وزیر خارجه ایران در مقالهای برای شماره جدید نشریه آمریکایی فارین افرز، معتبرترین نشریه حوزه روابط بینالملل، به توضیح صحنه روابط بینالملل، آرمانها و موقعیت ایران، چرایی انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری و مسیر پیش روی سیاست خارجی ایران پرداخته است.
به گزارش «تابناک»، ظریف در مقدمه این مقاله به این واقعیت اشاره کرده که افزایش اجتناب ناپذیر در شمار بازیگران بینالمللی شامل سازمانهای چندجانبه، بازیگران غیردولتی و حتی اشخاص، سیاست خارجی را پیچیدهتر ساخته است. این در شرایطی است که سیاست خارجی ایران در دوره پس از انقلاب بر شماری از آرمانها و اهداف محبوب مندرج در قانون اساسی کشور شامل حفظ استقلال ایران، تمامیت ارضی، امنیت ملی و نیل به توسعه ملی پایدار بلند مدت مبتنی بوده است و در فراسوی مرزها، ایران خواهان تقویت جایگاه منطقهای و جهانی خود، پیشبرد آرمانهایش از جمله دمکراسی اسلامی، بسط روابط دوجانبه و چند جانبه، به ویژه با همسایگان مسلمان و کشورهای غیرمتعهد، کاهش تنشها و مدیریت کردن اختلافات با دیگر دولتها، پیشبرد صلح و امنیت در هر دو سطح منطقهای و بینالمللی از طریق کنشگری مثبت، و ترغیب و پیشبرد تفاهم بینالمللی از طریق گفتگو و تعامل فرهنگی است.
تغییرات صحنه جهانی در دهههای اخیر
از نگاه وزیر خارجه، از زمان پایان جنگ سرد و دنیای دو قطبی در اوایل دهه ۱۹۹۰، نظم جهانی دچار تغییر ساختاری عمدهای شده است. مفهوم قدرت، که به طور سنتی با قدرت نظامی اندازهگیری میشد، به میزان قابل توجهی متحول شده است و اشکال جدیدی از نفوذ ـ اقتصادی، تکنولوژیک و فرهنگی ـ به منصه ظهور رسیدهاند.
به رغم چنین تغییرات عمدهای، بازماندگان و بهرهمندان از نظم پیشین تلاش کردهاند تا ویرانه گذشته را هم چنان حفظ کنند. ظهور نظریههای آخرالزمانی در ایالات متحده در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ ناظر به «پایان تاریخ» یا «برخورد تمدنها» واکنشی شتابزده به خلأ «بیدشمنی» ناشی از پایان جنگ سرد و برآمدن جایگاه مسلمانان در صحنه جهانی بوده است. امّا اکنون دنیا نه به سمت دوری و گریز، بلکه در مسیر بهم پیوستگی متقابل حرکت میکند. بر خلاف وضعیت در گذشته، تعقیب سیاستهای یک جانبه توسط قدرتهای فائقه پیشین و یا قدرتهای جدید به وضعیت بنبست و فلج منجر شده است.
موضع شدیداً چالش شده ایالات متحده در دنیای کنونی، به رغم قدرت نظامی مسلط، نمونه بارز این وضعیت است. وضعیت عملی در نقاط مختلف دنیا که ایالات متحده مستقیم درگیر است، به طور مشخص در خاورمیانه بزرگ و در همسایگی بلافصل ایران، حکایت از چرخش آشکار اگر چه سستدلانه واشنگتن به سوی مسیر ائتلاف سازی با دیگر قدرتهای جهانی و حتی بازیگران منطقهای دارد.
این امر موجب برآمدن تدریجی رویکردی تجدید نظرطلبانه به سیاست خارجی شده است. دولت ـ ملتها بدون توجه به موقعیت و یا قدرت کنونی شان، اکنون میکوشند تا جایگاه خود را تقویت کرده و اهدافشان را از طریق ترکیبی به دقت متوازن از همکاری و رقابت برآورند. رقابتهای مرگبار گذشته که تابعی از زور سخت و قدرت سخت بود، جای خود را به تدریج به اشکال فرهنگی، هنجاری و معنایی دادهاند.
در چنین شرایطی تمام دولتها میتوانند از این مرحله انتقالی برای پیشبرد مواضع خود بهرهبرداری و منافع خود را بیشتر کنند. حکومتها میباید محاسبات واقع بینانهای در مورد مزایای نسبی و ضربهپذیریهای خود به عمل آورند، و مهمتر از آن، مجموعهای روشن از اهداف و برنامههای خود تدوین کنند.
چرا موقعیت ایران در دنیا قابل توجه است؟
در نگاه وزیر خارجه، ایران، به مثابه یک قدرت استوار منطقهای در این دوره از انتقال پرتنش در سیاست جهانی، از موقعیتی ویژه برخوردار است و هر گونه تحلیل عینی از ویژگیهای ممتاز ایران بر زمینه منطقه متلاطم اطراف آن، ظرفیت بالای کشور برای ایفای یک نقش برجسته منطقهای و جهانی را مینمایاند.
ظریف، موقعیت جغرافیایی، شماری از خصوصیات تاریخی، استقلال و عدم تعهد واقعی، سنتهای سیاسی بومی و الگوی زمامداری بومی دموکراتیک مبتنی بر پیشرفت و استقرار یک دموکراسی دینی نادر در دنیای مدرن را از مبانی قدرت موقعیت ویژه ایران میداند و «ایدههای گفتوگوی تمدنها» و «جهان علیه خشونت و افراطگرایی» را نمونههایی از تواناییهای نیرومند معنایی ایران برای رساندن صدای خود به جهان بر میشمارد.
چالشهای مهم سیاست خارجی ایران
این ویژگیهای ممتاز ایران با چالشهایی نیز همراه است. ایران در منطقهای با تلاطمهای فراوان قرار دارد و هنوز تحولات کشورهای عربی نیز به پایان نرسیده است؛ سایة بلند تنش چند دههای و در حال استمرار بین ایران و ایالات متحده، که در نتیجه موضوع دشوار هستهای وخیمتر شده است، وضعیت روابط بین ایران و شماری از همسایگانش را پیچیدهتر کرده است.
در عین حال، فعالیتهای بازیگران غیرحکومتی افراطی و خشن در کشورهایی چون افغانستان، عراق، لبنان و سوریه، با وجهة مشخص آشکار و بارز ضد ایرانی و ضد شیعی، اخیرا شدیدا افزایش یافته است و یک جریان هماهنگ شده، اسلام هراسی، ایران هراسی و شیعه هراسی را براه انداخته است.
انتخابات ریاست جمهوری، چرایی پیروزی روحانی و مبانی سیاست خارجی دولت جدید
در چنین شرایطی پیروزی حسن روحانی در انتخاباتی با مشارکت ۷۳ درصدی بیانگر این است که مردم و جامعه سیاسی ایران، از اختلافات بازمانده از انتخابات ۸۸ عبور کرده است. تحلیل روشن از وضعیت جاری در ایران؛ تبیین روشن و بی ابهام او از چالشهای عمده فراروی جامعه و حکومت و رویکرد صادقانه و صریح او در قبال مشکلات و راه حلهای ممکن سبب پیروزی روحانی در انتخابات شده است.
وزیر خارجه معتقد است که چهارچوب سیاست خارجی روحانی مبتنی بر نقدی اصولی، متین و خردمندانه از هدایت روابط خارجی در هشت سال پیش در دورة دولت قبلی بود. روحانی قول داد تا وضعیت غیرقابل قبول امور را از طریق اصلاح اساسی سیاست خارجی کشور درمان کند. تغییراتی که او مطرح کرد نمایانگر درک واقع بینانه از نظم بینالمللی معاصر و چالشهای بیرونی جاری در برابر جمهوری اسلامی بود، و نیز آنچه که لازم است تا روابط ایران با دنیای خارج را به وضعیت به هنجار برگرداند.
این در حالی است که رویکرد روحانی مستلزم تلاشی ظریف برای رسیدن به توازن است: بین نیازهای ملی، منطقهای و جهانی از یک سو و امکانات، ابزار و سیاستهای موجود از سوی دیگر؛ بین تداوم و انعطاف در سیاست خارجی؛ بین اهداف و امکانات؛ و بین اسباب و ابزار مختلف قدرت در جهانی دائماً در حال تغییر. نهایتاً، تعهد روحانی به تعامل سازنده مستلزم گفتوگو و کنش و واکنش با دیگر کشورها براساس جایگاه برابر، احترام متقابل و در خدمت منافع مشترک میباشد. این رویکرد مستلزم آن است که سایر کنشگران نیز تلاشهای جدّی به منظور کاهش تنش، ایجاد اعتماد و دستیابی به تنش زدایی انجام دهند.
اصول و برنامههای سیاست خارجی ایران
ظریف یادآوری میکند که اصول عزّت، حکمت و مصلحت سیاست ایران را هدایت خواهند کرد. هدف این راهبرد کلی حفظ و تقویت امنیّت ملّی ایران، خنثی سازی یا حذف تهدیدات بیرونی، مبارزه با اسلام هراسی و ایران هراسی، ارتقای جایگاه کشور، و نیل به پیشرفت فراگیر خواهد بود.
بنا به اعلام وزیر خارجه، جمهوری اسلامی در حرکت رو به جلوی خود چند هدف کلیدی را تعقیب خواهد کرد. نخست، ایران روابط دوجانبه و چندجانبه خود را از طریق تعامل معنادار با گستره وسیعی از دولتها و سازمانها، منجمله نهادهای اقتصادی بینالمللی، بسط داده و تعمیق خواهد کرد. اولویت دوم دفاع از حقوق فردی و جمعی اتباع ایرانی ـ در هر کجا که هستند ـ و پیشبرد و تقویت فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، زبان فارسی، ارزشهای اسلامی و دموکراسی اسلامی به مثابه یک شیوه زمامداری خواهد بود. سوم، ایران به حمایت از مردم تحت ستم در سراسر جهان، به ویژه در فلسطین، و نیز به مخالفت اصولی خود با دست اندازیهای صهیونیستها در دنیای اسلام ادامه خواهد داد.
جدای از این، ایران چند هدف عاجل را در نظر دارد. اولویت اوّل خنثی کردن و در نهایت شکست دادن جریان ضد ایرانی بینالمللی است، که توسط اسرائیل و حامیان آمریکاییاش براه افتاده است؛ که هدف آنها «امنیتی کردن» ایران است، یعنی مشروعیت زدائی جمهوری اسلامی از طریق ترسیم وجهة ایران به مثابه تهدیدی علیه نظم جهانی. ابزار و وسیله اصلی برای این جریان، بحران بر سر برنامه هستهای صلح آمیز ایران است؛ بحرانی که از نگاه ایران یک سره ساختگی و در نتیجه قابل برگشت است. درست به این دلیل است که روحانی برای شکستن بنبست و ورود در مذاکره با گروه ۱+ ۵ (چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا، ایالات متحده و آلمان) برای یافتن زمینه مشترک و رسیدن به توافقی که عدم اشاعه را تضمین کند، دستاوردهای علمی ایران را حفظ کند، حقوق غیرقابل انفکاک ایران بنا بر معاهده عدم اشاعه هستهای را محترم بشمارد و تحریمهای ناعادلانه را که توسط قدرتهای خارجی تحمیل شدهاند پایان دهد، بدون فوت وقت اقدام کرد.
ایران همچنین تلاش خواهد کرد تا تهدیدات خارجی را از طریق حل و فصل موضوعات معوقه با بقیه دنیا، به ویژه با همسایگان بلافصلش، مرتفع سازد. اعتمادسازی و همکاری مبنای اصلی سیاست منطقهای ایران را تشکیل خواهد داد. به همین دلیل، سال گذشته ایران ایجاد ترتیبات امنیت و همکاری در منطقه خلیج فارس را پیشنهاد کرد. ایران، به مثابه یک بازیگر منطقهای مسئول، از طریق همکاری دو جانبه، منطقهای و چندجانبه با کشورهای منطقه و فراتر از آن در مبارزه علیه افراطیگری و خشونت و تحدید آن فعالانه مشارکت خواهد کرد.
مضافاً، ایران روابط خود با ایالات متحده را از طریق تحدید اختلاف نظرهای موجود و جلوگیری از بروز تنش بیشتر غیر ضروری را حکیمانه مدیریت خواهد کرد، و بدین ترتیب به تدریج از تنشها خواهد کاست. ایران همچنین با کشورهای اروپائی و دیگر کشورهای غربی با هدف احیای روابط پیشین و گسترش بیشتر روابط وارد تعامل خواهد شد.
تذکر ظریف به غرب در مسیر پیش روی سیاست خارجی
تذکر پایانی وزیر خارجه به غرب این است که برای اینکه این تلاش ایران قرین موفقیّت شود، لازم است تا دیگر دولتها واقعیت نقش برجسته ایران در خاورمیانه و فراتر از آن را بپذیرند و حقوق ملّی، منافع و علایق امنیّتی مشروع ایران را به رسمیت شناخته و محترم شمارند. همچنین بسیار مهم است که دیگر دولتها حساسیتهای ملت ایران، به ویژه در ارتباط با عزّت ملی، استقلال و دستاوردهایش را با دقت و جدیت رعایت کنند. غربیها، به ویژه آمریکاییان، نیاز دارند تا فهم خود از ایران و خاورمیانه را اصلاح کنند و به درک بهتری از واقعیات منطقه دست یابند تا از اشتباهات تحلیلی و عملی گذشته اجتناب شود. ضروری است با مدیریت شجاعانه از این فرصت تاریخی ـ که ممکن است دوباره فراهم نشود ـ بهرهبرداری شود. این فرصت نباید از دست برود.متن کامل این مقاله را میتوانید در اینجا مطالعه کنید.