بازدید 6125

اقدام به خودکشی بعد از قتل دوست قدیمی

کد خبر: ۳۹۴۰۱۵
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۷:۲۱ 19 April 2014
مردی بعد از کشتن دوست صمیمی‌اش دست به خودکشی زد اما زنده ماند و اسرار قتل را فاش کرد.

به گزارش شرق، کشف جسدی در جوی آب اتوبان خرازی ساعت سه بامداد روز 17 فروردین از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی110 به پلیس اعلام و با حضور ماموران در محل و انجام بررسی‌های اولیه مشخص شد متوفی مردی حدودا 60ساله است که هیچ مدرک شناسایی همراه ندارد. جسد داخل پرده‌ای پیچیده و با طناب بسته شده و آثار ضربات متعدد جسم‌ تیز در پیکر او مشهود بود.

کارآگاهان به بررسی فهرست افراد مفقودشده پرداختند تا شاید از این طریق به هویت مقتول پی ببرند اما هیچ گزارشی مبنی بر ناپدیدشدن مردی با مشخصات قربانی اعلام نشده بود. تحقیقات در این خصوص ادامه داشت تا اینکه روز دوشنبه هفته گذشته از طریق کلانتری شهیدمصطفی خمینی به اداره ویژه مبارزه با قتل پلیس آگاهی اعلام شد مردی 40ساله به نام سیروس قصد داشت در بهشت‌زهرا خودکشی کند اما توسط مردم به بیمارستان منتقل و در بازرسی بدنی از او نوشته‌ای در قالب وصیتنامه پیدا شد که وی خود را قاتل یکی از دوستانش معرفی و جسد را در غرب تهران رها کرده است.

کارآگاهان بعد از اطلاع از این موضوع با حضور در بیمارستان به تحقیق از سیروس پرداختند. سیروس به قتل اعتراف کرد و مشخص شد مقتول ناشناس در واقع مردی 55ساله به نام سعید است که تشکیل خانواده نداده و برادرش نیز در خارج از کشور زندگی می‌کند.

متهم پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی، در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «از حدود 15سال پیش با سعید دوست بودم و به واسطه اینکه هر دو مجرد بودیم ارتباط بسیار نزدیکی با یکدیگر داشتیم تا اینکه در سال82 مبلغ 80‌میلیون‌تومان از سعید قرض گرفتم و به علت ناتوانی در بازپرداخت این مبلغ، او از من شکایت کرد و به مدت دوسال به زندان افتادم.»

متهم در ادامه اعترافاتش گفت: «پس از گذشت دوسال، سعید رضایت داد و من از زندان آزاد شدم. همچنان با هم دوست بودیم تا اینکه اخیرا سعید درخواست طلب خود را مطرح کرد.»
متهم درباره نحوه ارتکاب جنایت به‌کارآگاهان گفت: «در ساعت 9:30 روز 16 فروردین قرار بود همراه سعید، برای دید و بازدید به منزل یکی از دوستان مشترک در کرج برویم. حدودا ساعت 11:30، در اتوبان شهید خرازی در مسیر حرکت به سمت کرج بودیم که دوباره بر سر طلب سعید با یکدیگر بحث کردیم. درحالی‌که عصبانی شده بودم، از سعید خواستم ماشین را نگه دارد. در یکی از خیابان‌های فرعی از ماشین پیاده شدم و حدودا پنج‌دقیقه پیاده‌روی کردم. سپس سعید برای دلجویی نزد من آمد و دونفری در نزدیکی تپه‌ای نشستیم و مدتی با هم صحبت کردیم اما پس از دقایقی مجددا با یکدیگر درگیری لفظی پیدا کردیم. درحالی‌که کنترل خود را از دست داده بودم، با سنگ ضربه‌ای به سر سعید زدم. او روی زمین افتاد و بلافاصله با چاقویی که همراه داشتم، چندین ضربه به وی زدم.»

متهم ادامه داد: «پس از بازگشت به حالت طبیعی، ابتدا تمامی مدارک شناسایی سعید را برداشتم تا قابل شناسایی نباشد. سپس جسد را داخل پرده‌ای گذاشتم که سعید قصد تعمیر آن را داشت. پس از قراردادن جسد در پرده و بسته‌بندی آن با طناب، به سرعت سوار ماشین شدم و به سمت قزوین حرکت کردم. قصد داشتم جسد را در قزوین رها کنم که در بین راه به سمت هشتگرد کرج تغییر مسیر دادم اما محل مناسبی برای رهاکردن جسد پیدا نکردم و مجددا به سمت تهران بازگشتم. حدود ساعت 21 بود که جنازه را در تاریکی شب در بلوار شهید خرازی داخل جوی آب انداختم.»

متهم درباره اقدام به خودکشی و تنظیم وصیتنامه و معرفی خود به‌عنوان قاتل نیز به‌کارآگاهان گفت: «پس از رهاکردن جسد، خودرو سعید را در منطقه ولنجک در یکی از کوچه‌های فرعی پارک کردم و خودم به شهرستان رفتم. یک هفته بعد مجددا به تهران آمدم و خودرو سعید را از ولنجک برداشتم و به بهشت‌زهرا و مزار مادرم رفتم. درحالی‌که از قبل تصمیم به خودکشی گرفته بودم، همان‌جا وصیتنامه‌ای تنظیم و خود را قاتل بهترین دوست خود معرفی کردم.»

سرهنگ آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت توسط مقام قضایی صادر شده و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.»

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۱۴
چه نامرد بوده که دوست صمیمی خود را کشته .این مردهای ساده ! چرا به این سادگی دوست قدیمی خود را می کشند ؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۷:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۳۰
نه به همسر وفا میکنید، نه به بچه، نه به دوست صمیمی، نه به کسی که 80 میلیون تومن پول بی زبون رو در موقعی نیاز به شما داده. واقعا چه موجوداتی هستید شماها؟
عجب دوستی بوده که هشتاد میلیون بهش قرض داده
ما الان صد هزار تومن میخوایم باید خودمونو بکشیم
پاسخ ها
محمد
| - |
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۳۰
تازه اون هم سال 82
ناشناس
| United States |
۲۳:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۳۰
نه پس میخوای بهت بدن که بعدا بری بکشیشون
قیصر کجایی که دادادش فرمونو کشتن
دلم برای سعید می سوزه که در دنیا یه دوست داشته و اون هم خائن بوده و قاتل.خدایا برای همه ما سرنوشت خوب رقم بزن و از اینطور دوست ها ما را دور نگه دار.
دوستي از جنس بشر به هيچ دردي نمي خورد
حالا داری دو میلیون سه روزه بدی به ما
فقط اعدام
نا مرد!
دوست هم دوست های قدیم!!
دیگه حداقل خیالت راحت بود نمی کشتنت!!
عصبانيت سرچشمه تمام. مفاسد است ،جوان خون سرد باشو دور عصبانيت را يك خط بزرگ بكش ،وقتى عصبانى شدى حتما يك ليوان اب بخور أكر دسترسى به اب نداشتى از شماره٢٥ معكوس تا شماره١ بشمار
من که اصلا نمی گذارم شوهرم ( که خیلی هم دوستش دارم ) به کسی به اندازه پول یک خانه قرض بدهد می گویم این پول را برای خودمان باید خرج کنی . آن سعید بیچاره هم اگر زن داشت زنش نمی گذاشت این مبلغ را به دوستش قرض بدهد و در نتیجه الان زنده بود .
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر