بازدید 7847

درخواست طلاق به خاطر دعوا بر سر عید دیدنی

کد خبر: ۳۹۵۴۶۳
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۰ 24 April 2014
زوج جوانی که بر سر عید دیدنی و دید و بازدید با هم اختلاف پیدا کرده بودند، درنهایت صبح دیروز پایشان به دادگاه خانواده کشیده شد.

به گزارش فرهیختگان، صبح دیروز زوج جوانی با مراجعه به شعبه 268 دادگاه خانواده درخواست طلاق توافقی دادند.

 زن جوان درخصوص علت درخواست طلاق خود به قاضی عموزادی گفت: آقای قاضی این مرد لجباز برای من زندگی جهنمی ساخته است و من دیگر طاقت زندگی در کنار او را ندارم. پدر و مادر ما در خارج از کشور زندگی می‌کنند. پیش از اینکه بهنام به خواستگاری من بیاید پدرم به خاطر شرایط کاری‌اش در جست‌وجوی راهی برای رفتن از ایران بود. وقتی مراسم عروسی‌مان را جشن گرفتیم پدر و مادرم به یکی از کشورهای آسیایی رفتند.

 وی ادامه داد: بعد از رفتن پدر و مادرم خیلی احساس تنهایی کردم. برای همین بیشتر وقت‌ها به خانه خاله بزرگم می‌رفتم، چون او شباهت زیادی به مادرم دارد و وقتی او را می‌بینم دلتنگی‌هایم کم می‌شود. قرار بود امسال عید پدر و مادرم به ایران بیایند اما به خاطر شرایط کاری پدرم نتوانستند بیایند. من خیلی به‌هم ریختم و ناراحت شدم. اما قرار شد بعد از تعطیلات به ایران بیایند. برای همین روز اول عید از بهنام خواستم که اول به خانه خاله‌ام برویم، چون واقعا دلم هوای مادرم را کرده بود. اما بهنام اصلا مرا درک نمی‌کند و پایش را توی یک کفش کرد که اول باید به خانه مادر او برویم. به خاطر این موضوع با هم درگیر شدیم تا جایی که من از خانه بیرون رفتم و چند هفته به خانه برنگشتم، ولی بهنام اصلا اهمیتی به نبود من نداد و حتی برای پا در میانی و آشتی کردن پیش من نیامد. کل تعطیلات عید و بعد از آن در خانه خاله‌ام ماندم ولی بهنام اصلا توجهی نکرد و حتی شنیدم که در تعطیلات عید به خانه بستگانش رفته و خوشگذرانی کرده است، برای همین تصمیم گرفتم از این مرد جدا شوم چون واقعا خسته شده‌ام.

قاضی عموزادی از زن جوان پرسید: فقط به خاطر این موضوع کوچک تصمیم به جدایی گرفتید؟
این زن پاسخ داد: نه‌فقط این موضوع نیست. من واقعا از دست لجبازی‌های بهنام خسته شده‌ام. او واقعا مرا اذیت می‌کند. اصلا درکم نمی‌کند. هرچه من می‌گویم خلافش را انجام می‌دهد. از دست رفتارهایش عصبی شدم و بیماری اعصاب گرفتم. از پدر و مادرم هم که دورم حتی یک‌بار هم قصد طلاق داشتیم اما خواهر بزرگم وساطت کرد و آشتی‌مان داد اما دیگر نمی‌توانم ادامه دهم همه حق و حقوقم را می‌بخشم و می‌خواهم جدا شوم.

قاضی عموزادی از مرد جوان پرسید: شما هم راضی به طلاق توافقی هستید؟

بهنام در پاسخ به سوال قاضی گفت: اگر سمیرا اصرار به جدایی دارد من هم می‌پذیرم چون نمی‌خواهم با اصرار از او بخواهم که با من زندگی کند.

 وی ادامه داد: سمیرا فکر می‌کند که من لجبازی می‌کنم اما اصلا این‌طور نیست. کسی که لجبازی می‌کند خودش است. به او گفتم که روز اول عید به دیدن مادرم برویم چون مادرم قرار بود روز دوم به مسافرت برود اما او قبول نکرد. من و سمیرا پیش از عید برنامه‌ریزی کرده بودیم که بعد از عید دیدنی به مسافرت برویم اما او روز اول عید همه چیز را خراب کرد؛ قهر کرد و از خانه بیرون رفت. وقتی هم با او حرف زدم به من گفت که دیگر نمی‌خواهد با من زندگی کند. من هم به تنهایی به خانه مادرم رفتم و به دروغ به او گفتم که سمیرا حالش خوب نبود اما او متوجه شد که ما با هم درگیر شدیم. وقتی دیدم سمیرا اصرار دارد که از هم جدا شویم به دادگاه آمدیم تا همه‌چیز تمام شود.

زن جوان در ادامه جلسه دادگاه گفت: آقای قاضی این مرد آنقدر لجباز و مغرور است که وجود من اصلا برایش مهم نیست و من اهمیتی برایش ندارم.

 با پایان حرف‌های این زوج جوان قاضی دلایل آنها را برای طلاق کافی ندانست و آنها را به مشاور خانواده‌ معرفی کرد تا اختلافات‌شان حل شود.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۵
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۳۳
اعدام بهتر است
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
لوثش نکن
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
من هم می خواستم بگم اول بریم خونه ننه ام ولی از زنم ترسیدم رفتیم اول خونه مادر اون
به خاطر نبودن پدر و مادرش تو ايران از شوهرش طلبكار شده!!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
نمیدانم
ناشناس
| United States |
۱۵:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
به خاطر نبودن پدر و مادرش تو ایران شوهرش فکر کرده می تونه هر کاری دوست داره بکنه چون هیچ پناهی نداره...
اینا هم خوشی زده زیر دلشون..معلومه مرفه بی درد هستند نه مثل ما که از بی پولی .......
متأسفانه امروزه معیارهای زندگی تغییر کرده و اگه خودمونو درست نکنیم شاهد طلاقهای بیشتری خواهیم بود
راه حل اعدام
فکر می کنند زندگی بچه بازیه
از حرفها این طور بر میاد که دوتاشون مخصوصا آقا پسره هنوز نمیدونه مسئولیت زندگی یعنی چی ؟؟؟؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۶
فکر کنم منظوزت دختر خانومه بود
"گذشت" حلقه مفقوده زندگی های امروز ...
لجبازی دقیقا متضاد گذشت است و باعث میشود مسائل بسیار پیش پاافتاده تبدیل به دعوا و بحرانهای بزرگ در زندگی بشود.
مراجعه مرتب به مشاور خانواده بهترین راه حل برای حفظ و دوام و تحکیم خانواده های امروزی.
به نظرم همیشه از این جر و بحث ها توی همه خانواده ها هست مخصوصا در حال حاضر که زن و شوهر بخاطر مساپل اقتصادی و آلودگی هوا و غیره بسیار تحت استرس و فشار هستند. منتها این وسط صبر و تحمل، کنترل خشم مقداری گذشت، یکم سکوت و چیزایی از این دست (مخصوصا از طرف آقایون) باعث میشن که این بحث ها بحرانی نشن و زود تموم بشه.
دختره خیلی بی منطقه. امکان نداره کسی خالش براش مثل مادرش باشه. پس مادر مرده اولویت داشته
مردی که پانزده روز سراغ زنش نره مرد زندگی نیست
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۷:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
زنی که بدون اجازه دو هفته بره برا خودش چی؟ زن زندگیه؟؟
من هم موافق طلاقم دوست داره بره پیش مامانش خارج
زنی که بدون اجازه شوهرش دو هفته خونه نیاد حقش طلاقه شوهره باید خودش اقدام میکرد
بابا این هم یک خبره مثل بقیه خبرها ، هرکی میتونه کلاه خودشو محکم بچسبه تا نیفته ، مشاور بازی که نیست که هی نظر میدین.
فقط اعدام
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۷
داش دمت گرم.مرامتو عشقه!!!!!!!!
داداش يكى از دو نفر كوتاه بيان ، البته مادر گوهر بى همتايى است بهنام دوست داشته اول عيدى عزيز ترين كسانش را به بيند،و سميرا هم خواسته شبه مادرش را ببيند، بهتر است كوتاه بيايند و طلاق و جدايى هيچ ديدى را در مان نمى كند
بابا بعضی ها چقدر لوسند! وقتی افراد بچه باشند و ازدواج کنند نتیجه اش این است! اصلا روشون شده برای این موضوع مسخره بروند دادگاه؟
حق با مرد بود. زنه زيادي پر رو است.
زن پررو ... حقت طلاق است و بس .. داداش تو هم برو زن بگیر
ای بابا! انگار بهتر بود این وسط بزرگان، دو تا عروسک هم واسه این زوج جوان عیدی می خریدند بروند پی عروسک بازی!!! متاهل اینقدر ناپخته و بی گذشت؟!! من مانده ام اینها چطور می خواهند بچه بزرگ کنند! حالا نمی شد روز اول عید به هر دو بزرگتر سر بزنند؟! مسابقه که نبود!
من خودم خيلي دربرابرلجبازي ودهن كجي هاي زنم وخانوادش كوتاه امدم اونم 4سال تازندگيم بهتربشه دلم به زنم ميسوخت ولي حالا ته خط رسيدم ديدم اشتباه كردم دلم بايدبه خودم بسوزه با لج بازي ونمك نشناسيش ديگه جايي تودل من نداره وحاظرم مهرشوبدم خلاص شم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۸:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۶
از مشاوران و روانشناسان کمک بگیر .طلاق آخرین راه حله نه اولین راه حل
فقط سنگسار
ما که زن نداریم ولی کاش داشتیم هرجا هم که میگفت میبردمش بخدا
مرد اگه حساسیت روحی خانمشو درک نکنه به درد لا جرز دیوار میخوره. وقتی 2 هفته دنبال خانمش نیاد معلومه که خوشگذرونه نه مرد زندگی
آخه ابله خاله تو یک فامیل درجه دو هست ولی مادر پسره که می شود مادر شوهر تو یک فامیل درجه یک محسوب می گردد پس باید الویت اول فامیل درجه یک باشد تازه یارو تو را طلاق بده خیلی هم خوبه
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار