بازدید 21735

پوششم را برای ورود به سیاست عوض نکردم

یکی از خبرگزاری‌ها یک استنباط نادرستی از زندگی من کرد و مرا آدم تجمل‌گرا معرفی کرد. تنها چیزی که در این چند سال کار با آن مانوس نبوده‌ام تجمل‌گرایی بوده و بیش از 90 درصد وقتم با محرومان سپری شده‌است.
کد خبر: ۳۹۴۲۷۵
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۷:۰۰ 20 April 2014
حضور کمرنگ زنان در پست‌های تصمیم‌گیر و سیاست‌گذار یکی از مسائلی است که در دوره‌های مختلف مورد انتقاد بوده است. زنانی هم که در دست یافتن به این پست‌ها موفق می‌شوند بدون شک راه دشواری را پشت‌سر نهاده‌اند چراکه ساختار مردانه در بسیاری موارد با حضور این زنان به‌راحتی کنار نمی‌آید. هرچند تا به‌حال زنانی بوده‌اند که با وجود موانعی که بر سر راهشان وجود داشته است، به موفقیت‌هایی دست یافته‌اند و توانسته‌اند در نوع خود تاثیرگذار باشند.

فاطمه دانشور در چهارمین دوره انتخابات شورای شهر تهران تحت فهرست اصلاح‌طلبان نامزد شد و توانست به شورای شهر تهران راه پیدا کند. او همچنین کارآفرین، بنیانگذار مؤسسه نیکوکاری مهرآفرین و رئیس کمیسیون اخلاق کسب و کار و مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها در اتاق بازرگانی ایران است.

دانشور در گفت‌وگو با آرمان می‌گوید: هنگامی که رئیس کمیسیون اخلاق کسب و کار و مسئولیت اجتماعی شدم، اولین‌بار بود که یک زن به این پست می‌رسید و با مقاومت شدیدی از طرف مردان مواجه شدم. مردانی بودند که از من سنشان بالاتر بود و خودشان را محق‌تر می‌دیدند. در آنجا فشار‌های روانی از طرف مردانی که دوست نداشتند من وارد این پست شوم بر من وارد شد.

ارزیابی کلی شما از شورای شهر چهارم که اکنون درحال فعالیت است، چیست؟

شورای شهر چهارم با توجه به اینکه تعداد افراد بیشتری در آن فعالیت دارند و تخصص آنها در حوزه‌های مختلف است به‌نظرم شورای موفقی است. تا کنون هم اعضا با جدیت و دلسوزی موضوعات را در حوزه کاری خود پیگیری کرده‌اند و زمان زیادی را صرف کرده‌اند اما موضوعات شهری خیلی گسترده است. درحال حاضر هر عضو به صورت تخصصی در شورا روی موضوع خاصی متمرکز شده است چون همه اعضا این فرصت را ندارند که در رابطه با تمام موضوعات فعالیت داشته باشند.

حضور زنان در شورای شهر را چطور می‌بینید؟ همانطور که می‌دانید زنان در عرصه‌های مختلف تصمیم‌گیر و سیاستگذار حضور کمرنگی دارند، علت آن چیست؟


همانطور که خودتان هم گفتید، نسبت تعداد زنان به مردان در شورای شهر کم است. از 31 نفر عضو شورای شهر، سه نفر زن هستیم. دوره قبل هم سه نفر بودند. به‌نظرم زنان باید تلاش بیشتری کنند و کرسی بیشتری در مجلس و پست‌های سیاستگذار به خود اختصاص دهند. تعداد زنان مجلس نیز کم است اما از همان تعداد کم هم در حوزه زنان خروجی زیادی ندیدیم. وقتی تعداد زنان کم می‌شود باید چندین برابر توانشان تلاش کنند تا بتوانند آن کمبود را جبران کنند. وقتی موفق می‌شوند این کرسی‌ها را بگیرند، باید برای جامعه زنان که بیرون هستند، تلاششان چند برابر مردان باشد. با اینکه در شورای شهر تعداد ما سه نفر بوده است، زنان در شورا قوی‌تر از زنان در مجلس کار می‌کنند؛ از خروجی‌ها می‌توان این را فهمید. انتظار من از زنان مجلس این است که این همه ضعف در حوزه قانون مربوط به زنان داریم و باید قدمی در اصلاح آنها برداشته شود. حس مادری که زنان می‌توانند داشته باشند، می‌تواند در زمینه حقوق کودکان نیز موثر باشد. فعالیت زنان می‌تواند نواقص قانونی مربوط به کودکان را برطرف کند. یکی از این نواقص کودک‌آزاری است. من پرونده‌های زیادی داشتم که به بدترین شکل کودک به قتل رسیده است اما، نهایت جزایی که قانون برایش تعیین کرده 10 سال زندان است یا حتی در برخی موارد مجازات دو سال در نظر گرفته شده است. در ضرب و شتم شدید کودک نیز مجازات شش سال زندان است. این قوانین به‌نظرم بازدارنده نیست و مادر کسی است که حس مادرانه دارد و نمی‌تواند چشم‌پوشی کند. انتظارمان از زنان مجلس خیلی بیشتر از این چیزی که هست بود. انتظارمان این بود که زنان مجلس ارتباطشان را با سازمان‌های مردم‌نهاد و فعالان حوزه زنان برقرار کنند که در این زمینه نیازمند ارتباطی پویاتر هستیم.

شما رئیس کمیسیون اخلاق کسب و کار و مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها در اتاق بازرگانی ایران، عضو شورای شهر تهران و کارآفرین هستید، به‌عنوان یک زن در راه رسیدن به این اهداف چه موانعی بر سر راه شما قرار داشته‌است؟

سخت بود، اما مقاومت و پایداری و صبوری انسان را موفق می‌کند. در حوزه کارآفرینی که در حوزه معدن بود، می‌دانید که سخت‌ترین شغل دنیا معدن است. ماندن در این حوزه و کارکردن سخت بود. همان زمان که تصمیم گرفتم در کارآفرینی موفق شدم و در کنارش موسسسه نیکوکاری تاسیس کردم و بخش اعظمی از درآمدم را صرف کودکان نیازمند کردم. خانواده‌ام در ابتدای راه می‌گفتند کار بزرگ انجام نده. من مخالفت کردم و گفتم دوست دارم کار بزرگی برای کودکان انجام‌دهم. موفق هم شدم و به پژوهش و تحقیق در این زمینه پرداختم و با انتخاب هنرمندان به‌عنوان سفیران نیکوکاری موفق به ملی کردن این مساله شدم. وقتی دیدم موضوع کودکان کار، تنها با موسسه خیریه پیش نمی‌رود و اساس مشکلات در نهادهای سیاستگذار است، تصمیم گرفتم وارد شورای شهر به‌عنوان نهاد مدیریت شهری شوم که باز هم خیلی‌ها مرا منع کردند. گفتند سازمان مردم‌نهاد داری و ورود به این مسائل باعث سلب اعتماد مردم می‌شود و به‌نوعی انگ‌های سیاسی به تو می‌چسبد که مانع موفقیتت در سازمان می‌شود. به‌دلیل تسلطی که به مسائل اجتماعی به‌ویژه آسیب‌های اجتماعی داشتم، قبول نکردم و گفتم کسی باید وارد این عرصه شود و در مورد آن صحبت کند که خودش این موضوع را درک و لمس کرده باشد. درنهایت به شورای شهر رفتم. اتاق بازرگانی هم عرصه سختی بود و بیشترین سختی را داشت. به‌عنوان نماینده بخش خصوصی و با رای بالایی ورود پیدا کردم و از بخش معدن وارد شدم. در آنجا رئیس کمیسیون اخلاق کسب و کار و مسئولیت اجتماعی شدم و این نخستین‌بار بود که یک زن به این پست می‌رسید. با مقاومت شدیدی از طرف مردان مواجه شدم. مردانی بودند که از من سنشان بالاتر بود و خودشان را محق‌تر می‌دیدند اما، به‌دلیل اهدافی که داشته‌ام احساس می‌کردم باید مسئولیت این کمیسیون را بگیرم و موفق هم شدم. در آنجا فشار‌های روانی از طرف مردانی که دوست نداشتند من وارد این پست شوم بر من وارد شد. آن دوران باردار بودم و با این حال سعی می‌کردم حضور داشته باشم تا بهانه‌ای نداشته باشند. خیلی‌ها گفتند چون باردار شدی بهتر است، استعفا بدهی و حضور نداشته‌باشی. اما نشستن و استعفای من به این معنی بود که زنان نمی‌توانند. مقاومت کردم و موفق شدم و سه سالی هست رئیس کمیسیون اخلاق کسب و کار و مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها هستم. هنگامی که به گذشته برمی‌گردم رضایت دارم و ضمن اینکه خانواده‌ام را حفظ کردم و چهار فرزند دارم. زمان زیادی برای موفقیت‌هایم گذاشتم و احساس رضایت دارم. ممکن است اذیت شوی، خیلی حرف‌ها بزنند و کارها کنند اما به این نکته رسیده‌ام که با صبر حل می‌شود.

هنوز ظاهرا آن خیلی حرف‌ها ادامه دارد.


یکی از خبرگزاری‌ها یک استنباط نادرستی از زندگی من کرد و مرا آدم تجمل‌گرا معرفی کرد. تنها چیزی که در این چند سال کار با آن مانوس نبوده‌ام تجمل‌گرایی بوده و بیش از 90 درصد وقتم با محرومان سپری شده‌است. وقتی این خبر را خواندم که در روستاهای سیستان‌و‌بلوچستان برای کلنگ‌زنی مدرسه رفته بودم. چند سالی است که دارم آنجا فعالیت می‌کنم؛ جایی که شاید مردان کمتر جرات می‌کنند بروند. درست نیست که چنین برخوردهایی با کارآفرین‌هایی شود که از هیچ، شروع به‌کار می‌کنند و با فکر، ایده و تلاش می‌توانند ثروتی به‌دست بیاورند. ثروت در فرهنگ اسلامی ما ضدارزش نیست. نحوه هزینه کردن ثروت مهم است که در این موضوع همیشه الگویم حضرت خدیجه(س) بوده که هم بازرگان بوده و هم ثروتش صرف توسعه اسلام شد. در خانواده‌ای مومن به دنیا آمدم و این آموزه‌های قرآنی را یاد گرفتم. تنها چیزی که از این برخوردها یادم می‌افتد، امیرکبیر است که زمانی که او زنده بود با او چه کردند و بعد از دنیا رفت و مجسمه‌اش را ساختند.

دلیل اینکه در برخی رسانه‌ها خط تخریبی علیه شما وجود دارد، چیست؟


شاید استنباطشان این بوده که من سیاسی هستم و خواسته‌اند گروه من را بزنند. مثلا خواسته‌اند اصلاح‌طلبان را بزنند. به راستی من آدم سیاسی نیستم و در هیچ جلسه سیاسی شرکت نمی‌کنم، اما با فهرست اصلاح‌طلبان آمدم بالا و در واقع خودم را هم اصلاح طلب می‌دانم بعضی آدم‌ها کاملا سیاسی‌اند و همه چیز را از دریچه سیاست نگاه می‌کنند. من اینطور نیستم. خودم را همیشه یک کارآفرین که کار اجتماعی انجام می‌دهد، می‌بینم و فرصت کار سیاسی نداشته‌ام و اگر اینجا آمدم به‌دلیل دنبال‌کردن اهداف اجتماعی بوده است ولی، از یک منظر اگر بخواهم بگویم که اصلاح‌طلبم یا اصولگرا، قطعا اصلاح‌طلبم، ولی نه با مفهوم سیاسی. همچنین پس از آنکه من با پوشش مانتو برای دیدار رهبری رفتم، هجمه‌ای از حملات به من وارد شد که چرا چنین پوششی داشتم. درصورتی که در دفتر بیت رهبری مشکلی با حجاب من نداشتند و رهبر هم با من صحبت کردند. پوشش من کامل و رسمی بود. فکر می‌کنم یکسری جریان‌های تندرو وجود دارد و ما در اعتدال و میانه‌روی است که پیروز می‌شویم. اگر اصرار دارم پوشش خود را اینطور حفظ کنم، معتقدم ایران اکنون بیشتر از هر چیزی به صداقت نیاز دارد و من را مردم قبل از ورود به شورای شهر دیده‌اند. اگر برای ورود به عرصه‌های سیاسی پوششم را عوض کنم، ممکن است این تصور به وجود بیاید که ممکن است من به‌دلیل منافعم حاضر شده‌ام ظاهرم را تغییر دهم. این با اصل یکرنگی و صداقت منافات دارد. من شفاف باقی خواهم ماند. الان بیش از هر دوره دیگری به صداقت و درستی نیاز داریم. دروغ نگوییم و بداخلاقی‌ها و دورویی‌ها به صفر برسد باید مردم صداقت را ببینند. بخشی هم فکر می‌کنم به‌نوعی احساس کردند که می‌خواهم در مجلس شرکت کنم و خواستند تخریب کنند درصورتی که برنامه‌ای برای ورود به مجلس ندارم و معتقدم در این چهار سالی که در شورای شهر هستم و مردم رای دادند باید بایستم و حرف‌هایی که به مردم زده‌ام را دنبال کنم. حرف‌هایی که به مردم زده‌ام حرف‌های بزرگی است و کار زیادی می‌خواهد چون تا به حال کار زیادی انجام نشده است. یکی از این حرف‌ها کمک به ساماندهی کودکان کار و خیابان است و حداقل باید چهار سال در شورا باشم تا در این زمینه فعالیت اثرگذار داشته باشم. برای مجلس برنامه‌ای ندارم و لازم نیست بخواهند با این شکل من را بکوبند.

عکس‌العمل شما به این جریانات چه بوده است؟


من به صبر معتقدم و دنبال جنجال نیستم. متاسفانه فضای رسانه‌ای در برخی از رسانه‌ها غیراخلاقی است و کمتر ملاحظات اخلاقیات را می‌کنند. وقتی زنگ زدم و خبر را تکذیب کردم، تنها چند روز بعد که آن خبر پیچید، تکذیب مرا کار کردند. اینها یکسری شیطنت‌های رسانه‌ای است که فکر می‌کنم فرصت من خیلی ارزش دارد که برای اینها سپری کنم. آدم برای کارکردن کم داریم. ترجیح می‌دهم وقتم را برای عمل‌کردن بگذارم و شاید برای نتیجه عمل من چهار سال زمان مناسبی است. مردم می‌توانند راجع به چیزهایی که گفته شده درباره من قضاوت کنند. مقاومتم جواب داده است. در اتاق بازرگانی فضایی علیه من بود که دانشور شرکتی ندارد و فقط خیریه دارد و آمده اینجا مسئول شده است و حالا می‌گویند دانشور تجملگراست و صاحب چندین شرکت بزرگ. یک واقعیت وجود دارد و اینکه اگر ذره‌ای از تخلفاتی که می‌گویند را داشتم الان در این شهر راحت راه نمی‌رفتم.

یکی از دغدغه‌های مهم شما کودکان کار است. چه برنامه‌هایی برای این مساله دارید و کدام یک به نتیجه رسیده است؟

در این فرصت تنها توانستیم آمار و اطلاعات جمع‌آوری کنیم و یک تسلط در اتفاقاتی که در شهرداری افتاده داشته باشم یعنی، کجاییم و کجا می‌خواهیم برویم؟ دیدم در بحث کارتن‌خواب‌ها و برنامه شهرداری، به لحاظ یکسری مشکلات قانونی خیلی کودکان کارتن‌خواب را شهرداری ساماندهی نمی‌کند و بزرگسالان را جمع می‌کند و ما سامان‌سرای ویژه اختصاصی کودکان نداریم. من خیلی حرف زدم و برنامه دادم و بودجه بالاخره اختصاص داده شده تا سامان‌سرا به‌صورت اختصاصی برای کودکان داشته باشیم و آنها را در سال‌جاری جمع‌آوری کنیم. همچنین، بحث نوسازی ساختمان‌هایی که انجمن‌های کودکان دارند کار می‌کنند را دنبال کردم ساختمان‌ها فرسوده است و درسال جاری فضاها نوسازی می‌شود و قرار است شهرداری فضای بیشتری در اختیارشان قرار‌دهد. فراخوان زدم تا متخصصان حوزه علوم اجتماعی را در کارگروه زیرمجموعه کمیته اجتماعی تشکیل بدهم و فعالان نظرشان را بگویند که برنامه‌ها بر اساس نظر آنها باشد. موضوع دیگر هم اینکه مهم‌ترین مشکل در بخش کودکان، نبود هماهنگی بین‌بخشی است. تامین اجتماعی، آموزش پرورش، بهداشت و درمان و سازمان‌های مردم‌نهاد با یکدیگر همکاری ندارند . هیچ‌وقت شورایی تشکیل نداده‌اند تا مسائل کودکان را جلو ببرند. در سیاست‌های کل کشور موضوع کودک دیده نمی‌شود و به همین دلیل، برایش برنامه‌ریزی هم نمی‌شود. کلمه کودک کمتر به‌کار رفته است. تمام اینها باعث می‌شود به برنامه‌ریزی کم‌توجهی کنند. من نزدیک به بالای 400 میلیون تومان هزینه مطالعات دادم و خروجی آن این شد که طرحی به‌وجود آمد که نشان می‌دهد نهاد ملی کودک نیاز داریم و باید این نهاد در ایران تاسیس شود و ساختار و ماموریت‌هایش مشخص شد و توسط بهترین اندیشمندان علوم اجتماعی ما تدوین شده است که شاخص‌ترینشان دکتر معین است. طرح اکنون آماده ارائه به نهاد ریاست‌جمهوری است تا اهتمام ویژه‌ای در این زمینه شود. در این طرح به کودک از پیش از تولد توجه شده است. برای مثال مادری که باردار می‌شود باید نهادی وجود داشته باشد تا به آن مراجعه کند و در آنجا علاوه بر تشکیل پرونده پزشکی برای او، وضعیت خانوادگی و اجتماعی کودکی که قرار است متولد شود نیز بررسی شود تا مشخص شود کودک در چه شرایطی به دنیا خواهد آمد؛ اینکه پدر او در چه شرایطی است و آیا بیمار است؟ آیا معتاد است؟

شما در رابطه با حادثه آتش‌سوزی خیابان جمهوری فعالیت زیادی انجام دادید. این فعالیت‌ها به کجا رسید؟

از آنجا که همدردی‌ام با قشر آسیب‌پذیر است، همچنان برنامه دیدار با خانواده‌های آنها را دارم. در کنارشان هستم تا بتوانند به حقوقی که قانون تعیین کرده، برسند. فکر می‌کنم آتش‌نشانی مقصر بوده و باید از خانواده‌ها دلجویی زبانی شود و تا جایی که ممکن است تکلیف قانونی ادا شود و آتش‌نشانی نیز خودش را بازنگری کند. عذرخواهی کردن از مردم بد نیست. لازم نیست در مقابل کارهای خوب کسی از ما تشکر کند چراکه وظیفه را انجام می‌دهیم. اگر پلی را خوب ساختیم، وظیفه را انجام دادیم و اگر کوتاهی کردیم، پل ریخت و یک عده مصدوم شدند ما مسئولیم عذرخواهی کنیم و بخواهیم ما را ببخشند و اشتباه را بپذیریم. مردم همیشه اشتباهات مرا بخشیده‌اند و فرصت مجدد داده‌اند. عذرخواهی کردن نشانه بزرگ‌منشی انسان است.

به نظرتان بدترین و بهترین اتفاقاتی که تا به‌حال در زمان مسئولیت شما در شورای شهر افتاده است، چیست؟

اتفاق خوب بودجه‌ای بود که بابت بچه‌های بی‌سرپناه درنظر گرفته شد. لحظه‌ای هم که اصولگراها و هم اصلاح‌طلبان برای حل مشکل مردم متحد و یکصدا می‌شوند، لحظات خوبی است. جامعه ما به این لحظات احتیاج دارد که ما فرصت اشتباه نداریم. فرصتی که جامعه را از تنگنای اجتماعی و اقتصادی دربیاوریم فقط با همصدایی ما اتفاق می‌افتد. یکی از این نمونه‌ها، برنامه‌های مربوط به کودکان کار است. بدترین لحظات همین اتفاق آتش‌سوزی خیابان جمهوری بود. هنگامی که فیلم این رخداد را در شورای شهر دیدیم، خانواده این دو قربانی هم حضور داشتند. دیدن فیلم‌ها در کنار خانواده‌ها متاثرکننده بود.

مهم‌ترین چالشی که تهران با آن رو‌به‌روست، چیست؟


آلودگی هوا. البته کیفیت سوخت‌ها بهتر شده‌است. بهبود کیفیت سوخت مساله‌ای بوده که همیشه عنوان کرده‌ام. باید حمل‌ونقل عمومی را گسترش داد و خودروهای فرسوده را از رده خارج کرد. اتفاقی که در کوتاه‌مدت می‌تواند مفید باشد، همین سوخت است. موثرترین راه این بود که تحریم را از دارو و سوخت برداریم. این به این معنا نیست که بعد از سوخت سایر موارد یادمان برود. بزرگ‌ترین حق که نفس کشیدن است را نباید از مردم سلب و هوای پاک را از مردم بگیریم.

به غیر از مساله آلودگی هوا، تراکم جمعیت تهران هم بحرانی است. چه پیشنهادی در این زمینه دارید؟

تراکم جمعیت بالاست و خدماتی که داریم جواب نمی‌دهد. برای این مشکل نیز می‌توان برنامه ارائه داد. در خیلی از کشورها، شهرها در مدت زمان کوتاهی وسعت پیدا می‌کنند. در چین، شهر شانگهای از دو قسمت شانگهای مدرن و قدیمی تشکیل شده که این شهرها در مدت زمان کوتاهی توسعه پیدا کرد. در دبی زمانی که شما زمین خالی می‌بینید، پس از چند ماه که به آنجا می‌روید آن زمین خالی تبدیل به برجی غول‌آسا شده است. ما سرعت عملمان کم است اما واقعیت این است که کشورهای دیگر با سرعت بیشتری از ما کار می‌کنند. بعضا طرحی را می‌سازیم و بعد می‌فهمیم چرا اینجا ساخته‌ایم. مثل مسکن مهر که پارک و مدرسه ندارد و در این رابطه فکری نکرد‌ه‌ایم. این مدیریت‌ها با مدیریت جهادی فرق دارد. پروژه‌های ما چندین سال طول می‌کشد و در تخصیص اعتبار مشکل داریم و پروژه‌های ناتمام زیاد داریم و اینها با نفس کار جهادی مغایر است. مدیریت جهادی با مدیریت عجولانه بدون فکر متفاوت است. باید به فکر توسعه شهر تهران با مدیریت هوشمندانه باشیم و حمل و نقل عمومی را گسترش بدهیم. مراکزخرید را زیاد کنیم. اکنون همه به بازار تهران برای خرید می‌آیند. در این شهر بزرگ یک سالن همایش‌های برج میلاد و یک نمایشگاه بین‌المللی داریم که شهر با ترافیک آنها قفل می‌شود. تعداد این مراکز و گستردگی آنها باید زیاد شود. شرایط را باید برای سرمایه‌گذاران بهتر کنیم و مردم به خدمات دسترسی محلی داشته باشند. نیاز به برنامه‌ای جامع برای توسعه شهر تهران داریم و باید کاری کرد که تراکم جمعیت پخش شود.

چه پیشنهادهایی برای مردم دارید؟


مردم باید بیشتر به فکر همنوع خود باشند و به این نوع فعالیت‌های خیرخواهانه بیشتر همت گمارند چرا که تا به‌حال اتفاقات خوبی در این زمینه افتاده است.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل