پس از مذاکره وزرای خارجه ایران و آمریکا و همچنین گفتوگوی تلفنی رؤسای جمهور دو کشور، واکنشهایی از سوی بخشی از افکار عمومی شاهد بودیم که برداشتی شبیه به «ذوق زدگی مردم ایران» از بهبود رابطه با آمریکا را نشان میداد؛ اما در همین میان، یک ویدئو که در روزهای اخیر منتشر شد، تعابیر متفاوتی را پیش کشید!
به گزارش «تابناک»، بازگشت برخی خبرگزاریها و شبکههای تلویزیونی بینالمللی به پایتخت و جایگزینی فیلتر محدود صفحات دارای اشکال یک خبرگزاری به جای فلتر کامل آن خبرگزاری بینالمللی که دسترسی مردم به حوزه خبر را نیز محدود نمیسازد، رویکرد تعاملی است که همزمان با روی کار آمدن این دولت به وقوع پیوسته؛ هرچند به زعم برخی به دولت جدید ارتباطی نداشته باشد.
این رویدادها با سفر رئیس جمهور به نیویورک نیز همزمان شد و هنگامی که حسن روحانی با باراک اوباما گفتوگو میکرد، شبکههای خارجی در کشورمان در حال ثبت بازخوردهایش نزد افکارعمومی داخلی بودند؛ بازخوردهایی که همزمان با یک تماس تاریخی میتوانست بسیار پراهمیت باشد و برای همیشه در حافظه جهانی ثبت شود و به همین دلیل نمیشد به سادگی از آن گذشت.
«سیانان» با همین رویکرد، میکروفن آزادش را به میان مردم ایران برده بود تا درباره این رابطه و نگاهشان نسبت به آمریکا، دولت و مردمش سخن بگویند؛ سخنانی که لابد خبرنگاران این شبکه احتمال میدادند به شدت به نفع مردم آمریکا باشد و شبیه آنچه در برخی شبکههای مجازی دیده بودیم، رخ داده باشد اما بازخورد این تریبون آزاد، هرچه بود، حکایت از «ذوق زدگی» مردم ایران نداشت، بلکه حکایت از آن داشت که شاید مردم ایران روزگاری ببخشند اما فراموش نمیکنند.
این شاید مهمترین نکته این فیلم بود، ولی در عین حال همین رویداد بازخوردهای دیگری نیز داشت. مهمترین این بازخوردها که در سطح افکار عمومی داخلی نیز مهم است، درک این موضوع است که بسیاری از آنهایی که نقد به سیاستهای آمریکا دارند، لزوماً کاسبین تحریم و منتفع از شرایط موجود و یا جوانان احساسی نیستند و بسیاری از قشرهای منطقگرای کشورمان ـ که صرفاً در مناطق جنوبی و میان شهرهایی همچون پایتخت ساکن نیستند ـ نیز منتقد سیاستهای آمریکا هستند.
همچنین باید پذیرفت هنوز در کشورمان، بخشی از مردم اعتماد کافی به سیاستهای آمریکا نیافتادهاند و گام به گام پیش رفتن در این حوزه حتی خارج از معادلات دیپلماتیک نیز مورد انتظار است و از این حیث شاید ضروری باشد افکار عمومی را یکپارچه تلقی نکرد و زمان داد تا جامعه اعتمادش تأمین شود و در این زمینه، گامهای عملی اعتمادبخشی نیز از سوی طرف مقابل برداشته شود.
این فیلم همچنین به خوبی نشان میدهد، منطق گرایی در حال توسعه و احساسگرایی در جامعه ایرانی در حال محدود شدن است که در تصمیمگیریهای عمومی که بیشتر حافظ مصالح ملی باشد، کارآمد خواهد بود و مملکت ما برای توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متوازن به شدت نیازمند همین منطقگرایی است.