بازدید 22601
چرا باید تقوایی و مهرجویی و بنی‌اعتماد و... هم فیلم بسازند؟

به شکست پروژه «مزرعه بلال» ایمان بیاوریم!

... بهتر است این ظرفیت‌ها را در ‌کشور فعال نگه داشت و ظرفیت نقد از درون را به بالا‌ترین سطح ممکن رساند و این فضا را در اختیار تمامی کارگردانانی قرار داد که به اصول و چهارچوب‌ها و ارزش‌های نظام قائل بوده و به تلاش برای سربلندی این مملکت و ملت باور دارند.
کد خبر: ۳۶۸۲۱۴
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۲ - ۲۳:۲۴ 31 December 2013
یکی از مهم‌ترین مطالبات سینماگران و دوستداران سینمای ایران در سال‌های اخیر، بهره‌برداری از بیشترین ظرفیت سینمای ایران بود؛ ظرفیتی که قائل به چهارچوب‌های مستقر در حوزه‌های سیاسی و فرهنگی کشور بودند، ولی به دلایل گوناگون از جمله سلیقه و تسویه حساب پیشینیان، شیوه دیگری در پیش گرفت که ‌شکست خورد. هم‌اکنون اما با فراهم شدن زمینه بازگشت این سینماگران به فضای تولید، ‌این پرسش مطرح پیش کشیده شده که آیا مشکل سینمای ایران، فیلم نساختن تقوایی، مهرجویی، بنی اعتماد، سینایی و... است؟

به گزارش «تابناک»، رویکرد مدیران سینمایی در سال‌های پیشین، نه تنها نادیده گرفتن ظرفیت فیلم‌سازیِ گروهی از کارگردانان پیشکسوت و دارای آثار شاخص بود، بلکه حتی موانعی بر سر تولید آثار تازه برای برخی از این کارگردانان نیز به وجود آورد، تا آنجا که برخی از ایشان سراغ تولید آثار بی‌مایه رفتند که نتوان بر سر راه تولیدش چاله‌ای کند. گروهی دیگر نیز هر چه ارائه دادند، یا مجوز ساخت دریافت نکرد و یا مجوز اکران نگرفت و سرخورده شدند. گروه سوم اما با درس گرفتن از اوضاع دو گروه دیگر از کارگردانان، این چند ساله، هر سناریویی داشتند در کشوی میزشان نگه داشتند تا شرایط عادی به سینمای ایران بازگردد.

مدیران اما به جای ‌حذف این پیشکسوتان، سراغ جذب و بال و پر دادن به چهره‌های جوانی رفتند که دوست داشتند فیلمساز شوند، ولی این پروژه که میلیارد‌ها تومان هزینه روی دست سینمای ایران گذاشت، بازدهی نداشت. تقریباً هیچ کارگردان تازه نفس یا جوانی نبود که بودجه کلانی دریافت کرده ‌و به سینمای دولتی فیلمی تحویل داده باشد که در گیشه یا در نگاه منتقدان موفق شده باشد و حتی برخی از این اشخاص که فرصت تولید فیلم دوم با بودجه کلان دولتی را یافتند نیز نتوانستند کف توقعات را برآورده سازند تا مشخص شود چهره فرهنگی و به ویژه هنرمند تولیدکردنی نیست و هر شخصی نمی‌تواند یک سینماگر برجسته شود.

این رویداد به خوبی دیالوگ مشهور علی حاتمی ـ که برای ناصرالدین شاه در فیلم کمال الملک نوشته بود ـ پیش روی آورد: «هنر مزرعه بلال نیست که محصولش بهتر شود. از ستاره‌های آسمان هم یکی می‌شود کوکب درخشان. الباقی...‌ای، سوسو می‌زنند» و به واقع مشخص شد، نمی‌توان کارگردان ـ به معنای واقعی کلمه ـ تولید کرد و باید ایمان بیاوریم که پروژه مزرعه بلال شکست خورده است. حقیقت آن است که این پروژه به جز در برخی کشورهای خاص رخ نداده و حتی کشورهایی که موفقیتی حداقلی در این زمینه داشته‌اند، دستاوردهای انسانی‌شان به مرور زمان کاملاً علیه‌شان فیلم ساخته‌اند و تردید نباید کرد مدیرانی که گذشته را دور بریزند، نخواهند توانست آینده قابل اطمینانی را خلق کنند.

به شکست پروژه «مزرعه بلال» ایمان بیاوریم!

اتفاقاً شبیه چنین اتفاقی نیز رخ داد و یکی از کارگردانان جوانی که بیشترین بهره‌برداری را از پروژه مزرعه بلال برد، به محض تغییر مدیران سینمایی دولت دهم، چنان حملاتی کرد که گمان می‌رفت، او بزرگ‌ترین آسیب‌ها را در دوره مدیران پیشین دیده است! حال مدیران تازه سینمایی در پی بازگرداندن کارگردان‌هایی چون تقوایی، مهرجویی، بنی اعتماد، سینایی و... به روی صندلی کارگردانی هستند و در این زمینه نیز رایزنی‌های کرده‌اند و برخی از آنان نظیر فرمان آرا سراغ ساخت آثار تازه نیز رفته‌اند که اتفاق خوبی است؛ اما در این میان برخی مدیران که اتفاقاً هم اکنون جزو مدیران زیرمجموعه سازمان سینمایی شده‌اند، این پرسش را مطرح کرده‌اند که آیا فیلم ساختن این اشخاص مشکل سینمای ایران است یا مشکل سینمای ایران را حل می‌کند؟

پاسخ قطعاً مثبت است. فیلم نساختن این سینماگران، یکی از بزرگ‌ترین مشکلات سینماگران است، چرا که این سینماگران می‌توانند به طور متوسط هر ساله ده فیلم دارای استاندارد بسازند که علاوه بر بالا بردن سطح سلیقه مخاطب ایرانی، اقتصاد سینمای ایران را با دست‌کم ده میلیارد تومان فروش (هر فیلم حداقل یک میلیارد تومان) همراهی کنند و این ده میلیارد تومان علاوه بر گیشه سینما‌ها، ده فیلمبردار توانمند داخلی، ده طراح صحنه و لباس و هزاران تن دیگر را به این شکل در هر سال مشغول خواهد ساخت و اندکی فضای شغلی حوزه سینما نیز بهبود خواهد یافت و برای فرصت‌های شغلی در پروژه‌های سینمایی مهم و خصوصی که بسیار محدود شده‌اند، مناقصه شکل نمی‌گیرد!

در هالیوود با آن حجم تولیدات سالیانه، ‌فیلم‌های با کیفیت آنچنان فراوان نیست و چهره‌های چون اسکورسیزی، اسپیلبرگ، نولان، تارانتینو، وودی آلن و... در هر سال تعداد پروژه‌های باکیفیتی که عرضه می‌کنند به چند ده پروژه نیز نمی‌رسد و همین تعداد مشخص آثار مهم، بخش اعظمی از درآمد چندمیلیاردی صنعت سینمای آمریکا را به خود اختصاص می‌دهند و در سینمای ایران نیز طبیعتاً با چند ده سینماگر برجسته که در عوض گرفتن دست مقابل سینه‌شان، دست حمایت در پشت کمرشان قرار گیرد، می‌توان روز به روز شاهد تولید آثار با کیفیت‌تری بود.

واقعیت آن است که در شرایط کنونی، نمی‌توان از کوچک‌ترین ظرفیتی صرف‌نظر کرد که اگر کوچک‌ترین ظرفیتی را پس زد، این دشمنان هستند که از روحیه حساس هنرمندان کمال بهره‌برداری را کرده و جذبشان می‌کنند و آن هنگام باید میلیارد‌ها تومان هزینه کرد تا پاسخ اثری را دارد که یک ایرانی با بودجه دشمن ساخته است و این به جز آسیب‌هایی است که صنعت سینمای ایران به واسطه کاهش ظرفیت‌های فیلم سازی می‌بیند و در این چند سال اخیر منجر به رسیدن سینما به بد‌ترین شرایط اقتصادی قابل تصور شده است؛ بنابراین، بهتر است این ظرفیت‌ها را در ‌کشور فعال نگه داشت و ظرفیت نقد از درون را به بالا‌ترین سطح ممکن رساند و این فضا را در اختیار همه کارگردانانی قرار داد که به اصول و چهارچوب‌ها و ارزش‌های نظام قائل بوده و به تلاش برای سربلندی این مملکت و ملت باور دارند.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۲۱
قدر زر زرگر بداند قدر گوهر گوهری.
اصولا ما ایرانی ها قدر شناس خوبی نیستیم !!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۲:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۱
عموم مردم قدرشناس هستند. مديران هنري كشور غالباً كم توجهي مي كنند. ما به مديران توانمند در عرصه هنر نيازمنديم.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۸:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۱
خلاصه داستان آنست که بده در راه خدا
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۱
تکلیف خانواده ... ها چی میشه با حیف و میل بودجه ها بابا سال ها کتاب با رانت وتیراژ میلیونی چاپی کنیم بعد خمیر میکنبم یا مجانی می دهیم به ملت بریزند سظل آشغال
ولی در هر صورت اولویت باید با تخصیص بودجه به فیلمسازان متعهد و همچنین استعدادیابی و پرورش استعدادها باشد. فیلم تنهای تنهای تنها و کارگردان توانمندش مصداق خوبی در این رابطه است.
با اینکه تحلیل های سیاسیت فقط در مدت انتخابات آزاد بود و بعدش همون شد که بود و سانسورت زیاد شده ، ولی انصافا همیشه تحلیل های به جایی در حوزه فرهنگ و البته سینما داری مخصوصا برای بازگشایی خانه سینما نقش تاثیر گذاری داشتی.خیلی خوب میشه که تحلیل فیلم رو هم در فسمت فرهنگی به صورت مستمر اضافه کنی. حتما روی دانش مخاطبان سینما تاثیرگذار خواهد بود. موفق باشی
آيا در دانشگاهها رشته اي به نام "اقتصادهنر" داريم؟
پاسخ ها
ناشناس
| China |
۰۵:۲۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۱
بله. دانشگاه هنر اصفهان چند سال پیش چنین رشته ای را تاسیس کرد.
هرکاری راباید به کارشناس کارکشته باتجربه متعهدومسئولش سپردتابااحساس مسئولیت درپیشبرداهداف بکوشد وحاصل کاری راعرضه نمایدپخته وقابل قبول برای همه بخصوص کارهای احساسی وهنری را
پاسخ ها
کارکشته
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۱
حالا چون شما می گی باشه.
...- پگاه آهنگرانی
(همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید) آخه باید دید مدیران هنریمون چه کسانی هستند بعد سنجید چه قدر میشه ازشون انتظار داشت .
وقتی چهره ای مثل حاتمی کیا با آن سوابق و فیلمهای درخشان جنگی نتواند فیلم انتقادی بسازد دیگر بنی اعتماد و... که جای خود دارند.
البته نباید این بار از اون طرف بام بیفتن و جوونا رو محروم کنن اخه ما یا خیلی افراط گراییم یا تفریط گرا
مشکل نگاه ایدئولوِژیک وسلیقه ای به هنره
اتفاقا به نظر من این پروژه موفقیت آمیز بود.
پاسخ ها
خواننده
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۱
معلومه تو business بلالی ها، ای شیطون.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۱
خیلی باحالی آقا رضا... یه لحظه موندم بهت بخندم یا برات تاسف بخورم!!!
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۳:۰۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۱
برادر شما احتمالا موقع نظر دادن خواب بودید شاید هم تفسیر شما از موفقیت مثل اقای احمدی نژاد هست
من نمیدونم سالهاست کی رو گول میزنیم.. یا شاید هم خوابیم... بابا بزرگترین دشمن ما داخل کشوره... همین خودخواهی ها و تنگ نظریها و بی فکریها و دزدیها و نوک دماغ بینیها... تا خودمون نخایم هیچ دشمنی نمیتونه کاری کنه... یعنی الان توان دشمن ما کمتر زمان جنگه؟! توان اقتصادی و نیروی کار ما چی؟! ... چرا دشمن مورد نظر آقایون تو زمان جنگ نتونست کاری کنه ؟!!!
عدم استفاده از سرمایه های باتجربه کشور در عرصه هنر به بهانه عدم تعهد یا ... ضربه سختی به منافع کشور می زند....
یه ضرب المثل میگه اگه کسی الماس رو با شیشه اشتباه گرفت!!! مشکل از الماس نیست!!!
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل