ابوالفضل ابوترابی درباره طرح اجرای احکام محکومیتهای مالی گفت: در کمیسیون قضایی آخرین ایرادات شورای نگهبان در مورد نحوه اجرای محکومیتهای مالی را انجام دادیم. شورای نگهبان چند ایراد گرفته بود و در کمیسیون تقریبا ایرادات برطرف شده است.
وی در گفتوگو با تابناک اظهار داشت: در این طرح کسانی که مهریه و دیه بدهکار میشوند، زندان نمیروند. اصل بر این است که ندارند، چون یکباره بدهکار میشوند اما کسانی که بابت هر خرید و فروشی مالی به دست میآورند، باید ثابت کنند مال به دست آمده را چه کردهاند؛ اما در مورد مهریه و دیه که تقریبا ۱۳ هزار تن هستند، زندان نمیروند و شخص از همان ابتدا قسطی پرداخت میکند، چون با زندان رفتن شاکی به دیه و مهریهاش نمیرسد و در عین حال هم هزینه سنگینی برای بیت المال دارد، لذا زندان رفتن فایدهای ندارد.
عضو هیأت رئیسه کمسیون قضایی گفت: نحوه اجرای محکومیتهای مالی یکی از قوانین کلیدی است که قراردادهای افراد و خرید و فروشها را نظم میدهد. در حال حاضر این گونه است که هر فردی بابت هرگونه بدهی از قبیل مهریه و دیه زندان میرود و تراکم زیادی از زندانیان را داریم و در عین حال اشخاصی هم که طلبکارند به حقوقشان نمیرسند. در قانون جدید تفکیک کردهایم که بدهکاران دیه و مهریه زندان نروند و از همان ابتدا قسطی پرداخت کنند و آنها که بابت خرید و فروش پولی گرفتهاند باید به زندان بروند و ثابت کنند که پول ندارند و ورشکسته هستند.
متن کامل گفتوگوی تابناک با ابوترابی، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس را بخوانید:
پرسش: قانون در مورد میزان مهریه چه میگوید؟
به تازگی قانون حمایت از خانواده تصویب شده و مهریههای بیشتر از ۱۱۰ سکه ثبت و حمایت نمیشود.
پرسش: خانوادهها معمولا مهریه را به عنوان تضمین در نظر میگیرند؟
شخصی که پولی ندارد و به زندان نمی رود، خانم هم به پولش نمیرسد. شخص با کار کردن میتواند کسب مال و اقساط مهریه را هم پرداخت کند. البته این شخص از برخی خدمات اجتماعی محروم میشود. مثل محرومیت از دسته چک، ناتوانی خرید و فروش و عدم بهرهمندی از تسهیلات و.... شخص در اجتماع است اما در واقع زندانی است. این فشار باعث میشود تا سریعتر بدهیاش را بدهد. ولی با زندان رفتن هیچ نتیجهای نمیشود گرفت.
پرسش: در مورد طرح انتقال پایتخت، طراحش شما بودید. چقدر هزینه دارد؟
طرح شامل ساماندهی تهران، تمرکز زدایی از تهران و انتقال پایتخت سیاسی و اداری است. این طرح سه مقوله اساسی دارد. اول اینکه در این طرح ساماندهی تهران بزرگ را در نظر گرفتهایم. وضعیت کلان شهر تهران به گونهای است که در افق ۱۴۰۰ تقریبا پیش بینی میشود یک سوم جمعیت کشور در تهران بزرگ متمرکز شود و در حال حاضر تهران بزرگ ۲۲ درصد جمعیت کشور را در بر میگیرد.
با تمرکز جمعیت در یک منطقه، کشور آسیب پذیر خواهد بود و یک خطر بالقوه از نظر پدافند غیر عامل است و باید این خطر را دفع کنیم و از همین حالا به فکر باشیم و زیرساختها را آماده کنیم. تهران فعلی باید ساماندهی شود. حدود ۱۰ درصد تهران، زمینهای نیروهای مسلح و پادگانها و کارخانههای بزرگ است که باید ساماندهی شود. نوع پارکهای اداری تهران باید ساماندهی شود. متاسفانه در مکانهای مختلف تهران پایگاههای اداری نداریم. گاه معاونتهای یک اداره در نقاط شهر پراکنده هستند و ترددهای بدون دلیل افزایش یافته که باید ساماندهی شود. حتی باید بازار تهران هم ساماندهی شود.
ویژگی دیگر این طرح تمرکززدایی از تهران است. این ۱۰ درصد که در اختیار پادگانها و کارخانجات بزرگ است باید بر اساس عدالت اجتماعی در نقاط کمتر برخوردار توزیع شوند. دانشگاههای دولتی و مراکز درمانی و کارخانههای بزرگ و مراکز پادگانهای نظامی باید از تهران خارج شده و بر اساس عدالت اجتماعی در استانهای کمتر برخوردار توزیع شوند.
موضوع سوم انتقال پایتخت سیاسی و اداری است. ۵۰ کشور دنیا پایتختهای سیاسی و اداری شان جدای از پایتختهای اقتصادی شان است و حتی برخی کشورها سه پایتخت دارند. در کشورهای همسایه ترکیه را داریم و ترکمنستان و پاکستان. در حال حاضر جدیدترین کشورهایی که اقدام کردهاند و پایتختهای سیاسیشان را انتقال دادهاند، کره جنوبی و مالزی هستند و در ژاپن هم این کار در دست مطالعه است.
تهران جزو ده کلان شهر بلاخیز دنیاست و باید در راستای پدافند غیر عامل پایتخت را انتقال دهیم. نباید بنشینیم تا مشکلی برای تهران به وجود بیاید و بعد به دنبال چاره اندیشی باشیم.
چهار پارامتر ۱ـ زیست محیطی ۲ـ بلاهای طبیعی ۳ـ حملههای نظامی و ۴ نافرمانیهای مدنی. از این ۴ جهت تهران در خطر است؛ لذا باید جایگزینی داشته باشیم در راستای پدافند باید جایگزینی داشته باشیم. در انتقال پایتخت سیاسی تنها به دنبال حل معضل تهران نیستیم. دنبال حل معضل کشور هستیم. شاید بخشی از مشکلات تهران با انتقال پایتخت سیاسی اداری حل شود اما با انتقال پایتخت تنها بخش اندکی از مشکلات تهران حل میشود اما با تمرکر زادیی و ساماندهی بیشتر مشکل تهران حل خواهد شد. اینها مکملی هستند برای حل مشکلات تهران.
دانشگاه دفاع ملی تحقیق جامع و خوبی داشته و پیشنهادش با کارشناسان کره جنوبی یکسان است. کره جنوبی در طرح انتقال پایتخت سیاسیاش از سئول که ۱۰ میلیون جمعیت دارد، برای پایتخت اداری و سیاسیاش حداکثر ۵۰۰ هزار تن را تعریف کرده است. دانشگاه دفاع ملی هم همین چشم انداز را تعریف کرده است؛ بین ۳۵۰ تا ۵۰۰ هزار نفر. بر اساس پدافند غیرعامل جمعیت باید تقسیم شود تا با یک حمله موشکی از بین نروند. این طرح هزینه آنچنانی ندارد. میتوان با فروش اموال مازاد و استفاده از تجربه سایر کشورها این کار را انجام داد. از طرف دیگر این کار نیاز کشور است.
در تهران هر ۲۰۰ سال یک زلزله مخرب میآید و الان ۲۰ تا ۶۰ سال بیشتر فرصت نداریم تا برای این زلزله آماده شویم و همچنین به دلیل ساخت و سازهای بیرویهای که در دو دهه اخیر اتفاق افتاده و سیل جمعیتی که در دهه ۶۰ داشتیم، این اتفاق تلفات بسیاری خواهد داشت. آسفالت و مسکن سازی قدرت هر قطره آب را ۱۰ برابر میکند. در تهران چون شیب کوه اشغال شده قدرت تخریبی هر قطره باران معادل ۱۰ قطره میشود و در نهایت تهران در خطر سیل قرار میگیرد. در برخی از مناطق تهران نوع خاک به گونهای است که رانش زمین بسیار محتمل است به ویژه چون دامنه شیب هم بسیار تند است این رانش باعث تخریب بخش اعظم شهر خواهد شد. در کنار این مشکلات، مشکلات زیست محیطی و مشکل انواع آلودگی را داریم و سرانه فضای سبز باید تقویت شود.
برخی بر این باورند که هر کجای ایران برویم زلزله خیز است. این حرف درست است اما با این جمعیت انبوه نمیتوانیم مقاوم سازی در تهران داشته باشیم. اول باید مهاجرت از سایر شهرها به تهران را وارونه و جاذبهها را در سایر نقاط کشور توزیع کنیم و بتوانیم شهر را خلوت کرده و برای احیای بافتهای فرسوده اقدام کنیم.
در عین حال در راستای پدافند غیرعامل باید جایگزینی برای تهران ایجاد کنیم. به دلایلی که گفته شد باید انتقال پایتخت سیاسی را جدی گرفت. اگر تمام زیرساختهای مورد نیاز و مشکلات زیست محیطی و... هم حل شود انتقال پایتخت ضرورت دارد.
پرسش: منتقدان این طرح در مورد هزینههای انتقال پایتخت نقدهایی دارند و می گویند این کار هزینه سرسامآوری دارد و اگر به شورای نگهبان هم برود بازخواهد گشت. نکته دیگر تجربه گذشته است. طرحهایی هم در دوران دولت احمدینژاد انجام گرفت و شکست خورد؟هزینههای انتقال پایتخت سیاسی و اداری سرمایهگذاری است نه هزینه. هزینه این است که مردم وقتشان را در ترافیک میگذرانند. چقدر بیماری و سرطانها به دلیل آلودگی هوا تشدید شده است؟ اینها هزینههایی است که از دست آدم میرود و چیزی به دست نمیآید اما وقتی سرمایه گذاری کنیم و شهر استانداردی بسازیم، هزینه نکردهایم بلکه انتقال سرمایه از بخشی از ایران به بخش دیگری از ایران می رود.
چند روش در دنیا برای تأمین مخارج تجربه شده است. نمونهاش این است که زمینهای وسیع دولتی را برای این کار در نظر میگیرند. ۵۰ درصد هزینههای ساخت و ساز ناشی از هزینه زمین و مجوزهای ساخت و ساز است و با این کار ۵۰ درصد هزینهها کم میشود. برای سایر هزینهها نیز با واگذاری ساختمانهای دولتی در تهران که ارزش ریالی به مراتب بالاتری نسبت به محل در نظر گرفته شده دارد، ۲۰ تا ۳۰ درصد هزینهها را میتوان تأمین کرد و مابقی را دولت باید تأمین کند و باید این کار را در اولویت پروژههای خود قرار دهد.
در این طرح اجبار به انتقال پایتخت نشده است بلکه دولت را مکلف کردهایم شورای عالی انتقال پایتخت را تشکیل دهد که رئیس آن رئیس جمهور یا معاون اول است و دستگاهها و وزارتخانهها نیز اعضای آن هستند. اینها ۲ سال فرصت دارند مطالعات قبلی را جمع بندی و با یک طرح و مکان یابی کار را شروع کنند. تشکیل چنین شورایی هزینهای ندارد چون مطالعات انجام شده و باید آنها را جمع بندی کنند.
خوشبختانه رئیس جمهور هم از این طرح استقبال کرده است و آقای ترکان مإموریت پیدا کرده تا این کار را دنبال کند و آقای رئیس جمهور، وزیر راه و شهرسازی را مکلف کرد که با مجلس همکاری کند و در نتیجه شورای نگهبان هم ایرادی نخواهد گرفت.
پرسش: برنامه پنجم توسعه در حال پایان است. آیا برنامهای ندارید که انتقال پایتخت را در برنامه ششم توسعه بگنجانید؟
یکی از بحثها همین است که گفتهایم شورای عالی سیاست گذاری افقهای کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت داشته باشد و نحوه انتقال و مکان یابی را انجام دهد. شورای عالی انتقال پایتخت میتواند در برنامهای که برای پنج ساله ششم نوشته میشود، این موضوع را هم بگنجاند. آقای نوبخت این کار را شروع کرده و تا پایان ۹۵ هم باید برنامه ششم توسعه را به مجلس بیاورند.
پرسش: هزینه و بار مالی این کار را چه اندازه تخمین میزنید؟
هزینه بستگی به نگاه افراد دارد. در کل چند نوع انتقال پایتخت سیاسی داشتهایم. برخی کشورها شهرهای جدید ایجاد کردهاند. برخی این شهرهای جدید را در نزدیکی پایتخت و برخی با فاصله زیاد ساختهاند و برخی نیز شهر کوچکی را به عنوان پایتخت انتخاب کردهاند و خرید و فروش را در آن ممنوع و آن شهر را ساماندهی کردهاند.
الان نمیشود چیزی گفت چون هنوز طرحی انتخاب نشده است. اینکه زمین بکر و دست نخوردهای برای این کار انتخاب و یا یک شهر آماده و کوچک و یا اینکه نزدیک به پایتخت انتخاب میشود و یا دور از آن؛ اینها قیمتها و هزینههای متفاوتی دارد. بهترین راه این است که بین پایتخت جدید و تهران فاصله بیشتر باشد نه منطقهای نزدیک به تهران.
پرسش: تاکنون شهری انتخاب یا پیشنهاد شده است؟
خیر. کارهای مطالعاتی خوبی انجام شده است اما در نهایت در شورای عالی تشکیل میشود و مطالعاتی که از سال ۵۴ تاکنون انجام شده است را جمع بندی خواهد کرد.
ما میخواهیم با ساخت پایتخت سیاسی ـ اداری و با معماری بومی، نمونهای از معماری ایرانی اسلامی را به دنیا ارائه دهیم؛ بنابراین، مهمندسان ما هم میتوانند خلاقیت خود را به جهانیان نشان دهند.
پرسش: شما در طرح انتقال پایتخت به دنبال ایجاد پایتخت جدید هستید؟ میتوان از ظرفیت شهرهای موجود استفاده کرد تا زمانی که پایتخت سیاسی انتقال پیدا کند؟
تهران پایتخت اقتصادی میماند. این راهکارها باید در شورای عالی انتقال پایتخت بحث و بررسی شود اما ما تمام گزینهها را برای اینکه تهران را از جذابیت بیندازیم انجام دادهایم، ولی همه شکست خورده است. از سال ۵۴ گفتهایم که معافیت مالیاتی از شعاع ۱۲۰ کیلومتری تهران داریم. بعد شهرهای موازی تعریف کردیم. بعد خروج کارمندان را مطرح کردیم که همه با شکست مواجه شد. هنوز تنها جذابیت زدایی را به همراه تمرکز زدایی که نمونه آن انتقال پایتخت است، تجربه نکردهایم. باید این مرحله را تجربه کنیم. ۵۰ کشور دنیا این تجربه را با موفقیت به دست آورده اند.
پرسش: به جای این همه آزمون و خطا چرا یک بار کار کارشناسی انجام نشد؟
در طرح ما همین است که گفتهایم آزمون و خطا کافی است و شورایی از هر سه قوه تشکیل شود و دو سال هم بررسی کند.
در کمیسیون قضایی آخرین ایرادات شورای نگهبان در مورد نحوه اجرای محکومیتهای مالی را انجام دادیم. شورای نگهبان چند ایراد گرفته بود و در کمیسیون تقریبا ایرادات برطرف شده است.
در این طرح کسانی که مهریه و دیه بدهکار میشوند زندان نمیروند. اصل بر این است که ندارند چون یکباره بدهکار میشوند اما کسانی که به بابت هر خرید و فروشی مالی به دست میآورند، باید ثابت کنند مال به دست آمده را چه کردهاند اما در مورد مهریه و دیه که تقریبا ۱۳ هزار تن هستند، زندان نمیروند و شخص از همان ابتدا قسطی پرداخت میکند چون با زندان رفتن شاکی به دیه و مهریهاش نمیرسد و در عین حال هم هزینه سنگینی برای بیت المال دارد، لذا زندان رفتن فایدهای ندارد.
نحوه اجرای محکومیتهای مالی، یکی از قوانین کلیدی است که قراردادهای افراد و خرید و فروشها را نظم میدهد. هم اکنون اینگونه است که هر فردی بابت هرگونه بدهی از قبیل مهریه و دیه زندان میرود و تراکم زیادی از زندانیان را داریم و در عین حال اشخاصی هم که طلبکارند به حقوقشان نمیرسند.
در قانون جدید تفکیک کردهایم که بدهکاران دیه و مهریه زندان نروند و از همان ابتدا قسطی پرداخت کنند و آنها که بابت خرید و فروش پولی گرفتهاند باید به زندان بروند و ثابت کنند که پول ندارند و ورشکسته هستند.
پرسش: قانون در مورد میزان مهریه چه میگوید؟
به تازگی قانون حمایت از خانواده تصویب شده و مهریههای بیشتر از ۱۱۰ سکه ثبت و حمایت نمیشود.
پرسش: خانوادهها معمولا مهریه را به عنوان تضمین در نظر میگیرند؟
شخصی که پولی ندارد با زندان رفتن، خانم هم به پولش نمیرسد. شخص با کار کردن میتواند کسب مال کند و اقساط مهریه را هم پرداخت کند. البته این شخص از برخی خدمات اجتماعی محروم میشود. مثل محرومیت از دسته چک، عدم توانایی خرید و فروش و عدم بهرهمندی از تسهیلات و.... شخص در اجتماع است اما در واقع زندانی است. این فشار باعث میشود تا سریعتر بدهیاش را بدهد. ولی با زندان رفتن هیچ نتیجهای نمیشود گرفت.