بازدید 51696
۴
رمزگشایی «تابناک» از یک مونوگ تاریخی در برنامه «هفت»؛

نقد بی‌سابقه حاتمی‌کیا بر فیلم‌های بنی‌اعتماد و عیاری و حمایت از تبریزی

حاتمی کیا راهش را مشخص کرده و شب گذشته، چراغ را بر روی این راه گرفت تا به هم‌قطارانش نشان دهد، در چه جاده‌ای ایستاده و به قول خودش، او تنها به فیلم‌سازان دفاع مقدس و شترهایش کار دارد. او مختصات ایده‌آلش را به مدیران داد و تأکید کرد، باید سکان فیلم‌سازی «ملی» را به سینماگرانی از جنس او بسپارند و اگر تلویزیون این فرصت را در اختیارش نگذارد...
کد خبر: ۴۳۵۶۷۰
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۶ 20 September 2014
ابراهیم حاتمی‌کیا با حضور در برنامه «هفت»، صریح‌ترین مواضعش را در سال‌های اخیر گفت و ضمن نقد شیوه و آثار گروهی از کارگردان‌های مطرح، جدی‌ترین نقدها را به همراهی برخی اتهامات به فیلم‌سازانی که آثارشان به جشنواره‌ها رفته مطرح کرد و مانیفستش را به صریح‌ترین شکل ممکن بیان نمود تا در پایان موضع مردی که سال‌ها در میانه دو جریان ایستاده بود، قابل تشخیص باشد.

به گزارش «تابناک»، ابراهیم حاتمی کیا تا پیش از این، در هر دوره‌ای حمایت یک گروه را با خود همراه می‌دید؛ روزی با ساخت «آژانس شیشه‌ای» از سوی یک گروه مورد نقد جدی قرار می‌گرفت و روزی با ساخت «دعوت» از سوی مقابل پاتک سنگین بر سرش می‌ریخت. روزی برای خلق «موج مرده» طعم نقد عده‌ای را می‌چشید و روزی برای «گزارش یک جشن» با جدی‌ترین نقدهای گروه دیگری روبه‌رو می‌شد‌. او اما پس از «چ» و در ۵۳ سالگی، دیگر ‌نمی‌خواهد در میانه‌ بماند؛ بنابراین، در موضع‌گیری‌های شفاف، نزدیکی‌اش را به یک جریان و برائتش را از جریانی دیگر اعلام می‌کند.

این کارگردان پرسابقه سینمای ایران برای نخستین بار به صراحت به نقد «گیلانه» اثر رخشان بنی‌اعتماد می‌پردازد و از بهرام رادان به عنوان بچه خوشگل چشم آبی یاد می‌کند و نقدی شدید‌تر را برای «آبادانی‌ها» ساخته عیاری مطرح می‌کند و این فیلم را دزد دوچرخه دسیکا مقایسه ‌و عنوان می‌کند چرا باید نسخه وطنی چنین فیلمی ساخته شود که درباره فاشیست‌ها ساخته شده بود؟

او سپس یک گام فرا‌تر می‌گذارد و همه فیلم‌سازانی را که آثارشان به جشنواره‌ها رفته، متهم به دریافت بودجه فیلم‌هایشان از آن سوی آب می‌کند و البته در این میانه از کمال تبریزی به عنوان فیلم‌سازی که دغدغه انقلاب دارد، حمایت می‌کند و به تحسین «شیار ۱۴۳» دومین فیلم بلند نرگس آبیار می‌پردازد.

با این اوصاف، می‌توان چنین تعبیر کرد که حاتمی کیا مسیرش را مشخص کرده و شب گذشته چراغ ‌بر ‌این راه گرفت تا به هم‌قطارانش نشان دهد، در چه جاده‌ای ایستاده؛ به قول خودش، او تنها به فیلمسازان دفاع مقدس و شتر‌هایش کار دارد.

این کارگردان مطرح سینمای کشورمان مختصات ایده‌آلش را به مدیران داد و تأکید کرد باید مدیران سینما و تلویزیون سکان فیلمسازی «ملی» را با سینماگرانی از جنس او بسپارند و اگر تلویزیون این فرصت را در اختیارش نگذارد: «غیرت به خرج نداده است»؛ بنابراین، شاید بتوان گفت صریح‌ترین و شفاف‌ترین گفته‌های او در این سال‌ها دیشب بیان شد.

نقد بی‌سابقه حاتمی‌کیا بر فیلم‌های بنی‌اعتماد و عیاری و حمایت از تبریزی

در شبی که مجری «هفت» جنبه تشریفاتی داشت و حاتمی کیا در مونولوگی بی‌سابقه از هنر صرفاً همچون ‌وسیله‌ای برای انتقال پیام سخن به میان می‌آورد، برای آنهایی که اندکی از رخدادهای پشت پرده سینما اطلاع دارند، کاملاً مشخص شد ‌چرا حاتمی کیا پس از اکران «چ»، دیگر علاقه‌ای به رفع توقیف و نمایش «گزارش یک جشن» ندارد و به همین دلیل، این اثر که مدت‌هاست مشکل رفع توقیفش حل شده، حتی در اکران خصوصی سازمان سینمایی برای اهالی رسانه نیز روی پرده نرفت.

سوای اینکه با گفته‌های حاتمی‌کیا موافق یا مخالف باشیم، آنچه شب گذشته ‌این کارگردان مطرح کرد، از اهمیت بالایی برخوردار است و دست‌کم در آینده فیلم‌سازی، شخص او به شدت تأثیرگذار خواهد بود. به همین دلیل، نباید خواندن و شنیدن این سخنان را از دست داد.

دانلود


از ساخت فیلم «چ» وحشت داشتم


ابراهیم حاتمی کیا در آغاز سخنانش ‌‌با اشاره به فیلم «چ» عنوان کرد: اینکه تازه نیست، من مدت‌ها به این موضوع فکر می‌کردم و پی این بودم که کدام شخصیت در این زمان جواب می‌دهد، و دیدم چ جواب می‌دهد. چمران هم در حوزه علمی هم مرد عرفان و هم اینکه چریک است و هم کسی که در سیستم تا نمایندگی دولت پیش می‌رود و این زنگ‌ها را کنار هم قرار می‌دهم می‌بینم چمران بهترین شخصیت من است.

وی افزود: من ادعا نمی‌کنم که «چ» می‌تواند همه این‌ها را جواب دهد. بخشی که بیشتر در تلویزیون درباره آن صحبت شده، بحث عرفانی چمران است که این سختی شخصیت چمران است، چون او مردی بود که در خلوت و هم در جلوت ‌این‌ها را داشت که این در سینما بسیار سخت است ‌همه این‌ها را بگوییم و من تا حدی که در حد وسعم بود از آن گفتم.

حاتمی کیا در پاسخ به اینکه هنگام ساخت فیلم «چ» اضطراب و دلهره نداشتید، گفت: خیلی سخت بود، واقعا وحشت می‌کردم و برای همین اینقدر طول کشید. از خودم که آیا می‌توانم این کار را انجام دهم و آیا در‌می‌آید یا خیر، من را به وحشت می‌انداخت که خدایی نکرده عده‌ای را با گفتن این حرف‌ها درباره چمران عصبانی کنم. برای همین هم فیلم‌نامه را که قبلا نوشته بودم دنبال بهانه بودم که نسازم، چون سن که بالا می‌رود کمی محافظ کاری بیشتر می‌شود.

وی خاطر‌نشان کرد: من وقتی «دیده‌بان» را ساختم این فیلم درباره شهیدی به نام ‌عاطفی بود که در عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو به شهادت رسیده بود. من وحشت می‌کردم و می‌گفتم این دیده‌بان قصه من است و این نه به این معنا که خودم را سر بالا بگیرم بلکه این را فقط من می‌توانم بسازم، چون خودم به آن نظم می‌دهم. خدا رحمت کند علی حاتمی را که اگر می‌خواست از جنگ بگوید قطعا چیز دیگری می‌گفت؛ حتی اگر یک موضوع واحد داشتیم.

فرزند زمان بودن اگر به معنای فضیلت است، اصلاً کار من نیست


حاتمی کیا تأکید کرد: واقعیت این است که چمرانِ فیلمِ چ، چمرانی است که بالاخره خالق آن من هستم و مواردی برای من مسأله است که آن‌ها را بیشتر بلد می‌کنم و چیزهایی هم مسأله‌ام نیست که آن‌ها را بلد نمی‌کنم، برایش استدلال‌هایی دارم. چطور می‌شود که زندگی ۵۰ ساله دکتر چمران را در دو روز روایت کنم نه اینکه باقی جا‌ها گفتن ندارد ان‌شاءالله که بقیه دوستان بیایند و جاهای بهتر این شهید بزرگوار را بگویند، ولی برای من این نقطه نقطه حساسی بود که حس می‌کردم یک جایی است که دو نیرو که جفت آن‌ها هم ایرانی هستند، شاخ به شاخ هم قرار می‌گیرند که هر دو ‌می‌گویند ما سهمی از انقلاب داریم و می‌خواهیم این پیاده شود که جریان کرد‌ها و معترضین آن‌هاست که می‌خواستند ادعای حقانیت کنند و چه این طرف که انقلابیونی که آزاد شدند و می‌خواهند حافظ انقلاب باشند و نگذارند شکافی بین کشور رخ بدهد.

حاتمی کیا در پاسخ به اینکه آیا هنوز خود را فرزند زمان خود می‌دانید گفت: اگر این را به معنی فضیلت بگویید که اصلا کار من نیست. اگر این قطب نما را از من بگیرند که به قصد این نباشم که حرفی را بزنم که مسأله‌ای که در جامعه است جواب ندهد، برای من حرام است. چیزی که من در بعضی همکاران خودم می‌بینم که طرف می‌گوید که من کلی فیلمنامه دارم و نمی‌دانم کدام را بسازم و اصلا برایش مهم نیست و ۱۰ سال بعد هم می‌گوید که من باز هم این‌ها را دارم؛ پس زمان چه می‌شود؟

کارگردان بوی پیراهن یوسف افزود: مشکل سینمای ما از روزی آغاز شد که هنرمند را از زمانش گرفتند که دلایل مختلف داشت و کوته‌بینی‌ها و ممیزی‌ها مطرح شد و نتیجه‌اش این شد که من فیلمساز از آنچه ‌جامعه به آن نیلز داشت فاصله گرفتم و به سمتی رفتیم که اصلا نسبتی با ما ندارد.

نسبت سینمای امروز ما با من غم‌انگیز است


وی تأکید کرد: نسبت سینمای امروز با من بسیار غم انگیز است؛ یعنی وقتی من به جشنواره می‌روم و جشنواره به عنوان حاصل کارنامه سینمای ایران را می‌بینم، احساس می‌کنم ‌سیاره دیگری است. من یک افقی دارم که من این‌ها را در فیلم نمی‌بینم. چرا ملت به سینما نمی‌روند که تنها بخشی از آن به اقتصاد مربوط می‌شود، ولی مهم‌تر از همه این‌ها این است که مخاطب به سینما می‌آید تا چه چیزی را ببیند؟ چه مسأله‌ای را ببیند تا با آن ارتباط ایجاد کند؟ من هنرمندم و آینه نمی‌گیرم، من یک دهه آرمان‌هایی برای سینما داشتیم و می‌خواستیم عرفان را در سینما مطرح می‌کردیم و برای آن جنگ می‌کردیم و گفتند که اتفاق نیفتد اما عرفان اتفاق نیفتد که چه چیزی در سینما رخ بدهد؟ خوب ما که سینمای قبل از انقلاب داشتیم و همه‌ زندگی خودشان را می‌کردند. مسأله این است که سینما قرار بود ‌سربازانی داشته باشد که مردانه مسأله جامعه خود را بیان کنند؛ اما این اتفاق در سینما رخ نمی‌دهد.

حاتمی کیا با بیان اینکه برخی منتقدین که دم از پایان جنگ می‌زنند، تأکید کرد: وقتی منتقد می‌گوید ‌جنگ تمام شده و دیگر حرف‌های عادی بزنیم و هنوز نمی‌فهمد ‌۱۲۰۰ کیلومتر این کشور با یک کشور بیگانه درگیر بوده و هشت سال ۳۰۰ هزار شهید دادیم، ‌در اینجا باید با او چه کنم؟ او که راهنمایی می‌کند و چراغ قوه بر مسیر من می‌اندازد، کاری می‌کنند که من به نظر آدم کهنه‌ای بیایم.

وی با اشاره به فیلم وصل نیکان خاطرنشان کرد: من در این فیلم گفتم که این حرف‌ها چیست که می‌زنید و وارد بحث جامعه شویم. الان در سال ۹۳ می‌بینیم که اگر آن هویت‌ها نبود، الان چه می‌شد؟ دوست منتقد ما نسبت به این مسائل به چشم یک موضوع خسته‌ای نگاه می‌کند و می‌گوید ‌دیگر تمام شده و به زندگی عادی برگردیم. کوچه‌ها به نام شهدا شده که این‌ها هنوز التیام پیدا نکرده است. چطور می‌شود؟ ‌سینما می‌خواهد به این‌ها پشت کند و به آن‌ها اعتنا نکند؟

فیلم فاخر در مملکت ما به یک متلک تبدیل شده است

کارگردان چ در پاسخ به اینکه خیلی‌ها شما را دوست دارند اما احساس می‌کنم ‌برخی به شما انتقاد می‌کنند، گفت: فیلمسازان در ایران سه مدل هستند؛ یکی سینمای بدنه است و دکان دارند که حلالشان هم باشد. یک گروه سینمای جشنواره‌ای و روشنفکری است و دیده‌بانش آن طرف آب است و یک سینمای بومی است که با درد وارد این حوزه شده. آقای تبریزی که از روی دیوار سفارت آمریکا بالا رفت تا از آن روز‌ها فیلمبرداری کند، مسأله داشته که به سینما آمده است، من قصدم این بود که باید بجنگم و از جایی حس کردم که با فیلمم حیرت‌های جنگ را تصویر کنم و این نوع فیلمساز همیشه بین دو جناح له می‌شوند.

کارگردان آژانس شیشه‌ای تأکید کرد: آنهایی که با آن طرف آب در ارتباطند خدا را شکر همیشه دلارشان می‌رسد و مارکوپولو هستند و در آن سوی آب‌ها رنگ عوض می‌کنند و عکس‌های مختلف می‌اندازند. این طرفی‌ها هم که می‌گویند که ما پول جیب کار می‌کنیم که می‌توانند ۲۰ روزه بسازند اما فیلمسازی هم هست که زمان می‌برد و اینجا حساسیت نسبت به آن بیشتر می‌شود.

وی افزود: سیاستگذاران باید کمی حوصله می‌کردند و وقت می‌دادند تا این‌ها بتوانند حرف بزنند. الان فیلم فاخر در مملکت ما به متلک تبدیل شده است و این را بعضی از بازیگرانی می‌گویند که اتفاقا قیمت آن‌ها از روزی بالا رفت که فیلم فاخر مطرح شد. این نوع فیلمسازی باید وقت ببرد و سیستم به آن کمک کند و فیلمی باشد که مردم آن را بفهمند که متاسفانه این شاخه در سینما ضعیف است.

کارگردان «آژانس شیشه‌ای» تأکید کرد: من از سال ۵۸ فیلم ساختم که با عمر انقلاب یکی است و ادعا دارم ‌قصدم ایجاد تغییر بوده است. برای گفتن این موضوع باید بجنگم و حوصله کنم که به نظر می‌آید، گاهی حاتمی کیا هر کاری دلش می‌خواهد، ‌انجام می‌دهد که اگر خواستید من بعدا با خود شما این را مطرح خواهم کرد. اینکه حوصله کنیم و این نوع فیلمسازی آدم‌هایی را می‌طلبد که تحمل کنند و نپذیرند که جهت را عوض کنند.

حاتمی کیا در پاسخ به این پرسش که عوامل فنی آثار دفاع مقدسی هم قرار بود در کنار یکدیگر کار را جلو ببرند، گفت: هر کسی نظر خود را می‌آورد و ما هم به عنوان فیلم‌ساز باید بجنگیم که این جنجگویی را از ما گرفتند و بهشت و جهنم ما را تعیین می‌کنند که این حرف جفنگی است‌.

کارگردان «مهاجر» گفت: باید فیلمساز برای چیزی که می‌خواهد بگوید و مقاومت کند. خدا رحمت کند آقای داد که مسئول سینما شد. من از‌‌ همان روز با ایشان دعوایم شد. پشت میز رفتن قواعدی دارد؛ اما واقعیت این است که باید برای ایده آل ذهن خود بجنگیم، ولی هم‌اکنون فیلمسازان ما می‌گویند که نمی‌گذارند بسازیم. من روی حرفم با کسانی است که خون دیده‌اند، چرا تفنگ جبهه را در جای دیگری استفاده می‌کنی؟ چه اتفاقی برای ما افتاده است؟ این‌ها نمی‌شود جز وسواس الخناس‌هایی مثل برخی منتقدانی که گفتند از این نسل حرف نزنید، در حالی که طرف در حوزه خودش ژنرال بود اما به حوزه‌ای رفت که اصلا ربطی به او ندارد.

نقد بی‌سابقه حاتمی‌کیا بر فیلم‌های بنی‌اعتماد و عیاری و حمایت از تبریزی


در حوزه اندیشه و فکر جای خالی امثال آقا مرتضی احساس می‌شود


حاتمی کیا در ادامه با اشاره به حواشی حضور فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» در سی و دومین جشنواره فیلم فجر عنوان کرد: چرا باید در جشنواره سال گذشته فیلم شیار بیاید و برخورد مردم این گونه شود؟ مگه شیار حرف تازه‌ای زد؟ نه اصلا حرف تازه‌ای نزد، ولی چه می‌شود که در جشنواره نسبت به این نوع نگاه‌ها غریبگی وجود دارد؟ حرف این است که چرا این جو علیه من فیلم‌ساز جنگ به راه افتاده است؟ من نمی‌گویم فیلم تفنگی و هفت تیر کشی بساز، کدام فیلم من تفنگ زیاد دارد؟ من جامعه را مطرح می‌کنم و مسائلم را می‌گویم. من از نسلی می‌گویم که اگر من و تو از آن نگوییم بچه‌های ما نسبت به آن غریبه می‌شوند و می‌گویند کدوم چمران و کدام پاوه؟

وی تأکید کرد: متأسفانه در حوزه اندیشه، فکر و حوزه نرم افزار امثال آقا مرتضی‌ها را کم داریم که باعث گمراهی ما می‌شود و تن می‌دهم به آنچه ‌الان می‌گویند و به زندگی عادی خود می‌پردازم.

حاتمی کیا ادامه داد: بنده خدا قرار بود شهید شوی چطور شد که الان عوض شدی؟ چرا فکر می‌کنی که باید معاشت را با سینما چفت کنی و روز به روز هم بالا‌تر بروی؟ عادی‌تر باش و هر وقت توانستی فیلم بساز. من بار‌ها پای حرف این بچه‌ها نشسته‌ام و می‌بینم که اصلا از خود چیزی ندارند.

وی افزود: فیلمسازانی که از جنگ آمدند باید از این فضا حرف بزنند نه اینکه کهنه شوند، شرم بر فیلم‌سازی باد که به خاطر نان به این بخش ورود پیدا کند؛ از باب اینکه من حرف‌هایی دارم که حرف‌های زمانم است. آنچه ‌من می‌گویم در همین گربه‌ای که ساخته شده، مسأله است که هویت است‌ آن فضا قرار بود که بخشی از آن بشود. آقای ظریف در حوزه سیاست خارجی کار خودش را انجام دهد اما بخشی از آن باید بشود مسولیت من فیلم‌ساز.

حاتمی کیا یادآور شد: من جلو درب پادگان می‌رفتم و یک سرباز کار من را متوقف می‌کرد و منتظر می‌ماندم. این‌ها باید باعث شود تا من دیگر فیلم نسازم. آقای ایوبی روی سر بنده جای دارند ولی من کار خودم را می‌کنم. من حرف الانم را پاسخ می‌دهم. متاسفانه دوستان من سلوک را فراموش کرده‌اند. تو به سراغ باکری برو ولی به چه دردی می‌خورد؟ کدام بخش باکری؟ باکری خیلی کار‌ها کرده است، ولی کدام بخش آن به درد این می‌خورد که جوان الان من را پای این بحث بنشاند.

وی در ادامه با ابراز تأسف از کم کار شدن بهزاد بهزادپور در سینما گفت: در فیلم آقای بهزادپور سینما شکست محض خورد؛ اما بهترین فیلمی بود که از تلویزیون پخش شد و من متاسفم برای بهزاد که دیگر فیلم نمی‌سازد و ساکت نشسته است. چرا ‌چنین فیلم‌سازانی گوشه نشین شده‌اند؟

در ادامه این برنامه بخشی از آثار حاتمی کیا نظیر آژانس شیشه‌ای، بوی پیراهن یوسف، ارتفاع پست و مهاجر پخش شد.

حاتمی کیا در بخشی دیگر سخنان خود با اشاره به دیدار خود با مقام معظم رهبری گفت: این فرصت خیلی مغتنمی شد که نفسی تازه شد. ایشان فیلم چ را دیدند و خیلی زیبا در مورد آن صحبت کرده بودند.

نسل بچه‌های جنگ پوتین‌هایشان خاکی است و روی موکت‌ها رد می‌اندازد


وی با اشاره به آثار ضعیف کنونی سینمای دفاع مقدس تأکید کرد: وقتی ما میدان را خالی کنیم، بچه‌هایی ضعیف وارد می‌شوند؛ ضعیف به این معنا که طرف اینجا را به سکو‌ پرتاب تبدیل می‌کند. چرا فیلم‌هایی که با بودجه‌های اندک ساخته می‌شوند، ضعیف می‌شوند؟ مگر نباید بعدا پاسخ بدهیم؟ چگونه می‌شود این موارد پیش می‌آید. چگونه می‌شود مسئول سینمایی و تلویزیونی ما غیرت به خرج نمی‌دهد و فرصت به بهترین‌ها برای ساخت نمی‌دهد؟ به اینجا که می‌رسد همین قدر که طرف لباس بسیجی بپوشد، فیلم می‌سازد و بخش از این به جا خالی کردن من برمی‌گردد و بخشی هم اینکه متاسفانه آن نوع سینما حرف‌هایش خشونت می‌دهد.

وی افزود: نسل بچه‌های جنگ پوتین‌هایش خاکی است و روی موکت‌هایتان جا می‌اندازد و بعضی‌ها تحمل این را ندارند که اصلا چنین چیزی نمی‌شود. ما درباره بچه‌های جنگ این کار را نکردیم و کسانی که تازه الفبای فیلم‌سازی را یاد گرفته‌اند، الفبای خود را با جنگ آغاز می‌کنند و من از چنین آدمی چه انتظاری می‌توانم داشته باشم.

حاتمی کیا ادامه داد: چیزی به نام واقعیت از آن حرف‌هاست که مطرح می‌شود، واقعیت از زاویه نگاه من روایت می‌شود، اینکه می‌گویند من بر اساس مستندات حرف می‌زنم جک است و برای آرام کردن ذهن مخاطب است. واقعیت چیزی است که من گزینش می‌کنم. اصلا از جزیره مجنون فیلم بسازند و در آن پنگوئن پخش کنند و در قاب طوری پخش کنند که واقعیت در بیاید.

نقد بی‌سابقه حاتمی‌کیا بر فیلم‌های بنی‌اعتماد و عیاری و حمایت از تبریزی


انجمن سینمای دفاع مقدس را جدی نمی‌گیرم

وی خاطرنشان کرد: من تاکنون به انجمن سینمای دفاع مقدس نرفته‌ام و اصلا آنجا را جدی نمی‌گیرم، الان به لابی رنتی رفتم که عده‌ای نشستند و نظریات عجیب و غریبی دارند که شرف الدین فقط نماد است، اما سؤال اینجاست که از آن تشکیلات شما چه چیزی در‌آمده ‌و خروجی چه چیزی بوده است؟ اگر خروجی نداشته، ببندید این در را.

حاتمی کیا ادامه داد: وقتی می‌خواستم «برج مینو» را بسازم. در آن زمان در انجمن از ۱۰ نفر ۹ نفر گفتند این کار بشود و یکی گفت که نشود که به من گفتند، برو و فیلمت را بساز. من وقتی به آبادان رفتم، تماس گرفتند و گفتند: کار را تعطیل کن که من تلفنی هم با آن یک نفر صحبت کردم که قبول نکرد به پای صحنه بیاید و تهیه کننده هم ترسید و من پیکانم را فروختم ولی کار را تعطیل نکردم و برای تهیه مواد منفجره از میدان مین مواد انفجاری در‌آوردیم و دست ساز آن را ساختیم، فیلم را ساختیم که اتفاقی هم نیفتاد و در جشنواره به من جایزه دادند.

حاتمی کیا ادامه داد: برخی از دوستان آنجا یک جور هستند و وقتی بیرون می‌آیند به رادیکال شدید تبدیل شدند، آن تشکیلات هیچ کاری نکرد و تنها پول خوردند و من می‌گویم که عزیزان شما در آنجا مانع شده‌اید.

همه ما فیلم‌سازان پر از اشتباهیم


وی اظهار داشت: ما فیلم‌سازان پر از اشتباه هستیم و به آن‌ها افتخار می‌کنیم، چون از نسل ذریه حضرت آدم هستیم و اصلا این را از ما نگیرید، ابراهیم حاتمی کیا هم یکسری فیلم ساخته که در‌نیامده است. چه کسی این مسئولیت را به گردن ما انداخته که اصلا اشتباه نکنیم؟

حاتمی کیا تأکید کرد: فیلمی مثل «شیار ۱۴۳» خانم آبیار ساخته می‌شود که مادری برای تنها بچه‌اش بال بال می‌زند و او را به جبهه می‌فرستد که بچه برنمی‌گردد و کل فیلم انتظار مادر را نشان می‌دهد که آخر هم جنازه بچه‌اش را تحویل می‌گیرد. من با دیدن این فیلم نمی‌گویم که ‌چه غلطی کردیم که جنگیدیم؛ اما از آن طرف فیلمی دیگری ساخته می‌شود که یک بچه خوشگل و چشم آبی را نشان می‌دهد که به جنگ می‌رود و از دست می‌رود و این را طوری می‌گوید که اشتباه کردیم جنگیدیم که این درد است.

وی ادامه داد: درد این است که فیلم‌ساز بگوید که من از آبادان فیلم می‌سازم و می‌گویم که آبادان شبیه دزد دوچرخه ویتوریو دسیکاست و دزد دوچرخه‌ای که از کشور فاشیسم زده حرف می‌زند و کشور من را هم فاشیم زده است. درد این است فیلمساز آبادانی ما از دالامب دلومب قبل از انقلاب حرف بزند و من را با فاشیسم یکی کند؟ بعد بگویی من استایل دزد دوچرخه را این طور برداشتم، دسیکا مختصات آن کشور است و ماجرایی که برای موسیلینی رخ داده است، آیا من در کشورم موسیلینی داشتم؟ من برای ارسال این فیلم به لوکارنو گریه کردم و گفتم، باید از فرستادن این فیلم که کشور ما را ذلیل می‌کند، خجالت بکشید و با جیغ و داد از فارابی بیرون آمدم.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۵
در انتظار بررسی: ۳۵۱
انتشار یافته: ۴
آنکس که بخواهد انتقاد کند
انتقاد میکند
چه خوب باشد چه بد
هر ژانر سینمایی متعل به یک زمان خاص است ایشون و ژانرشون متعلق به گذشته است و من بعنوان نسل دهه 70 هیچ ارتباطی نمیتوانم با ایشون و کاراشون برقرار کنم...
حاتمی کیا پسر خوبیه.
متاسفانه اقاي حاتمي كيا علي رغم شعاري كه هميشه از فرزند زمان خود بودن ميدهند ، سخنانشان نشان از عدم آگاهي و شناخت ايشان از جامعه فعلي ايران و نسل جوان مي دهد.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل