پرونده هستهای با تمرکز بر روسیه، چین و یا حتی امریکا حل نمیشود!
در اجلاس نیویورک اگر به درمان موضوع پرداخته شود، قطعا میتواند پرونده هستهای را به ریل قبلی خود برگرداند ولی اگر رسیدگی نشود، اجلاس نیویورک به صورت یک اجلاس شکلی برگزار و تمام میشود. اگر اجلاس نیویورک به نتیجه نرسد، دو طرف در مهلت سوم آذر به توافق جامع دست پیدا نخواهند کرد و پرونده هستهای باز خواهد ماند.
کد خبر: ۴۳۵۵۹۷
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۳ 20 September 2014
بر پایه آخرین دور از مذاکرات ایران و ۱+ ۵ (وین ۶) برای رسیدن به توافق احتمالی جامع، مذاکرات، چهار ماه (تا سوم آذرماه) تمدید شده است. مذاکرات هستهای در دولت یازدهم در یک سال گذشته برای دومین بار در نیویورک و در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل برگزار میشود. بر همین اساس قرار است در چهارچوب مذاکرات هستهای، وزیران خارجه ایران و برخی از کشورهای ۱+ ۵ نیز با یکدیگر دیدار کنند.
به گزارش «تابناک»، پیش از آغاز این مذاکرات، گفتوگوهای دوجانبه و کارشناسی میان هیأت ایران و برخی از کشورهای عضو گروه ۱+ ۵ (روسیه و آمریکا) انجام شد. این دوره از مذاکرات قرار بود روز پنجشنبه آغاز شود؛ اما با توجه به مذاکرات دوجانبه و ضرورت رایزنی میان دو طرف درباره برخی موضوعات این مذاکرات با یک روز دیرکرد روز جمعه آغاز شد. در عین حال، هنوز مشخص نیست این مذاکرات چه هنگام به پایان میرسد.
در همین حال تحلیلهای فراوانی از شکست مذاکرات تا توافق در نیویورک یا ادامه مذاکرات در آینده نزدیک وجود دارد. با وجود این، یکی از موضوعاتی که بیشتر نگاه رسانهها را به خود جلب نموده است؛ سفر آقای روحانی به امریکا و احتمال دیدار با اوباماست که میتواند به عنوان بمب خبری ۲۰۱۴ از آن یاد شود.
در همین زمینه دکتر علی خرم، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل هستهای در گفتوگو با تابناک به بررسی مذاکرات هستهای و آینده مذاکرات پرداخته است.
آقای دکتر برای نخستین پرسش، بفرمایید چه عواملی باعث شد که مذاکرات وین ۶ به نتیجه نرسد و دو طرف مجبور به تمدید مذاکرات شوند؟
از اواسط اجلاس وین ۶ کم کم اختلاف نظرهای بین ایران و گروه (۵+۱) پدیدار شد. غربیها روی موضوع تعداد سانتریفیوژها و میزان غنی سازی شروع به زیاده خواهی کردند و گفتند که مواضع ایران حداکثری است. غربیها میگویند که نیاز اعلامی ایران، مربوط به الان نیست و نیازی است که در زمان کنونی ایران به آن نیاز ندارد. از اینجا داستان شروع شد. این موضوعات شروعی بود که خیلی زود با موضوع روسیه و امریکا و بحران اوکراین گره خورد. موضوع بحران اوکراین چه تأثیری بر مذاکرات هستهای ایران داشت؟
وقتی روسیه با امریکا در موضوع اوکراین با هم درگیر شدند و موضوع تحریمها پیش آمد، روسیه به گونهای تلاش کرد ایران را به سمت خود جلب کند. ایران هم این طور پسندید که اگر با روسیه همکاریهایش را افزایش بدهد، میتواند جایگزینی برای این مذاکرات بوده یا اینکه روسیه در مذاکرات به نفع ایران باشد.
اگر دیده باشید در دو سه ماه گذشته، حاصل این تفکر موجب شد ایران و روسیه به سمت موافقتنامهها و یاداشت تفاهمهای با ارزش اقتصادی بالا رفتند. مثلا اینکه اعلام شد، تجارت میان دو کشور از یک و نیم میلیارد به ۱۵ میلیارد باید برسد؛ یا مبادلات نفتی میان دو کشور به صورتهای خاص باشد. روسیه با آمریکا در موضوع اوکراین طوری درگیر شده بودند که روسیه از سمت کل غرب مورد تحریم واقع شده و ایران هم مورد تحریم بود؛ بنابراین، ظاهرا یک نوع همدردی بین ایران و روسیه به وجود آمد. البته باید این نکته را فراموش نکنیم این اشتباه است که بخواهیم بگوییم توافق با روسیه، میتواند جایگزین توافق هستهای باشد. این تحولات، زمینهای شد نسبت به اینکه ایران کم کم دیگر روابط پرنشاطی را که با گروه ۵+۱ به ویژه غربیها داشت، نداشته باشد. این تحول متأسفانه با قضیه داعش و ائتلاف بینالمللی بیشتر گره بخورد و این اختلاف بیشتر بروز کند. * به نظر شما توافق اخیر میان ایران و روسیه میتواند جایگزینی برای توافق هستهای باشد؟
هماکنون فضای مثبتی که در گذشته پدید آمده بود، به یک فضای جنگ سرد و جنگ تبلیغاتی که قطعا به نفع ما نخواهد بود، تبدیل شده است. ما یک پرونده هستهای داریم که مستقل از هر کشور دیگری باید به پایان برسد. این اشتباه محض است که ما فکر کنیم میتوانیم پرونده هستهای را توسط روسیه، یا چین و یا هر دو و یا حتی امریکا حل کنیم. پرونده هستهای ما باید در مسیر بینالمللی خودش مثل توافق ژنو حل شود. هر کجا که بین راه هر کدام از طرفین تردید کند برای توافق مشکل ایجاد میکند؛ بنابراین، ما الان در چنین وضعیتی هستیم که خانم وندی شرمن، داستان میزان غنیسازی را مطرح میکند، ولی نباید این موضوعات را که بیشتر ظاهر قضیه و خوراک داخلی برای امریکاست، جدی بگیریم بلکه باید به درمان موضوع پرداخت. * اجلاس نیویورک که در حال برگزاری است میتواند به درمان موضوع هستهای بپردازد؟
در اجلاس نیویورک اگر به درمان موضوع پرداخته شود، قطعا میتواند پرونده هستهای را به ریل قبلی خودش برگرداند، ولی اگر رسیدگی نشود، اجلاس نیویورک به صورت یک اجلاس شکلی برگزار و تمام میشود. اگر اجلاس نیویورک به نتیجه نرسد دو طرف در مهلت سوم آذر به توافق جامع دست پیدا نخواهند کرد و پرونده هستهای باز خواهد ماند. این روند به نفع هیچ کس نخواهد بود. در حالی که توافق برای هر دو طرف میتواند موجبات برد را داشته باشد، ولی عدم توافق برای دو طرف باخت خواهد بود. * به نظر شما، اکنون موضوع اصلی اختلاف دو طرف که شاید موجبات شکست مذاکرات هستهای را ایجاد کند چیست؟
تعداد سانتریفیوژ یا ظرفیت غنیسازی فرقی نمیکند. موضوع در این است که الان ایران یک نیروگاه در بوشهر و یک راکتور تحقیقاتی در تهران دارد که باید سوخت اینها تأمین شود. ما اعلام کردهایم که میخواهیم پس از پایان قرارداد با روسیه سوخت نیروگاه بوشهر را خودمان تامین کنیم. همچنین ما قبلا هم اعلام کردیم در سالهای آینده برای تأمین سوخت نیروگاههایی که میخواهیم بسازیم؛ ۱۹۰ هزار سو نیاز داریم. البته این نیاز برای سالهای بیشتر از پنج سال است که ما بیشتر از ۱۰ نیروگاه هستهای داشته باشیم. ما بر اساس این فرمول میتوانیم توافق کنیم. اشتباه این است که ما بخواهیم توافق ژنو را با چیز دیگری جایگزین کنیم. یک روش که میتواند بحث اصلی در مورد تعداد سانتریفیوژها را حل کند، این است که ما در هر مقطع زمانی مبتنی بر تعداد نیروگاههایی که داریم، میزان و تعداد سانتریفیوژها را تعیین کنیم؛ یعنی اینکه اگر ۵ نیروگاه داریم به اندازه نیاز این ۵ نیروگاه سوخت تولید کنیم. این یک استراتژی است که میتوان از طریق آن به توافق رسید. در واقع راه برای توافق با حفظ آبرو ملی باز است؛ اگر طرف غربی این آمادگی لازم را داشته باشد. * به نظر شما احتمال «توافق محدود» میتواند جایگزین «توافق جامع» شود؟
به نظرم با توافق محدود موضوع هستهای و به تبع آن موضوع تحریمها و قطعنامه شورای امنیت حل نمیشود. مذاکره کنندگان ما بارها اعلام کردهاند که ما حاضر نیستیم؛ توافقی را امضا کنیم که در آن تحریمها همچنان باقی باشد. به نظر من، با نوعی توافق محدود همچنان تحریمها باقی خواهند بود و در بهترین حالت، شاید دوباره روش مرحله به مرحله مانند توافق ژنو اجرایی شود که نمیتواند اهداف اصلی ما را پوشش دهد. در واقع توافق محدود دردی از دو طرف دوا نمیکند. * آقای دکتر در بعد از مذاکرات وین ۶ تبلیغات روی موضوع آژانس به شدت افزایش پیدا کرده است؛ شما دلیل را چه میدانید؟
در دوره اعتمادسازی که برای همه کشورها بوده است، باید به پرسشهای آژانس پاسخ داده شود، که ما هم در همین راستا ادامه میدهیم. البته در مورد ۵ سوال آژانس سوءتفاهماتی پیش آمده که دو طرف در پی حل این موضوعات هستند. زمانی اعتمادسازی کامل میشود که کلیه اتهامات و پرسشهایی آژانس پاسخ داده شود. شاید دهها بار سؤالی را جواب دهیم اما دوباره آن را بپرسند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، روش و نهاد اعتمادسازی در موضوع هستهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. البته این روش فقط مختص ایران نبوده است برای کشورهای از جمله ژاپن، استرالیا و... نیز بوده است. نکته مهم این است که روند اعتماد سازی طوری طراحی شود که از مرحلهای به بعد تحریمها کلاً لغو شوند. الان هنوز مشخص نیست که براساس کدام جدول زمانی این کار انجام خواهد شد. اگر ما وارد پروسه اعتماد سازی شویم باید تکلیف برداشته شدن تحریمها مشخص شود. در این موضوع دو نوع راه حل وجود دارد.
۱ ـ گام به گام: در این روش به ازای هر مرحله از اعتماد سازی؛ بخشی از تحریمها لغو میشوند.
۲ ـ از یک نقطهای به بعد موضوع پرونده تمام میشود و راستیآزمایی میشود. مثلا در مرحله فلان اگر راستی آزمایی شد، تمام تحریمها برداشته میشود. لذا روند اعتماد سازی و برداشتن تحریمها بر میگردد به روش ما که چگونه موضوع را میخواهیم حل کنیم. من مطمئن هستم که تیم هستهای ما میتواند خواسته و منافع ایران تأمین کند. * به نظر شما آیا میتوان تا ضرب العجل سه آذر به توافق برسیم؟
اگر دو طرف این اراده سیاسی را داشته باشند، رسیدن به توافق محتمل است. اگر این ارده در طرف مقابل وجود نداشته باشد، مطمئنا به توافق نخواهیم رسید؛ بنابراین، اجلاس در نیویورک مصمم بودن دو طرف را مشخص خواهد کرد.