بازدید 85862

گزارشی تکان‌دهنده از یک محله در تهران

رضا، ۱۲ساله است، ۶ خواهر و برادر دارد. خانه‌شان حمام ندارد. دو هفته یک‌بار حمام می‌روند؛ حمامی که از هر نفر، ۴ هزار و ۵۰۰ تومان می‌گیرد. «اینجا قبلا حموم داشت اما از وقتی خرابش کردن، مجبوریم برای حمام به جای دورتری بریم.» مادر رضا هم شپش دارد، خواهرانش هم. خودش ولی ندارد. موهایش را از ته زده‌اند.
کد خبر: ۴۱۲۲۴۷
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۷ 30 June 2014
سرشان پر از جانور است. جانورهای ریز خاکستری و سفید. یا شپش است، یا تخمش که لابه‌لای موهای نرمشان، جا خوش کرده. تخم‌های سفیدرنگ، چیزی شبیه شوره. جانورانی که زنده‌اند، راه می‌روند، خونشان را می‌مکند و می‌خارند. آنقدر که گاهی سرشان را زخم می‌کند.

خیلی از کودکان کار «لب خط» شپش دارند؛ کودکان کم سن و ‌سال خیابانی آن‌طرف‌تر از میدان «شوش». جایی که چند مرکز مهم تجاری، روزانه میلیاردها تومان کاسب می‌شوند، بدون اینکه بدانند کودکان لب خط، به خاطر فقر و نبود بهداشت، با شپش‌ها زندگی می‌کنند. شپشی که به خیال ما این روزها به سختی در سر کسی پیدا می‌شود، حالا به راحتی لابه‌لای موهای کودکان چهار پنج ساله فقیرترین منطقه تهران دیده می‌شود.

کودکان این محله فقر و گرسنگی دارند، محرومیت دارند. در معماری نداشته خانه‌های این محله که کم از بیغوله نیست، حمام جایی ندارد. اگر هم داشته باشد، آنقدر شلوغ و کثیف است که نرفتن را به رفتنش ترجیح می‌دهند. دستشویی‌هایشان هم همین وضع را دارد. به جای حمام اتاقکی می‌سازند و از خانواده‌ای اجاره می‌گیرند تا خرج موادشان درآید.

حمام رفتن در این محله، داستانی دارد. هر بار باید یک خانواده دور هم جمع شوند، وسایلشان را در کیسه کنند و مسافتی را پیاده بروند تا به حمام برسند. آنها وقت این کارها را ندارند، اگر دو هفته یک‌ بار نوبت به حمام کردنشان برسد خوب است. آنها که حمام دارند، لژنشین محله هستند، هر کسی را هم به خانه‌شان راه نمی‌دهند، فقط فامیل و نزدیکان.

در جمع کوچک کودکان کار لب خط که جمعیت دانشجویی امام علی (ع) برایشان خانه علم درست کرده، دختران، موهای بلندی ندارند. خیلی‌ها موهایشان را از ته زده‌اند. اگر رفتارهای دخترانه‌شان نباشد، تفاوتی با پسرها ندارند. روسری‌های گلدار کج و کوله‌شان مدام از سرشان می‌افتد، محکم گره می‌زنند.
گزارشی تکان‌دهنده از یک محله در تهران

«زینب روسریتو سرت کن.» صدای مربی می‌آید. دیگر کلافه شده. سنشان به روسری سر کردن نمی‌رسد اما چاره‌ای نیست. سرشان پر از شپش است. نباید به دیگران منتقل شود. در همین هفته‌های گذشته دو مربی خانه علم جمعیت امام علی (ع) که هفته‌ای سه روز برای این کودکان کلاس‌های آموزشی دارند، شپش گرفته‌اند. نمی‌شود کاری کرد. این کودکان آنقدر آویزان مربی‌ها می‌شوند و آنقدر آنها را بغل می‌کنند که نمی‌شود شپش‌ها را کنترل کرد.

از سر و کول هم بالا می‌روند، با همان روسری‌ها. زهره شریفی مددکار جمعیت، «زینب» را صدا می‌زند. لابه‌لای موهایش را نگاه می‌کند. فرق اول را که باز می‌کند، رشک‌ها را می‌بیند. کابینت‌ها را پر کرده‌اند از شامپوهای ضد شپش. یکی به او می‌دهد و شماره تلفنش را روی کاغذی می‌نویسد. «به مادرت بگو به من زنگ بزنه.» این راه چاره نیست.

مادران این کودکان وضع بدتری دارند. موهای رنگ‌کرده بلوندشان، پر از همین شپش‌هاست. نه کوتاه می‌کنند، نه درمانش. اصلا برایشان مهم نیست. از همین مادر هم به دختر منتقل می‌شود؛ در خانه‌هایی که چندین نفر روی یک بالش و تشک می‌خوابند، جایی که روسری‌ها رد و بدل می‌شود و خاله، دخترخاله، همسایه و ... لباس‌های همدیگر را می‌پوشند.

در لباس‌ها، ملحفه‌ها و رختخواب‌های این کودکان شپش‌ها جولان می‌دهند. آنها با این جانوران زندگی مسالمت‌آمیز دارند. شپش جزو زندگی معمولی این خانواده‌هاست. این را شریفی می‌گوید. «زنان این محله موهایشان را بلوند و روشن می‌کنند اما به بهداشتشان توجهی نمی‌کنند. فقط شپش هم نیست، عفونت‌های قارچی و بیماری‌های زنانه هم اینجا بیداد می‌کند.» این ماجرا تنها برای مادران و زنان نیست، دختران کم‌سن و‌ سال هم از این بیماری‌ها رنج می‌برند. در گوشی به هم می‌گویند. می‌دانند که نباید همه بدانند.

شریفی از وضع بهداشت شخصی ساکنان این محله ناراحت است. «خیلی از این کودکان حتی لباس زیر به تن ندارند. از ۲۰ نفر، شاید یکی از آنها لباس زیر تنش کرده باشد. به همین خاطر آنها به شدت مستعد بیماری‌ها هستند.»

جمعیت امام علی (ع) برای بهداشت زنان و دختران «لب خط»، قرار است طرح مادرانه داشته باشد. به گفته مددکار جمعیت، در کنار بهداشت شخصی، بهداشت اجتماعی در این محله، کاملا فراموش شده. «توالت خانه‌هایشان خیلی کثیف و آلوده است. همه اینها باعث انتقال بیماری‌ها می‌شود.»

همین هم باعث شده که میزان بیماری‌های ویروسی، روزبه‌روز در میان این کودکان زیاد شود؛ کودکان کاری که سر چند چهارراه آن طرف‌تر، گردو و دستمال و فال می‌فروشند. گردوهایی که با همان دست‌ها و در همان خانه‌هایی که موش‌ها در آن جولان می‌دهند، شکسته می‌شوند.

رضا، ۱۲ساله است، ۶ خواهر و برادر دارد. خانه‌شان حمام ندارد. دو هفته یک‌بار حمام می‌روند؛ حمامی که از هر نفر، ۴ هزار و ۵۰۰ تومان می‌گیرد. «اینجا قبلا حموم داشت اما از وقتی خرابش کردن، مجبوریم برای حمام به جای دورتری بریم.» مادر رضا هم شپش دارد، خواهرانش هم. خودش ولی ندارد. موهایش را از ته زده‌اند.

این کارها را جمعیت امام علی (ع) برایشان کرده. دوشنبه هفته پیش که کارشناس بهداشت آمد، موهای خیلی از دختران را به خاطر همین شپش‌ها کوتاه کرد و سر پسرها را هم از ته تراشیدند. همان روزی که خیلی از بچه‌ها، از حمام کردن فرار کردند.

«آیدا» هم ۱۲‌ سال دارد. کمی که شالش عقب می‌رود، تخم شپش‌ها از روی ساقه موهایش خودنمایی می‌کند. موهای پرپشتش، کوتاه شده بود اما باز هم فایده‌ای نداشت. «یک‌ بار از شامپوی ضد شپش استفاده کردم، یک‌ بار دیگه هم مونده. اما هنوز خوب نشدم.» گردوفروشی می‌کند. دست‌های سیاهش را نشان می‌دهد. خودش همه را می‌شکند و سر چهارراه‌ها می‌فروشد. می‌گوید شپش را از بچه‌های عمه‌اش گرفته. «شامپو می‌زنم، شپش‌ها کم می‌شن، اما وقتی بچه‌های عمه‌م می‌یان، باز هم شپش‌هام زیاد می‌شن. خیلی ناراحتم، پیش دوستام کوچیک شدم.»

خانه آیدا حمام دارد اما می‌گوید: «مادرم اجازه نمی‌ده کسی به خونه‌مون برای حمام کردن بیاد. یک‌ بار فاطمه اومد ازش عفونت گرفتم.» این را در گوشی می‌گوید. «لیلا» هم می‌گوید که عفونت دارد.

«فاطمه» موهای بلندی دارد. هنوز موردی از شپش روی سرش پیدا نشده اما مشکوک به این بیماری است. آنها حمام ندارند اما خودش می‌گوید «هر روز موهامو زیر آب می‌شورم.» وضع بهداشت محله‌شان اذیتش می‌کند؛ موش‌ها و سوسک‌هایی که از خانه‌هایشان بالا می‌روند و زباله‌هایی که دیگر جوی آب‌ها را پر کرده‌اند. آنها در محله‌شان حتی سطل زباله هم ندارند. می‌گوید: «همسایه‌هامون همه‌شون شپش دارن.» این را با اکراه می‌گوید. فاطمه دستمال و فال می‌فروشد. دخترانی که با او کار می‌کنند هم شپش دارند.

کودکان زیر ۵‌ سال هم از این شپش‌ها دارند، حتی آنهایی که هنوز کار نمی‌کنند. سپیده، مربی‌شان است. او به کودکان پنج شش ساله آموزش می‌دهد. «یاد دادن رعایت بهداشت فردی به این کودکان سخت است. مجبوریم با شعر و بازی، این مسائل را به آنها آموزش دهیم. مشکل اینجاست که بیشتر آنها خانواده‌هایی دارند که اصلا این مسائل را رعایت نمی‌کنند.»

کودکان کار لب خط، با همه اینها، باز هم خوشحالند. جانورانی که روی سرشان رژه می‌روند، ذره‌ای از شادی‌شان کم نکرده. آنها می‌دانند چه بیماری‌هایی دارند.

«در این محله از همان اول، بهداشت، محلی از اعراب نداشته.» شریفی اینها را می‌گوید. «خانواده این کودکان از چادرنشینی، صحراگردی و خشت‌نشینی کم‌کم به شهرها آمده‌اند. نام خانوادگی خیلی از آنها هم غربتی، چادرنشین و صحراگرد است، به همین علت رعایت مسائل بهداشتی خیلی برایشان مهم نیست.» خانه بهداشت، کمی آن طرف‌تر از محله لب خط است اما هیچ کاری برای آنها نکرده. این مددکار از آنها گلایه دارد. «نه شهرداری منطقه ۱۵ و نه حتی خانه بهداشت صفاری، به این محله رسیدگی نمی‌کنند. هر چه شناسایی شده‌اند، کار جمعیت امام علی (ع) بوده.»

مجبورند به خاطر شیوع بالای عفونت دستگاه تناسلی در میان دخترها، آموزش‌های جداگانه‌ای به آنها بدهند. آنها مشکلات بهداشتی زیاد دارند. پسرها کمتر شپش دارند. موهایشان کوتاه است. کوتاه کوتاه، تقریبا کچلند. دختران به سختی راضی به این کار می‌شوند. آن هم در فرهنگ غربتی‌ها که مو برایشان مهم است و دخترانشان از چهار پنج سالگی موهایشان رنگ می‌شود. مثل مادرانشان. شریفی از کاری که دوشنبه هفته گذشته در خانه علم لب خط برای این کودکان انجام دادند، صحبت می‌کند. «هفته پیش اینجا روز بهداشت داشتیم. دوازده سیزده کودک خانه علم را که شپش داشتند، حمام بردیم و از شامپوی ضد شپش برایشان استفاده کردیم.» اینجا ۴۵ کودک دارد. تعدادشان خیلی بیشتر از اینهاست اما دیگر خانه جایی ندارد. کلاس‌ها پر است. «شاید فقط ۲۰‌ درصد بچه‌های اینجا حمام داشته باشند. بقیه حمام بیرون می‌روند.» شریفی اینها را می‌گوید و ادامه می‌دهد: «واقعا نمی‌شود همه اینها را اینجا حمام کنیم. با این همه باز هم یک روز در هفته، سعی می‌کنیم تا برنامه بهداشت داشته باشیم.» اینجا گروه بهداشت و درمان دارد؛ کسانی که هفته‌ای یک روز می‌آیند، بهداشت و تغذیه کودکان را بررسی می‌کنند.

خانه علم لب خط، نوپاست و پنج شش ماهی بیشتر از راه‌اندازی‌اش نمی‌گذرد. ساختمان دو طبقه کوچک و تنگ؛ لب خیابان رجب‌نیا. در آبی‌رنگ‌اش زنگ هم ندارد. تمام مخارجش را خیران می‌دهند. حتی پول شامپوهای ضد شوره ۴ ‌هزار تومانی که دو بار بیشتر نمی‌شود استفاده کرد. خانواده کودکان کار، برای این چیزها پول نمی‌دهند. برایشان هم مهم نیست. نه فقط شپش که حتی سلامت دخترانشان. روزی صد، صدو پنجاه ‌هزار تومان درآمد دارند اما خرج موادشان می‌کنند.

اینجا لب خط که نه، ته خط است. با اینکه جایی، خیابانی، کوچه‌ای در دل پایتخت است اما هیچ جایش شبیه شهر نیست. جایی که روزانه هزاران نفر از جلوی آن گذر می‌کنند اما جرأت ورود به آنجا را ندارند. ساکنان این محله برایشان غریبه هستند؛ همان‌ها که ظهر، زیر آفتاب، جلوی در خانه‌هایشان زیرانداز انداخته و همه چیز را می‌پایند. زنانی با موهایی رنگ‌کرده و کلیپس‌هایی که به‌ سان دختران این روزهای شهر، به موهایشان فرم داده‌اند. اینجا را خیلی‌ها به فراموشی سپرده‌اند. کارشناسان شهرداری و وزارت بهداشت که سالی یک‌ بار هم آن طرف‌ها پیدایشان نمی‌شود.

همه اینها بیخ گوش ساکنان خیابان خراسان و ری رخ می‌دهد؛ کسانی که جدای از سکونت در منطقه جنوب شهر، وضع مالی چندان بدی ندارند و خیلی‌هایشان بازاری‌هایی هستند که وضع مالی خوبی دارند. هیچ‌کس غربتی‌ها را نمی‌خواهد. کسانی که فقر فرهنگی بیشتر از بی‌پولی، خون زندگی‌شان را مثل همان شپش‌ها می‌مکد. شریفی می‌گوید: «لب خط، جزو ناحیه یک منطقه ۱۵ شهرداری به شمار می‌رود اما شهرداری این منطقه کمترین توجهی هم به این محله ندارد.» جوی‌ها پر از زباله است. تل زباله ته هر کوچه، دیگر بخشی از هویت نداشته آن شده.

در جوی‌ها همه چیز پیدا می‌شود. از سرنگ گرفته تا پوست هندوانه، همه در جوی‌های پرآب و کثیف شناور است. جایی که موش‌ها و سوسک‌ها و‌ هزار جور مگس و حشره دیگر، روزگار می‌گذرانند. یکی از مغازه‌داران می‌گوید: «هفته پیش خودمان سم می‌ریختیم، موش‌ها کم شدند.» اینها را با هزینه شخصی پرداخت کردند.

ماموران شهرداری همان موقع از راه می‌رسند. برای بررسی وضع ساختمانی که درحال بازسازی است و وسایل ۵ خانواده مستاجرش، در کوچه رها شده. آنها کاری به کثیفی و تعفن ندارند. آنها آمده‌اند مجوز ساخت را ببینند! می‌گویند: «برای این محله نمی‌شود کاری کرد.» ساکنان این محله با همین زباله‌ها و بوی تعفن آن، با انواع بیماری‌های ویروسی و انگلی، با شپش‌ها و عفونت‌ها ... صبح را شب و شب را صبح می‌کنند. آنها هم هر شب، به رسم شب‌های دیگر، سطل‌های کثیف زباله‌شان را در همان جوی‌ها خالی می‌کنند. جوی‌هایی که شاید هفته‌ای یک‌ بار خالی شود. شاید هم نشود.

منبع: روزنامه شهروند/ زهرا جعفرزاده
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۷
در انتظار بررسی: ۵۲۳
انتشار یافته: ۵۶
ماانتظار داريم مسئولين به خودشان زحمت بدهند اين مطلب را حداقل يكبار بخوانند واندكى تامل نمايند!!اينها هموطنان شما هستند ودر همين مملكت زندگى ميكنند.از آراى اينها براى بدست آوردن كرسيهاى مديريتى شما استفاده ميشود!فقط بخاطر رضاى خدااين گزارش رابخوانيد وساير مسئولان بلند پايه را هم تشويق وترغيب به خواندن آن كنيد.اجركم عندالله
اینهارو ما دیدیم و میدونیم
این مطلب رو واسه اونای بذار که جمعیت 150 ملیونی میخان و مجازات حبس واسه جلوگیری میذارن
خدایااااااااااااااااااا ای کاش دنیا اومدن اختیاری بود
اين جمعيت امام علي ع دست ياري ازمردم بطلبدمردم كمك خواهند كردتااين مسئله ازبين برود
براي از بين رفتن كوخ نشينی مردم انقلاب كردن شهيد دادن .. خيلي متاثر شدم
تكان دهنده بود. درست است كه خانواده هايشان نمي خواهند، ولي بچه هايشان چه گناهي كرده اند؟ يادم هست يك نوع پليس بود به نام اورژانس اجتماعي كه بچه هايي كه خانواده هايشان با آنها بدرفتاري مي كردند را از آنها جدا مي كرد. شايد بتوان از آن طريق يا خانواده ها را متوجه موضوع كرد و يا اصلا بچه را از آنها گرفت. خانواده معتاد، بچه لازم ندارد، برود همان اعتيادش را بزرگ كند.
خونه ما در فاصله 500 متري لب خطه(خيابان فداييان اسلام)اما اين جايي كه شما گفتي رو هرگز نديدم ،فكر مي كنم خيلي بزرگنمايي شده.شايد اين گزارش مال 60 سال پيش جنوب تهران باشه
نرخ زادو ولد در اين محله از نظر مسئولين اميدواركننده و در راستاي جوان كردن جمعيت است، الگوي اينده ايران به سمت هندي شدن كشور ميرويم
فقط بلدیم بگیم دینمان اسلام است ودم از عدالت علی بزنیم وبگیم شیعه ایم ودر اطرافمان فقر وتنگدستی بیداد کنه و دیگر هیچ
وامصیبتا! اینا که چیزی نیس به یحث ساپورت پوشان برسیم! اینا مهم نیس! خب تابی جان؟
ممنون إز گزارشتون
آقای روحانی نمایندگان محترم مجلس آقایان علما حوزه های علمیه و....... کجا واجب است مسجد یا خانه
خدایا
قابل توجه دلواپسان
جمعیت امام علی (ع) خدا خیرتون بده. بقیه هم بروند خجالت بکشند.
اين داستانها مال زمان شاه بود !!؟
خدایا کمک کن تا چنین مواردی در کشور و حتی جاهای دیگر نبینیم . البته آقایان مسئول باید در این دنیا و آخرت پاسخگو باشند .
آقایان کلاهشان را بالاتر بگذارند!
اقایون .شما.بله شما مسولین.شما بیاد جوابگو باشین.بله شما که با یه قلم میتونین وضع مردم و تغییر بدید.بله شما در پیشگاه خدا و ... مسولین در اخرت باید جوابگو باشین
در كشوري كه در آمد سرشار از منابع زيرزميني دارد و خود را پيرو سيره حضرت رسول ميداند و داراي فهم بالاي جهاني از لحاظ فكري و انديشه ميباشد . بعيد است كه جامعه اي اينچنيني داشته باشد.
,واقعآ فقر طبقاتي تا كجا مايه تاسف و ابروريزي براي كشوري مسلمان
قبل از اینکه دلمان به حال بعضی کشورها بسوزه باید به فکر مردم خودمان باشیم. خیلی ناراحت کننده و زشته که با این وضعیت ادعای قدرت اول منطقه را داریم !!
لیست بدهکاران بانکی اعلام نشه و رسیدگی نشه ماهم شپش می گیریم و ماهی یکبار حموم میریم
چشم دولت روشن! واقعاً چرا باید وضعیت اینگونه باشد؟
حالا كه تكليف واردات پورشه در هيأت دولت روشن شد، پيشنهاد مي شود اين گزارش در يكي از جلسات هيأت دولت خوانده شود.
شرمتان باد ای مسئولین در خواب! و دست آنان که برای کمک به این امانتهای خداوندی بسوی این فرشتگان دراز شده را میبوسم.
ما در دوران جنگ بعلت کم بودن سهمیه نفت مجبور بودیم ساعت 4 صبح در سرمای زمستان بریم حمام بیرون از خونه .بعدشم کلی سرما می خوردیم ،اما تنبلی نمی کردیم .آدمهای این دوره حال راه رفتن ندارن . این دیگه مشکل خودشونه
به به اینا رو استاد علی مطهری نماینده تهران می دمونه یا نه فقط ساپورت ها رو رصد می کنه؟
ازدياد جمعيت همينه ديگه !!! فكر كردين ادماي بافرهنگ بچه دار ميشن ؟؟؟ نخير جمعيت همين افراد شپشو زياد ميشه !! حالا لوازم جلوگيري را جمع كنيد تا مشكلات اين افراد گريبان كل جامعه را بگيرد!!!!
نمیدونم چرا نمایندگان مجلس علاقه ای به پخش اینجور عکس ها تو صحن علنی ندارند.!!!!!!
یه لحظه شک کردم که تو کشور اسلامی زندگی می کنیم و ادعای دولت اسلامی داریم
واقعا دیدم و متاسفم برای دولتمردان که اصلا فکر فقرا و بدبختان جنوب شهر تهران نیستند. واقعا متاسفم متاسف من یکسال اون حوالی زندگی کردم و می دونم چه خبره ... اعتیاد ..فقر... فحشا.. اراذل و اوباش ...
هرشب دعوا و ....
بچه های کثیف ول و ولیلون تو خیابون...
بی خیال فرزند بیشتر زمدگی شادتر!!!!!!
اسم این محله چیه؟ کجای تهرانه؟
خدایا بازم جمعیت رو زیاد کنیم؟
الله الله از جهل که همچون خدا نهایت ندارد!
اینا رو واثه کی نوشتی تابناک؟واثه چی؟از دست من کاری بر میاد جز تاسف؟! مهم اینه ما پیشرفت کردیم!!!! نه؟
دل پایتخت و این مصائب و مشکلات فقط جای تاسف دارد..... باور کنید عصر حجر هم اینگونه نبوده...... کجایند متولیان امر ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
در کنار مسجدشان یک حمام درست کنید مردم خیر پولش را خواهند داد
آه
یعنی واقعآ برای این گزارش هیچ نظری داده نشده تابناک؟
سلام
کاش گزارش تصویر هم می داشت.
لطفا از مسولین بیشتر پیگیری شود.
اين جماعت مهاجراني هستند كه از شيوه اي خاص براي زندگي امرار معاش و زندگي تبعيت مي كنند
در 14 سالگي حتما بچهاي به بغل يا به دست دارند شغل شريقشون فروش گردو در تابسان توسط مرد و زن و در زمستان براي زنان اسفتد دود كردته اين كساني كه مي كوييد نمي خواهند تا حدي عوض شوند
واقعا دردناکه....بعد بازم بگید افزایش جمعیت افزایش جمعیت افزایش جمعیت......
سلام
کاش گزارش تصویر هم می داشت.
لطفا از مسولین بیشتر پیگیری شود.
اینجا ایران است کشوری که میتواند 200 میلیون جمعیت یا حتا 200 میلیارد داشته باشد ...........
خوب شد گفتی تا حجت برای همه تمام شود
آخه چه می شه کرد برای اینها؟!
باور نكردني است ....؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
پس بهزیستی و شهرداری و بهداشت چکار می کنند؟

بفرما می خواهید جمعیت زیاد کنید؟ اینم یک نمونه از افزایش جمعیت بدون برنامه ریزی و بستر مناسب!
بعد از سی و چند سال هنوز هم شاهد رشد قارچ گونه این گونه محلات هستیم . آیا پاک کردن جوی های پر از زباله و تمیز کردن کوچه های آن و گذاشتن سطل های بزرگ زباله مانند هر محله ای دیگر نمی تواند شامل این محله شود ؟ چرا ؟ آیا جمعیت و ساکنان این محله ایرانی نیستند . اگر آنها اجنبی هستند و ایرانی نیستند خوب آنها را به سرزمین خودشان بازگردانید و اگر ایرانی هستند آیا از حقوق سایر شهروندان ایرانی برخوردارند . آیا آنها را هم باید به افزایش جمعیت تشویق کرد . جمعیتی که به همراه خود افزایش جمعیت موش و سوسک و شپش و ... ده ها بیماری عفونی دیگر به همراه دارد . وای بر ما!!!
اونوقت دم از افزایش جمعیت میزنید بیا اینها که گفتی همه خانوار چهار نفره بهخ بالا هستند و این وضعشونه با این وضعیت اقتصاد خراب کشور حالا اگه همه هم بخوان به خوانواده چهار و پنج و شش نفر به بالا فکر کنن با این دولت مردانی که ما داریم کل کشور شبیه این محله که گفتید میشن
ساپورت پوشان بسیار معضل بزرگتری است!!
مجلس که وقت نداره به این امور سطحی رسیدگی کنه ، اینو واگذار کرده به خود مردم!
چارتا عکس هم میزاشتی بد نبود
ببخشید من متوجه نشدم این موارد مربوط به کدام کشور افریقایی بود خدارو شکر که ایران نیست
واقعا تاسف آور بود نتوانستم تاآخرش را بخوانم
يكي متولي بشه آقايان نمايندگان مجلس و شوراي شهر رو ببره از نزديك اين چيزا رو ببينن خيلي وقته كه مسئولين از مردم دور شدن
ما از نظر علمي رتبه چند را در جهان داريم؟
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل