بازدید 7271

قتل عمد در دانشگاه

محمدجواد خانپور
کد خبر: ۴۲۷۵۶۵
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۴۸ 20 August 2014
بنا نداشتم قبل از چهارشنبه سیاه مجلس این مطالب را به نگارش درآورم چرا که از طرفی هم علاقه مند نبودم به تملق برای مقام عالی وزارت علوم متهم شوم و هم اینکه تقریباً از برکناری دانشمند فاضل ، متدین و انقلابی یعنی جناب آقای فرجی دانا از منصب وزارت آموزش عالی اطمینان کامل داشتم .

یکی از عمده ترین دلایل بنده برای این اطمینان این است که نام بسیاری از نمایندگانی که خود و یا اطرافیان و نزدیکانشان در میان بورسیه شدگان نامتعارف و توام با زد و بند وزارت علوم احمدی نژاد قرار داشته است عملاً در میان امضاکنندگان استیضاح نبوده است و این کار را برای فرار از افکار عمومی به همکاران همفکر خود واگذار نموده اند تا در روز استیضاح همگام با همفکران و در خفا تیغ تیز عدالت فرجی را براندازند .

در همین راستا به منظور تنویر و به عنوان مثال تنها فقط به یک مورد اشاره ای می نمایم و آن در خصوص نماینده ای است که اهل شمال کشور بوده و در یکی از کمیسیون های مرتبط با رسالت وزارت علوم عضویت دارد .

این نماینده محترم در روزهای پایانی دولت سابق و در سن 45 سالگی اراده نمود که بورسیه تبدیل خارج به داخل دریافت نماید و در یک دانشگاه مادر دولتی دانشجوی مقطع دکترا شود که همین نیز شد .

این دوست نماینده ما در روزهای اخیر نه تنها نامه استیضاح رضا فرجی دانا را امضا نکرد بلکه در مصاحبه ای ملایم و نرم تلویحاً و به ظاهر از ابقا فرجی دانا در رسانه های عمومی دفاع نیز نمود اما گاهی اوقات رایی که در عمل اعمال می شود و با رایی که در عموم اعلام می شود تفاوتش از زمین تا آسمان است .

کیست که نداند این نماینده درسخوان تنها به دلیل واهمه از افشای رانت علمی اش از امضای استیضاح و مصاحبه علیه وزیر دانا سرباز زده است و بدیهی است که در روز رای گیری چه تصمیمی خواهد گرفت تا شاید پس از برکناری وزیر بتواند از عنوان دکتر بودنش و استاد بودنش همچنان بهره ببرد و کسی نباشد که یقه ی او را بگیرد .

با تاسف باید گفت که عمده ی نمایندگان منتقد وزیر وقت علوم نه از روی دلسوزی بلکه به جهت در خطر بودن منافع خود و دوستانشان ، فرجی دانا را به زیر کشیدند تا دیگر وزیری جرئت ننماید که پا بر روی منافع بعضی افراد بگذارد .

دردناک تر از همه این است که آقایان نماینده نما ، برای به رسیدن به مقاصد ناصواب خود آنچه که در عمل در دانشگاه ها در حال وقوع است را برعکس جلوه می دهند و از التهاب آفرینی و تشویش در دانشگاه می گویند و با همراهی رسانه های مرتبط با جریانات خاص و با توسل به دروغ و سفسطه از کاهش رشد علمی در دانشگاه ها سخن می رانند در حالیکه دانشگاه های کشور در یک سال گذشته از آرامشی طبیعی و سازنده برخوردار بوده اند .

متاسفانه مدیران فسادآور سابق تا آخرین روزهای مسئولیت خود بدون هیچگونه بازخواستی به اقدامات جبران ناپذیر خود مشغول بودند و مدیران عامل به عدالت فعلی قربانی منش مردانه خود می شوند . مدیران مجرم سابق تشویق می شوند و مسئولین خادم حاضر تعقیب .

البته باید توجه داشت که علاوه بر بورسیه های دولتی موارد رانتی دیگر نظیر عضویت در هیئت علمی دانشگاه مادر دولتی با مدرک کارشناسی ارشد علی رغم وجود صدها دکتر و دانشجوی دکترا در همان رشته و یا پذیرش بدون بورسیه در مقطع دکترا هم از نظر رسانه ها و شخصیت های مستقل مغفول مانده است .

نگارنده در دوره ای که در مازندران مسئولیت داشته است از نزدیک شاهد بسیاری از این دست رانت خواری ها بوده و بارها و بارها اقدامات ناصواب و خلاف شرع روسای دانشگاه ها و مدیران ذیربط را به اطلاع مسئولین وقت وزارت علوم و سایر نهاد ها رسانده است اما در عمل نه تنها اقدامی صورت نگرفت بلکه مدیران تشویق نیز می شدند .

به عنوان مثال رئیس وقت یک دانشگاه مادر دولتی را می شناسم که یک فرزند خود را با مدرک کارشناسی ارشد عمران به عضویت در هیئت علمی همان دانشگاه درآورد و فرزند دیگر را روانه بورسیه و مقطع دکترا .

معاون وقت استانداری را می شناسم که پس از اخذ مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد از واحد دانشگاه آزاد نه چندان معتبر ، به یکباره دانشجوی دکترای بزرگترین دانشگاه علوم انسانی کشورگردید و از مزایای بورسیه برخوردار شد .

مدیر وقت یک خبرگزاری دولتی را می شناسم که باز هم بورسیه دکترا گردید . معاون دیگر استاندار وقت را می شناسم که فرزندش بورسیه دکترا شد . مدیر وقت حراست دانشگاه بزرگ دولتی را می شناسم که با مدرک کارشناسی ارشد به عضویت در هیئت علمی همان دانشگاه درآمد و سپس با اعمال نفوذ در وزارت وقت علوم بورسیه هیئت علمی دریافت نمود و دانشجوی دکترا گردید .

استاندار اسبقی را می شناسم که اینبار خدا را شکر فقط دانشجوی دکترا گردید و در مدت زمانی نامعقول و نامتعارف فارغ التحصیل گردید و دهها مورد دیگر که فعلاً از بیان آن خودداری می نمایم .
سوالی که در مسئله افشای اسامی بورسیه شدگان حائز اهمیت می باشد فارغ از سوابق علمی و پژوهشی این افراد ، این است که به راستی چرا وقتی با مداقه به این نامها نگاه می کنیم تقریباً عمده بورسیه شدگان یا خود مسئول هستند و یا با یک مسئولی نسبت خویشاوندی نزدیک دارند ؟

بعضی از آقایان نماینده کاسب فتنه از انتصاب فتنه گران در دانشگاه ها ابراز گلایه و شکایت نموده اند که اگر صحت داشته باشد انتقاد وارد است اما یک سوال باقی می ماند و این سوال این است که افرادی که با رانت بورسیه دولتی دریافت نموده اند جای چه نخبگان دیگری را گرفته اند و حق مسلم دانشجویان و جوانان شایسته را پایمال نموده اند و اگر در موضع آن نخبگان باشیم چه موضعی نسبت به دولت و نظام پیدا می کنیم ؟

بدیهی است که مدیرانی که در وزارت علوم احمدی نژاد عامل فساد علمی و اعطای رانت بوده اند خود در صف اول مدیران فتنه گر و فتنه ساز بوده اند که با این دست اقدامات ناروا و نامشروع خود هم بهانه به دست ضدانقلاب داده اند و هم جوانان شایسته ای را که حق شان پایمال گردیده است به سمت اعتراض به دولت و نظام روانه کرده اند .

اما در پایان باید گفت که در چهارشنبه دو اتفاق مهم افتاد :

1 ـ نام رضا فرجی دانا به عنوان یک مدیر مظلوم انقلابی ، متدین و عدالت خواه که منصب را فدای هوای نفس نکرد در تاریخ به نیکی ثبت گردید .

2 ـ عدالت ، اخلاق و مبارزه با فساد در دانشگاه تعمداً به قتل رسید تا دیگر کسی به فکر آن نباشد اما قاتلان بدانند که در دادگاه تاریخ رسوا و مجازات خواهند شد و جزای خود را خواهند دید .
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار