این یادداشتی است به بهانه اوج گرفتن خشونتهای اخیر در دنیا.
منوچهر اکبرلو با این مقدمه در ادامه یادداشت خود در وبلاگ خبرآنلاین میافزاید:
یک) غزه و داعش و... برخی را به این نتیجه رسانده که بشر دارد در انسانیت و وحشیگری سقوط میکند.اما...
دو) من فکر دیگری دارم. به نظرم این خوی از آغاز در بخشی از نهاد انسان به صورت بالقوه وجود داشته و هر وقت فرصت یافته، خود را نشان داده است.نه کمتر شده و نه بیشتر.این ذاتی است. تازه امروزه چشمهای ناظری هست. سازمان ملل و حقوق بشر و اینها.گیریم که کم خاصیت. در هر حال به نظر من هیچ اتفاق جدیدی نیفتاده است.چون...
سه) همان اول خلقت که قابیل، هابیل را کشت، طبیعتا لطافتی در کار نبوده است. اگر اقلیما (خواهر دوقلوی هابیل) وبلاگ یا سایت یا فیسبوکی داشت، حتما عکس خون آلود برادر را میگذاشت و حتما شیث و یافث و فریدا و صیدا (خواهر برادرهایشان را میگویم) شکلک غم میگذاشتند و یکیشان مینوشت «انسانیت به کجا میرود» و دیگران لایک میکردند و دیگری پست میگذاشت که «زمین چرکین شده» و حتما غارورا (خواهر دوقلوی قابیل) در توییتر، مختصر مینوشت همه چیز تقصیر هابیل بوده.
چهار) از انسان های غارنشین بگیر بیا تا جنگهای بیپایان قبایل سرخپوست، آمریکاییان در ویتنام، ژاپنیها در چین، صربها در بوسنی، 5 میلیون قربانی ناپلئون، 17 میلیون کشتار تیمور لنگ، 45 میلیون نفر قتل مغولها، 56 میلیون جنگ جهانی دوم، آدمخوریهای جنگهای صلیبی و... در همه کشتارهای ریز و درشت قبیلهای دنیا ،حتما کودکان و زنان و پیران را استثناء نمیکردهاند. برعکس کاری میکردهاند که «در تاریخ بنویسند»!
پنج) فقط یک چیز عوض شده. امروز رسانه هست. توییتر و فیسبوک و موبایل که فراگیرند و در دسترس و آنلاین. همین. امروز شما بیشتر و زودتر «متوجه میشوید» که قابیلها چه میکنند.
شش) اینها را نوشتم تا شاید آدمهای حساستر، راحتتر با زندگی در کنار دیگر آدمها روی کره زمین کنار بیایند!