نگاه شما: شهریه‌ی مدارس ، بایدها و نبایدها
بخش «نگاه شما» برای ارائه و معرفی «نگاه» مخاطبان «تابناک» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک» می‌تواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را ارسال کند تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.
زمانی که از شهریه‌ی مدارس سخني به ميان مي‌آيد بلافاصله اصل سي‌ام قانون اساسي در اذهان تداعي می‌گردد . اصلي كه دولت را موظف كرده تا وسايل آموزش و پرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره‌ی متوسطه فراهم آورده ، وسايل تحصيلات عالي را تا سرحد خودكفايي كشور به طور رايگان گسترش دهد . اما با بررسي شرايط موجود متوجه واقعياتي می‌شویم كه در نوع خود بی‌نظیر و البته وارونه است . همه ساله در روزهاي پاياني شهریورماه طبق روال هميشه، مسئولان ذی‌ربط وزارت آموزش و پرورش در مصاحبه‌های تلويزيوني اعلام میکنند كه اخذ هرگونه مبلغي در زمان ثبت نام به‌جز پول كتاب و حق بيمه غيرقانوني بوده ، در صورت مشاهده‌ی هرگونه تخلفي با مسئولان خاطي برخورد خواهد شد . اما قوانين و مقرراتي ازاین‌دست فقط شامل حال آن دسته از مدارس دولتي می‌شود كه هر از چند گاهی بی‌دلیل از تعداد آن كاسته شده و می‌شود و با كمال تأسف در جهت جلوگيري از ادامه‌ی اين روند ، اقدام مؤثری صورت نمی‌گیرد . البته اين كاهش بدان معنا نيست كه مدارس تعطيل و از دور خارج می‌شوند بلكه عنوان مدارس تغيير میکند تا مديران بتوانند به راحتي در قالب سيستم هيئت امنايي ، در قبال ارائه خدمات آموزشي به دانش‌آموزان با همان کیفیت گذشته، نسبت به دريافت شهريه اقدام كنند كه در اين مقال از اين مدارس با عنوان مدارس دولتي خاص يا پولي ياد خواهد شد . باري . همگان از اين موضوع آگاهند كه مدارس تيزهوشان ، نمونه دولتي ، شاهد و مشارکت‌های مردمي از جمله مدارس دولتي خاصی هستند كه مديران در چارچوب بخشنامه‌ها و مصوبات ويژه نسبت به اخذ شهريه اقدام میکنند تا دانش‌آموزان بتوانند بدون احتساب هزینه‌ی سرویس سالانه در ازای پرداخت مبلغ دويست و پنجاه تا پانصد هزار تومان از امكاناتي چون ميز ، نيمكت ، تخته‌سیاه ، وايت برد ، گچ ، تخته پاك‌كن و مهمتر از همه ، نعمت معلم بهره‌مند شوند و اين اخذ وجه ، هيچ منع قانوني ندارد .
گفتني است بخش قابل‌توجهی از اين مبلغ بابت تشكيل کلاس‌های فوق‌برنامه و جبراني گرفته مي‌شود كه اين موضوع از جنبه‌های مختلف قابل نقد و بررسي است . الف) اساساً در اين نوع مدارس نيازي به تشكيل کلاس‌های تقويتي ( فوق‌برنامه و مكمل ) وجود ندارد چون بسياري از دانش‌آموزان از نظر هوش ، استعداد و وضعيت درسي در شرايط مطلوبي قرار داشته پس از گذشتن از فيلترهاي مختلف و كسب بالاترين نمرات و معدل‌ها موفق به ورود به چنين آموزشگاه‌هايي شده‌اند مگر اینکه بپذيريم نمراتشان غيرواقعي و آزمون‌های مربوط غيراستاندارد بوده است . البته در اين مورد خاص ، مدارس تيزهوشان به دليل حجم سنگين برخي از مواد درسي نظير رياضي ، زبان ، شيمي و فيزيك از اين قاعده مستثني بوده براي تحقق اهداف آموزشي موردنظر سازمان سمپاد ناگزير به تشكيل چنين کلاس‌هایی هستند و ازاین‌جهت هیچ خرده‌ای نمی‌توان بر آنان گرفت اما قضاوت در خصوص ميزان شهریه‌ی مدارس تيزهوشان را ، به اهل فن می‌سپاریم . ولي ای‌کاش شرايط به‌گونه‌ای بود كه دانش‌آموزان ساعي بی‌بضاعت نيز بهصورت مجاني مجال حضور در اين عرصه را پيدا می‌کردند تا ضمن پرورش استعدادهاي خدادادی‌شان ، آینده‌ی تحصيلي خود را تضمين كنند .ب) اگر قرار باشد در زمينه رفع اشكال و ارتقاء سطح علمي دانش‌آموزان ، كلاسي برگزار شود ( کلاس‌های جبراني پايان ترم ) در اين شرايط معرفي دانش‌آموزان بايستی به تشخيص معلم مربوطه و تمايل اوليا ، منوط گردد . بی‌شک چنانچه همه به اجبار در تمام کلاس‌های تشکیل‌شده شركت نمايند جز اتلاف وقت ، خستگي و دل‌زدگی چيزي عايد دانش‌آموزان نخواهد شد . پس منطقي خواهد بود محاسبه دقيق هزينه کلاس‌های جبراني و دريافت آن از دانش‌آموزان ضعیف به چند روز قبل از برگزاري کلاس‌ها موكول گردد تا هيچ بهانه‌ای براي اخذ شهريه در زمان ثبت‌نام وجود نداشته باشد .ج) چگونگي پرداخت دستمزد برگزاري کلاس‌های جبراني نيز در جاي خود بسيار قابل تأمل است . بطوريكه اگر ميزان زحمت و تلاش را به‌عنوان فاكتوري براي تعيين دستمزدها در نظر بگيريم ، بين دريافتي عوامل اجرايي ( مديران - معاونان ) و معلمان ما همخواني عجيبي وجود دارد بدين معنا كه حق‌الزحمه‌ی عوامل اجرايي تقریباً دو برابر حق‌الزحمه‌ی معلمي است كه ساعت‌ها در كلاس با دانش‌آموزان در حال فعاليت بوده درحالی‌که وظيفه مديران و معاونان صرفاً حضور در دفتر مدرسه و انجام هماهنگي‌هاي جزئي است .
به نظر می‌رسد عدم تخصيص سرانه‌ی كافي به مدارس و حذف شدن اضافه‌کار معلمان از يك سو و عدم توانايي مسئولان ذی‌ربط در حل معضلات مالي اين وزارتخانه بزرگ از سوي ديگر باعث گرديده تا مسئولان وزارت آموزش و پرورش با قرار گرفتن در مسير يك فرايند بی‌دردسر و به دور از تنش ، به تشكيل آموزشگاه‌هایی ميل و رغبت نشان دهند كه به لحاظ شاكله و برنامه در تضادي آشكار با اصل سي‌ام قانون اساسي است . چون در اين روش بخش قابل‌توجهی از هزینه‌های مدارس به ويژه حق‌الزحمه‌ی فعاليت غیرموظف معلمان ( اضافه‌كاري ) بدون دغدغه و مشكلي از جيب اولياي دانش‌آموزان تأمين می‌شود . صرف‌نظر از اينكه عزت نفس متوليان آموزش و پرورش كشور به شكل نامحسوسي آسیب‌دیده و می‌بیند ، از سوي ديگر طيف گسترده‌ای از معلمان شاغل در مدارس دولتي از همين اندك تدريس غیرموظف نيز محروم شده به‌نوعی در حقشان اجحاف می‌شود . شايد همسو با حاميان پروپاقرص مدارس دولتي خاص ( پولي ) اين مسئله به ذهن خواننده نیزخطور كند كه اساساً هيچ اجباري مبنی بر ثبت نام دانش‌آموزان در چنين مدارسي وجود ندارد و دانش‌آموز می‌تواند در انتخاب مدرسه به اختيار خود عمل نموده در مدارس كاملاً دولتي ثبت نام كنند . ولي آيا تاكنون به دانش‌آموزاني كه محل سكونتشان در مجاورت آموزشگاه‌های پولي واقع‌شده ، اندیشیده‌اید ؟ آنان به دليل پراكندگي جغرافيايي نادرست مدارس ، عليرغم ميل باطني مجبورند در چنين مدارسي ثبت نام كرده ، شهريه بپردازند چون در انتخاب مدرسه خود اختيار چندانی ندارند ! از طرفي ، نگاه دقیق‌تر به آمار مدارس شهرهای مختلف می‌تواند مشکلات پنهان مربوط به این موضوع را آشکارتر کند. گذشته از اين مسائل قابل تأمل ، در خصوص كيفيت آموزشگاه‌ها نيز اين پرسش اساسي همچنان مطرح است كه آيا مدارس دولتي و مدارس دولتي خاص به لحاظ فضاي آموزشی استاندارد ، تجهيزات ( كارگاه-آزمايشگاه- وسایل و امکانات ورزشی ) و حتي نيروي انساني در شرايط يكساني قرار دارند ؟ هر چند تا به حال اطلاعات رسمي و جامعي در اين زمينه جمع‌آوری و ارائه نشده اما با مراجعه به نزدیک‌ترین مدرسه‌ی دولتي محل سكونتمان می‌توانیم به دور از هرگونه تعصب و غرض‌ورزی پاسخ درست اين پرسش را دريابيم.
امروزه به لطف وجود وسايل ارتباط جمعي اعم از ماهواره و اينترنت دستيابي به اطلاعات آسان‌تر شده ، معلومات عمومي آحاد مردم ارتقاء پیداکرده است ولي این‌جانب به اقتضای حرفه‌ام، آموزش و پرورش كشور آلمان را در حد بضاعت البته بهصورت خلاصه مورد بررسي قرار داده‌ام تا با معرفي اين الگوي موفق، زمينه را براي رفع برخي از مشكلات موجود در سيستم آموزشی كشورمان فراهم كرده باشم :
شنیده‌های موثق حكايت از آن دارد زمانی که فرزندي در اين كشور متولد می‌شود از طرف دولت ماهانه یک‌صد و هشتادوپنج يورو به‌عنوان پول تو جيبي به حساب يكي از والدينش واريز می‌شود . اين روند تا سنين بیست‌وپنج‌سالگی كه فرد وارد بازار كار شود ادامه دارد . نظر به اينكه ثبت نام كودكان بالاي 3 سال در مهدکودک‌ها امری است اجباري، بسته به شرايط و تمايل پدر و مادر ، كودك در ازای پرداخت شدن یک‌صد تا هفت‌صد و پنجاه يورو به‌عنوان شهریه‌ی يك ماه در مهدکودک و سپس پیش‌دبستانی ثبت نام می‌شود . شايد از خود بپرسيد علت متفاوت بودن ميزان شهريه در يك مجموعه آموزشي چيست ؟ پاسخ بسيار روشن اما تعجب‌برانگیز است . ازآنجایی‌که ميزان درآمد والدين متفاوت بوده لذا مراكز آموزشي با در نظر گرفتن ميزان حقوق پدر و مادر شهریه‌ی كودك را برآورد و تعيين میکنند . در اين بين وضعيت آن دسته از پدران و مادراني كه با بيكاري دست‌به‌گریبان هستند به درست‌ترین شكل ممكن مورد توجه متولیان امر قرارگرفته است بدين ترتيب كه فرزندان چنين اوليايي ، می‌توانند بدون پرداخت شهريه در مهدکودک و پیش‌دبستانی ثبت نام كنند . بنابر آنچه گذشت می‌توان چنين استنباط كرد كه مسئولان آموزشي اين كشور بر اين باورند كه قرار نيست كودكي به دليل بيكاري والدينش ، از تحصيل علم و فراگیری مهارت‌های اجتماعي محروم گردد . با فرارسیدن سن مدرسه ، خانواده‌ها از طرف شهرداري محل سكونت فرمي را دريافت میکنند كه در آن نزدیک‌ترین مدرسه‌ی محل سكونت دانش‌آموز به‌عنوان مدرسه‌ی او تعیین‌شده و اين تصميم غيرقابل تغيير، بی‌چون و چرا اجرا می‌شود . به زعم من چنانچه اين نظم و هماهنگي تحسین‌برانگیز و منطبق بر ضوابط ستايش نگردد انصافاً بی‌انصافی است . در اين كشور مدارس از حيث پرداخت شهريه به دو بخش دولتي و خصوصي تقسيم می‌شود .
مدارس دولتي شامل آن دسته از مدرسه هايي می‌شود كه در آن از بابت ارائه خدمات آموزشي هيچگونه شهريه اي دريافت نمی‌شود . در بحث آموزش ، تجديدي ، نمرات تك و مردودي همچنان برقرار است ، به منظور كشف استعدادها ، انجام انواع ورزش در مدارس براي دانش‌آموزان اجباريست ، نزديك ترين استخر به مدرسه محل تحصيل دانش‌آموز براي انجام ورزش نشاط بخش شنا ، اجاره می‌شود و اينكه آموزش موسيقي و هنر از جمله برنامه هاي مهم مدرسه به شمار مي رود . هرچند در مدارس دولتي شهريه اي دريافت نمی‌شود ولي بسته به نظر و شرايط پدران و مادران چنانچه در مدرسه براي دانش‌آموزي روزانه يك وعده غذا ( ناهار ) سرو شود ماهانه شصت يورو – اگر قرار باشد دانش‌آموزي خارج از ساعات آموزشي تكليفش را با نظارت معلم مربوطه به انجام برساند ماهانه پنجاه يورو و چنانچه مسئولان مدرسه مسئوليت نگهداري كودك را خارج از ساعات آموزشي تا رسيدن اولياء اش عهده دار شوند ، اولیاء ماهانه یک‌صد يورو باید به‌عنوان هزينه به مدرسه پرداخت نمايند . موضوع جالب توجه ديگر اينكه علاوه بر حمايت هاي مالي دولت از مدارس دولتي ، برخي از اولياء دانش‌آموزان نيز به اشكال مختلف از مدارس حمايت میکنند ولي اين كمكهاي نقدي و غير نقدي كاملاً اختياريست . به لحاظ امكانات ، تجهيزات و آخرين استانداردها تقريباً هيچ تفاوتي بين مدارس دولتي و خصوصي وجود ندارد ولي طيفي از پدران و مادراني نيز وجود دارند كه به شكلي ويژه در تربيت فرزندانشان اهتمام مي ورزند . آنان به منظور رساندن فرزندانشان به مدارج بالاي تحصيلي و علمي و عهده دار شدن مسئوليت هاي كليدي يا رسيدن به مدارج بالادر يك رشته ی هنري خاص ، تعليم و تربيت فرزندانشان را به مدارسي مي سپارند كه در آن مجموعه ها خبره ترين معلمان اعم از پروفسورها و دكترا ها به خدمت گرفته شده به شكل خصوصي اداره مي شوند . فراموش نگردد كه وضعيت معلمان نيز در كشور آلمان همسو با دانش‌آموزان مورد توجه ويژه مسئوولان قرارگرفته است به طوريكه به لحاظ معيشتي و منزلت اجتماعي در بالاترين سطح ممكن قرارگرفته عليرغم اعتراض ديگر كارمندان دولت ، زير چتر حمايتي مسئولان رده بالاي كشور با دريافت ماهانه نزديك به چهار هزار يورو از بالاترين ميزان حقوق بهره مند مي باشند . در خصوص دانشگاه ها تنها به ذكر اين موضوع بسنده مي كنم كه دانشجويان علاوه بر بهره مندي از امكانات خوابگاه ضمن تحصيل ، ماهانه مبلغي بالغ بر ششصد يورو به‌عنوان حقوق از دولت دريافت میکنند تا در كمال آرامش به دور از هر گونه دغدغه ی فكري به تحصيل علم و دانش بپردازند . بنابر آنچه گذشت به يقين مي توان ادعا كرد كه استيلاي علم ، تكنولوژي و صنعت برتر آلمان از جمله بنز ، بي ام و ، زيمنس ، بيم و بوش بر بازارهاي جهاني نشأت گرفته از سياست هاي دقيق ، حسابگرانه و تحسین‌برانگیز سياستگذاران آموزش و پرورش اين سرزمين مي باشد .
بر خلاف نظر برخی ، معتقدم كه در كنار نقد ، ارائه پيشنهاد و راهكار امري ضروريست چون در اين شرايط تب حاصل از نقد پايين آمده ، زمينه براي حل برخي از مشكلات فراهم می‌شود اما قبل از ارائه پيشنهاداتم ضمن مردود دانستن هر نوع خط كشي تحصيلي و تقسيم بندي دانش‌آموزان به دسته هاي مختلف تحت هر عنوان و اسمي، از آن با عنوان آپارتايد تحصيلي ياد مي كنم. فرايندي كه جز فقير كردن مدارس عادي به لحاظ بنيه ی علمي ، از بين رفتن رقابت هاي تحصيلي بين دانش‌آموزان در مدارس عادي ، پيدايش دو حس نامطلوب حقارت و خود بزرگ بيني بين دانش‌آموزان و رسمیت یافتن اخذ شهريه از اوليا در قبال ارائه خدمات آموزشي، تقریباً هيچ نتيجه ي دیگری را عايد آموزش و پرورش كشور نكرده است . هرچند گلچين كردن استعدادهاي درخشان البته به معناي واقعي ، جاي بحث داشته مورد قبول مي باشد .
پيشنهادات
1 . تخصيص بودجه ی مكفي : شايسته است دولت و مجلس به‌عنوان نخستين گام ، در اقدامي قانوني نظير آنچه اوايل انقلاب انجام شد یعنی( اختصاص درآمد حاصله از فروش یک روز نفت برای هر استان ) در كنار اعتبارات معمول ، همه ساله با تخصيص اعتباري ويژه از محل درآمد فروش پانزده روز نفت ، بخشی از مشكلات مالي مربوط به سرانه‌ی مدارس و وضعيت معيشتي معلمان را مرتفع نمايند .
2. تجديد نظر در نوع عملكرد هاي درون سازماني :مسئولان تصميم ساز وزارت آموزش و پرورش می‌توانند تا برآورده شدن اين خواسته در دومين گام ، با تجديد نظر در نوع عملكرد و برنامه هاي درون سازمانيالف) بودجه ی فعالیت های پرورشي را به مدت سه سال به مسائل آموزشي اعم از : ايجاد كلاسهاي هوشمند و تجهيز آزمايشگاه ها و كارگاه هااختصاص دهند با اين توضيح كه انجام فعاليتهاي پرورشي از سوي دانش‌آموزان و مربيان در مدارس به قوت خود باقي بماند .ب) بسياري از سمينارها ، كنفرانس ها و جلسه هاي هزينه بر تحت هر عنوان و موضوعي كه اغلب بي ثمر و تشريفاتي است لغو گردد .ج) نظر به اينكه هر گونه ماموریت و بازديدي جزء وظايف اصلي رؤسا و معاونان محسوب می‌شود لذا به منظور كاهش بار مالي از دوش آموزش و پرورش ، حق‌الزحمه‌ی چنين فعاليت ها و وظايفي به كل حذف گردد .د) مزاياي نيروهاي ستادي از وزارتخانه گرفته تا ادارات آموزش و پرورش ، در قالب اشلي مشخص و شفاف بهصورت اضافه‌کاري اما متناسب با مقام و محلخدمت اشخاص بين پنجاه تا هفت‌صد ساعت تعيين گردد تا وزیر محترم به‌عنوان بالاترين مقام رسمي وزارتخانه متبوع علاوه بر دریافت حقوق معمول، با دريافت ماهانه هفت‌صد ساعت اضافه‌کار اداری، با افتخار پرچمدار اين تغيير مثبت باشد .
3 . ارائه ی سوبسيد در برابر دريافت خدمات :به منظور كاهش هزينه ی مدارس در سومين گام ،آب ، برق ، گاز و تلفن مدارس رایگان شودولي در عوض این ادارات در سراسر كشور بتوانند پس از هماهنگي هاي لازم با حوزه ی نظام وظيفه با به خدمت گرفتن نيروهاي جوان ، تحصيل كرده و با انگيزه در قسمت هاي فني ، مهندسي ، عمراني و اجرايي در طول دو سال خدمت سربازي تحت عنوان امريه از پتانسيل جوانان علاقمند و وظيفه شناس استفاده نمايند .می پذیرم که هر کدام از ادارات یاد شده مستقل از دولت برای تولید حامل های انرژی متحمل هزینه های سنگین می شوند ولی پیشنهاد میگرددمسوولان مربوطه ، بدون افزایش تعرفه ی خانوارها ، با انجام این اقدام یعنی (رایگان کردن حامل های انرژی برای مدارس )در کاهش هزینه ی فضاهای مقدس و با ارزشی ایفای نقش نمایند که روزگاری خود در آنجا علم آموزی کرده به منزلت امروزی دست یافته اند تا بدین ترتیب قدرشناسی را در عمل به اثبات رسانده باشند.
4 . ارائه ی خدمات مالي در برابر مصرف :نيك مي دانيم وزارت آموزش و پرورش به‌عنوان يكي از بزرگترين و پر جمعيت ترين وزارتخانه هاي كشور همواره در زمان تخصيص بودجه مورد بي مهري قرارگرفته است و اين موضوع دقیقاً از نوع نگاه نمايندگان مجلس نشأت مي گيرد . به ديگر سخن بسياري از مجلسی ها ، اين وزارتخانه را بيشتر مصرف كننده مي پندارند تا توليد كننده ! صرف‌نظر از اينكه اين نوع نگرش كاملاً اشتباه بوده هرچه سريعتر بايد تغيير كند ولي اگر به موضوع كثرت جمعيت از زاويه ی ديگر نظري بيفكنيم متوجه واقعيتي بسيار جالب خواهيم شد . پرسنل اين وزارتخانه به همراه دانش‌آموزان سراسر كشور ، جمعيت بسيار بزرگي را تشكيل مي دهند كه در بحث درآمد زايي و سود دهي بي آنكه خدماتي شايسته و درخور دريافت كنند مراکز ذينفع را از بيشترين ميزان سود بهره مند میکنند واين مهم به‌عنوان زاويه ی تاريك مساله ، هیچگاه مورد توجه واقع نمیگردد . براي مثال اين جمعيت پانزده ميليوني علاوه بر مکالمات تلفنی ، با ارسال پيامك هاي بيشمار نه ماهانه و نه روزانه بلكه در هر ساعت ميليونها تومان پول را بدون هيچ چشم داشتي به جيب شركتهاي مخابراتي سرازير میکنند مکالمه ها و پیامک هایی که به اقتضاء سن کاربران ، اغلب غیر ضروری و فاقد هرگونه منفعت شخصی می باشد. در مثالي ديگر اين جمعيت ، روزانه مدت هاي طولاني از وقت خود را مقابل برنامه هاي تلويزيوني به خصوص تيزرهاي تبليغاتي مي گذرانند تبليغاتي كه با توسل به شيوه ها و شگرد هاي ویژه اغلب مؤثر واقع‌شده سود كلاني را عايد شركت هاي مختلف و از طرفي سازمان صدا و سيما مي كند. اين واقعيتي است روشن كه هيچ اعتراضي را نمي توان براي آن متصور شد چون اگر قرار شود همين جمعيت ، تلفن هاي همراه خود را تنها براي يك هفته خاموش كرده یا از خريد محصولات تبليغي خودداري كنند شركتهاي ذينفع خسارات مالي جبران ناپذيري را در پیوند با این موضوع متحمل خواهند شد به طوريكه اين ادعا با يك حساب كتاب ساده قابل اثبات بوده محاسبه اش مجانيست . پس منطقي مي نمايد در کنار دیگر اعتبارات ، با به تصويب رساندن قوانين معقول اما قابل اجرا و اجتناب ناپذير در مجلس ، درصدي مؤثر از درآمد مخابرات ، شركت ايرانسل ، همراه اول ، رايتل ، بخش پيامهاي بازرگاني صدا و سيما و واردكنندگان گوشي موبايل را به‌عنوان مالیات ، به آموزش و پرورش نه کاربران اختصاص داد .
5 . ماليات بر درآمد :بانکها از جمله موسساتی هستند که از طریق سرمایه گذاری در بخش های عمرانی، قسمتی از درآمد مورد نظر خود را تامین میکنند اما گذشته از چنین فعالیت هایی ،سود وامهای بانکی نیز یکی از بزرگترین منابعی محسوب می شود که درآمد قابل توجهی را عاید این موسسات مالی میکند .به نظر می‌رسد بتوان با به تصویب رساندن قوانینی،درصد کمی از سود وامهای بانکی اعم از دولتی و خصوصی را نیز به جمع منابع درآمدی آموزش و پرورش اضافه کرد مشروط بر اینکه این مقررات از چنان ضمانت اجرایی برخوردار باشند که پس از تعریف شدن در سیستم کامپیوتر با پرداخت شدن اولین قسط از هر نوع وامی ، سهم آموزش و پرورش بدون هیچگونه نظارتی بهصورت خودکار به حساب وزارت متبوع واریز شود تا تجربه ی تلخ پرداخت نشدن سهم آموزش و پرورش از محل درآمد بسیاری از شهرداریها و کارخانجات تکرار نشود.
انتظار میرود نماینده ی پارلمانی وزارت آموزش و پرورش پس از مطالعه ی دقیق مطلب، پردازش پیشنهادات ارائه شده و رفع نواقص موجود،ضمن بهره مندی از نظر مشاوران عالی رتبه ی وزارتی آنرا بی کم و کاست در قالب بسته ی پیشنهادی به مجلس ارائه کرده اقدامات لازم را در جهت به تصویب رسیدن قوانینی جامع و سیستماتیک مبذول بدارد.امید که درایت مسوولان وزارتی و همکاری خردمندانه و مسوولانه ی قاطبه ی نمایندگان مجلس زمینه ساز شرایطی گردد تا تمام دانش‌آموزان کشور در فضاهای آموزشی یکسان و استاندارد به دور از هرگونه دغدغه ی فکری به درس و مشق بپردازند تا شین آبادهای دیگری تکرار نشده اما و اگرها، کاش و افسوس ها به کل از مسائل مربوط به آموزش و پرورش کشور رخت بربندد. هیچ دانش‌آموزی با شکم گرسنه سر کلاس درس ننشیند، هیچ دانش‌آموزی مجبور نباشد برای یادگیری جدول ضرب ،شعر باران و املای بابا آب داد شهریه بپردازد و مهمتر اینکه تمام معلمان ،با نشاط وپر انرژی فارغ از هرگونه درد و محنتی در کنار علم و دانش ، درس محبت ، نوع دوستی ، شکیبایی و گذشت را به فرزندانمان بیاموزند.
فرستنده: محمد آذرپرند کارشناس مشاوره و دبیر عربی از شهر ابهر
گفتني است بخش قابل‌توجهی از اين مبلغ بابت تشكيل کلاس‌های فوق‌برنامه و جبراني گرفته مي‌شود كه اين موضوع از جنبه‌های مختلف قابل نقد و بررسي است . الف) اساساً در اين نوع مدارس نيازي به تشكيل کلاس‌های تقويتي ( فوق‌برنامه و مكمل ) وجود ندارد چون بسياري از دانش‌آموزان از نظر هوش ، استعداد و وضعيت درسي در شرايط مطلوبي قرار داشته پس از گذشتن از فيلترهاي مختلف و كسب بالاترين نمرات و معدل‌ها موفق به ورود به چنين آموزشگاه‌هايي شده‌اند مگر اینکه بپذيريم نمراتشان غيرواقعي و آزمون‌های مربوط غيراستاندارد بوده است . البته در اين مورد خاص ، مدارس تيزهوشان به دليل حجم سنگين برخي از مواد درسي نظير رياضي ، زبان ، شيمي و فيزيك از اين قاعده مستثني بوده براي تحقق اهداف آموزشي موردنظر سازمان سمپاد ناگزير به تشكيل چنين کلاس‌هایی هستند و ازاین‌جهت هیچ خرده‌ای نمی‌توان بر آنان گرفت اما قضاوت در خصوص ميزان شهریه‌ی مدارس تيزهوشان را ، به اهل فن می‌سپاریم . ولي ای‌کاش شرايط به‌گونه‌ای بود كه دانش‌آموزان ساعي بی‌بضاعت نيز بهصورت مجاني مجال حضور در اين عرصه را پيدا می‌کردند تا ضمن پرورش استعدادهاي خدادادی‌شان ، آینده‌ی تحصيلي خود را تضمين كنند .ب) اگر قرار باشد در زمينه رفع اشكال و ارتقاء سطح علمي دانش‌آموزان ، كلاسي برگزار شود ( کلاس‌های جبراني پايان ترم ) در اين شرايط معرفي دانش‌آموزان بايستی به تشخيص معلم مربوطه و تمايل اوليا ، منوط گردد . بی‌شک چنانچه همه به اجبار در تمام کلاس‌های تشکیل‌شده شركت نمايند جز اتلاف وقت ، خستگي و دل‌زدگی چيزي عايد دانش‌آموزان نخواهد شد . پس منطقي خواهد بود محاسبه دقيق هزينه کلاس‌های جبراني و دريافت آن از دانش‌آموزان ضعیف به چند روز قبل از برگزاري کلاس‌ها موكول گردد تا هيچ بهانه‌ای براي اخذ شهريه در زمان ثبت‌نام وجود نداشته باشد .ج) چگونگي پرداخت دستمزد برگزاري کلاس‌های جبراني نيز در جاي خود بسيار قابل تأمل است . بطوريكه اگر ميزان زحمت و تلاش را به‌عنوان فاكتوري براي تعيين دستمزدها در نظر بگيريم ، بين دريافتي عوامل اجرايي ( مديران - معاونان ) و معلمان ما همخواني عجيبي وجود دارد بدين معنا كه حق‌الزحمه‌ی عوامل اجرايي تقریباً دو برابر حق‌الزحمه‌ی معلمي است كه ساعت‌ها در كلاس با دانش‌آموزان در حال فعاليت بوده درحالی‌که وظيفه مديران و معاونان صرفاً حضور در دفتر مدرسه و انجام هماهنگي‌هاي جزئي است .
به نظر می‌رسد عدم تخصيص سرانه‌ی كافي به مدارس و حذف شدن اضافه‌کار معلمان از يك سو و عدم توانايي مسئولان ذی‌ربط در حل معضلات مالي اين وزارتخانه بزرگ از سوي ديگر باعث گرديده تا مسئولان وزارت آموزش و پرورش با قرار گرفتن در مسير يك فرايند بی‌دردسر و به دور از تنش ، به تشكيل آموزشگاه‌هایی ميل و رغبت نشان دهند كه به لحاظ شاكله و برنامه در تضادي آشكار با اصل سي‌ام قانون اساسي است . چون در اين روش بخش قابل‌توجهی از هزینه‌های مدارس به ويژه حق‌الزحمه‌ی فعاليت غیرموظف معلمان ( اضافه‌كاري ) بدون دغدغه و مشكلي از جيب اولياي دانش‌آموزان تأمين می‌شود . صرف‌نظر از اينكه عزت نفس متوليان آموزش و پرورش كشور به شكل نامحسوسي آسیب‌دیده و می‌بیند ، از سوي ديگر طيف گسترده‌ای از معلمان شاغل در مدارس دولتي از همين اندك تدريس غیرموظف نيز محروم شده به‌نوعی در حقشان اجحاف می‌شود . شايد همسو با حاميان پروپاقرص مدارس دولتي خاص ( پولي ) اين مسئله به ذهن خواننده نیزخطور كند كه اساساً هيچ اجباري مبنی بر ثبت نام دانش‌آموزان در چنين مدارسي وجود ندارد و دانش‌آموز می‌تواند در انتخاب مدرسه به اختيار خود عمل نموده در مدارس كاملاً دولتي ثبت نام كنند . ولي آيا تاكنون به دانش‌آموزاني كه محل سكونتشان در مجاورت آموزشگاه‌های پولي واقع‌شده ، اندیشیده‌اید ؟ آنان به دليل پراكندگي جغرافيايي نادرست مدارس ، عليرغم ميل باطني مجبورند در چنين مدارسي ثبت نام كرده ، شهريه بپردازند چون در انتخاب مدرسه خود اختيار چندانی ندارند ! از طرفي ، نگاه دقیق‌تر به آمار مدارس شهرهای مختلف می‌تواند مشکلات پنهان مربوط به این موضوع را آشکارتر کند. گذشته از اين مسائل قابل تأمل ، در خصوص كيفيت آموزشگاه‌ها نيز اين پرسش اساسي همچنان مطرح است كه آيا مدارس دولتي و مدارس دولتي خاص به لحاظ فضاي آموزشی استاندارد ، تجهيزات ( كارگاه-آزمايشگاه- وسایل و امکانات ورزشی ) و حتي نيروي انساني در شرايط يكساني قرار دارند ؟ هر چند تا به حال اطلاعات رسمي و جامعي در اين زمينه جمع‌آوری و ارائه نشده اما با مراجعه به نزدیک‌ترین مدرسه‌ی دولتي محل سكونتمان می‌توانیم به دور از هرگونه تعصب و غرض‌ورزی پاسخ درست اين پرسش را دريابيم.
امروزه به لطف وجود وسايل ارتباط جمعي اعم از ماهواره و اينترنت دستيابي به اطلاعات آسان‌تر شده ، معلومات عمومي آحاد مردم ارتقاء پیداکرده است ولي این‌جانب به اقتضای حرفه‌ام، آموزش و پرورش كشور آلمان را در حد بضاعت البته بهصورت خلاصه مورد بررسي قرار داده‌ام تا با معرفي اين الگوي موفق، زمينه را براي رفع برخي از مشكلات موجود در سيستم آموزشی كشورمان فراهم كرده باشم :
شنیده‌های موثق حكايت از آن دارد زمانی که فرزندي در اين كشور متولد می‌شود از طرف دولت ماهانه یک‌صد و هشتادوپنج يورو به‌عنوان پول تو جيبي به حساب يكي از والدينش واريز می‌شود . اين روند تا سنين بیست‌وپنج‌سالگی كه فرد وارد بازار كار شود ادامه دارد . نظر به اينكه ثبت نام كودكان بالاي 3 سال در مهدکودک‌ها امری است اجباري، بسته به شرايط و تمايل پدر و مادر ، كودك در ازای پرداخت شدن یک‌صد تا هفت‌صد و پنجاه يورو به‌عنوان شهریه‌ی يك ماه در مهدکودک و سپس پیش‌دبستانی ثبت نام می‌شود . شايد از خود بپرسيد علت متفاوت بودن ميزان شهريه در يك مجموعه آموزشي چيست ؟ پاسخ بسيار روشن اما تعجب‌برانگیز است . ازآنجایی‌که ميزان درآمد والدين متفاوت بوده لذا مراكز آموزشي با در نظر گرفتن ميزان حقوق پدر و مادر شهریه‌ی كودك را برآورد و تعيين میکنند . در اين بين وضعيت آن دسته از پدران و مادراني كه با بيكاري دست‌به‌گریبان هستند به درست‌ترین شكل ممكن مورد توجه متولیان امر قرارگرفته است بدين ترتيب كه فرزندان چنين اوليايي ، می‌توانند بدون پرداخت شهريه در مهدکودک و پیش‌دبستانی ثبت نام كنند . بنابر آنچه گذشت می‌توان چنين استنباط كرد كه مسئولان آموزشي اين كشور بر اين باورند كه قرار نيست كودكي به دليل بيكاري والدينش ، از تحصيل علم و فراگیری مهارت‌های اجتماعي محروم گردد . با فرارسیدن سن مدرسه ، خانواده‌ها از طرف شهرداري محل سكونت فرمي را دريافت میکنند كه در آن نزدیک‌ترین مدرسه‌ی محل سكونت دانش‌آموز به‌عنوان مدرسه‌ی او تعیین‌شده و اين تصميم غيرقابل تغيير، بی‌چون و چرا اجرا می‌شود . به زعم من چنانچه اين نظم و هماهنگي تحسین‌برانگیز و منطبق بر ضوابط ستايش نگردد انصافاً بی‌انصافی است . در اين كشور مدارس از حيث پرداخت شهريه به دو بخش دولتي و خصوصي تقسيم می‌شود .
مدارس دولتي شامل آن دسته از مدرسه هايي می‌شود كه در آن از بابت ارائه خدمات آموزشي هيچگونه شهريه اي دريافت نمی‌شود . در بحث آموزش ، تجديدي ، نمرات تك و مردودي همچنان برقرار است ، به منظور كشف استعدادها ، انجام انواع ورزش در مدارس براي دانش‌آموزان اجباريست ، نزديك ترين استخر به مدرسه محل تحصيل دانش‌آموز براي انجام ورزش نشاط بخش شنا ، اجاره می‌شود و اينكه آموزش موسيقي و هنر از جمله برنامه هاي مهم مدرسه به شمار مي رود . هرچند در مدارس دولتي شهريه اي دريافت نمی‌شود ولي بسته به نظر و شرايط پدران و مادران چنانچه در مدرسه براي دانش‌آموزي روزانه يك وعده غذا ( ناهار ) سرو شود ماهانه شصت يورو – اگر قرار باشد دانش‌آموزي خارج از ساعات آموزشي تكليفش را با نظارت معلم مربوطه به انجام برساند ماهانه پنجاه يورو و چنانچه مسئولان مدرسه مسئوليت نگهداري كودك را خارج از ساعات آموزشي تا رسيدن اولياء اش عهده دار شوند ، اولیاء ماهانه یک‌صد يورو باید به‌عنوان هزينه به مدرسه پرداخت نمايند . موضوع جالب توجه ديگر اينكه علاوه بر حمايت هاي مالي دولت از مدارس دولتي ، برخي از اولياء دانش‌آموزان نيز به اشكال مختلف از مدارس حمايت میکنند ولي اين كمكهاي نقدي و غير نقدي كاملاً اختياريست . به لحاظ امكانات ، تجهيزات و آخرين استانداردها تقريباً هيچ تفاوتي بين مدارس دولتي و خصوصي وجود ندارد ولي طيفي از پدران و مادراني نيز وجود دارند كه به شكلي ويژه در تربيت فرزندانشان اهتمام مي ورزند . آنان به منظور رساندن فرزندانشان به مدارج بالاي تحصيلي و علمي و عهده دار شدن مسئوليت هاي كليدي يا رسيدن به مدارج بالادر يك رشته ی هنري خاص ، تعليم و تربيت فرزندانشان را به مدارسي مي سپارند كه در آن مجموعه ها خبره ترين معلمان اعم از پروفسورها و دكترا ها به خدمت گرفته شده به شكل خصوصي اداره مي شوند . فراموش نگردد كه وضعيت معلمان نيز در كشور آلمان همسو با دانش‌آموزان مورد توجه ويژه مسئوولان قرارگرفته است به طوريكه به لحاظ معيشتي و منزلت اجتماعي در بالاترين سطح ممكن قرارگرفته عليرغم اعتراض ديگر كارمندان دولت ، زير چتر حمايتي مسئولان رده بالاي كشور با دريافت ماهانه نزديك به چهار هزار يورو از بالاترين ميزان حقوق بهره مند مي باشند . در خصوص دانشگاه ها تنها به ذكر اين موضوع بسنده مي كنم كه دانشجويان علاوه بر بهره مندي از امكانات خوابگاه ضمن تحصيل ، ماهانه مبلغي بالغ بر ششصد يورو به‌عنوان حقوق از دولت دريافت میکنند تا در كمال آرامش به دور از هر گونه دغدغه ی فكري به تحصيل علم و دانش بپردازند . بنابر آنچه گذشت به يقين مي توان ادعا كرد كه استيلاي علم ، تكنولوژي و صنعت برتر آلمان از جمله بنز ، بي ام و ، زيمنس ، بيم و بوش بر بازارهاي جهاني نشأت گرفته از سياست هاي دقيق ، حسابگرانه و تحسین‌برانگیز سياستگذاران آموزش و پرورش اين سرزمين مي باشد .
بر خلاف نظر برخی ، معتقدم كه در كنار نقد ، ارائه پيشنهاد و راهكار امري ضروريست چون در اين شرايط تب حاصل از نقد پايين آمده ، زمينه براي حل برخي از مشكلات فراهم می‌شود اما قبل از ارائه پيشنهاداتم ضمن مردود دانستن هر نوع خط كشي تحصيلي و تقسيم بندي دانش‌آموزان به دسته هاي مختلف تحت هر عنوان و اسمي، از آن با عنوان آپارتايد تحصيلي ياد مي كنم. فرايندي كه جز فقير كردن مدارس عادي به لحاظ بنيه ی علمي ، از بين رفتن رقابت هاي تحصيلي بين دانش‌آموزان در مدارس عادي ، پيدايش دو حس نامطلوب حقارت و خود بزرگ بيني بين دانش‌آموزان و رسمیت یافتن اخذ شهريه از اوليا در قبال ارائه خدمات آموزشي، تقریباً هيچ نتيجه ي دیگری را عايد آموزش و پرورش كشور نكرده است . هرچند گلچين كردن استعدادهاي درخشان البته به معناي واقعي ، جاي بحث داشته مورد قبول مي باشد .
پيشنهادات
1 . تخصيص بودجه ی مكفي : شايسته است دولت و مجلس به‌عنوان نخستين گام ، در اقدامي قانوني نظير آنچه اوايل انقلاب انجام شد یعنی( اختصاص درآمد حاصله از فروش یک روز نفت برای هر استان ) در كنار اعتبارات معمول ، همه ساله با تخصيص اعتباري ويژه از محل درآمد فروش پانزده روز نفت ، بخشی از مشكلات مالي مربوط به سرانه‌ی مدارس و وضعيت معيشتي معلمان را مرتفع نمايند .
2. تجديد نظر در نوع عملكرد هاي درون سازماني :مسئولان تصميم ساز وزارت آموزش و پرورش می‌توانند تا برآورده شدن اين خواسته در دومين گام ، با تجديد نظر در نوع عملكرد و برنامه هاي درون سازمانيالف) بودجه ی فعالیت های پرورشي را به مدت سه سال به مسائل آموزشي اعم از : ايجاد كلاسهاي هوشمند و تجهيز آزمايشگاه ها و كارگاه هااختصاص دهند با اين توضيح كه انجام فعاليتهاي پرورشي از سوي دانش‌آموزان و مربيان در مدارس به قوت خود باقي بماند .ب) بسياري از سمينارها ، كنفرانس ها و جلسه هاي هزينه بر تحت هر عنوان و موضوعي كه اغلب بي ثمر و تشريفاتي است لغو گردد .ج) نظر به اينكه هر گونه ماموریت و بازديدي جزء وظايف اصلي رؤسا و معاونان محسوب می‌شود لذا به منظور كاهش بار مالي از دوش آموزش و پرورش ، حق‌الزحمه‌ی چنين فعاليت ها و وظايفي به كل حذف گردد .د) مزاياي نيروهاي ستادي از وزارتخانه گرفته تا ادارات آموزش و پرورش ، در قالب اشلي مشخص و شفاف بهصورت اضافه‌کاري اما متناسب با مقام و محلخدمت اشخاص بين پنجاه تا هفت‌صد ساعت تعيين گردد تا وزیر محترم به‌عنوان بالاترين مقام رسمي وزارتخانه متبوع علاوه بر دریافت حقوق معمول، با دريافت ماهانه هفت‌صد ساعت اضافه‌کار اداری، با افتخار پرچمدار اين تغيير مثبت باشد .
3 . ارائه ی سوبسيد در برابر دريافت خدمات :به منظور كاهش هزينه ی مدارس در سومين گام ،آب ، برق ، گاز و تلفن مدارس رایگان شودولي در عوض این ادارات در سراسر كشور بتوانند پس از هماهنگي هاي لازم با حوزه ی نظام وظيفه با به خدمت گرفتن نيروهاي جوان ، تحصيل كرده و با انگيزه در قسمت هاي فني ، مهندسي ، عمراني و اجرايي در طول دو سال خدمت سربازي تحت عنوان امريه از پتانسيل جوانان علاقمند و وظيفه شناس استفاده نمايند .می پذیرم که هر کدام از ادارات یاد شده مستقل از دولت برای تولید حامل های انرژی متحمل هزینه های سنگین می شوند ولی پیشنهاد میگرددمسوولان مربوطه ، بدون افزایش تعرفه ی خانوارها ، با انجام این اقدام یعنی (رایگان کردن حامل های انرژی برای مدارس )در کاهش هزینه ی فضاهای مقدس و با ارزشی ایفای نقش نمایند که روزگاری خود در آنجا علم آموزی کرده به منزلت امروزی دست یافته اند تا بدین ترتیب قدرشناسی را در عمل به اثبات رسانده باشند.
4 . ارائه ی خدمات مالي در برابر مصرف :نيك مي دانيم وزارت آموزش و پرورش به‌عنوان يكي از بزرگترين و پر جمعيت ترين وزارتخانه هاي كشور همواره در زمان تخصيص بودجه مورد بي مهري قرارگرفته است و اين موضوع دقیقاً از نوع نگاه نمايندگان مجلس نشأت مي گيرد . به ديگر سخن بسياري از مجلسی ها ، اين وزارتخانه را بيشتر مصرف كننده مي پندارند تا توليد كننده ! صرف‌نظر از اينكه اين نوع نگرش كاملاً اشتباه بوده هرچه سريعتر بايد تغيير كند ولي اگر به موضوع كثرت جمعيت از زاويه ی ديگر نظري بيفكنيم متوجه واقعيتي بسيار جالب خواهيم شد . پرسنل اين وزارتخانه به همراه دانش‌آموزان سراسر كشور ، جمعيت بسيار بزرگي را تشكيل مي دهند كه در بحث درآمد زايي و سود دهي بي آنكه خدماتي شايسته و درخور دريافت كنند مراکز ذينفع را از بيشترين ميزان سود بهره مند میکنند واين مهم به‌عنوان زاويه ی تاريك مساله ، هیچگاه مورد توجه واقع نمیگردد . براي مثال اين جمعيت پانزده ميليوني علاوه بر مکالمات تلفنی ، با ارسال پيامك هاي بيشمار نه ماهانه و نه روزانه بلكه در هر ساعت ميليونها تومان پول را بدون هيچ چشم داشتي به جيب شركتهاي مخابراتي سرازير میکنند مکالمه ها و پیامک هایی که به اقتضاء سن کاربران ، اغلب غیر ضروری و فاقد هرگونه منفعت شخصی می باشد. در مثالي ديگر اين جمعيت ، روزانه مدت هاي طولاني از وقت خود را مقابل برنامه هاي تلويزيوني به خصوص تيزرهاي تبليغاتي مي گذرانند تبليغاتي كه با توسل به شيوه ها و شگرد هاي ویژه اغلب مؤثر واقع‌شده سود كلاني را عايد شركت هاي مختلف و از طرفي سازمان صدا و سيما مي كند. اين واقعيتي است روشن كه هيچ اعتراضي را نمي توان براي آن متصور شد چون اگر قرار شود همين جمعيت ، تلفن هاي همراه خود را تنها براي يك هفته خاموش كرده یا از خريد محصولات تبليغي خودداري كنند شركتهاي ذينفع خسارات مالي جبران ناپذيري را در پیوند با این موضوع متحمل خواهند شد به طوريكه اين ادعا با يك حساب كتاب ساده قابل اثبات بوده محاسبه اش مجانيست . پس منطقي مي نمايد در کنار دیگر اعتبارات ، با به تصويب رساندن قوانين معقول اما قابل اجرا و اجتناب ناپذير در مجلس ، درصدي مؤثر از درآمد مخابرات ، شركت ايرانسل ، همراه اول ، رايتل ، بخش پيامهاي بازرگاني صدا و سيما و واردكنندگان گوشي موبايل را به‌عنوان مالیات ، به آموزش و پرورش نه کاربران اختصاص داد .
5 . ماليات بر درآمد :بانکها از جمله موسساتی هستند که از طریق سرمایه گذاری در بخش های عمرانی، قسمتی از درآمد مورد نظر خود را تامین میکنند اما گذشته از چنین فعالیت هایی ،سود وامهای بانکی نیز یکی از بزرگترین منابعی محسوب می شود که درآمد قابل توجهی را عاید این موسسات مالی میکند .به نظر می‌رسد بتوان با به تصویب رساندن قوانینی،درصد کمی از سود وامهای بانکی اعم از دولتی و خصوصی را نیز به جمع منابع درآمدی آموزش و پرورش اضافه کرد مشروط بر اینکه این مقررات از چنان ضمانت اجرایی برخوردار باشند که پس از تعریف شدن در سیستم کامپیوتر با پرداخت شدن اولین قسط از هر نوع وامی ، سهم آموزش و پرورش بدون هیچگونه نظارتی بهصورت خودکار به حساب وزارت متبوع واریز شود تا تجربه ی تلخ پرداخت نشدن سهم آموزش و پرورش از محل درآمد بسیاری از شهرداریها و کارخانجات تکرار نشود.
انتظار میرود نماینده ی پارلمانی وزارت آموزش و پرورش پس از مطالعه ی دقیق مطلب، پردازش پیشنهادات ارائه شده و رفع نواقص موجود،ضمن بهره مندی از نظر مشاوران عالی رتبه ی وزارتی آنرا بی کم و کاست در قالب بسته ی پیشنهادی به مجلس ارائه کرده اقدامات لازم را در جهت به تصویب رسیدن قوانینی جامع و سیستماتیک مبذول بدارد.امید که درایت مسوولان وزارتی و همکاری خردمندانه و مسوولانه ی قاطبه ی نمایندگان مجلس زمینه ساز شرایطی گردد تا تمام دانش‌آموزان کشور در فضاهای آموزشی یکسان و استاندارد به دور از هرگونه دغدغه ی فکری به درس و مشق بپردازند تا شین آبادهای دیگری تکرار نشده اما و اگرها، کاش و افسوس ها به کل از مسائل مربوط به آموزش و پرورش کشور رخت بربندد. هیچ دانش‌آموزی با شکم گرسنه سر کلاس درس ننشیند، هیچ دانش‌آموزی مجبور نباشد برای یادگیری جدول ضرب ،شعر باران و املای بابا آب داد شهریه بپردازد و مهمتر اینکه تمام معلمان ،با نشاط وپر انرژی فارغ از هرگونه درد و محنتی در کنار علم و دانش ، درس محبت ، نوع دوستی ، شکیبایی و گذشت را به فرزندانمان بیاموزند.
فرستنده: محمد آذرپرند کارشناس مشاوره و دبیر عربی از شهر ابهر
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۸
انتشار یافته: ۱
باسلام ...وزير محترم و مديران اموزش و پرورش...به مناطق جنوب شهر هم سركشي كنند...كافي به مدير و...مدرسه اي اعتراض كني كه كه كمك مردمي و هديه روز معلم و بقيه اجباري نيست...اخر سال دانش اموز ان خانواده با سرشكستگي و بي انضباتي و مردودي مواجه ميشه...و مخصوصا كلاسهاي جبراني هم كه اجبارا خانواده بايد پرداخت كنه...بند يك سال رييس انجمن هنرستان بودم...از خيلي مسايل با خبرم