بازدید 7169

ارتکاب 2 جنایت در کمتر از یک‌ماه

کد خبر: ۴۱۸۷۶۴
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۴ 23 July 2014
قتل به‌خاطر یک بلندگو، فرار از دست پلیس، درگیری دوباره و ارتکاب دومین جنایت اتهامات جوانی است که با درخواست دو بار قصاص از سوی اولیای‌ دم پای میز محاکمه رفت.

به گزارش شرق، نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز در شعبه 71 دادگاه کیفری ‌استان تهران برگزار شد، گفت: «متهم که مهرداد نام ‌دارد در دو مرحله و به فاصله نزدیک به یک‌ماه دونفر را به قتل رسانده ‌است.

در اولین قتل متهم در تهرانسر مردی به‌نام شروین را با ضربات چاقو به قتل رسانده و از محل فرار کرده‌ است.

در حالی‌که تحقیقات برای بازداشت مهرداد آغاز شده ‌بود پلیس متوجه شد درگیری منجر به قتلی نیز یک‌ماه بعد از این حادثه در سه‌راه افسریه اتفاق افتاد.

 در این درگیری نیز متهم که جوانی به‌نام رضا را به قتل رسانده ‌بود متواری شده بود. متهم در مخفیگاه خود شناسایی و بازداشت شد. با توجه به اقاریر صریح متهم و فیلم به دست‌آمده از دوربین مداربسته در محلی که قتل اول اتفاق افتاد و سایر مدارک موجود در پرونده درخواست صدور حکم قانونی را دارم. ضمن اینکه متهم ردیف دوم در این پرونده که محمود نام دارد نیز از سوی دادسرا به معاونت در قتل، شرکت در نزاع دسته‌‌جمعی و سرقت اتومبیل متهم است، متهم ردیف سوم نیز مهران نام ‌دارد که با تودیع وثیقه آزاد است و در دادگاه شرکت نکرده ‌است. بنابراین برای دو متهم دیگر پرونده نیز درخواست مجازات دارم.»

در ادامه خانواده دو مقتول در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند.

سپس به دستور قاضی عزیزمحمدی -رییس دادگاه - مهرداد متهم ردیف اول پرونده در جایگاه حاضر شد او اتهام هر دو قتل را قبول کرد و گفت: «در قتل اول با شروین درگیر شدم. ما بر سر یک بلندگو با هم اختلاف داشتیم. شروین فحاشی کرد و حرف‌های زشتی به من زد من هم عصبانی شدم و با چاقویی که در دستم بود چند ضربه به او زدم. قصدم اصلا کشتن او نبود وقتی دیدم روی زمین افتاد فرار کردم.

سپس با برادرم تماس گرفتم و از او کمک خواستم به وی گفتم هرچه سریع‌تر خودش را به محل برساند. آنطور که برادرم می‌گوید بلافاصله به محل رفته و خونی را که در ریه مقتول جمع ‌شده ‌بود خالی کرده و با اورژانس هم تماس گرفته بود اما متاسفانه شروین زنده‌ نماند. آنقدر ترسیده ‌بودم که مرتب فرار می‌کردم وضعیت خوبی نداشتم در روزهای فرار به خانه دوستم محمود رفتم از او خواستم من را به ترمینال برساند تا به شمال بروم. در راه او مهران را دید. ما در ترافیک او را دیدیم خبر نداشتم چرا با هم درگیری دارند مهران در صندلی شاگرد ماشین نشسته ‌بود و داشت شیشه می‌کشید. رضا هم پشت فرمان بود محمود به سمت آنها رفت و با مهران درگیر شد رضا هم به سمت من آمد و با هم درگیر شدیم او مرا می‌زد من هم با چاقو دو ضربه خیلی آرام به رضا زدم پس از آن مهران و رضا سوار ماشین شدند و فرار کردند. ما سعی کردیم تعقیبشان کنیم اما چون ماشین محمود سرقتی بود او ترسید و زیاد دنبالشان نرفت. بعد من به سمت شمال رفتم و چندماه بعد نیز دستگیر شدم. در اداره آگاهی متوجه مرگ رضا شدم. با او هیچ درگیری نداشتم و مشکلی بین ما نبود.

سپس متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد، او گفت: من در قتل اول نقشی نداشتم و در جریان هم نبودم. یک روز مهرداد با من تماس گرفت و گفت می‌خواهد مرا ببیند. گفتم سرکار هستم گفت کسی را با چاقو زدم باید همدیگر را ببینیم بعد به خانه‌ام آمد یک شب ماند و رفت. چند روز بعد دوباره آمد. وضعیت بدی داشت کارتن خواب شده‌ بود. مادرش تحت فشار بود و وضعیت

زندگی‌شان خیلی بد شده ‌بود. چند شب پیش من ماند و بعد از من خواست او را تا ترمینال شرق برسانم که به شمال برود در راه مهران و رضا را دیدیم و آن اتفاق افتاد.

او درباره علت اختلافش با مهران گفت: مهران اعتیاد داشت. یک روز به خانه ما آمد و تبلت خواهرم را سرقت کرد. من با تهدید موفق شدم تبلت را از او بگیرم. بعد از چندروز از من خواست تبلت را به‌صورت امانت به او بدهم قول داد آن را تا دو روز دیگر بازگرداند اما دیگر جواب تلفنم را نداد و تبلت را هم بازنگرداند تا اینکه روز حادثه اتفاقی او را در اتوبان افسریه دیدیم و درگیری اتفاق افتاد. وقتی که رضا به سمت مهرداد رفت تا با او درگیر شود مهران داشت من را می‌زد. من سمت رضا و مهرداد رفتم و گفتم این دعوای شما نیست همدیگر را نزنید و کاری به هم نداشته ‌باشید بعد از اینکه آنها را جدا کردم به سمت مهران رفتم. در یک لحظه مهران من را با چوب زد و بعد هم رضا و مهران سوار ماشین شدند و فرار کردند. من اصلا متوجه زخمی‌شدن رضا نشدم. مهران چند ساعت رضا را در خیابان چرخانده و بعد به بیمارستان برده ‌بود و او در نهایت بر اثر خونریزی فوت شد.

در ادامه جلسه دادگاه مهرداد برای بیان آخرین دفاع در جایگاه حاضر شد و با التماس به اولیای‌دم
از آنها طلب بخشش کرد. در پایان هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند و متهم ردیف اول را به اتهام دو فقره قتل به دوبار قصاص و متهم ردیف دوم را به زندان محکوم کردند.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۱۰
عجب جوانان لايقى!!! يكيشون در عرض يكماه ٢ نفر را كشته، اون يكى تو ماشين شيشه ميكشه، يكى ديگشون اتومبيلش سرقتيه، تو خانه همديگه هم كه ميرن دزدى ميكنند، همشون هم شناخته و نشناخته تو خيابون با هم درگير ميشن و همديگر را لت و پار ميكنند، بايد اسماشون تو كتاب گينس بعنوان ركورددار خلاف ثبت بشه!!!
ضمنا محكوميت متهم رديف سوم كه با قيد وثيقه ازاده و حتى در دادگاه هم شركت نميكنه چى شد؟؟؟ نكنه هنوز تو ماشين در حال كشيدن شيشه است و فرصت رفتن به دادگاه را ندارد!!!
پاسخ ها
شهرام
| - |
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
اميدوارم سياست ازديادجمعيت منجربه افزايش تبهكاران نشودچون درآن صورت جامعه وكشورحسابي ضررميكنند.
طفلکی دو تا ضربه کوچیک چاقو زده خوب ! تقصیر طرف بوده که مرده ! زنده ماندن این آدم ها که به راحتی آب خوردن آدم می کشند برای جامعه هیچ نفعی ندارد . فقط اعدام .
ممجعفر كجايي ؟
فقط اعدام نفر سوم
باید او را دست و پا بسته در میدان اصلی شهر رها کنند و اعلام کنند که مردم بیایند و هر یک چاقویی ارام به او بزنند... باید به قدری به او چاقو بزنند که دیگر یک میلیمتر سالم هم در بدن این جوان شرور نماند.
تا عبرتی شود برای سایرین
خوب مرا مورد مسخره قرار داده ايد اميدوارم اعدام شويد
چه جالب . توجه کنید:
قتل اول :حرف‌های زشتی به من زد من هم عصبانی شدم و با چاقویی که در دستم بود چند ضربه به او زدم. قصدم اصلا کشتن او نبود
قتل دوم : او مرا می‌زد من هم با چاقو دو ضربه خیلی آرام به رضا زدم.
در ادامه :
با التماس به اولیای‌دم
از آنها طلب بخشش کرد.
بیچاره یکی دوتا اشتباه کوچولو کرده . اگر شانسکی دستگیر نمی شد الآن چند تا دیگه هم از این اشتباه ها می کرد .
من به دوست رضا مشکوکم
حالا دو روز دیگه کمپین تشکیل میدن برای آزادیش امضا جمع میکنن.....
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار