نسيم اين دره در شمال غرب تهران در شب هاي تعطيل كه مشتريان خاصي به آنجا سرازير مي شوند با دود قليان از طعم هاي گوناگون و گاه مشكوك همراه است .
پكي به قليان مي زند و آهي مي كشد و سپس دود غليظ را به هوا مي فرستد. جواني شهرستاني است كه در يكي از رستوران هاي « دره فرحزاد » براي مشتريان پشت سرهم قليان چاق مي كند.
مي گويد : شب هاي تعطيل به خصوص شب هاي جمعه فرصت نمي كنم « نفس بكشم » و جواب مشتريان طالب قليان را بدهم . مردم دودي شده اند. دخترا با پسرا رقابت مي كنند.
او حدود دو ماهي است كه در يكي از « باغچه هاي » فرحزاد به شغل چاق كردن قليان گمارده شده و گاهي اوقات كه سرش خلوت شود در كارهاي ديگر كمك مي كند.
مي گويد : تنوع قليان ها داره از انواع غذاها بيشتر مي شه . طعم زردآلويي طعم تمشكي كاكائويي قليان با آب ميوه كه جاي آب داخل جام آن ريحته مي شود و بالاخره كلكسيوني از تنباكوهاي كشورهاي خارجي كه سرسام مي آورد.
قليان هاي چاق شده با زغال هاي گداخته كه آنها نيز مانند تنباكوها تنوع دار شده اند نوجوانان و جواناني كه به اين محل مي آيند را كمتر به ياد غذاهاي ايراني مانند كباب نان داغ و دوغ و ماست محلي مي اندازد.
چراغ هاي الوان بر بدنه و شاخه هاي درختاني كه هر روز از تعداد آنها كم مي شود در تاريكي شب از دور منظره اي دل فريب براي رهگذران ايجاد كرده است .
هوا خوري براي رفتن به دره فرح زاد و باغچه ها و چايخانه هايي كه هر روز بر تعداد قليان ها و گل و درختچه هاي مصنوعي آن افزوده مي شود ديگر بهانه است . ديگر شب هاي فرحزاد براي خانواده ها محلي براي استراحت و صرف غذاي لذيذ ايراني دور از آلودگي مركز شهر نيست .
زماني منطقه فرحزاد براي پدران و مادران ما از نوعي تقدس نيز برخوردار بود چرا كه آنان را به ياد زيارت امامزاده داوود(ع ) مي انداخت كه بايستي مسيرهاي فرحزاد و يونجه زار و كوتل خاكي را پشت سر مي گذاشتند تا به وصال آن سيد بزرگوار برسند و طلب حاجت كنند.
اولين ايستگاه به وصال رسيدن دره فرحزاد بود آنجا كه بايستي خود را مجهز مي كردند به توشه اي تا راهي سخت را بپيمايند و اين راه را معمولا در تابستان به واسطه گرمي هوا در طول روز به شب موكول مي كردند.
اكنون منطقه خوش آب و هواي فرحزاد را ناهنجاري هاي متعدد فرهنگي و اجتماعي در حال بلعيدن هستند.
امتداد اين دره به بزرگراه نيايش و همت ختم مي شود كه مدتي است وقتي تاريكي شب بر دره حاكم مي شود سوداگران مرگ مواد افيوني گوناگون را براي مشتريان خاص خود كه با خودروهاي رنگارنگ و مدل بالا كنار بزرگراه صف مي كشند توزيع مي كنند.
به گفته يكي از اهالي برخي شب هاي تعطيل توقف خودروهاي مختلف در كنار بزرگراه براي دريافت مواد مخدر آنقدر آشكار و جالب توجه است كه شايد به ترافيك نيز بيانجامد.
وي مي گويد تاكنون نديده كه پليس مانع اين وضعيت بشود.
توزيع كنندگان مواد مخدر با حاكم شدن تاريكي بر دره هر ازگاه سري به كنار بزرگراه مي زنند و پس از ملاقات مشتريان خود بار ديگر در لابلاي درختان و نخاله هاي ساختماني كه هرشب بر مقدار آنها افزوده مي شود ناپديد مي شوند.
يكي از اهالي محل كه مي خواهد نامي از او برده نشود مي گويد باغچه هاي فرخزاد متاسفانه محلي براي زنان و مردان خوشگذران و بي بندو بار مبدل شده است .
وي افزود : كنترل جدي بر منطقه حاكم نيست و بعضي شب ها واقعا انسان باورش نمي شود كه اينجا بخشي از شهر تهران است .
در كنار ناهنجاري هاي مختلف ساخت و سازهاي غير قانوني با پلاستيك و ورق هاي فلزي كه برخي افراد تلاش دارند با ايجاد سقف و چند تخت چوبي و قاليچه و چند عدد قليان بازاري براي جذب جوانان و درآمد ايجاد كنند نيز جالب توجه است .
برخي از اين آلاچيق هاي پلاستيكي كه راه گريزي در مقابل مقررات شهرداري براي ساخت وسازهاي غير مجاز به خصوص در باغ ها هستند به قدري بزرگ طرحي شده اند كه از داخل بزرگ راه يادگار امام به چشم مي آيند.
« س . محمدي » يك شهروند ساكن حاشيه دره فرحزاد مي گويد : وضعيت اين منطقه طوري شده كه معلوم نيست منطقه تفريحي و ييلاقي است يا اين كه تعميرگاه خودروهاي تصادفي است و يا قرار است به يك منطقه مسكوني تبديل شود.
خبرنگاران ايرنا در بازديدهايي كه از منطقه داشتند نوشتند بي نظمي در ساخت و سازهاي جديد و تصرف زمين هاي اطراف رودخانه فرحزاد كه در برخي جاها راه عبوري براي بارش هاي فصلي نگذاشته و وضعيت اجتماعي و بهداشتي ناسالم شرايط نگران كننده اي را برمنطقه حاكم كرده است .
باغچه ها و رستوران هايي كه با نصب چند چراغ فلورسنت رنگي بر بدنه درختان نيمه جان و در راه هاي باريك و بدون پاركينگ شكل گرفته اند وضعيت را به جايي رسانده اند كه شهروندان پي پارك كردن و جريمه شدن در كنار بزرگراه پر رفت و آمد منطقه را به تن مي مالند.
منبع: جمهوری