بازدید 6488

گزارش لحظه به لحظه از آزادي گروگان يک ميلياردي

کد خبر: ۴۳۱۵۴۹
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۴ 03 September 2014
فيلمي که گروگانگيران براي خانواده پيرمرد گروگان فرستاده بودند وحشتي را در دل آن ها ايجاد کرد، مردي با اسلحه روي سر گروگان ايستاده بود و تهديد مي کرد که اگر تا ۲۴ساعت ديگر يک ميليارد تومان پرداخت نکنند، دست و پاي قطع شده پيرمرد را برايشان مي فرستند. خانواده پيرمرد نگران و هراسان فيلم را به کارآگاهان آگاهي پليس خراسان رضوي دادند.

به گزارش خراسان، آنان ۱۵روز را همراه با دلهره و ديدن صحنه هاي وحشتناک اين گونه فيلم ها سپري کرده بودند، آرامش از اين خانواده رخت بربسته بود و هر لحظه منتظر پيامي هولناک بودند. در اين هنگام صداي زنگ تلفن همراه در اتاق فرمانده پيچيد: «جناب سرهنگ گروگان را در مرز افغانستان آزاد کرديم و ۳نفر از گروگانگيران را هم در اختيار داريم!» فرمانده پليس آگاهي که لبخندي حاکي از رضايت بر لب داشت پرسيد از گروه دوم چه خبر؟ و پاسخ شنيد «آن ها در بيابان هاي اطراف زابل به کمين نشسته اند تا رابطان براي گرفتن يک ميليارد تومان مراجعه کنند» تلفن قطع شد و فرمانده نفس راحتي کشيد. او از اين که پيرمرد گروگان پس از ۱۵روز سالم به آغوش خانواده اش بازمي گشت خوشحال بود اما اين خوشحالي دقايقي بيشتر طول نکشيد، يکي از افسران اداره عمليات ويژه نگران و هراسان، خود را به اتاق فرمانده رساند و گفت: جناب سرهنگ گروه دوم درگير شده اند!من فقط صداي گلوله ها را شنيدم و همکارمان نفس نفس زنان تلفن را قطع کرد! سکوت عجيبي در اتاق فرمانده حکمفرما شد. -نفهميدي نيروها سالمند يا نه! -نه قربان! ديگر افراد نيز به تماس ها پاسخ نمي دهند! نگراني در چهره فرمانده نمايان بود اما سعي مي کرد در کنار نيروها خود را خونسرد نشان دهد.

او به امام رضا(ع) متوسل شده بود و زير لب آية الکرسي مي خواند. «آن ها در حال عمليات هستند هيچ کس حق ندارد تماس بگيرد!» با اين جمله فرمانده ديگر نيروها هم دست به دعا برداشتند. لحظات به کندي سپري مي شد و هيچ کس از ماجراي درگيري مسلحانه با گروگانگيران خبري نداشت. تماس با نيروهاي پشتيبان هم بي فايده بود چون آن ها هم به تلفن ها پاسخ نمي دادند. فرمانده نگران جان کارآگاهان بود که دوباره با گروه اول تماس گرفت. - قربان ما در مسير مقر هستيم و تا ۳ ساعت ديگر به «لانه» مي رسيم...

۲۰ دقيقه بعد يکي از نيروهاي گروه دوم پاسخ تلفن فرمانده را داد: در عمليات مسلحانه ۲ نفر از گروگانگيران را دستگير کرديم.

فرمانده نگران پرسيد: همه سالم هستيد! با پاسخ مثبت کارآگاه، ديگر همه استرس ها پايان يافت.

از اين لحظه به بعد رئيس اداره عمليات ويژه پليس آگاهي، فرماندهي عمليات را به عهده گرفت و از نيروها خواست تا شب را در يکي از شهرهاي خراسان جنوبي بمانند و روز بعد گروگانگيران را به مشهد منتقل کنند.

خانواده پيرمرد ۷۲ ساله با شنيدن خبر آزادي گروگان ديگر سر از پا نمي شناختند و از خوشحالي در پوست خود نمي گنجيدند.

عمليات کارآگاهان پليس آگاهي در کوه هاي اطراف صالح آباد تربت جام پايان يافته بود.

اگرچه گروگانگيران با شماره هايي که از زاهدان، زابل و شمال کشور تماس مي گرفتند سعي داشتند پليس را گمراه کرده و به سمت مرزهاي پاکستان بکشانند اما رديابي هاي چند روزه کارآگاهان اداره عمليات ويژه پليس آگاهي نشان مي داد که گروگانگيران پيرمرد گروگان را به مرز افغانستان منتقل کرده اند و او را درون يک غار نگهداري مي کنند.

پيرمرد بيست و چهارم مرداد از زمين هاي کشاورزي چناران ربوده شده بود و گروگانگيران براي آزادي او تقاضاي يک ميليارد تومان داشتند که با هوشياري پليس دستگير شدند و گروگان نيز به آغوش خانواده بازگشت.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۵
انتشار یافته: ۱۶
نگرانی نداشت که فوقش میکشتنش
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
بي عاطفه و بي احساس تو ديگه كي هستي ؟؟؟
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
چرا نظري مي ديدي که ديگران نظرت رو مردود کنن. ناعزيز نباش هيچ وقت!!!
ايراني00
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
بي ادب بي تربيت!
مهران
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
اگه بابای خودت را هم گرفته بودند....همین را می گفتی؟؟؟؟
حجت
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
حیف همون غیر ادمی
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
حتما خودت را به روانپزشک نشان بده ثواب داره
من خودم رو يك لحظه جاي اون كاراگاه هايي گذاشتم كه براي نجات جان يك گروگان ، جان خود را به خطر انداختند . كاري كه با هر منطق سود و منفعت مادي قابل توجيه نيست جز از احساس وظيفه شناسي و تعهد كاري.
این شرح حال واقعه را هرکس نوشته بود عالی و بی نقص بود و با خواندنش صحنه ها یکی یکی جلوی چشم می آمد ...خدارا شکر که نان آور و بزرگ خانواده ای به آغوش خانواده باز گشته
آقای ناشناس!
اگه برای یکی از اعضای خانواده خودت هم این اتفاق افتاده بود باز هم همین حرفو میزدی؟!!!
خجالت بکش، بابای خودت بود همینو میگفتی؟
اگه کس و کار خودتم بود همینو میگفتی؟!!!!! انسانیتم خوب چیزیه.
زحمات نيروي انتظامي واقعاً ستودني است. دستشان درد نكنه
خدا پشت و پناه همه زحمتکشان نیروی انتظامی که جانشان را برای ما مردم به خطر می اندازند.
بعضي ها دنبال مفت مي چرخند //دم آگاهي چيهاي كشورمان گرم @@@
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس