بازدید 18177
گفت‌وگو با سرایداری که فرزند بیمار دارد:

همه حقوقم هزینه درمان محمد‌طاها می‌شود؛ با یارانه زنده‌ایم

هنگامی که می‌شنویم سالانه درصدی از خانواد‌های ایرانی با تقبل هزینه‌های درمانی یکی از اعضایشان، به زیر خط فقر سقوط می‌کنند، شاید گمان کنیم که باید پای بیماری گران و هزینه‌های چند صد هزار تومان برای هر جلسه در میان است، ولی اوضاع می‌تواند بحرانی‌تر از این هم باشد.
کد خبر: ۳۵۳۱۰۰
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۳۹۲ - ۱۶:۲۳ 23 October 2013
ریشه اتفاقی که برای محمدطا‌ها افتاده، در مسائل گوناگونی نهفته است؛ از کم سوادی و کم‌آگاهی پدر و مادرش گرفته تا نقش کسانی که باید آموزش لازم را به ایشان می‌داده‌اند، ولی کوتاهی کرده‌اند. اما همه این مسائل‌، ‌یک نیمه ‌ماجرا را شکل می‌دهند که گذشته و در مقابلِ نیمه حال ماجرا، چندان اهمیتی ندارد.

به گزارش «تابناک»، سقوط یک خانواده به زیر خط فقر بر اثر سنگینی هزینه‌های درمانی یک عضو خانواده، هرچند موضوعی مورد تأیید مسئولان ‌به ویژه وزرای بهداشت ـ چه در دولت گذشته و چه در دولت کنونی ـ بوده و برای کسانی که پیه درمان برخی بیماری‌های رایج یا جراحات به تنشان خورده، ‌باور‌پذیر می‌نماید، داستان بیماری محمد‌طا‌ها بسیار ساده‌تر از آنچه فکرش را بکنیم، گره خورده است.

درمان که هیچ؛ کاری برایش انجام نمی‌شود و به خدا سپرده شده است، ولی برای نگهداری وضعیت حال حاضر بیماری این کودک به هزینه‌ای نیاز است که پدر می‌پردازد، ولی به قیمت کل حقوق ماهیانه‌اش تمام می‌شود؛ حقوق یک ماه سرایداری، نظافت و رفت‌وروب یک آپارتمان هفت طبقه در فرمانیه که نوزده خانوار در آن سکونت دارند و از مجموع شارژ ماهیانه‌ای که می‌پردازند، ۴۸۰ هزار تومان سهم پدر محمدطاهاست.

او در شرح ماجرای رخ داده درباره محمدطا‌ها می‌گوید: تا هشت نه ماهگی همه چیز عادی بود ولی یک روز صبح که از خواب بیدار شدیم، دیدم بچه تکان نمی‌خورد. خیلی جا‌ها رفتیم و به خیلی‌ها نشانش دادیم و گفتند که تشنج کرده و آسیب دیده است.

می‌پرسیم که چرا تب کرده بود و می‌گوید: تب نداشت؛ همه چیز بعد از واکسنی که زدیم شروع شد و حالا حدود یک سال است که هفته‌ای چهار بار او را برای درمان می‌برم. یک جلسه آب درمانی به مبلغ سی هزار تومان و دو جلسه کاردرمانی و یک جلسه هم گفتار درمانی که این‌ها جلسه‌ای ۲۵ هزار تومان هزینه می‌گیرند. روزهای شنبه، دوشنبه، چهارشنبه و پنج‌شنبه محمدطا‌ها را برای درمان می‌برم.

او می‌افزاید: این‌ها سوای پول دارویی‌ است که می‌پردازم؛ یک شربت هشتاد هزار تومانی و یک داروی شانزده هزار تومانی برای رفع سفتی بدن که هر بیست روز تمام می‌شوند و باید بخرم. تمام حقوقم برای جلسات درمان و داروی محمدطا‌ها هزینه می‌شود و تنها با یارانه زندگی می‌کنیم.

با یک دو دو‌تا چهارتا معلوم می‌شود که چه مرز باریکی میان خانواده کوچک محمدطا‌ها و «ناچاری» ‌مانده است؛ مرزی چه بسا باریک‌تر از شبی که این کودک بیست ماهه در آن تشنج کرد و مغزش آسیب دید.

حالا محمدطاهای زیبا رو با لب‌های خشکیده و چشمان پژمرده کل روزش را کنار خانه افتاده و حتی قدرت بازی کردن ندارد و پدر و مادرش که شهرستان را به امید رسیدن به رفاه ترک کرده و ساکن تهران شده‌اند، منتظر فرجی هستند تا شاید پسرشان بار دیگر بخندد، بازی کند و دل شادشان کند!
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی