بازدید 30439
۲

نگاه شما: وضعیت نابسامان دانشگاه گرمسار

بخش «نگاه شما» برای ارائه و معرفی «نگاه» مخاطبان «تابناک» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک» می‌تواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را ارسال کند تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.
کد خبر: ۴۳۴۵۱۰
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۲ 15 September 2014
یکی از دانشجویان دانشگاه گرمسار در مطلب ارسالی برای «نگاه شما» نوشت:

بنده یکی از دانشجویان دانشگاه به اصطلاح سراسری گرمسار هستم که در رشته ی نفت گرایش بهره برداری و در مقطع لیسانس مشغول به تحصیل هستم.

در حال حاضر من ترم چهارم را پشت سر گذاشته و منتظر شروع ترم پنجم می باشم.

یعنی ورودی مهر91 از طریق آزمون کنکور سراسری و با رتبه 6011 منطقه2 و با معدل کتبی 17 در این دانشگاه پذیرفته شدم.

پس از قبولی و اعلام نتایج نهایی کنکور سراسری تصمیم گرفتم یه سر به وب سایت دانشگاه بزنم، وب سایتی وجود نداشت....

گشتم و گشتم تا وبلاگ یکی از دانشجویان دانشگاه رو یافتم که کلی از دانشگاه بدنوشته بود،همون شب متوجه شدم که فاتحه ام خوانده شد! با مشاورم تماس گرفتم و موضوع رو با ایشون درجریان گذاشتم .گفت که نگران نباش،رشته ات خوب است و دانشگاه زیاد اهمیتی ندارد،فردای آن شب برای پرسیدن مدارک مورد نیاز جهت ثبت نام در دانشگاه یه سر به دفترچه ی انتخاب رشته زدم.... یه شماره تلفن بود تا زنگ میزدی می رفت روی آهنگ و هیچ کس پاسخگو نبود، ناچار رفتم مدرسه و آنجا خودشان می دانستند که چه مدارکی مورد نیاز است و به بنده دادند، چند روز بعد هم با مشایعت خانواده ی گرامی رفتیم سوی گرمسار. اواخر شب بود رسیدیم و در خانه ی معلم شهرستان شب را به صبح رساندیم و خانم مستخدم خانه معلم شهرستان با مادرم صحبت کرد و گفت: این چه شهر یه پسرتون قبول شده...

خلاصه رفتیم پی آدرس دانشگاه/ باور می کنید کسی آدرس دانشگاه رو نمی دونست؟ یه نگاه به کل مساحت گرمسار با تعداد جمعیتش بندازید از این واقعه به شدت تعجب می کنید

شهری کوچک با جمعیتی با احتساب دانشجویان 70000نفر!

با چه دردسری محل دانشگاه رو پیدا کردیم،رسیدیم دم در،یه تابلو به این بزرگی نوشته بود: امور منابع آب شهرستان گرمسار،درب شیشه ایی پس ازحیات کوچکی روی یک برگ A4 نوشته بودند : دانشگاه گرمسار، رفته رفته به جمعیت افرادی که آنجا قبول شده بودند، افزوده می شد. همه متوجه عمق فاجعه شده بودند و فقط دل به این خوش می کردند که آنجا فقط محل ثبت نام دانشجویان جدیدالورود است و محل اصلی دانشگاه در خارج از شهر است و برای سهولت امر آنجا را اختیار کرده اند،ساختمانی با پنج الی شش اتاق کوچک، که آن ور ترش قسمت اداری امور آب شهرستان می شد!!!درب یکی از اتاق ها باز شد،همه رفتیم آنجا و پرسش و پرسش و پرسش که اینجاست دانشگاه؟
...
پس از اتمام پروسه ی ثبت نام دانشگاه پدر و مادرم که شریک دردهایم شده بودند، شروع کردند به دلداری من،ساختمان دانشگاه می خوای چیکار،استاد داری و درس،آزمایشگاه می خوای چیکار،امکانات به چه دردت می خورد، مگر ما دانشگاه رفتیم ساختمانش را به اسممان زدند و از این حرفها، باور می کنید منی که یک سال از عمر جوانیم را در خانه صرف مطالعه برای کنکور کردم و پشت کنکور ماندم تا در دانشگاه درجه1 کشور و رشته ایی خوب تحصیل کنم به چه روزگاری دچار شدم!

از خوابگاه که خبری نبود،خانه ایی اجاره کردیم و برگشتیم شهرستان خودمان

چندی بعد هم با هم خانه اییم برگشتم گرمسار و سر کلاس درس، استادی که اولین روز برایمان تدریس می کرد گفت که قبل از ما،دانشگاه حدود 70 نفر تکمیل ظرفیت برای ترم بهمن سال 90 دانشجو گرفته و شما ترم دومی این دانشگاه هستید و اینکه رئیس و خدمه و استاد از این حرفا ندارد.ما همش دو تا کلاس داشتیم که توش رفت و آمد می کردیم،دانشگاه کلا دو نفر کارمند که یکیشان حقوق بگیر فرمانداری بود و دیگری از کارمندان زندان بود کار و بار دانشگاه رو راه می انداختند، یه بنده خدایی هم تحت عنوان سرپرست دانشگاه انتخاب کرده بودند،که استاد ساده ایی بیش نبود، یه مدت که گذشت چند نفر دیگه ایی هم اضافه شدند. دریغ از یک دستگاه کامپیوتر برای کارمندان ویا دستگاه کپی برای تکثیر سوالات ترم!!!!

بنده خداها می بایست سوالات رو پیش فتوکپی دم در دانشگاه می بردند و از جیب خودشان خرج کپی سوالات می کردند...

از آن زمان تا کنون تغییر چندانی حاصل نگشته و بنده هم شاهنامه نویس نیستم که بخواهم وقایع سه سالی که بر این به اصطلاح دانشگاه گذشته را نوشته و تقدیم حضورتان کنم، یه مقدمه ایی کوتاه رو از وضعیت قرمز و بسیار نابسامان دانشگاه رو واستون نوشتم تا خودتون بیاید و کاملا از اوضاع دانشگاه بپرسید

البته اینم اضافه کنم که بسیاری از اساتید دروسی را تدریس کردند که نه در چارت درسی بوده و نه به ما مربوط شده، به عنوان مثال ما می بایست برای کارگاه عمومی رشته مان که یک درس تک واحدی عملیست، به مجتمع فنی حرفه ایی رفته و درآنجا درس شیرین تراشکاری یاد بگیریم ویا دروس آزمایشگاهی رو به صورت فرضی و در سر کلاسها فرا بگیریم؟
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲۹
انتشار یافته: ۲
بنده حرفی ندارم!
داداش همینه دیگه میخواستی چشم بسته انتخاب رشته نکنی
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس