بازدید 9405

نگاه شما: دریاچه ارومیه و راهکار احیای آن

بخش «نگاه شما» برای ارائه و معرفی «نگاه» مخاطبان «تابناک» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک» می‌تواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را ارسال کند تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.
کد خبر: ۳۹۵۷۴۱
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۴ 26 April 2014
همایون کتیبه دارای دکترا در توسعة منابع آب عضو هیئت علمی دانشکدة معدن و متالورژی دانشگاه امیرکبیر در مطلب ارسالی برای «نگاه شما» نوشت:

نزدیک به بیست سال است که هر ساله سطح آب دریاچة ارومیه پایین و پایین‌تر می‌آید. این اتفاق توسط یک فرمول ساده در علم هیدرولوژی (به شرح زیر)، موسوم به معادلة بیلان هیدرولوژیک، قابل توضیح است:

Inflow – Outflow = ΔS

که در این رابطه:

Inflow بیانگر آب ورودی به دریاچه در هر سال،

Outflow بیانگر آب خروجی از دریاچه در هر سال، و
ΔS عبارتست از تغییر در حجم ذخیرة دریاچه در هر سال.

پارام‌تر اول یعنی Inflow خود دارای اجزای تشکیل دهنده-ای است که در اینجا مورد بحث نمی‌باشند. پارام‌تر دوم یعنی Outflow معرف آب خروجی از دریاچه است که در مورد دریاچة ارومیه‌‌ همان تبخیر می‌باشد. در صورتی که آب ورودی به دریاچه از خروجی (تبخیر) بیشتر باشد، سطح آب دریاچه هر ساله پایین و پایین‌تر خواهد آمد،‌‌ همان اتفاقی که در بیست سال گذشته در مورد دریاچة ارومیه شاهد آن بوده و هستیم. در این صورت، حاصل تفاضل سمت چپ معادلة بالا منفی خواهد بود. به عبارتی، تغییر در حجم ذخیرة دریاچه منفی بوده و این به معنای کاهش حجم ذخیرة آبِ دریاچه می‌باشد.

منفی بودن بیلان هیدرولوژیک دریاچة ارومیه بدلیل عواملی است که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: برداشت بی‌رویه از منابع آب سطحی و زیرزمینی پیرامون دریاچه، خشکسالی و کمبود بارش در ساله‌های اخیر، و افزایش درجه حرارت هوا ناشی از گرمایش کرة زمین که موجب افزایش تبخیر از دریاچه شده است. از میان این سه عامل، عامل اول یعنی برداشت بی‌رویه از منابع آب سطحی و زیرزمینی، مهم‌ترین و تاثیر گذار‌ترین عامل می‌باشد.

حال باید گفت که به منظور احیای دریاچة ارومیه، به گونه‌ای که هرساله شاهد بالا آمدن بیشتر سطح آب آن باشیم، می‌بایست بیلان هیدرولوژیک دریاچه مثبت شود. بدین معنی که آب ورودی به دریاچه بیشتر از خروجی آن در هر سال باشد. هم اکنون ورودی آب به دریاچه در هر سال چیزی بالغ بر یک میلیارد متر مکعب کمتر از خروجی آن می‌باشد. چنانچه گفته شد این امر عمدتاً بدلیل برداشت بی‌رویه از منابع آب سطحی و زیرزمینی پیرامون دریاچه است.

حال به فرض (که تقریباً محال بنظر می‌رسد و یا اینکه حداقل ده‌ها سال به طول خواهد انجامید) اگر بتوانیم در یک برنامه‌ریزی دراز مدت، بیلان هیدرولوژیک دریاچة ارومیه را به صفر برسانیم، این بدان معناست که تنها توانسته‌ایم که وضعیت دریاچه را در وضع موجودِ آن حفظ کنیم. به عبارتی، اگر به فرض کاملاً محال، در همین لحظه، کمبود یک میلیارد مترمکعبی ورودی آب دریاچة ارومیه جبران شده و بیلان هیدرولوژیک آن صفر شود، تنها توانسته‌ایم که دریاچه را در وضعیت فعلی حفظ نماییم، یعنی در وضعیتی که ۹۳ درصد آن خشک است. این در حالی است که دسترسی به بیلان هیدرولوژیک صفر نیز در شرایط کنونی که مصرف آب رو به تزاید بوده و شاهد ازدیاد برداشت هستیم، چیزی در حد محال است.

راهکار پیشنهادی برای احیای دریاچة ارومیه:

از بحث بالا آشکار شد که به منظور احیای دریاچة ارومیه چاره‌ای جز مثبت کردن بیلان هیدرولوژیک دریاچه وجود ندارد. با توجه با آنکه در حوضة آبریز این دریاچه آب کافی بدین منظور وجود ندارد، انتقال آب از دیگر حوضه‌های اطراف، مد نظر قرار گرفته است. یکی از این حوضه‌ها رود ارس بود که پس از کش و قوس‌های فراوان، نهایتاً با مخالفت سازمان حفاظت محیط زیست روبرو شد. این مخالفت دارای پایة علمی و حقوقی می‌باشد چرا که آب رود ارس دارای مصرف کنندگانی هم در کشور ما و هم در کشور همسایه یعنی آذرباییجان می‌باشد.

با دقت بر سایر حوضه‌های آبریز پیرامون دریاچة ارومیه، تنها حوضه‌ای که توانایی تامین آب مورد نیاز جهت احیای دریاچه را دارد دریای مازندران می‌باشد. حجم ذخیرة این دریاچه به گونه‌ای است که می‌تواند کمبود فعلی آب دریاچة ارومیه یعنی چیزی در حدود ۱۶ میلیارد مترمکعب را تامین نماید، بدون آنکه آسیب آنچنانی از این انتقال آب بپذیرد. اگر به فرض محال این مقدار آب بطور ناگهانی از دریاچة مازندران کم شود، تنها در حدود ۴ سانتی متر از سطح آب آن کاسته می‌شود. این در حالی است که انتقال آب، در طی چندین سال صورت خواهد پذیرفت.

در مسیر انتقال آب از دریاچة مازندران به دریاچة ارومیه چالش‌های اجرایی و حقوقی وجود دارد که بنظر می‌-رسد این چالش‌ها قابل حل باشد. خوب است که مسئولین محترم اهتمام جدی به حل مشکل دریاچة ارومیه بنمایند، پیش از آنکه بجای «دریاچة ارومیه» در نقشه‌ها، نام «کویر ارومیه» را مشاهده نماییم.

* برای آشنایی با شرایط و نحوه همکاری با «نگاه شما» اینجا را کلیک کنید.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۴
در انتظار بررسی: ۱۸
انتشار یافته: ۱۸
با سلام
با عرض احترام به این استاد عزیز به نظر من راهکار انتقال آب از دریای مازندران به دریاچه ارومیه راهکار مناسبی نیست. بدلیل اینکه هر حوضه آبریز باید بر اساس مقتضای اقلیمی خودش شرایط طبیعی را داشته باشد. ساختن سد و برداشت بی رویه آب از منابع آب زیر زمینی رژیم تغذیه ای دریاچه را بهم ریخته است و این مشکل تنها با برگرداندن آن به وضع سابق حل میشود. اگر ما برای تامین آب مورد استفاده کشاورزی و صنعتی در منطقه نیاز به برداشت داریم بهتر است از حوضه های اطراف مانند دریای مازندران آب را تامین کنیم نه اینکه آنرا به دریاچه ارومیه بریزیم. در این حالت هم منبع بی پایان آب برای استفاده در کشاورزی و صنعتی خواهیم داشت و هم رژیم تغذیه ای آب دریاچه به حالت طبیعی خود را بر میگردد و هم منابع آب زیر زمینی نیز که نقش مهمی در پایداری اراضی دارند سالم خواهند ماند. از طرفی اگر مشکل خشکسالی و کم بارشی داریم بر اساس آموزه های دینی اسلامی کم کردن گناهان و خواندن نماز باران مشکل را حل میکند و دیگر نیازی به صرف هزینه های صدها میلیاردی برای بارور کردن ابرها و غیره و ذلک نیست.
فراموش نکنیم که قرآن کریم می فرماید:
ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس: فساد و تباهی در خشکی و دریا بواسطه اعمال مردم ظاهر میشود.
در صورتی که آب ورودی به دریاچه از خروجی (تبخیر) بیشتر باشد، سطح آب دریاچه هر ساله پایین و پایین‌تر خواهد آمد؟!!!
آقای دکتر کتیبه باید عرض کنم که اجرای طرح انتقال از خزر بر محیط زیست اثر خیلی بدی دارد و هزینه تمام شده اجرا و بهره برداری زیاد بوده خرید آب از کشاورزان خیلی خیلی ارزان بدون عواقب محیط زیستی بوده اگر بودجه هست چرا روش های آبیاری را تغییر نمیدهیم تا حق آبه دریاچه قابل حصول باشد بنده از کارشناس اکولوژی شاغل در بخش آب از بومیان حوضه دریاچه و از طرفداران محیط زیست با سالها سابقه و بررسی علمی با اطمینان عرض میکنم که با مدیریت و مدرن کردن و انتقال آب از زاب و ارس میتوان دریاچه را احیا کرد و به محیط زیست با این روش اجرای که ما داریم ضرر کمتری تحمیل کرد
پیشنهاد من انتقال آب سد سوان ارمنستان در قبال گاز و برق تقریبا مجانی به حوضه آبریز دریاچه است.
البته بايد توجه داشت انتقال اين آب با توجه به املاح همراه آن شرايط درياچه را تغيير خواهد داد
همچنين بايد روش آبياري و مصرف بهينه آب اصلاح گردد و به بازيافت آب توجه شود
عالمان بی عمل .
ارتفاع دریای خزر منفی 28 متر و ارتفاع دریاچه ارومیه 1270 متر است این دوست گرامی محاسبه نموده اند که چه هزینه ای برای پمپاژ این اختلاف ارتفاع لازم است؟
چاههای غیر مجاز را مسدود و غیر قابل استفاده کنید که مهمترین اقدام است.
ارتفاع دریای خزر منفی 28 متر و ارتفاع دریاچه ارومیه 1270 متر است این دوست گرامی محاسبه نموده اند که چه هزینه ای برای پمپاژ این اختلاف ارتفاع لازم است؟
"در صورتی که آب ورودی به دریاچه از خروجی (تبخیر) بیشتر باشد، سطح آب دریاچه هر ساله پایین و پایین‌تر خواهد آمد"

اشتباه نوشتید که!
درياي "خزر " نه درياي "مازندران"

اسامي درياها و خليج ها را تحريف نكنيم برادر عزيز!!!
(در صورتی که آب ورودی به دریاچه از خروجی (تبخیر) بیشتر باشد، سطح آب دریاچه هر ساله پایین و پایین‌تر خواهد آمد،‌‌)
.......
این جمله ایا معنی درستی دارد؟
دریاچه ارومیه
جالب است که آب رود ارس هم به دریای خزر می ریزد. پس چه لزومی دارد به جای ارس از خزر آب بیاوریم؟؟
ايشان راه حل هاي علمي رابيان فرمودندولي اينجانب نيز راه حل هايي به نظرم مي رسد كه علمي نيست ولي فكر كنم موثر مي باشد:
1-بايد فساد اداري از بين برود يا حداقل كاهش يابد.ممكن است بگوييدچه ربطي به موضوع دارد.ارتباطش اين است كه معمولاً در سيستم اداري موجود وقتي افراد،اعم از كاركنان دولت از رده هاي بالاتر تاپائين تر در اجراي پروژه اي احساس نفع مالي نكنند در راستاي فراهم آوردن تمهيدات واجراي پروژه نه تنها همكاري نمي كنند بلكه سعي به جلوگيري از اجراي آن دارند.وهمه مي دانيم كه وقتي گروه يا تعدادي در بدنه دولتي ذينفع نباشندونخواهند كاري انجام شود راههاي جلوگيري از آن را مي دانندوهيچ كسي نمي توانددرجلوي آنها بايستد حتي اگر نابغه علمي باشد.لذا نتيجه گيري مي كنم كه با اين وضعيت فعلي هيچ كاري نه تنها درمورد درياچه اروميه بلكه درمورد سايرموارد مشابه نيز انجام نخواهد شد.
2-كنترل دولت برمقامات محلي بايد به اندازه كافي باشدودرگير باند بازيهاي محلي در انتخاب مقامات محلي نباشد.درغير اينصورت اين مقامات فقط به دنبال ايجاد شرايطي براي حفظ پست ومقام خويش خواهند بود وبه مشكلات منطقه توجهي نخواهند كرد.براي مثال درمورد درياچه اروميه اينجانب از طريق يكي از دوستانم كه در سيستم اداري آنجاست اطلاعاتي دارم كه عليرغم اينكه چندين سال است مشكل درياچه به مرحله حادّ رسيده است تعداد چاههاي غير مجاز به جاي كم شدن ،افزايش يافته وحتي تعداد چاههاي مجاز نيز افزايش داشته است.در پشت سدها كه تقسيم آب براي كشاورزان انجام مي شود در برخي موارد عليرغم اينكه حتي كنتورهاي آب خريداري شده ولي متاسفانه نصب نشده است.آموزشهاي لازم به كشاورزان داده نشده وهچگونه الگوي كشت براي آنها تعريف نشده است،آبياري غرقابي با كشت ارقام پرمصرف مثل سيب وچغندر قند رايج مي باشد.
با اين اوصاف به نظر اينجانب هيچگونه اقدامي انجام نخواهد شد وپيشنهادهاي علمي مثل پيشنهاد آقاي دكتر كتيبه جهت انتقال آب وافزايش ورودي پيشنهاد شده در مقابل پيشنهادهاي ديگر مانند تبديل درياچه به دشت و(كشت علف در آن )رنگ خواهد باخت وكسي اين را نخواهدپرسيد كه چه قدر خاك براي اصلاح خاك دراين مساحت خيلي زياد لازم خواهد شد ويا اينكه كدام علف ودرخت مي تواند درخاك شور دوام بياورد وتنها نفعي كه هست براي سودجوياني خواهدبودكه كاميونها نمك را بدون پرداخت هرينه اي به بيت المال (شايد به جايي ديگر بپردازند)جابجا خواهند كرد.
تقریبا همه کارشناسان موافق هستند که تنها گزینه مناسب دریای خزر می باشد
اما دولت دریاچه اورمیه را که در حالت اضطرار است را رها کرده و از خزر به کویر سمنان آب می کشد!
با کدام منطق. معلوم نیست؟
خیلی جالب و علمی بود. چنانچه این انتقال با لوله های 2000 میلیمتری و سرعت سیال هفت دهم متر بر ثانیه انجام شود در هر ثانیه 2.2 متر مکعب اب وارد دریاچه میشود. یعنی در روز حدود 190هزار متر مکعب و در سال حدود 70 ملیون متر مکعب.
این مقدار خیلی کمتر از delta s میباشد
یک پیشهاد جالب بیاییم چند هزار قنات از بالادست به پایین دست ودشت میانی به سمت دریاچه حفر کنیم که با این کار هم چند هزار شغل جدید ایجاد کرده ایم از چرخ چاه ساز تا کلنگ وبلیچه سازی تا ..وهم یکی از شغلهای بزرگ ابا اجدادی که اکنون به دست برادران افغانی انجام میشود وکم مانده که حفر قنات را هم به نام خود بزنند چلو گیری کرده ایملطفا این شوخیرا جدی بگیرید
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار