یکی از بحثهایی که در سالهای اخیر درباره پرونده هستهای ایران از سوی کشورهای غربی مطرح شده، این ادعاست که ایران از جامعه جهانی فاصله گرفته و در پی حلوفصل مسأله هستهای، میتواند تعاملات خود را با آن از سر بگیرد؛ اما یکی از بحثهای مغفول در این زمینه، رویکرد ایران به جامعه جهانی و دلیل بیاعتمادی ایران به برخی سازمانهای بینالمللی است.
به گزارش «تابناک»، نشریه آمریکایی Foreign Policy in Focus در گفتوگو با رضا نصری، حقوقدان و عضو مؤسسه مطالعات بینالملل و توسعه ژنو به بررسی روابط ایران با سازمانهای بینالمللی پرداخته و درصدد ریشهیابی دلایل بیاعتمادی ایران به این سازمانها برآمده است.
در آغاز این مصاحبه، نشریه مذکور پرسشی را درباره علل بدبینی ایران نسبت به نیات سازمانهای بینالمللی مطرح کرده است. مصاحبهگر به طور خاص به واکنش ایران نسبت به گزارش احمد شهید، نماینده ویژه حقوق بشری سازمان ملل درباره ایران اشاره نموده و اینکه چرا ایران این گزارش را دارای رویکرد سیاسی و مبتی بر دادههای غیرواقعی و دستکاری شده دانسته است.
در پاسخ به این پرسش، نصری تأکید میکند که بدبینی ایران نسبت به این سازمانها، بیپایه نیست و دلیل آن به سالیان سال تنش و بیاعتمادی در این زمینه بازمیگردد. ریشه این موضوع را به طور خاص میتوان به دوران جنگ ایران و عراق مرتبط دانست و حمایتهایی که در آن زمان، سازمانهای جهانی از اقدامات صدام علیه ایران انجام داده و در مقابل جنایات حکومت عراق علیه ایران سکوت کردند.
به باور وی، رویکرد آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبال ایران، نمونه دیگری در این زمینه است. در حالی که انتظار میرود این سازمان با رویکردی بیطرفانه و منصفانه نسبت به همه کشورها فعالیت کند، دیده میشود که از سال ۲۰۰۲ به بعد، گزارشهای این نهاد درباره ایران همگی غیرمنصفانه بوده و تحت فشار کشورهای غربی تنظیم و منتشر شده است.
رویکرد شورای امنیت سازمان ملل نسبت به ایران نیز در همین چهارچوب قابل ارزیابی است. در حالی که این سازمان اصولاً باید ترویج کننده دیپلماسی چندجانبه باشد، در موضوع ایران از همان آغاز به ابزار تحریمها متوسل شده و به عبارت دیگر، بدون اثبات اینکه چرا آن گونه که ادعا میشود، برنامه هستهای ایران تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی است، شورای امنیت اقدامات تنبیهی علیه ایران در دستور کار خود قرار داده است.
به باور نصری، این موضوع که سیاستگذاران ایرانی نسبت به اقدامات سازمانهای بینالمللی در قبال ایران حساس هستند، به هیچ وجه جای تعجب ندارد. در حقیقت، پرسشهای مشروعی وجود دارد که باید در این زمینه پاسخ داده شود و قدرتهای جهانی نیز باید بدانند که سوءاستفاده از سازمانهای بینالمللی، میتواند تأثیرات منفی متعددی در بلندمدت به همراه داشته و سبب ضربه خوردن اعتبار و کارکرد کلیت «نظام بینالمللی» شود.
نصری در ادامه در پاسخ به اینکه به جز سازمانهای رسمی بینالمللی، دلیل بدبینی ایران به سازمانهای غیردولتی، اندیشکدهها و رسانههای غربی چیست، توضیح میدهد که از دید ایران، این سازمانها نیز نقش مهمی در پدید آوردن یک «بحران» ساختگی در زمینه موضوع هستهای ایران داشتهاند. شماری از این سازمانها، به طور سیستماتیک نسبت به هدایت رسانههای بینالمللی در راستای سیاستهای مدنظر خود اقدام کرده و به جو ایران هراسی دامن میزنند.
وی تأکید میکند که همواره نیات خصمانهای در عرصه بینالمللی نسبت به ایران بوده که عمدتاً دلیل آن، اقداماتی بوده که رقبای منطقهای ایران در راستای تلاش برای «منزوی کردن» این کشور انجام میدهند؛ بنابراین، منطقی است که ایران دیدگاه مثبتی نسبت به این سازمانها و اندیشکدهها نداشته باشد. باید اشاره کرد که هدف اصلی این سازمانها، مقابله با تجدید روابط ایران با کشورهای غربی است.
در آخرین پرسش، مصاحبهگر از نصری درباره رویکرد واشنگتن نسبت به مذاکرات هستهای با ایران پرسیده و اشاره میکند که به باور برخی در آمریکا، اعمال تهدید علیه ایران در جریان مذاکرات، میتواند سبب پایبندی ایران به مذاکره شده و موفقیت این مذاکرات را تضمین کند. آیا چنین چیزی درست است یا خیر؟
نصری در پاسخ به این پرسش پس از بیان یک مقدمه، اشاره میکند که تهدید و زور ـ چه از جنبه نظامی و چه اقتصادی ـ در تعارض با رویههای قانونی و اصل حسن نیت قرار دارد. تهدید یک طرف مذاکره به فشار و تحریمهای بیشتر، نه تنها در تضاد با اصول حقوقی و اخلاقی قرار دارد، بلکه دارای پیامدهای حقوقی است که در بلندمدت آشکار خواهد شد؛ بنابراین، چنین رویکردی در قبال ایران کارآمد نخواهد بود.