بازدید 4674

سناریوی زوج جنایتکــار بـــا چوبه‌دار گره خورد

کد خبر: ۳۹۵۴۱۲
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۶ 24 April 2014
 زن و مرد خیانتکار برای ازدواج با هم نقشه جنایت هولناکی را طراحی کردند که این سناریو با چوبه دار گره خورد.

به گزارش قانون، ۱۴دی ماه سال ۸۴، زن ۳۸ ساله‌ای هراسان و مضطرب به اداره آگاهی شهریار رفت و از ناپدیدشدن مرموز همسرش خبر داد. این زن که «پری» نام دارد در شکایتش گفت: ۴ روز قبل همسرم «احمد» برای دیدار یکی از دوستانش از خانه خارج شد و دیگر باز نگشت.

 این زن در ادامه گفت: همسرم اگر می‌خواست برای چند روز از خانه خارج شود حتما مرا در جریان قرار می‌داد، اما این بار چیزی درباره غیبت طولانی‌اش نگفت. پس از طرح این شکایت پرونده‌ای در دایره مبارزه با آدم ربایی پلیس آگاهی شهریار تشکیل شد و گروهی از کارآگاهان تجسس‌های گسترده‌ای برای کشف راز ناپدیدشدن این مرد آغاز کردند.

 در حالی که ۹ ماه از ماجرا گذشته بود و هیچ ردی از مرد ۴۰ ساله در دست نبود، برادر او با مراجعه به  اداره آگاهي، سرنخ‌های جدیدی را در اختیارشان قرار داد. او گفت: پری (همسر احمد) با مرد جوانی به نام «غدیر» آشنایی دارد، به همین خاطر احتمال می‌دهم ناپدیدشدن مرموز برادرم با رابطه شیطانی آن‌ها مرتبط باشد.

 با اظهارات برادر «احمد» رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد و این زن و مرد برای بازجویی به پلیس آگاهی احضار شدند.

 «غدیر» به افسر بازجو گفت: من و «احمد» با هم دوست بودیم. پس از ناپدیدشدن او چند بار به خانه‌اش رفتم تا از همسرش جویای سرنوشت او شوم و هیچ رابطه دیگری در این میان وجود نداشته است. کارآگاهان که به اظهارات «پری» و «غدیر» مظنون شده بودند رفت و آمدهای آن‌ها را تحت کنترل نامحسوس قرار دادند.

 تجسس‌های ماموران ادامه داشت تا اینکه سرانجام چند روز بعد آن‌ها متوجه ورود «غدیر» به خانه «پری» شدند، بدین ترتیب بلافاصله ماموران راهی خانه «پری» شده و هر ۲ نفر را دستگیر کردند.

از سوی دیگر کارآگاهان «غدیر» را تحت بازجویی دوباره قرار دادند. او سرانجام پس از ۷ ساعت تناقض گویی وقتی دریافت پلیس می‌داند او از سرنوشت «احمد» مطلع است، لب به اعتراف گشود و پرده از راز قتل «احمد» برداشت.

متهم گفت: من و  پری عاشق هم بودیم و تصمیم داشتیم با هم زندگی کنیم، اما شوهرش «احمد» سد راه‌مان بود، بنابراین طبق نقشه‌ای از قبل طراحی شده ساعت ۳ بعد از ظهر دهم دی ماه ۸۴ به اتفاق یکی از دوستانم به نام «بهروز» به خانه «احمد» رفتیم. او در خانه تنها بود، بنابراین در فرصتی مناسب با همدستی «بهروز» احمد را با طناب خفه کردیم. بعد از قتل هم جسدش را در رودخانه‌ای در بلوار ابوذر تهران‌‌ رها کردیم.

 وی ادامه داد: «پری» در ابتدا از ماجرای قتل اطلاعی نداشت، تا اینکه ۶ ماه بعد موضوع را به  او گفتم، بعد هم براساس قرار قبلی با هم ازدواج کردیم.
 
با توجه به این اعتراف‌ها و وجود ابهام‌های فراوان در این ماجرا و از آنجا که متهم نتوانست «بهروز» را معرفی کند کارآگاهان فرضیه قتل «احمد» به دست همسرش و غدیر را با جدیت بیشتری دنبال کردند.

تحقیقات جنایی روی این شاخه ادامه داشت تا اینکه «غدیر» اعتراف کرد که قتل را با نقشه «پری» و همکاری او انجام داده است.  لذا همسر مقتول که راز قتل همسرش را فاش شده می‌دید چاره‌ای جز بیان حقیقت ندید و لب به اعتراف گشود.

 در ادامه با اعتراف‌های متهمان و بازسازی صحنه قتل از سوی آن‌ها و کشف جسد بازپرس پرونده برای زن و مرد جنایتکار قرار مجرمیت صادر کرد که با تایید قرار مجرمیت و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.چندی قبل به اتهامات زن و مرد جوان در شعبه 74 دادگاه کیفری و به ریاست قاضی عبداللهی رسیدگی شد.

در ابتدای این جلسه اولیای‌دم مقتول برای عاملان جنایت تقاضای قصاص کردند. سپس پری در جایگاه قرار گرفت و با رد اتهامش گفت: «من سال 68 با احمد ازدواج کردم او سال 83 می‌خواست برای کار به بندرعباس برود که با پادرمیانی پدرشوهر سابقم از این تصمیم خود منصرف شد.اواخر سال 84 او به طور ناگهانی برای کار به بندرعباس رفت و از آن به بعد تماسش با ما قطع شد. حتی سه بار برای یافتن احمد عکسش را در روزنامه‌ها چاپ کردم. فرد ناشناسی نیز با خانواده پدرشوهر سابقم تماس گرفت و مدعی شد احمد در بندرعباس مشغول کار است. حدود 5 ماه پس از ناپدیدشدن شوهرم، با غدیر ازدواج کردم که حاصل آن یک پسربچه می‌باشد.

در ادامه جلسه دادگاه، دختر مقتول با رد ادعاهای مادرش، گفت: مادرم غدیر را قبل از اینکه پدرم ناپدید شود به خانه مان می‌آورد و مدعی بود قرار است قاتل پدرم با خاله ام ازدواج کند.»
پری در خصوص اظهارات دخترش گفت: «حرف های او را قبول ندارم و من قبل از ناپدید شدن همسرم هیچ ارتباطی با غدیر نداشتم.»

در ادامه جلسه دادگاه غدیر در جایگاه قرار گرفت که او نیز با رد اتهاماتش گفت: «من و احمد با هم دوست بودیم حتی یک بار من در یک درگيری چاقو خوردم که احمد مرا به بیمارستان برد. او خیلی مهربان بود پس چطور می توانم دست به قتلش زده باشم.»

رئیس دادگاه:«شما اقرار کرده اید که پس از قتل، جسد را مثله کرده و در یک کانال آب در خیابان ابوذر تهران انداخته‌اید.»

غدیر:«این اعترافات تحت فشار بازجویی بود.» در ادامه جلسه، رئیس دادگاه محاکمه را غیرعلنی کرد تا به دیگر اتهامات متهمان رسیدگی شود.پس از آخرین دفاعیات دو متهم به قتل، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شده و هر دو متهم را به قصاص محکوم کردند.

با اعتراض متهمان پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات شعبه 24 دیوان عالی کشور حکم را تايید کردند.


سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۱۰
بهتره به جاي اعدام كه وجهه بين المللي خوبي هم نداره يك زندان متأهلي درست كنند به صورت اتاق با سرويس كامل بعد تا آخر عمرشون همان جا بمانند و با هم زندگي خوبي را ادامه بدهند.
پاسخ ها
ناشناس
| United States |
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
این ایده از کجا به ذهنت رسید اخه
لعنت به هر چي زن و مرد خائنه. آخه يكي نيست به اين بدكاره بگه كه, شوهرتو نميخواستي, حق و حقوقتو ميبخشيدي و طلاق ميگرفتي و بعد با هركي ميخواستي ازدواج ميكردي. آخه چرا خيانت و جنايت؟ آخه اون زندگي اي كه پايه هاش رو خيانت و جنايته, چقدر دوام مياره؟ اصلا مگه خيري توش ميتونه باشه؟ و جالبتر از همه, اون بچه اي يه كه حاصل اين ازدواج شومه, از يه مادر خائن و يه پدر قاتل! آخر و عاقبت اون بچه از الان معلومه. بهتر بود اون بچه رو هم اعدام كنن, تا در آينده يه انگل كمتر تو ايران داشته باشيم!
پاسخ ها
مسلمان
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۵
زن خائن جنایتکار اموال مقتول را هم میخواسته واقعاً باید نسل این دوقاتل خائن هم ازبین بره اما ایکاش اونهایی که دم از حقوق بشر میزنند از حقوق مقتولین که با خیانت وبی گناه کشته شدند هم دفاع میکردندو بیشتر ایکاش مجازات این جور خائنین وقاتلین سریع اجرابشه بیچاره پدرومادرودخترمقتول
چرا دو نفر قصاص یک نفر به قتل رسیده لذتی که در بخشش است در قصاص نیست
پاسخ ها
مسلمان
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۵
آیداخانم اگر همسرشما با خانمی دوست میشد وباهمکاری اون شما را به قتل می رسوند خانواده شما می بخشیدند؟ این دونفر انگل و خائن وقاتل هستند پس به اندازه یک حشره هم ارزش ندارند اما اون مقتول بی گناه بخاطر هوسرانی وخیانت کشته شده
حداقل برای یک بارم که شده زن خیانت کار تو این پرونده ها به سزای عملش رسید
پاسخ ها
مسلمان
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۵
البته اگر بذارند
چرا قوانین دست و پاگیر طلاق را بر نمی دارید حالا گیریم این دو نفر اعدام شدند بعدمسئله حل می شه؟؟؟؟
خدا لعنت كنه ادم خائن وبيشرف را
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر