بازدید 12847
تحلیل «المانیتور»:

چرا اتحاد با ایران برای کشورهای منطقه ضروری است؟

در ماه‌های اخیر و در پی تغییر رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به سمت تعامل سازنده و تنش زدایی با جامعه جهانی، بسیاری از کشور‌ها در سطح منطقه و خارج از منطقه درصدد بازتعریف رویکردهای کلان خود با توجه به تغییر نقش و جایگاه ایران برآمده‌اند. در همین زمینه، سایت تحلیلی المانیتور در مطلبی از ضرورت ایجاد یک ساختار منطقه‌ای با حضور ایران سخن گفته است.
کد خبر: ۳۹۲۳۹۸
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۲ 12 April 2014
چرا اتحاد با ایران برای کشورهای منطقه ضروری است؟
در ماه‌های اخیر و در پی تغییر رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به سمت تعامل سازنده و تنش زدایی با جامعه جهانی، بسیاری از کشور‌ها در سطح منطقه و خارج از منطقه درصدد بازتعریف رویکردهای کلان خود با توجه به تغییر نقش و جایگاه ایران برآمده‌اند. در همین زمینه، سایت تحلیلی المانیتور در مطلبی از ضرورت ایجاد یک ساختار منطقه‌ای با حضور ایران سخن گفته است.

به گزارش «تابناک»، سایت تحلیلی المانیتور در مطلبی به قلم «احمد علی المُخَینی»، معاون دبیرکل سابق مجلس شورای عمان، از ضرورت تشکیل یک اتحاد منطقه‌ای با حضور کشورهای حوزه خلیج‌فارس ‌و ایران سخن گفته و اشاره می‌کند، هرچند از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، کشورهای منطقه تحت هدایت عربستان سعودی، تلاش کردند تا ایران را از هر گونه ترتیبات امنیتی و راهبردی در منطقه کنار بگذارند، اینک صحنه تغییر کرده و به جز عرصه بین‌الملل، افکار عمومی کشورهای منطقه نیز خواستار اتحاد با همسایگان خود هستند.

در این مطلب ‌خلاصه‌وار آمده است:


شورای همکاری خلیج فارس، یک همکاری جمعی برای رسیدن به یک اتحاد بوده است؛ اما این شورا از آغاز شکل‌گیری خود، دربردارنده خطایی ذاتی بوده است. این اتحاد در پی ترس از انقلاب ایران و بی‌ثباتی احتمالی‌ رژیم‌های پادشاهی در منطقه به وجود آمد. با توجه به اینکه ایران دلیل وجودی شورای همکاری خلیج فارس بوده، بین اعضای این شورا به روشنی درباره مسأله ایران دوگانگی بوده است.

در حالی که سلطان قابوس، پادشاه عمان، تلاش‌هایی برای رسیدن به یک دیدگاه امنیت استراتژیک مستقل داشته٬ سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس ‌در این زمینه منفعلانه عمل کرده‌اند. این خلأ امنیتی با مواضع ـ و پس از آن با توافقات امینیتی دوگانه ـ کشورهایی پر شده که منافع و امنیت ملی‌شان با منافع کشورهای عضو شورای همکاری، لزوماً هم‌راستا نبوده ‌است.

در قیاس با اتحادیه اروپا٬ شورای همکاری خلیج فارس ‌از نبود زیربنای اقتصادی واحد رنج می‌برد؛ افزون بر این، حجم تبادل تجاری داخلی ناکافی و پایین بودن میزان روابط تکمیل کننده بین صنایع گوناگون برای همکاری اقتصادی مخرب است. نبود واحد پول مشترک نیز مسأله‌ای دیگر است؛ به نظر می‌رسد کشورهای عضو شورا به جای همکاری برای ایجاد یک بلوک اقتصادی واحد٬ در رقابتی روزافزون بر سر پروژه‌های اقتصادی درگیر شده‌اند.

اظهارات مقامات کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، نشان می‌دهد که مبادلات تجاری بین این کشور‌ها، هنوز پایین‌تر از سطح تعیین شده است و از ۱۰ درصد تبادلات تجاری این کشور‌ها تجاوز نمی‌کند. برنامه‌های اقتصادی این کشور‌ها برای منافع فردی افراد بانفوذ استفاده شده است. بنا بر شواهد موجود، شورای همکاری خلیج فارس به هیچ هدفی نخواهد رسید.

مطالعات موردی درباره فرایند‌های همگرایی بین کشور‌ها، نشان می‌دهد که روند‌ها یا اتحادهای اقتصادی که تنها بر اساس یک محور استوار است و سایر مسائل در پیرامون این محور اصلی وجود دارند٬ نمی‌توانند پایدار باشند. حتی اگر بنا باشد مدت زمان چنین اتحادی کوتاه باشد٬ پدید آوردن یک محور متعادل کننده برای تکامل موفق چنین بلوک اقتصادی‌ لازم است. می‌توان دید که در اتحادیه اروپا، فرانسه و آلمان ثبات لازم برای پیشرفت در تکامل اتحادیه اروپا را فراهم می‌کنند، در حالی که در شورای همکاری خلیج فارس، همواره یا هیچ محوری نبوده یا بیش از حد نیاز بوده است.

به نظر می‌رسد، ‌عربستان سعودی تاکنون از قدرت اقتصادی‌اش به عنوان نیروی مرکزی استفاده کرده و همین ‌‌باعث شده کشورهای دیگر عضو شورای همکاری خلیج فارس رفته رفته از این وضعیت ناخرسند شوند؛ برای نمونه٬ عمان به دلایل اقتصادی٬ عملی و برای حفظ استقلالش از پذیرفتن طرح پول واحد که توسط عربستان سعودی حمایت می‌شد خودداری کرده ‌است.

ما باید وزنه‌ای متقابل در برابر عربستان سعودی در موارد مربوط به تجارت٬ انرژی و امنیت داشته باشیم. آیا این نقشی است که بتوان آن را به ایران سپرد؟ پاسخ مثبت است. ایران قدرت عربستان سعودی را تعدیل و ‌ذخایر هیدروکربنی غنی‌اش را به منابع غنی‌مجموعه شورای همکاری خلیج فارس اضافه می‌کند و بازار‌ها را گسترش می‌دهد؛ امری که در تنوع بخشیدن به پایه اقتصادی خلیج فارس، نقشی کلیدی بازی می‌کند.

به بیان ساده‌تر٬ ایران محوری دوم به تکامل خلیج فارس وارد می‌کند و چشم‌انداز آن را از مسائل امنیتی به رشد اقتصادی و توسعه تغییر می‌دهد.

عمان به وضوح اعلام کرده که شورای همکاری خلیج فارس ‌باید روی گسترش روابط اقتصادی تمرکز کند و تأکید سیستماتیک بیشتری روی همگرایی اقتصادی و مسائل مرتبط داشته باشد. فراخوان جدید شورای همکاری برای اتحاد، به شدت بر برنامه‌های نظامی و امنیتی استوار بود و تضمین نشده به نظر می‌رسد. از سوی دیگر٬ این برنامه می‌توانست پیام‌های نادرستی به ابرقدرت‌ مجاور مخابره کند.

این فراخوان بر بنیان پژوهشی استوار است که نشان می‌دهد مبادلات تجاری بین اعضای شورا در دهه نخست فعالیت شورا به اوج خود رسیده‌ و بر این باور است این مبادلات تا هنگامی که مدل همگرایی اقتصادی تغییر نکند، نمی‌تواند افزایش یابد. ایران می‌تواند تنوع در فعالیت‌های اقتصادی و تبادل دانش را به حوزه خلیج فارس بیاورد.

به نظر می‌رسد عمان در مورد ایران مصمم و ثابت قدم است. عمان در حال تبدیل موقعیت ژئواستراتژیک و روابطش با ایران به سرمایه‌ای برای خود است و از دیدگاه دیگر، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس درباره نزدیکی‌ تهران و مسقط به هیچ وجه نگران نیست. ایران و عمان به تازگی برنامه‌ای برای تمرینات نیروی دریایی مشترک چیده‌اند که نشانه‌ای از همکاری بیشتر در مسائل نظامی بین دو کشور است.

ایران نیازی ندارد که به عنوان عضو شورای همکاری خلیج فارس پذیرفته شود؛ در حالی که این ما هستیم که به پیوند سازمانی با ایران نیازمندیم. اتحادیه اروپا٬ ناتو و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) مدل‌های کارآمدی برای ما فراهم می‌کنند. این سه نهاد از لحاظ ترکیب اعضا و کارکرد با هم متفاوت هستند، ولی هر سه‌ به مرکزیت کشورهای اروپایی تشکیل شده‌اند؛ برای نمونه، همه اعضای ناتو عضو اتحادیه اروپا نیستند و همچنین تمام اعضای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی عضو ناتو یا اتحادیه اروپا نیستند.

در فضایی مشابه٬ یک سازمان امنیتی مشابه ـ به شکل یک شورا یا پیمان ـ با حضور اعضای شورای همکاری خلیج فارس و ایران می‌تواند جمهوری اسلامی را به امنیت و ثبات منطقه متصل کند. چنین سازمانی می‌تواند به عنوان نتیجه شورای همکاری خلیج فارس یا یک بدنه بین‌المللی مستقل به وجود آید. این سازمان می‌تواند ایران را به رسمیت بشناسد و مشارکتی را که ایران می‌خواهد فراهم کند؛ افزون بر این، چنین اتحادی می‌تواند راه را برای دستاوردهای اقتصادی بیشتر هموار کند؛ چیزی که به دلیل تحریم‌ها از ایران دریغ شده است.

همچنین این اتحاد می‌تواند رهبران نظامی شورای همکاری خلیج فارس را در فائق آمدن بر ممانعت روانی و رفتارهای شخصی ضد ایرانی‌شان کمک ‌کرده و اعتمادی متقابل ایجاد کند که تاکنون نبوده است و منافع مشترک طرفین را نیز در تأمین امنیت و ثبات در منطقه هم‌راستا کند. این چیزی است که ایران خواستار آن بوده ‌است. این اتحاد می‌تواند مکانیسم قانونی و اخلاقی پیوستن ایران را فراهم کند و ابزاری برای تعدیل قدرت ایران نیز فراهم سازد. ایران هیچ مانع ایدئولوژیکی برای پیوستن به چنین اتحادی نخواهد داشت؛ این چیزی است که تاریخ همواره به ما نشان داده ‌است.

مهم‌ترین جنبه تحولی که شورای همکاری خلیج فارس باید در دستور کار خود قرار دهد٬ چگونگی مشارکت دادن کارآمد و عملی ایران است. ما نمی‌توانیم بیش از این حضور چنین ابرقدرتی در کنارمان را نادیده بگیریم.

توسعه دیدگاه ایران٬ همراه با چالش‌های روند صلح خاورمیانه و تغییر جهت‌گیری اقتصادی ایالات متحده و اتحادیه اروپا٬ بهترین فرصت برای اوج‌گیری شورای همکاری خلیج فارس است. اما رسیدن به این هدف تنها با همراه داشتن چاشنی ایرانی ممکن است.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار