بازدید 16939

بحران اوکراین و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران

امیر رمضانی
کد خبر: ۴۰۱۵۶۸
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۱ 19 May 2014
کشور اوکراین به لحاظ ژئواستراتژیک بخاطر واقع شدن در حلقه ابتدایی مهمترین کریدورهای اروپا- آسیایی در نقطه ثقل اوراسیا، دارای اهمیت بسیاری می باشد. این کشور همواره برای روسیه در مدل اوراسیا و برای غرب و امریکا در جهت تضعیف بیشتر روسیه و بهره مند شدن از وجود منابع عظیم اقتصادی از اهمیت خاصی برخوردار بوده و از این حیث هر دو طرف تلاش دارند که این کشور را به خود نزدیک سازند. مهمترین نشانه های رقابت بین شرق و غرب مربوط به "انقلاب نارنجی اوکراین" در 2005 و اعتراضات اخیر ضد دولتی - نوامبر 2013- علیه ریس جمهور یانوکویچ  می شود. 

در واقع بحران اخیر با تظاهرات و اعتراضات مردم در پایتخت این کشور پس از منصرف شدن یانوکویچ از امضای توافق تجارت آزاد کی یف با اروپا توسط مردم متمایل به تفکرات غربی شروع شد. البته شاید در این باره به جرات بتوان گفت بخشی از تقصیرها متوجه رییس جمهور فراری شده این کشور باشد؛ چرا که حدود 4 سال قبل یانوکویچ که خواهان پیوستن و ابلاغ اوکراین به تجارت آزاد به اروپا بود، به یکباره طی توافق با کرملین به سمت و سوی دیگری رفت.

در نهایت زمینه و ظهور اعتراضات مردمی این بوده است. اما همین مساله ریشه در تاریخ نیز دارد. به عبارتی دخالت های نرم افزاری غرب و حمایت آنها از کشورهای هم مرز با روسیه و کمک به سران انقلاب های رنگی از مدت ها قبل نشان از یک منازعه ریشه دار، دارد که اوکراین را تبدیل به محل تلاقی قدرت های بزرگ منطقه ای و فرامنطقه ای مانند روسیه و اتحادیه اروپا و آمریکا کرده است. با این حال پرسش قابل طرح این است که چرا و به چه دلیلی این منطقه و این کشور (اوکراین) چنین موقعیتی دارد؟ به طور حتم بی دلیل نیست؛ چرا که به گفته بیسمارک سیاستمدار آلمانی ، در سال 1870 برای اینکه بتوان روسیه را از پا اندخت باید اوکراین را از این کشور گرفته یا آن را تجزیه یا کاری نمود که این کشور با مشکلات اقتصادی، سیاسی و .. دست و پنجه نرم کند تا غرب به اهداف خود نزدیک شود.

عوامل شکل گیری بحران اوکراین 

بدون شک اوضاع بحرانی بوجود آمده در اوکراین در وهله اول تحت تاثیر عوامل درونی در این کشور است.

آمار بالای فساد مالی و فقر 

حکومت اوکراین همواره در سالهای اخیر از سوی سازمان بین المللی شفافیت رتبه مناسبی از لحاظ فساد نداشته است . در گزارش سال 2012 اوکراین بین 176 کشور با داشتن رتبه 144 در زمره کشورهای دارای بیشترین فساد شناخته شده است.البته نباید فراموش کرد که فساد در این کشور پدیده ای فراگیر بوده و نه تنها در حکومت یانوکویچ که در دوران زمامداری کوچما، یوشچنکو غرب گرا نیز دامن گیر این کشور بوده است.حتی در بررسی هایی که آژانس بین المللی ایالات متحده برای توسعه بین المللی در اوکراین انجام داده، رشوه گیری ، اخاذی و استفاده از ارتباط شخصی را بین بیش از 60 درصد مردم و سیاستمداران  این کشور مورد تایید قرار داده است. 

درواقع یکی از دلایل اصلی ایجاد بحران در این کشور را می توان اوضاع خراب اقتصادی، فساد مالی حاکم بر دستگاه دولتی و رقابت‌های اولیگارشی‌های  صاحب نفوذ در اوکراین دانست. بخشی از اختلاف‌های احزاب روس گرا در اوکراین با احزاب غرب گرا مناقشه بر سر قدرت و امتیازهای اقتصادی اولیگارشی های مالی فاسدی است که بعد از فروپاشی شوروی از هیچ به همه چیز رسیدند. پرواضح است که فساد مالی و عدم شفافیت کارهای اقتصادی برای قشر ضعیف و عادی  جامعه که فاقد ارتباطات خاص با الیگارشی های صاحب نفوذ هستند ، اختلاف طبقاتی و فقر بیشتر را در پی خواهد داشت.طبق گزارشی که در سال 2011 توسط و سیاست اجتماعی این کشور ارایه شد 23 درصد خانواده هایی که حتی تمام اعضا آن شاغل هستند، زیر خط فقر زندگی می کنند.

محدودیت های سیاسی و اجتماعی 

اساسا از موضوعات مورد چالش در بین سیاستمداران غرب گرا و طرفدار روسیه حفظ و گسترش حدود آزادی های سیاسی و مدنی در این کشور بوده است. اگر چه غربگرا ها با انقلاب نارنجی در سال 2005 این اهداف را تا حدودی دنبال می کردند، اما با توجه به مشکلات ساختاری این کشور چندان موفقیتی کسب نکردند و با سرکار آمدن پر حرف و حدیث یانوکویچ در انتخابات 2010 که برآمده از احزاب مورد حمایت روسیه بود، نه تنها این روند ادامه نیافت که حتی محدودیت های سیاسی و مدنی نیز گسترش یافت تا حدی که رهبران احزاب لیبرال و متمایل به غرب از جمله تیموشنکو توسط دولت یانوکویچ محکوم به حبس شدند. اما این پایان راه برای آزادی خواهان نبود و نارضایتی سیاسی و حقوقی مردم از پیش، بیشتر شد.

یانوکویچ،سیاستمدار اوکراینی یا روسی؟ 

بر کسی پوشیده نیست که در اوکراین استقلال یافته از شوروی سابق تمایلات به روسیه کماکان وجود داشته باشد. لذا همیشه اختلاف در بین مردم و سیاستمداران ناشی از دو نو تفکر و گرایش در سیاست های خارجی اوکراین مشهود بود، تمایل به روسیه و یا غرب.اما باید توجه داشت که فقط عمده مردم این کشور واقع در قسمت های شرقی و جنوب روس تبار هستند و تنها یک سوم مردم اوکراین به زبان روسی به عنوان زبان بومی خود صحبت می کنند.

با توجه به اینکه اکثر مردم این کشور اوکراینی زبان هستند و تمایل به غرب را برای بهبود وضعیت خود مناسب تر می دیدند، رییس جمهور یانوکویچ نه تنها نتوانست تمایلات موجود در بین مردم و منتقدان گرایش به روسیه را بالانس کند، بلکه به صورت افراطی تلاش داشت تا اوکراین را به روسیه نزدیک سازد. گرایش یانوکویچ به روسیه تا حدی بود که در 21 نوامبر مصادف با 30 آبان ماه 1392 اعلام کرد که کی یف قصد ندارد توافق تجاری با اتحادیه اروپا را امضا کند.بر اساس چنین تصمیمی بود که موج نا آرامی ها دوباره در اوکراین تشدید شد و هر چند ویکتور یانوکویچ تلاش کرد که با کمک پوتین و مذاکره برای قراردادی با عنوان شراکت استراتژیک وضعیت خود را سامان دهد، راه به جایی نبرد و بر شدت تظاهرات ضد دولتی افزوده شد تا جایی که در 21 فوریه تیموشنکو نخست وزیر سابق نیز آزاد شد و نا آرامی ها به اوج خود رسید که نهایتا موجب فرار یانوکویچ از اوکراین شد.

اهمیت اوکراین و واکنش های روسیه و غرب 

همانطورکه گفته شد اوکراین از شرایط اکونومیک خاصی برخوردار است. این کشور با دارا بودن 21 درصد خاک سیاه جهان که  مناسب ترین خاک برای کشاورزی است و همچنین دارا بودن معادن غله جایگاه بسیار مهمی دارد، تا جایی که برخی اوکراین را سیلوی نان اروپا قلمداد می کنند. آمارهای فعلی نشان می دهد این کشور محل ترانزیت 80 درصد گاز طبیعی و 75 درصد نفت خام وارداتی اتحادیه اروپا از روسیه است. این آمارها به طور یقین این کشور را محل منازعه میان شرق و غرب تبدیل می کند.

همچنین نباید فراموش کرد که اروپا بعنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان گاز طبیعی، وابستگی غیرقابل اجتنابی به روسیه، بعنوان بزرگترین صادرکننده گاز دارد. بین سال های 2006 و 2009 میلادی که "جنگ گازی" روسیه علیه برخی کشورها بخصوص اوکراین رخ داد، بسیاری از کارشناسان حدس می زدند، اروپا بواسطه تلاش برای کاهش وابستگی به روسیه، در آینده ای نه چندان دور؛ روسیه را وارد چالش کند.

از لحاظ صنایع نظامی هم طبق آخرین برآورد «انستیتو تحقیقات صلح بین الملل در استکهلم» (SIPRI) در مارس 2013 میلادی، اوکراین طی سال 2012 به چهارمین صادرکننده بزرگ تسلیحاتی جهان تبدیل شده است. براساس این برآورد، «ایالات متحده آمریکا» با 8.760 میلیارد دلار، روسیه با 8.003 میلیارد دلار و چین با 1.783 میلیارد دلار، جلوتر از اوکراین قرار گرفته اند.

لذا با توجه به آنچه که گفته شد این کشور برای روسیه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. علاوه بر مزایای یاد شده اوکراین برای غرب و روسیه ، نکته ای که هم اکنون از حساسیت بسیار بالایی برای روسیه برخوردار است، اقتصاد خوب اوکراین در مدل اوراسیایی پوتین است . از اهمیت اوکراین همین بس که استالین در این باره گفته است "اوکراین و روسیه به منزله یک انسان بوده که اوکراین نقش سر را بر این بدن دارد. حال اگر این سر از بدن گرفته شود چه وضعی خواهد داشت".

بر اساس چنین نگرشی روسیه که از بعد فروپاشی شوروی و یکجانبه گرایی آمریکا دچار تحقیر بزرگی شده بود، با تقویت و سرایت ناتو تا نزدیک مرزهای خود نیز ضربه سنگین تری از آمریکا خورده است. بدون شک پوتین که برآمده از همان فضای تحقیر شوروی است بدنبال احیای روسیه قدرتمند است تا بتواند نظم یکجانبه گرای آمریکایی را درهم بشکند و دوباره به عنوان ابرقدرت شرق محسوب شود. در سخنرانی که پوتین در 27 اسفند 1392 انجام داد تاکید کرد" که لحظه تک قطبی دیگر به سرآمده ، وی با انتقاد از یکجانبه گرایی در نظام بین الملل گفت: غربی ها به رهبری آمریکا فکر می کنند از سوی خدا مامور شده اند تا درباره سرنوشت مردمان دیگر تصمیم بگیرند". همچنین از الحاق کریمه به  خاک روسیه دفاع کرد و گفت" خود غربی ها هم همین کاری که ما کردیم در مورد کوزوو انجام دادند".لذا روس ها از مواضع خود در قبال اوکراین کوتاه نیامدند و تا پای تحریم های احتمالی بیشتر نیز پیش رفتند.

بدون شک می توان ایالات متحده را کنش گر اصلی در برابر روسیه در بحران اوکراین دانست. هر چند که در ابتدای درگیری ها ایالات متحده آمریکا عملا اقدامی انجام نداد، اما بعد از مداخله مستقیم روسیه در خاک اوکراین ، در برابر مسکو قرار گرفت.البته دیدگاه های مختلفی در ارتباط با مداخله آمریکا در میان سیاستمداران برجسته این کشور وجود دارد. برای مثال کسینجر از مشاوران برجسته امنیت ملی آمریکا ادامه این روند را به سود هیچ کدام از طرفین نمی داند .

از طرفی دیگر برژینسکی اقدام پوتین در مواجهه با بحران اوکراین را به اقدام هیتلر در تصرف سودتلند در سال 1938 مونیخ و اشغال نهایی پراگ و چکسلواکی در اوایل 1939 تشبیه می کند و نهایتا بر این اعتقاد است که اوکراینی ها خود می توانند روابط با روسیه و غرب را بالانس نمایند، البته بدون فشارها و دخالت های خارجی . نهایتا دیدگاه های دیگری هم اوباما را متهم به ضعف در برابر اقدام روس ها می کنند و معتقد هستند باید ایالات متحده واکنش مناسب تر داشته باشد و اجازه ندهد که بنیاد گراها و دیکتاتورها ، منافع ملی آمریکا را در خطر بیندازند . از جمله این اشخاص می توان به کاندولیزا رایس اشاره کرد.

البته حافظه تاریخی آمریکا، سابقه حمله نظامی روسیه به گرجستان در سال 2008 و حمایت از جدایی طلبان اوستیا و آبخازیا که نهایتا منجر به اعلام استقلال این دو منطقه شد، را فراموش نکرده است. غرب دیگر حاضر به کوتاه آمدن در مورد بحران اوکراین نیست، چرا که موقعیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک این کشور تاثیر بسزایی در سیاست های اعلامی واعمالی  غرب و شرق ایجاد خواهد کرد .

براساس چنین دیدگاه هایی، اقدامات آمریکا و غرب از قبیل تحریم مقامات ارشد روسیه، تعلیق عضویت روسیه از جی 8 ، حمایت از قطعنامه مجمع عمومی در سازمان ملل و مخالفت با الحاق کریمه به روسیه  قابل توجیه است تا اجازه عرض اندام دوباره روسیه در عرصه نظام بین الملل را محدود سازد .

بحران اوکراین و فرصت های جمهوری اسلامی ایران

مناقشه بوجود آمده ما بین غرب و شرق بر سر موضوع اوکراین تهدیدات و فرصت هایی برای جمهوری اسلامی ایران فراهم می سازد. با توجه به پیشرفت مذاکرات ایران و 1+5 در پرونده هسته ای، جضور موثر و فعال ایران در منطقه و نظام بین الملل ، جمهوری اسلامی می تواند با حفظ منافع ملی، تهدیدات را خنثی و از فرصت های بوجود آمده در راستای کسب بیشترین سود قدم بردارد. از جمله فرصت های بوجود آمده می توان به تحریم های غرب علیه روسیه اشاره کرد.

از طرفی دیگر موضوع سیاست های احتمالی روسیه در ایجاد اختلال در تامین انرژی غرب نیز مورد تامل است. از این رهگذر با توجه به مذاکرات جدی و فعالانه دستگاه دیپلماسی ایران با 1+5 و ایجاد اطمینان طرف های غربی به دیپلماسی وامنیت انرژی ایران می توان فرصت تاریخی برای احیای قدرت منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران که در سند چشم انداز 20 ساله نیز مورد تاکید است، فراهم ساخت. شایان ذکر است جمهوری اسلامی ایران بعد از روسیه بیشترین ذخایر گاز در جهان را دارا می باشد که با راه اندازی فازهای جدید پارس جنوبی، در آینده نزدیک طبق برنامه وزارت نفت، کشورمان می تواند روزانه معادل 175 میلیون مترمکعب گاز مازاد بر مصرف داخلی تولید کند که این ظرفیت می تواند جاذبه های زیادی برای کشورهای وارد کننده گاز ایجاد کند تا بار دیگر طرح های انتقال گاز ایران از طریق خط لوله ای بین المللی را برای طرف های غربی بیش از پیش مورد مداقه قرار دهد.البته نگارنده شرط این بازی را برد - برد مفروض می دارد که آسیبی به روابط عمیق جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همسایه بخصوص روسیه نمی رساند .

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها