مسیر معکوس فوتبال ایران؛ لیگ ستارگان قطر به‌ جای حضور در اروپا

اشکان دژاگه، ستاره تیم ملی فوتبال ایران در جام‌جهانی فوتبال و امید نخست تیم ملی در یکی دو سال گذشته، چند روز اخیر در قطر بود تا با مسئولان باشگاه العربی این کشور گفت‌وگو کند؛ نقل و انتقالی که رسانه‌های انگلیسی‌زبان در توصیف آن گفته‌اند: «هم اشکان پولدار خواهد شد و هم فولام!».

به گزارش «تابناک»، کارلوس کی‌روش یک بار در یک برنامه تلویزیونی گفته بود: «مسیر پیشرفت ایران از بازی بازیکنانش در اروپا می‌گذرد. من چاره‌ای غیر از گشتن به دنبال بازیکنانی که در لیگ‌های بزرگ دنیا بازی می‌کنند ندارم. جوان‌های شما باید یاد بگیرند از پول بگذرند و به دنبال بازی در لیگ‌هایی باشند که کیفیت فوتبالشان را افزایش می‌دهد».
 
او این سخنان را در روزهایی می‌گفت که به شدت از سوی منتقدانش به‌ دلیل جستجو لیگ‌های اروپایی و آمریکایی برای پیدا کردن بازیکنان ایرانی پرورش یافته در لیگ‌های معتبر تحت فشار و به بیگانه پرستی و بی‌اعتمادی به فوتبال داخلی متهم بود. البته نتیجه تلاش‌های کی‌روش در زمان خود مؤثر بود و از میان چند بازیکنی که با این ترفند به تیم ملی راه ‌یافتند، رضا قوچان‌نژاد و اشکان دژاگه از کارآمدترین بازیکنان یکی دو سال اخیر فوتبال ما بودند.
 
پس از بازی‌های خوب تیم ملی در برزیل و درخشش یکی دو بازیکن تیم ملی، همه انتظار داشتند در فصل نقل و انتقالات فوتبال مانند دو جام‌جهانی قبلی ایران ستاره‌های تیم ملی سر از باشگاه‌های بزرگی دربیاورند؛ اما فصل نقل و انتقالات فوتبال اروپا خیلی بی‌سروصدا برای ایرانی‌ها گذشت تا در روزهای اخیر ماجرای حضور اشکان دژاگه در لیگ قطر همه را شگفت زده کند.

قراردادی که کاملا بر خلاف اصول پیشرفتی که کارلوس کی روش بیان کرده بود بنیان گذاشته شده و هدفی جز سودآوری مالی ندارد.

اشکان دژاگه، ستاره درخشان فوتبال ایران که امید می‌رفت در جام جهانی ستاره تیم ملی باشد، پس از این بازی‌ها به جای حضور در تیم‌های بزرگ اروپایی به قطر آمده تا شاید با یک قرارداد بزرگ در ۲۷ سالگی، مسیر زندگی‌اش را عوض کند. او که پیشنهادی هم از هرتا برلین داشت، به جای رفتن به کشوری که سال‌ها در آنجا زندگی کرده، می‌خواهد به قطر بیاید تا پنج برابر درآمد سالانه‌اش را بالا ببرد. باشگاه فولام هم بیش از هر چیز به پولی فکر می‌کند که از این انتقال برایش به دست می‌آید. در صورتی که اشکان دژاگه قرارداد خود را با این باشگاه ببندد، سالی پنج میلیون دلار نصیبش می‌شود و البته فراموش نکنید که مدت زمان این قرارداد هم سه ساله است، بی‌گمان پس از پایان قراردادش مشتری‌هایی بهتر از آن چیزی که الان به دنبال اشکان است در سی ‌سالگی برایش پیدا نخواهد شد.

اکنون فوتبال ایران مسیر را کاملا برعکس می‌پیماید. برای نخستین بار پس از جام جهانی هیچ بازیکن ایرانی پیشنهاد جذابی از اروپا ندارد و همه امید ایران به نسلی است که در جام جهانی مجالی برای درخشش نداشتند؛ به بازیکنانی مثل جهانبخش و سردار آزمون که یک نسل بعد از بازیکنان این روز‌ها ستاره فوتبال ایرانند؛ بازیکنانی که از تیم ملی جوانان ناکام ایران در بازی‌های آسیایی به جای مانده‌اند؛ شاید که آن‌ها این رخوت را از فوتبال ایران برچینند.