بازدید 10787

تلمود؛ سند نژاد پرستي صهيونيسم

تلمود در واقع متشکل از پژوهش ها و نظريه هاي خاخام ها و احبار يهود است که در آن تمامي جوانب خصوصي و عمومي زندگي يهوديان مشخص گرديده است. اين سند فرهنگ و شالوده فکري يهود است که عمارت معنوي و عقلاني يهوديت بر مبناي آن بنا شده است.
کد خبر: ۴۱۹۶۴۹
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۵۴ 26 July 2014
مهدي ياراحمدي در یادداشت روز خراسان نوشت:

حدود پنج هزار سال پيش گروهي از «يبوسىها» به همراه قبايل و طوايف ديگر کنعاني از منطقه جزيره العرب به سرزمين فلسطين نقل مکان کرده و تحت هدايت «مليک صادق» در گستره اي از آن سرزمين، شهرى به نام «يبوس» بنا نهادند. در آن زمان فرمانرواي يبوس فردي صلح طلب بود که براي رونق و آباداني آنجا کوشش فراواني مي کرد. از اين رو مردم به خاطر ويژگي هاي خاص وي نام يبوس را به «اورسالم» (که در زبان عبرى «اورشالم» گفته مي شود) يعنى شهر سالم و دوستدار صلح تغيير دادند. به گواه تاريخ اورشالم بارها محاصره و با خاک يکسان گرديده و عده زيادي از مردم آن نيز در طول زمان کشته شده اند.

به عنوان مثال يک سردار رومي به نام «پمبيوس» قبل از تولد مسيح(ع) آنجا را تصرف و به ويرانه اي تبديل نمود و يا در سال 700 ميلادي «طيطوس» آن را به تپه اي از خاکستر تبديل کرد و ساير مواردي از اين دست که فراوان در تاريخ ذکر شده است. اما آنچه به صورت اجمالي بايد بدان اشاره کرد اين است که آن منطقه چيزي حدود 15 قرن در دست کنعانياني قرار داشته است که از جزيره العرب بدانجا آمده و بنيانگذار آن سرزمين بوده اند. سپس قرن ها در اختيار بني اسرائيل، ايراني ها، اشکاني ها، يوناني ها و رومي ها بوده است که در تمامي اين ادوار مردم بومي آنجا که همان يبوسي ها مي باشند کماکان در آنجا ساکن بوده و زندگي خود را مي گذراندند. در واقع اورشالم توسط اعراب يبوسي بنا نهاده شده و هيچ ربطي به قوم يهود نداشته است.

نکته قابل ذکر ديگر اين که پس از فتح مسالمت آميز اورسالم توسط مسلمانان به دليل اينکه قرآن کريم آن جا را پربرکت خوانده بود و همچنين اولين قبله مسلمانان بود نام بيت المقدس بر آن نهاده شد. زماني که در محافل سياسي سخن از صهيونيسم به ميان مي آيد ناخودآگاه ذهن بسياري از افراد به سمت اسرائيل مي رود. اين در حالي است که اسرائيل همه صهيونيست نبوده و تنها نقطه شروع حکومت جهاني يهود مي باشد. انديشه صهيونيستي مبتني بر تسخير جهان و نابودي ساير امت ها بنا شده است. لذا در طول تاريخ همواره دست پنهان صهيونيست ها در همه دسيسه هاي سياسي اجتماعي جهان به چشم مي خورد. از منظر بزرگان صهيون، هرکس صهيونيست نباشد، يهودي نيست و هر کس با آنان نباشد(حتي اگر يهودي باشد) دشمن آن هاست. هرچند در عصر کنوني، يهوديان اصيلي هستند که با رفتار و گفتار شرافتمندانه، اوهام و بافته هاي صهيونيستي را قبول نداشته و هرگز صهيونيستها را داخل دين خود نمي دانند، اما اکنون انواع تجاوزات، نيرنگها، توطئه ها، کشتارهاى جمعى، آوارگى و بى خانمانى، حاصل عملکرد يهودهاى صهيونيستى است که بيش از نيم قرن، بخشى از سرزمينهاى اسلامى را اشغال و تحت سلطه خود در آورده اند.

همان صهيونيست هايي که طي سال ها يهود را به نام خود مصادره و با رأي و نظر خودسرانه خود تفاسير متفاوتي بر تورات نوشته اند. در سال 1500 ميلادي خاخام يوخاس تفسيرهاي کذايي خود را به همراه چند کتاب ديگر با موضوع تعليم ديانت و آداب يهود به نام «تلمود» منتشر کرد. تلمود و فرهنگ مبتني بر آن به عنوان مهمترين کتاب در فرهنگ يهودي و ستون فقرات انديشه و حيات ملي، حتي از تورات نيز مقدس تر انگاشته شده است! اين کتاب تجزيه و تحليل يا برداشت شخصي خاخام هاست که نه تنها ربطي به تورات آسماني و شريعت انبيايي بنياسرائيل ندارد بلکه تنها بر اساس انگيزه هاي مادي و دنيايي، سودجويي و پيروي ازهواي نفس آن ها به وجود آمده است.در قاموس اين فرهنگ قوم يهود برگزيدگان خدا بوده و ساير مردم تنها اشيايي ناچيز در اختيار آن ها هستند. تلمود در قالب دو بخش اساسي بيان شده است: بخش اول «مشناه»؛ مجموعه اي منظم از آراء مشروع مذهبي که در لغت عبري به معناي معرفت و يا قانون دوم است که در واقع همان متن اصلي تلمود مي باشد. مشناه اولين لايحه قانوني بود که يهود پس از تورات آن را براي خويش وضع کرده و يهودا هاناسي بين سال هاي ۱۹۰ تا ۲۰۰ پس از ميلاد، توسط تيتوس رومي آن را جمع آوري نمود. آن ها اعتقاد دارند که متن مذکور در طور سينا بر حضرت موسي(ع) نازل گشته است و بخش دوم «جمارا» که يک مکمل لازم و تفسيري مبتني بر مشناه مي باشد که ضمن شرح مناقشات انجام شده توسط خاخام ها در مورد اصول مشناه نيز بحث مي نمايد.

تلمود در واقع متشکل از پژوهش ها و نظريه هاي خاخام ها و احبار يهود است که در آن تمامي جوانب خصوصي و عمومي زندگي يهوديان مشخص گرديده است. اين سند فرهنگ و شالوده فکري يهود است که عمارت معنوي و عقلاني يهوديت بر مبناي آن بنا شده است. همچنين تلمود نقش موثري در شکل دهي محتواي نظري، مضامين معنوي و هدايت رفتاري زندگي يهودي دارد. صهيونيست آنچه در اصطلاح به تلمود معروف است را يک نوع قانون اساسي ديني مي داند که در آن با ذکر احکام و تعليماتي اوضاع اجتماعي و سياسي را به نفع خود توجيه کرده و در دل پيروانش و نسل هاي بعدي کينه توزي و دشمني، حس انتقام جويي از جامعه بشري، قتل و کشتار، خوردن مال مردم و هتک حرمت ناموس آن ها را ترويج مي دهد. امروز جامعه بشري در خطر تهاجمات، دسيسه ها و مخاطره هاي فراواني از سوي تفکر نژادپرستانه و صهيونيستي تلمود است. همان فرهنگي که معتقد است هرکس يهودي نيست «گوييم(دشمن)» است که بايد از بين برود. لذا بخش عظيمي از جناياتي که بشريت از جانب اين قوم به خود مي بيند حاصل تفکر هرزه و سرطاني مي باشد که اعتقاد دارد انساني غير از يهودِ تلمودي وجود نداشته و ساير موجودات تنها حيواني زبان بسته و بي شعور هستند که براي بهره برداري اين قوم به وجود آمده اند که مال، جان و ناموس آنها بريهوديان حلال مي باشد!

اين روزها هر چه از کشتار، آدم کشي و جنايات بي رحمانه و غيرانساني در غزه مشاهده مي شود و يا اينکه در طول سال هاي گذشته از سوي رژيم صهيونيستي در لبنان، فلسطين و ساير نقاط جهان به وجود آمده تنها بخشي از آموزه هاي نژادپرستانه تلمود مي باشد که بدين شکل تبلور عيني يافته است. در واقع با مرور فرهنگ تلمود و همچنين مشاهده جنايات تاريخي و ددمنشانه رژيم فاشيستي اسرائيل و دلدادگان مکتب تلمود در مي يابيم اين جنايات حاصل چيزي است که بدان اعتقاد داشته و دين جعلي و خودساخته شان به آن ها مي گويد يعني؛ از کوزه همان برون تراود که در اوست! بي شک مناسبت هاي مذهبي و سياسي خاص مسلمانان همچون روز قدس فرصت مناسبي براي هر چه آشکارتر نمودن تفکر بيمار صهيونيست ها و رسوايي بين المللي آن ها مي باشد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل