی باید مبتنی بر قانون باشد‌».

نگرانی از رفتارهای فرقانونی حتی به رئیس مجلس هم رسید. دکتر علی لاریجانی در مراسم اختتامیه جشنواره کتاب سال رضوی گفته بود: «رفتارهای تندرو‌ها به عنوان امر به معروف و نهی از منکر را به عینه می‌بینیم؛ نگرانی ما از این رفتارهای غلط است. لازم است با توجه به بُعد اجتماعی، قضیه پیگیری بشود و باید تأمل عقلانی در حوزه اصلاحات دینی امری مستمر و فعال باشد‌». این انتقادات سبب شد تا چند روز بعد دبیر انصار حزب‌الله مواضع خود را نسبت به روزهای قبل تلطیف کرده و بگوید که دیگر در سخنانشان عبارت «گشت موتوری» را به کار نمی‌برند. عبدالمجید محتشم گفته بود: «به وزیر کشور درباره توضیح اقدامات خود نامه‌ای نوشتیم و این مسأله را جایی زیاد مطرح نکردیم اما در متن نامه به طور مشروح توضیح دادیم که خاطر وی آسوده باشد‌».

محتشم درباره استفاده از واژه «گشت موتوری» برای این نیرو‌ها گفت: نخستین بار این واژه در گزارشی در سایت انصار منعکس شد و متعاقبا در توضیح سؤال یک خبرنگار درباره این واژه گفتیم، چون این واژه دارای ایهام و شائبه است و اینکه کار ما به نوعی تعارض و تداخل به وظایف نیروی انتظامی تلقی شده، از «گشت موتوری» عبور می‌کنیم و دیگر این کلمه را به کار نمی‌بریم. محتشم با تاکید بر اینکه بحث ما «گروه‌های سیار امر به معروف» است، خاطرنشان کرد: اینکه طرف با موتور و یا ماشین برود مسأله‌ای عادی است و گشت موتوری به آن صورت که نیروی انتظامی عمل می‌کند، قطعاً نخواهد بود.

سرانجام روز گذشته معاون اجتماعی نیروی انتظامی خبر از جلسه‌ای حمید محتشم دبیرکل انصار حزب‌الله با رئیس پلیس امنیت اخلاقی داد که نتیجه آن «تجدید نظر» گروه انصار حزب‌الله در تصمیم جنجالی خود بوده است.

سردار سعید منتظرالمهدی گفت: «پس از طرح نظرات پیرامون اجرای طرح امر به معروف و نهی از منکر، مقرر شد آقای محتشم روی طرح خود تجدیدنظر کرده و از قالب‌ها و ظرفیت‌های رسمی موجود نظام استفاده کنند‌». بنا به گفته معاون اجتماعی پلیس» در این جلسه مقرر گردید که هرگونه فعالیت سازمان‌یافته باید با مجوز مراجع رسمی صورت گیرد‌». امری که به نظر می‌رسد می‌تواند سرآغازی بر گفتگوی رهبران این گروه‌ها با مسئولان مربوطه وبیان دغدغه‌های خود در فضایی آرام و قرار گرفتن آن‌ها در محدوده قانون اساسی کشور باشد.

اعتماد نیز در مطلبی کنایه‌آمیز با تیتر «روایت بیرون: هماهنگی‌های مورد نظر چه بوده است؟» نوشته: انصار حزب‌الله عزم جدی برای مبارزه با بدحجابی داشت. مشغول جذب نیرو بود و کاری هم با مجوز و این گونه مسائل نداشت. اینکه نیروی انتظامی که این روز‌ها ملموس‌ترین نقش را در مبارزه با بدحجابی داشته چگونه توانسته است که انصار حزب‌الله را متقاعد کند مبهم است. حالاباید منتظر ماند و دید که انصار حزب‌الله در ماه‌های آتی هم به سکوت خود ادامه خواهد داد و آیا همچون هشت سال گذشته فعالیتشان را به جلسات هفتگی معطوف می‌کنند یا آنکه فکری برای چهار هزار نیروی توجیه شده‌شان می‌کنند که قرار بود در این روز‌ها در خیابان‌ها باشند.

سراشیبی قیمت مسکن طولانی شد


دنیای اقتصاد از ادامه نزول قیمت‌ها در بازار مسکن خبر داده و نوشته: سطح قیمت مسکن در شهر تهران با قرار گرفتن در سراشیبی نسبتا طولانی، برای سومین ماه متوالی کاهش پیدا کرد و تابستان یک‌دست نزولی را برای بازار ملک رقم زد.

تحقیقات میدانی «دنیای ‌اقتصاد» به همراه آمار مقدماتی دفتر برنامه‌ریزی و اقتصاد مسکن درباره وضعیت بازار در شهریورماه، از کاهش دست‌کم ۶/۰ درصدی قیمت مسکن در ثلث آخر تابستان حکایت دارد. ارزش معاملاتی آپارتمان‌های تهران در تیر ماه امسال ۱/۱ درصد نسبت به ماه قبل افت کرد و در مرداد ماه نیز مجددا کاهشی بود و این بار ۲ درصد نسبت به تیر نزول کرد. دو روز پیش دفتر اقتصاد مسکن با رصد ارزش مبایعه‌نامه‌های تنظیم‌شده در بنگاه‌ها طی ۱۵روز اول شهریور، از تداوم کاهش قیمت در ماه آخر تابستان خبر داد و اعلام کرد: مطابق آمار مقدماتی، میانگین قیمت مسکن در شهریور ۶/۰درصد نسبت به مرداد افت کرده است. به این ترتیب بازار تابستانی معاملات مسکن برای دومین سال پیاپی، در کل فصل با شیب منفی در قیمت‌ها مواجه بود، طوری که میانگین قیمت واحدهای مسکونی در شهر تهران طی سه ماه تابستان۹۳ در مجموع ۴درصد کاهش یافت. در تابستان۹۲ نیز برای اولین‌بار بعد از حداقل سه سال، منحنی قیمت مسکن در کل فصل، شیب منفی را طی کرد و در مجموع ۸/۴درصد ارزان شده بود. با این حال، میانگین قیمت مسکن در کل سه ماه فصل تابستان۹۱ – سالی که بازار ملک ۵۰درصد متورم شد و ناپایداری در قیمت‌، به تحریک ساعتی نرخ‌‌ها دامن زد ـ ۶درصد افزایش یافته بود. به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، در سال جاری معاملات آپارتمان در تهران با متوسط قیمت ۴ میلیون و ۳۵۰ هزار تومان به ازای هر مترمربع در پایان خرداد۹۳، وارد بازار تابستانی شد و از امروز، فضای بازار ملک در شرایطی حالت پاییزی به خود می‌گیرد که مطابق آخرین میانگین قیمت مسکن، سطح نرخ‌ها هم‌اکنون به متری ۴ میلیون و ۱۷۰ هزار تومان رسیده است.

در حال ‌حاضر قیمت واحدهای مسکونی معادل ۱۸۰هزار تومان در هر مترمربع نسبت به ابتدای تابستان ارزان شده و با توجه به اینکه حجم تقاضای خرید مسکن معمولا در پاییز نسبت به بهار و تابستان کاهش پیدا می‌کند، پیش‌بینی می‌شود تحت ‌تأثیر تداوم رکود نسبی در فصل جدید، روند فعلی کاهش قیمت «دنباله‌دار» باشد.

با ثبت نرخ رشد منفی ۶/۰ درصد برای قیمت مسکن در ۱۵روز اول شهریور امسال، عملا چهارمین موج کاهشی طی ۶ ماه گذشته از سال۹۳، وارد بازار ملک شده است. آمار دفتر برنامه‌ریزی و اقتصاد مسکن از کارنامه نیمسال اول بازار ملک نشان می‌دهد: در این مدت اگر چه شیب نوسان قیمت مسکن ـ نرخ رشد ماهانه‌ ـ در دو ماه اردیبهشت و خرداد، مثبت بود و به ترتیب ۶درصد و ۵درصد افزایش یافت، اما امواج کاهشی ماه‌های بعد باعث شد متوسط قیمت واحد مسکونی در تهران طی ۶ ماه اول سال۹۳ در مجموع ۷/۰ درصد کاهش پیدا کند و میانگین قیمت از متری ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان در ابتدای فروردین ۹۳ به متری ۴ میلیون و ۱۷۰هزار تومان در اواخر شهریور برسد. به این ترتیب بازدهی سرمایه‌گذاری در بازار مسکن تهران طی نیمه‌ اول امسال تقریبا «صفر» بوده و کسانی که ابتدای امسال با نیت سفته‌بازی اقدام به خرید سرمایه‌ای ملک کرده بودند، هم‌اکنون نه ‌تنها سود نکرده‌اند که با ۷/۰درصد کاهش در اصل سرمایه مواجه شده‌اند.

‌«دنیای ‌اقتصاد» اواخر سال گذشته و همچنین بهار امسال در چند گزارش تحلیلی، به پایان دوره سفته‌بازی مسکن اشاره کرد و از مناسب شدن شرایط خریدهای مصرفی در بازار ملک خبر داد.

هم‌اکنون کارنامه رشد قیمت مسکن در نیم‌سال ۹۳، پیش‌بینی‌های قبلی را تایید می‌کند. بازدهی بازار مسکن در نیمه اول امسال در شرایطی تا منفی ۷/۰درصد نزول کرد که در نیمه اول سال گذشته تحت ‌تأثیر اوج‌ حداکثری قیمت‌ها، بازدهی تا ۴/۴درصد افزایش پیدا کرده بود. قیمت مسکن بهار سال گذشته با ۷۰درصد افزایش و ثبت رکورد بیشترین افزایش بعد از ۶سال، به بالا‌ترین نقطه رسید. امسال اما در فروردین با شروع کم‌رمق معاملات، سطح قیمت ۷درصد کاهش پیدا کرد. در ماه‌های اردیبهشت و خرداد، هیجان ناشی از اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها باعث بازگشت بخشی از تقاضا به بازار شد و در نتیجه کشش خرید، نرخ تورم ماهانه مسکن به ترتیب به سطح ۶درصد و ۵درصد رسید. با این حال در سه ماه اخیر رکود ناشی از انتظار طرف تقاضا بابت افزایش تسهیلات خرید مسکن، موج‌های پی‌درپی کاهشی در منحنی رشد قیمت ایجاد کرد.

کار‌شناسان اقتصاد مسکن چشم‌اندازی که در حال حاضر برای نیمه دوم سال جاری مطرح می‌کنند با لحاظ تورم عمومی و روند کاهنده این نرخ است.

کار‌شناسان معتقدند: سطح نرخ رشد قیمت مسکن در ماه‌های آینده متاثر از تورم خواهد بود و با توجه به اینکه در نیمه اول امسال همواره منحنی تورم بالا‌تر از منحنی رشد قیمت مسکن قرار داشت و رشد واقعی ارزش ملک منفی بود، پیش‌بینی می‌شود در نیمه دوم سال نیز این روند ادامه داشته باشد. با این تفاوت که ادامه مسیر کاهشی نرخ تورم عمومی می‌تواند به افزایش شیب منفی قیمت مسکن و در نتیجه افت بیشتر قیمت ملک منجر شود.

مذاکرات در چهارچوب منافع برخی جناح‌ها نیست


خراسان در سرمقاله خود با تیتر «سانتریفیوژ‌ها و فرصت‌هایی که غرب می‌سوزاند» به مذاکرات هسته‌ای پرداخته و نوشته: این روز‌ها در حالی که مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای گروه ۱+ ۵ سخت و فشرده پیش می‌رود، برخی رسانه‌های غربی از جمله نیویورک تایمز و گاردین مدعی وجود طرحی جدید شده‌اند. دیوید سنگر (DAVID E. SANGER) نویسنده نیویورک تایمز از قول یک مقام آمریکایی گزارش داده است که براساس این طرح ایران می‌تواند بدون کاستن از تعداد سانتریفیوژهای موجود در تأسیسات غنی‌سازی هسته‌ای، اتصالات مربوط به تزریق اورانیوم به این دستگاه‌ها را قطع کند. بر اساس این طرح ادعایی، مذاکره کنندگان ایرانی می‌توانند اعلام کنند کاهش تعداد سانتریفیوژ‌ها را نپذیرفته‌اند و هم زمان آمریکایی‌ها نیز مطمئن شوند که «زمان گریز» (Break Out Time) در فعالیت‌های هسته‌ای ایران افزایش یافته است. برخی در نیویورک معتقدند نزدیکی دیوید سنگر به تیم آمریکایی آن قدر است که حرف او را باید حرف وندی شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا بدانیم. طرح رسانه‌ای چنین پیشنهادی متأسفانه بیانگر واقعیت‌های تلخی است که در مذاکرات هسته‌ای وجود دارد. برای تشریح شرایط کنونی باید نکاتی را متذکر شویم که به نظر می‌رسد تصمیم گیران آمریکایی باید به برخی از این نکات به طور جدی فکر کنند:

۱. به نظر می‌رسد که مذاکره کنندگان غربی از خاطر برده‌اند که از تیر ماه گذشته و مذاکرات وین ۶، براساس سیاست گذاری مقام معظم رهبری دیگر کسی براساس تعداد سانتریفیوژ‌ها درباره برنامه هسته‌ای ایران قضاوت نمی‌کند. ایران و کشورهای ۱+۵ در برنامه مشترک اقدام ژنو بر سر «یک برنامه غنی‌سازی با ویژگی‌هایی مورد توافق ۲ طرف و براساس نیازهای عینی ایران» توافق کرده‌اند. «نیاز عینی» ایران (Practical Need) فقط برای تأمین سوخت سالانه نیروگاه بوشهر ۱۹۰ هزار سو برآورد شده است. یعنی حتی اگر برنامه‌های بعدی ایران برای ساخت نیروگاه‌های بوشهر ۲ و۳ و همچنین نیروگاه تحقیقاتی تهران (که سوخت آن براساس توافق ژنو هم اکنون به میزان کافی ذخیره شده است) را هم در نظر نگیریم، پرسش ایرانی‌ها از هرگونه توافق سیاسی این خواهد بود که ۱۹۰ هزار سو نیاز عینی کشور براساس چه سازوکاری تأمین می‌شود.

با این وجود ایران با واقع بینی و برای جلب اعتماد جامعه جهانی، تاخیر زمان تأمین نیاز عینی‌اش تا سال ۲۰۲۱ را رد نکرده است. روسیه براساس قراردادهای کنونی متعهد است که تا سال ۲۰۲۱، یعنی حدود ۷ سال دیگر، سوخت مورد نیاز نیروگاه بوشهر را تأمین می‌کند. بنابراین می‌توان از مولفه زمانی برای دستیابی به راه حل‌های ابتکاری واقع بینانه استفاده کرد.

۲. با این حال ممکن است در آمریکا، کسانی از جمله سناتورهای آمریکایی همچنان براساس تعداد سانتریفیوژ‌ها قضاوت کنند. اگر چنین باشد تیم آمریکایی می‌تواند یک طرح دیگر را در نظر بگیرد که ایران با استفاده از سانتریفیوژهای نسل ۸، که جدید‌ترین نسل موجود با ظرفیت ۲۴ سو غنی‌سازی هستند، با ۷۹۱۶ عدد سانتریفیوژ، میزان ۱۹۰ هزار سو نیاز عملیاتی‌اش را تأمین کند. این چنین تیم آمریکایی می‌تواند به منتقدانش بگوید که برنامه ایران را به ۸ هزار سانتریفیوژ محدود کرده است.

۳. در حال حاضر کشورهای غربی مدعی‌اند که قصد دارند با ایجاد موانع فنی و نظارت‌های تخصصی، فاصله زمانی فرضی ایران تا رسیدن به بمب که اصطلاحا «زمان گریز» نام دارد، را افزایش بدهند. با این همه توجه به این نکته ضروری است که ابتکار‌ها و خلاقیت‌های فنی، ابزارهای موجود برای مقاصد سیاسی در مذاکرات هسته‌ای هستند. نکته اساسی این است که پس از حصول احتمالی توافق جامع، چه چیزی موجب اطمینان همه طرف‌ها از رفع تهدید سلاح هسته‌ای است؟ بدون شک این اعداد و رقم‌ها نیستند که اطمینان آورند. بلکه جلب اعتماد سیاسی است که نگرانی‌های همه را رفع کرده است. آمریکایی‌ها بیش از هر کشور دیگری در تجربیات متعدد از جمله پیمان‌های SALT، START، NPT و... این واقعیت را درک کرده‌اند که توافق نامه‌ها به خاطر عدد‌هایشان اجرا نمی‌شوند بلکه تغییر معادلات سیاسی و شرایط ژئوپلتیک است که عامل اجرای توافق‌ها می‌شود. آیا بهتر نیست که کشورهای غربی به جای اعداد، بر ماهیت رخدادی که در جریان است تمرکز کنند؟

۴. اکنون فقط ۲ ماه تا زمان انقضای برنامه اقدام ژنو زمان مانده است. شاید دیپلمات‌های ۱+۵ توجه نمی‌کنند که هم اکنون هم خیلی دیر شده است. از یاد نبریم که براساس این برنامه «بر سر هیچ چیز توافق نمی‌شود، مگر اینکه بر سر همه چیز توافق شود‌». به عبارت دیگر حتی اگر همین امروز هم کشورهای غربی چشمشان را به واقعیت فناوری بومی غنی‌سازی هسته‌ای و برنامه ایران برای تأمین نیازهای عینی‌اش باز کنند، زمان برای دستیابی به متنی مورد توافق درباره موضوعاتی همچون مراحل نظارت‌های آژانس و همچنین تعیین سازوکار رفع تمامی تحریم‌های غیرقانونی علیه ایران بسیار اندک است.

۵. ایران در طول ۷ دوره مذاکره از پاییز گذشته تا به امروز، اراده سیاسی‌اش برای حل مسائل را اثبات کرده است. نمونه‌هایی مانند حضور ۲۰ روزه و طولانی مدت دکتر ظریف در وین۶، مذاکرات سیاسی و کار‌شناسی فراوان از جمله مذاکرات کنونی در نیویورک و... موید این موضوع هستند. بدون شک اگر در پایان زمان باقی مانده توافق هسته‌ای حاصل نشود، پاسخ به این پرسش روشن است که چه کسی فرصت بی‌نظیر دستیابی به یک توافق را از بین برده است.

آرمان از زاویه‌ای دیگر به مذاکرات هسته‌ای پرداخته است. در گفت‌و‌گوی این روزنامه با یوسف مولایی، استاد دانشگاه تهران با تیتر «مذاکرات در چهارچوب منافع برخی جناح‌ها نیست» آمده: نیویورک یا جایی دیگر. اجلاس عمومی سازمان ملل در راه است و روحانی برای دومین‌بار عازم ایالات متحده می‌شود؛ سرزمینی که یک‌بار بر فرازش بانگ اعتدال برآورد. اما پیشتر از آنکه روحانی درگیر موضع‌گیری‌های غرب و منطقه باشد تا حدودی نگاه و خیالش معطوف به جریان منتقد مذاکرات است؛ جریانی که از ابتدای دولت یازدهم تا به امروز ساز مخالفش را با پاستور کوک است. یوسف مولایی، کار‌شناس حقوق بین‌الملل در گفت‌وگو با آرمان به همین مسأله پرداخته است تا کوتاه مختصر توضیح بدهد: «وقتی یک جریان یا یک جناح روند مسأله یا موضوعی را به نفع خود نمی‌داند ممکن است فضا یا مسیر پیش رو را به‌گونه‌ای تعریف یا تحت تأثیر قرار بدهد تا آن روند منحرف یا غیرفعال شود. درحالی‌که در مسأله‌ای چون مذاکرات هسته‌ای که یک مسأله ملی با هدف تحقق منافع ملی است، لازم است با دلسوزی و خارج از منافع جناحی یا جریانی تصمیم گرفت». به گفته او، هرکسی شاخصه‌ای از این مذاکرات دارد که تا محقق نشود با آن همصدا نخواهد شد. در آخر نیز او نیویورک را ایستگاه آخر ندانسته و اعتقاد بر آن دارد که نیویورک در هر شرایطی تأثیر منفی در ادامه مذاکرات نخواهد داشت. در ادامه مشروح گفت‌و گوی دکتر یوسف مولایی با آرمان را می‌خوانیم:

دوباره مذاکرات شروع شد و به دنبال آن انتقادات برخی می‌رود تا به اوج برسد. در این میان ارتباط با ایالات متحده بیش از همه در تیررس انتقادات قرار دارد. به نظر شما دلیل این همه هجمه آن هم در شرایطی که چه دولت و چه بزرگان کشور می‌دانند باید سه اصل حکمت، مصلحت و عزت را مراعات کنند، چیست؟

بخش اعظم این انتقادات منوط به مسائل روان‌شناختی و فکری منتقدان است. شاید یک جامعه‌شناس یا یک روان‌شناس بهتر بتواند درباره حساسیت بیش از اندازه برخی جناح‌ها حول محور مذاکرات توضیح دهد ولی آنچه مسلم است و در حوزه تخصصی من قابل تعریف است به موضع‌گیری‌های سیاسی و بعضا جناحی برمی‌گردد.

این موضع‌گیری‌های سیاسی به نظر شما با چه اهدافی صورت می‌گیرد؟ آیا از سر دلسوزی است یا مخالفت با دولت؟

بالاخره موضع‌گیری سیاسی وجود دارد و نمی‌توان آن را انکار کرد. وقتی یک جریان یا یک جناح روند مسأله یا موضوعی را به نفع خود نمی‌داند ممکن است فضا یا مسیر پیش رو را به‌گونه‌ای تعریف یا تحت تأثیر قرار بدهد تا آن روند منحرف یا غیرفعال شود. درحالی‌که در مسأله‌ای چون مذاکرات هسته‌ای که یک مسأله ملی با هدف تحقق منافع ملی است لازم است با دلسوزی و خارج از منافع جناحی یا جریانی تصمیم گرفت. پس چه بهتر که قبل از ارزیابی یا موضع‌گیری یا حتی مخالفت ابتدا جوانب کار را بسنجیم و بعد از آن بررسی دقیق و بی‌طرفانه نظر را عنوان کرد.

در داخل کشور عده‌ای با روند مذاکرات و رابطه با آمریکا اگر موافق هم نباشند مخالفتی هم ندارند. چه لزومی دارد که اقلیت بخواهند شکننده وحدت داخلی باشند؟ دلیل این شنای درجهت مخالف آب چیست؟

ببینید هر موضعی باید در فضای خاص خود بیان شود. شاید برای خیلی‌ها مذاکرات هسته‌ای نگران‌کننده نباشد و بگویند که ما به روند جاری مذاکرات نه بدبین و نه خوش‌بین هستیم ولی این مسأله برای جریانی که مسیر کنونی مذاکرات را در چهارچوب منافع خود نمی‌بینند، نگران‌کننده بود و بر همین اساس حق خود می‌دانند تا مخالفت کنند.

چرا اصلاح طلبان از وحدت اصولگرایان استقبال می‌کنند؟

اعتماد در مطلبی در‌باره «راهبرد برون رفت اصولگرایان از واگرایی به همگرایی» نوشته است: اصولگرایان می‌خواهند «یکی» شوند با یک بیرق و علم وارد میدان سیاست و انتخاب شدن شوند. این «یکی شدن» بیت الغزل این روزهای اکثر قریب به اتفاق چهره‌های نامدار این جناح خسته از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری است. اما این نیت آنان است و راهی طول و دراز برای ظهور و بروز این نیت خود در پیش دارند. چراکه هیبت و ساحت این روزهای اصولگرایان همچون دفتری است که با تورق آن رنگ‌های مختلف، خط‌های مختلف، فونت‌های مختلف، انشا‌های مختلف و ادبیات مختلف، دیده می‌شود. افزون بر این، بعضی صفحات کنده شده، بعضی صفحات خط خورده و بعضی صفحات مچاله شده است و «رفو» ی آن کار هر کسی نیست. اگر روزی و روزگاری فقیهی بود که می‌توانست اوراق رنگین کمانی اصولگرایی را در بزنگاه انتخابات، به هم بچسباند اما حالاشیخ نامدار و محترم راستگرایان سیاسی در کماست تا شاگردان در خلوت، مدام از یکدیگر بپرسند: «چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما‌».

اما کو نسخه‌ای و راه حلی. لازم نیست تا کسی پا به اردگاه اصولگرایان بگذارد یا از برج مراقبت مشرف بر خیمه‌گاه اصولگرایان آن‌ها را ببیند، صدای نفس نفس زدن، بوی اضطراب و واهمه اصولگرایان از دور دیدنی و شنیدنی است. چرا که نامدار و گمنام این جناح می‌دانند که رقبای اعتدال گرا و اصلاح طلبشان، متاعی در جیب و پس اندازی در حساب خود دارند که آنان از نسیه آن هم بی‌بهره‌اند. «پایگاه اجتماعی و مقبولیت عمومی» نداشته اصولگرایان و داشته اصلاح طلبان است. اصولگرایان نگرانند چرا که می‌دانند حتی اگر از «مواهب قدرت و محبت قادران» بی‌منت بهره‌مند باشند بازهم گره بر کارشان است چرا که «راه پیروزی، تنها از صندوق رأی می‌گذرد»، صندوقی که رأی در آن، حق الناس است برای آن‌ها «جمع» بسیار و «جمعیت» اندک است، «گسست» بسیار و «پیوست» اندک است، «اتحاد» کم و «انشقاق» فراوان است. اصولگرایان اگرچه از زمان‌های بسیار دور همواره عزم آن کرده‌اند که تا بر ابدان و اذهان متفرق خود سامان و سازمانی دهند و در قاب یک تشکیلات حزبی کنار هم بنشینند، اما در آخر آنچه برای آنان باقی مانده همین «عزم» کردن‌های مکرر و مستمر بی‌نتیجه بوده است. اصولگرایان دیرزمانی است که گرفتار سنگ زندان معصیت‌ها و مصایب گفتمان متصلب و منجمد خود هستند و تا زمانی که درحال و احوال گفتمانیشان، تغییری مشهود و ملموس پدید نیاورند حتی اگر از حمایت‌های بی‌دریغ و بی‌دردسر که اصلاح طلبان از آن بی‌بهره‌اند، برخوردارشوند راه به جایی نخواهند برد چرا که از نگاه مردم، از چنین گفتمانی بلاخیزد و‌تر و خشک با هم بسوزاند.

اما راویان و عاملان و حامیان گفتمان اصلاح طلبی از عدم انسجام اصولگرایی خشنود نیستند چرا که از منظر اینان، اصلاح طلبی یعنی بهبود حال کشور و ملت و اصولگرایان هم برای ملک و ملت غریبه نیستند. اصلاح طلبان نمی‌خواهند که اصولگرایان نباشند، آن‌ها می‌خواهند که قاعده بازی مردمسالاری رعایت شود و چه بهتر که در این بازی، رقیب اصولگرا قاعده را رعایت کند و با «تک ماده و تبصره» تنها به دنبال رخ نمایی خود بدون توجه به مطالبات و نیازهای جامعه به افکار عمومی نباشد. از همین رو اصلاح طلبان برای اصولگرایان دعا می‌کنند که حال و روزشان بهبود یابد، گفتمانشان، بازسازی و نوسازی شود، جامه عقلانیت و اعتدال بر تن کنند، اتحادشان مسجل شود، به رقابت برابر تن دهند که رقابت با رقیب شناسنامه دار نه تنها برای اصلاح طلبی که برای نظام سیاسی و ملت مفید‌تر است. اصولگرایان باید بدانند که اصلاح طلبان بیشتر از آنان اگر نگران آینده ایران و بهبود وضعیت کشور نباشند، هرگز کمتر از آنان دلمشغولی و ذهن مشغولی برای بهبود زندگی مردم و افزایش موقعیت ایران اسلامی در عرصه بین‌الملل ندارند. مدیران اصولگرایی بدانند که اصلاح طلبان دعا می‌کنند تا آنان نیز از «واگرایی» به «هم‌گرایی» برسند و با ارایه یک لیست پا به رقابت با اصلاح طلبان محدود شده بگذارند و ببینند که نام چه گروهی از صندوق رأی بیرون می‌آید و چه کسی برنده می‌شود.

بالمال، اصولگرایان بدون شیوخ خود هم می‌توانند نسخه شفابخش خود برای برون رفت از وضعیت فعلی را بیایند. کافی است دست از مونولوگ برداشته و تن به دیالوگ با اصلاح طلبان دهند و بدانند که اگر دیر بجنبند و راه‌شان را از رادیکال‌ها و بنیادگرا‌هایشان جدا نکنند، سرنوشتی بهتر از همه افراطی‌های تاریخ نخواهند داشت: پایان اصولگرایی.




تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل