بازدید 17914

کار از پارکبان، درآمد از پیمانکار شهرداری

شهرداری هم با آنها نیست. اجاره سنگین حاشیه خیابان پول زیادی برای خودشان نمی‌گذارد و بیشتر درآمد پارکبانی را به خزانه شهرداری می‌فرستد. ناصر می‌گوید چهارسال است پارکبان است ولی از این شغل خیری ندیده. به‌خصوص حالا که پارکومترها یکی‌یکی جای آنها را می‌گیرند و دیگر نیازی به آنها نیست،
کد خبر: ۴۱۸۳۶۶
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۳ - ۰۷:۰۴ 22 July 2014
شرق در گزارشی نوشت:

انگار ‌کسی دوستشان ندارد. دست‌به‌جیب‌شدن برای چنددقیقه فاصله‌گرفتن از ماشین زور دارد، اما «پارکبان» توی کَتَش نمی‌رود. باید پول بدهی و قبض را بنویسد تا بتوانی بروی. «می‌گویند پول زور می‌گیری. اگه روزی صد تا ماشین اینجا بیاید حداقل 20 تایشان پول نمی‌دهند و فرار می‌کنند و فحش هم می‌دهند.» اینها را ناصر اسماعیلی می‌گوید؛ پارکبان یکی از خیابان‌های شهرک‌غرب. ابایی ندارد که بگوید پول زیادی از بعضی راننده‌ها می‌گیرد. فکر می‌کند دلیل قانع‌کننده‌ای دارد: «اجاره درنمی‌آید. ساعتی 300تومان هزینه پارک است، اما پیمانکار روزی 70هزارتومان از ما می‌گیرد. ما مجبوریم پول زیاد از مردم بگیریم که چیزی برای خودمان بماند. اینطوری پول پیمانکار هم درنمی‌آید. من در ماه رمضان روزی 30-20تومان روی آمار پیمانکار از جیب گذاشته‌ام. چاره‌ای نداریم.»

شهرداری هم با آنها نیست. اجاره سنگین حاشیه خیابان پول زیادی برای خودشان نمی‌گذارد و بیشتر درآمد پارکبانی را به خزانه شهرداری می‌فرستد. ناصر می‌گوید چهارسال است پارکبان است ولی از این شغل خیری ندیده. به‌خصوص حالا که پارکومترها یکی‌یکی جای آنها را می‌گیرند و دیگر نیازی به آنها نیست، سایه ازدست‌دادن شغل‌ هم بالای سرشان آمده. نصب دستگاه‌های پارکومتر از اواخر سال 90 شروع شده بود. از آبان‌ماه سال 92 که شهرداری تهران، تغییر روش دریافت و پرداخت پارک حاشیه‌ای را اعلام کرد و از نصب پارکومترهای بیشتر خبر داد، قرار شد کارت‌های هوشمند حمل‌ونقل جای قبض‌های دستی را بگیرند و دیگر مردم به پارکبان‌ها پولی پرداخت نکنند. چندنفری هم که اینجا و آنجا در حاشیه خیابان‌ها هنوز مشغول به کارند، وعده شهرداری را شنیده‌اند و چشم به گوشه پیاده‌رو دارند که کی شغلشان را به یک مجسمه آهنی هوشمند می‌بازند و باید بروند سراغ کاری دیگر.

ناصر می‌گوید قبل از این چهارسال، مسافرکش بوده. حالا اگر این مجسمه‌های آهنی به قلمرو او برسند، باید دوباره سراغ رانندگی برود و از این راه نان دربیاورد. «دستگاه‌ها باعث می‌شود ما کارمان را از دست بدهیم. نزدیک چندتا خیابان این اطراف دستگاه گذاشته‌اند و پارکبان‌هایی که شش، هفت‌سال کار می‌کردند را اخراج کردند و همه بیکار شده‌اند یا دنبال شغل‌های دیگر رفته‌اند. اگر اینجا هم بگذارند باید بروم دوباره راننده شوم.»

خودش هم درست نمی‌داند چه شد که پارکبانی را به رانندگی ترجیح داد: «کار سختی است. پیمانکارها اجاره را بالا برده‌اند و نمی‌صرفد. مانده‌ایم چه‌کار کنیم. ما به پیمانکار شهرداری اجاره می‌دهیم و پیمانکار هم به شهرداری اجاره می‌دهد. شهرداری هیچ کمکی نمی‌کند. نه استخدامیم نه بیمه. پیمانکار می‌گوید دوست‌ داری کار کن، دوست نداری کار نکن. حدود دوهزارو500 پارکبان در تهران هست که همه همین مشکلات را دارند.»

حرف‌هایش که تمام می‌شود، رفیقش از راه می‌رسد. پارکبان است و لباسی آبی‌رنگ شبیه او به تن دارد. ناصر به شوخی می‌گوید: «سرهنگ رییس ماست. با این حرف بزن.»

سرهنگ از او مسن‌تر است. برخلاف ناصر که موهای پر‌پشت و ریش انبوه مشکی دارد، او موها را سفید کرده. می‌خندد و می‌گوید: «شوخی می‌کند. من بازنشسته سپاهم. بسیج کار می‌کردم. همکارها الکی می‌گویند سرهنگ.»

سرهنگ یا همان آقای عباسی، پارکبان یکی از خیابان‌های اطراف است. سه‌سال است این کار را می‌کند. می‌گوید جانباز 20درصد است و چون زیر 25درصد بوده چیزی به او تعلق نمی‌گیرد. نه بیمه و نه حقوق بازنشستگی قابل‌توجه؛ «یک مقداری حقوق از زمانی که بسیج می‌رفتم می‌دهند، ولی نه آنقدری که زندگی‌ام را بچرخانم.»

او هم سایه بیکاری را با پیدا شدن پارکومترها حس کرده. می‌گوید: «اگر دستگاه بگذارند، ما همه بیکار می‌شویم و باید برویم گدایی. همین حالا هم اجاره‌ها سنگین است و کار نمی‌صرفد. مثلا اینجا، جای 30 تا ماشین است و پیمانکار از ما صدهزارتومان اجاره می‌گیرد. باز اگر کمتر بگیرند، یک حقوق کارگری برای ما می‌ماند. این‌طوری 10،20تومان می‌ماند که پول ایاب و ذهاب ما می‌شود.»
راه‌رفتن از این سر خیابان به آن سر، در سرمای زمستان و گرمای تابستان همه یک طرف، بد و بیراه شنیدن‌ها آن طرف: «هر کس می‌آید حرفی می‌زند. هر روز با 50نفر باید درگیر شویم. وقتی بدرفتاری می‌کنند، 110 هم می‌آید و کاری نمی‌تواند بکند. فقط می‌گوید با هم کنار بیایید.»
ابوالفضل پارکبان 17ساله در همان حوالی در شهرک غرب است. تاکید دارد که بچه پایین‌شهر است و مال این طرف‌ها نیست. می‌گوید یک هفته نیست کارش را شروع کرده اما در زندگی‌اش این همه فحش نخورده بود: «یک‌میلیارد ماشین دارند اما زورشان می‌آید 500تومان پول پارک بدهند. توی این آفتاب تا ساعت هفت شب مغزت می‌ترکد. بعد اینها برای 500تومان دعوا می‌کنند. من هم گاهی مجبور می‌شوم زنگ بزنم افسر بیاید، جریمه کند.»

با وجود نارضایتی از پرداخت هزینه برای پارک، هرروز خیابان‌های تازه‌ای به دسته «پولی‌ها» اضافه می‌شوند. ماده 15 قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مصوب 8/12/1390 به شهرداری اجازه می‌دهد با تصویب شورایعالی هماهنگی ترافیک شهرهای کشور، برای مدیریت پارک‌های مجاز حاشیه‌ای ابزارها و وسایل لازم از قبیل ایست‌سنج (پارکومتر) یا کارت‌پارک نصب شود و برای توقف بیش از نیم ساعت در محدوده زمانی هفت صبح تا 9 شب حق توقف مناسبی دریافت کند. بر اساس تبصره دوم این ماده، تمام این درآمد باید صرف ساخت پارکینگ در همان شهر شود. اما آماری از صرف هزینه‌های پارک حاشیه‌ای در ساخت پارکینگ وجود ندارد و در عوض خود خیابان‌ها به پارکینگ تبدیل شده‌اند.

ابوالفضل می‌گوید از نارضایتی مردم خبر دارد و بعضی جاها هم کار آنها را راه می‌اندازد. در محدوده او نصف پیاده‌رو پل است و پارک ممنوع. از آژانسی و صاحب‌خانه، همه از پارک‌کردن ماشین‌ها شاکی‌اند، اما انگار شهرداری از اجاره این تکه جا نگذشته. ابوالفضل از راننده‌ها شماره می‌گیرد و اجازه می‌دهد روبه‌روی پل پارک کنند. به شرطی که گوش به زنگ باشند و زود برگردند. در محدوده او هم، بیشتر درآمد کار صرف اجاره می‌شود. اجاره پیمانکار روزی30هزارتومان است و در روز فقط 20هزارتومان برای ابوالفضل می‌ماند.

کمی آن طرف‌تر، علی آقا پارکبان یکی از بلوارهای شهرک، قسمت پارک ممنوع خیابان را هم به راننده‌هایی که لَنگ جای پارک باشند، می‌فروشد. او می‌داند آنها با پرشدن قسمت‌های خط‌کشی شده، ناچار به پارک در وسط بلوار و منطقه ممنوع می‌شوند. برای همین، رگ خواب آنها را به دست گرفته. پول گرفتن او همراه با وعده خبرکردن راننده در صورت سر رسیدن افسر پلیس است. راننده‌ها شماره تلفن را همراه با پول به او می‌دهند تا خیال‌شان از بابت جریمه راحت باشد. اما انگار در این شلوغی و شتاب، کسی نمی‌پرسد با آمدن افسر علی آقا چطور می‌خواهد در آن واحد با این همه راننده تماس بگیرد. او هم توجیه پارکبان‌های دیگر را برای این کار دارد: «اجاره باید در بیاید و چیزی هم برای خودمان بماند.»

پارکبان‌ها قرار نیست زیاد در خیابان‌ها بمانند. پارکومترهای جدید بدون اینکه دستمزد بگیرند، آمار پارک ماشین‌ها را ثبت می‌کنند و هزینه را به حساب شهرداری می‌ریزند. بعضی از پارکبان‌ها امیدوارند بتوانند شغل‌شان را نگه دارند. مثل ابوالفضل که می‌گوید «اگر دستگاه نصب شود، لابد کسی را می‌خواهند که کنترلش کند؛ می‌روم توی آن کار.»
 

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# غزه # ماه رمضان # عید نوروز # کاظم صدیقی # دعای روز هشتم رمضان # دعای سال تحویل
وب گردی