به مرور دولت جدید و مسائل مربوط به آن، همه صفحات روزنامهها را از آن خود میکند. تعیین کابینه بعد و مخالفتهایی با آن، مراسم تحلیف و حاضران در آن، دیگ جوشان انتظارات از روحانی و آینده روابط آن با بخشهای مختلف کشور و از جمله سپاه از مسائل مهم امروز روزنامههای کشور است.
تعامل سپاه با دولت آینده چگونه خواهد بود؟ سردار رمضان شریف در گفتوگو با شرق به بازخوانی رابطه سپاه با سه دولت هاشمی، خاتمی و احمدینژاد پرداخته است.
سخنگو و مدیرکل روابط عمومی سپاه در مورد همکاری سپاه با دولتهای گذشته گفته است: در دولت سازندگی که آغاز ورود سپاه به سازندگی است، بارها و بارها رییسجمهور و وزرای دولت در مقاطع مختلف، این نقش برجسته سپاه را مورد تقدیر قرار دادند و سپاه با وجود همه این موانع کارهای بزرگی را انجام داد. افزایش تجربه و دانش فنی و تأمین تجهیزات جدید در این عرصه در دولت اصلاحات هم تداوم پیدا کرد و پروژههای زیادی به سپاه محول شد که بخش عمدهای از پروژهها در همان دولت اصلاحات به پایان رسید و وزرای عمدتا فنی دولت اصلاحات، مثل وزارت نیرو و راه از نوع کار سپاه چه از بعد کیفی و چه کمی راضی بودند.
تمام مصاحبهها، گفتوگو و اظهارات وزرای اصلاحات در مراسم افتتاحیه و اختتامیه پروژههای واگذار شده به سپاه موجود و مستند است و یک مورد هم گله و شکایت از نحوه اقدامات سپاه نه در دولت اصلاحات و نه در دولت سازندگی نبوده است.
در دولت نهم و دهم نیز همین روند ادامه پیدا میکند و گاهی مشکلات سپاه در این دوره بیشتر از دوره اصلاحات و سازندگی هم بود که دلایل خاص خود را دارد و برخلاف آنچه در برخی رسانهها گفته شده که کار سپاه با آمدن احمدینژاد تسهیل شد و سپاه در همه پروژهها هست، اینطور نبود، این موضوع دقیق نیست و مستنداتش هم وجود دارد. یکی از دلایل آن هم این است که پذیرش کار از طرف کسانی که در دولتهای نهم و دهم حضور داشتند بنا بر دلایلی مثل دولت اصلاحات و سازندگی سهولت لازم را نداشت، البته نه اینکه ممانعت ایجاد کنند چون توان و تخصصی که سپاه دارد توانی نیست که دولتها به سادگی از خیر آن بگذرند. بر خلاف برخی تبلیغات جهتدار، این سپاه نیست که تلاش دارد پروژههای مختلفی را بگیرد و کار کند بلکه این دولتها بودهاند که تلاش میکردند از ظرفیت و فرصت سپاه استفاده بیشتری کنند.
بعد از انتصاب سرلشکر جعفری به فرماندهی کل سپاه یکی از تدابیر ایشان این بود که ورود سپاه به عرصه پروژههایی که امکان انجامش توسط پیمانکاران داخلی بود را محدود کنند و حتی سقف ریالی پروژهها را مشخص کنند و تلاش شده سپاه جایی ورود پیدا کند که پیمانکاران داخلی توان انجام آن را ندارند و عمده رقبای آن در این پروژهها شرکتهای خارجی هستند. البته در دولتهای نهم و به ویژه دولت دهم، مسأله تحریمها نیز مشکلاتی ایجاد کرد که باید این را هم به دلایل دیگر اضافه کنید. مثلا انتقال خط لوله صلح از عسلویه به ایران شهر پروژهای نیست که از سوی پیمانکاران داخلی داوطلب داشته باشد، هر آدم عاقلی هم میداند که وقتی توانی در کشور است نباید شرکتهای خارجی وارد شوند. از طرف دیگر برآورد هزینهها و فرصتآفرینی برای پیمانکاران خرد نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
وی بحثهای مربوط به تمایل سپاه به احمدینژاد در سال ۸۴ را نیز این گونه توضیح داده است که: منطق سپاه این است که در چارچوب وظایفش عمل کند. قاطعانه میگویم سپاه هیچگاه به دنبال این نبوده که چه کسی رییسجمهور میشود. مبنای سپاه این بوده که آنچه مورد نظر رهبری و در دو بعد امنیت انتخابات و حضور حداکثری مردم است تحقق پیدا کند و سپاه در این دو بخش همیشه فعالانه حضور داشته است؛ یکی اینکه انتخابات در یک شرایط امن و آرام انجام شود که با توجه به دشمنانی که داریم کار سادهای هم نیست.
امنیت به سادگی حاصل نمیشود، وظیفه امنیتی سپاه همواره وظیفه ثابتی بوده است، فارغ از اینکه مردم به چه کسی رأی دهند. نکته دوم اینکه سپاه بهعنوان نهاد انقلابی که دل در گرو انقلاب دارد و قطعا نسبت به انتخابات حساس است، آنچه دنبال میکرده حضور حداکثری مردم بوده است. استاندارد حضور مردم را از شاخصهای امنیتی میدانیم و هرچقدر حضور مردم بیشتر باشد کمک غیرمستقیم به نیروهای مسلح است. برای تحقق این خواستهها سپاه بهطور جدی در جهت تبیین دیدگاه امام و رهبری و تبیین ضرورت و نقش حضور مردم فعال بوده است اما اینکه گفته میشود سپاه در سال ۸۴ پشتیبان آقای احمدینژاد بوده است حرف درستی نیست و با قاطعیت میگوییم سپاه به هیچوجه به دنبال ایشان نبود.
اما بحث دیگری که مطرح است این است که بسیجیها گفتمان احمدینژاد را به لحاظ نوع شعارها و عملکردی که در زمان مدیریت شهرداری از ایشان دیدند، پسندیدند و افکار عمومی ما در آن مقطع هم موثر بود، افکار عمومی، نیازها و مطالباتی دارد و نگاه میکند در شعارهای چهکسی این مطالبات برجسته است، اما این به آن معنا نیست که بسیج بهطور سازمان یافته پشت آقای احمدینژاد باشد، بسیجیها که بخش قابل توجهی از جمعیت کشور هم هستند احساس کردند آنچه میخواهند و میپسندند در رویکرد ایشان هست و قابل انکار هم نیست که بسیجیها آن مقطع، رأی اصلیشان وی بود. در انتخابات بعدی هم همینطور بوده است. درست است که بسیج سازمان وابسته به سپاه است اما اینطور نیست که سپاه به آن امر و نهی کند و در انتخابات به آنها دستور دهد که به چه کسی رأی دهند.
و در پایان شریف در مورد رابطه سپاه با دولت آینده هم گفته است: حضور سپاه در همه مسائل و عرصهها قانونمند و بهصورت ریز و جزیی تابع قوانین کشور است قوانین و مقررات نحوه ورود سپاه در هر زمینهای را مشخص کرده و بر همین مبنا کارش را انجام میدهد.
این که برخی در جریان مناظرات انتخاباتی حضور سپاه در عرصه سازندگی خیلی برجسته میدانستند به این دلیل است که تصور میکردند گفتن این حرف که «پای سپاه را از کارهای اقتصادی بیرون میکشیم» یک رأیآوری زیاد خواهد داشت، در حالی که ورود سپاه به این عرصه قانونی است، اما به این مسائل که مقتضای انتخابات بود ورود پیدا نکردیم.
در دولت آینده هم تابع قوانین خواهیم بود. سپاه عطشی برای گرفتن پروژهها البته منهای مواردی که دستاوردی برای نظام داشته باشد، ندارد. لطفا به این نکته دقت کنید؛ ما هزاران شهید دادیم که یک وجب از خاکمان را به دشمن ندهیم چطور ممکن است میلیونها مترمکعب گاز از منابع حوزه مشترک توسط دیگران برداشت شود و سپاه نسبت به این مساله حساس نباشد و به مسوولان فشار نیاورد که اگر نمیتوانید انجام دهید، ما آماده پذیرش کار هستیم که مثال آن فازهای ۱۵ و ۱۶ پارسجنوبی است که با اصرار سپاه نه برای منفعتطلبی بلکه برای منافع ملی بود و یک وزیر انقلابی آمد و گفت صفر تا صد آن را به سپاه دهید. قرارگاه سازندگی آن را انجام داد که واقعا الگوست. سپاه سر آنچه با منافع ملی سروکار دارد دنبال این نیست که چقدر هیاهو کنند، سپاه وظیفهاش را انجام خواهد داد و به این مسائل اعتنایی نمیکند. در بقیه حوزههای سازندگی هم سپاه اصراری ندارد، دولتها هر قدر بیشتر بتوانند از ظرفیت و توانایی سپاه استفاده کنند، برنده آنها هستند. بخش عمدهای از پروژههایی که آقای احمدینژاد رییسجمهور محترم در همین ماهها و هفتههای پایان دورهاش افتتاح کرد توسط قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) انجام شده بود. البته سپاه با افتخار این کار را کرد. سپاه در کمک به دولت آینده پیش قدم خواهد بود
دولت روحانی و دیگ جوشان مطالباتابتکار در سرمقاله خود با تیتر «دکتر روحانی و دیگ جوش مطالبات» نوشته است: وضعیت منتهی به انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ به گونهای بود که نقد وضع موجود به مهمترین ویژگی نامزدها تبدیل شد. شرایط در تمام عرصهها بحرانی و تغییر وضعیت به مهمترین مطالبه تبدیل گردید. برخی تلاش دارند که مطالبه تغییر را تنها به حوزه معیشت تقلیل دهند، در حالی که این مهمترین آن بود ولی تمام آن نیست. مردم هم اصلاح اخلاق عمومی را طلب دارند و هم کار آمدی را هدف گرفتهاند. درست است که اثر محسوس و زود هنگام ناکار آمدی در بخش اقتصادی و سفره مردم خود نمایی میکند ولی این تنها اثر نیست. مردم نمیخواهند ناامید و پژمرده و دل آشوب فردا باشند. بیم نان و ترس جان در نتیجه احساس ناامنی مهلک خواهد بود بنابراین امنیت نقطه اوج مطالباتشان را تشکیل میدهد. احساس ناامنی، منشأ احساسهای منفی بیشماری در جامعه است. احساس ناامنی میتواند احساس فقر را بیش از واقعیت فقر، نمایش دهد و خطرات دهشتناکی را به بار آورد احساس ناامنی قادر است احساس نبود آزادی را دامن بزند.
احساس ناامنی موجب ناامنی اخلاقی و نبود همبستگی اجتماعی میشود. به هر روی مردم در شرایطی به استقبال انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ رفتند که» دیگ مطالبات» به جوش آمده بود. اگر چه عدهای سر در زیر برف کرده و مدعی بودند که این سیاه نمایی رسانه هاست و وضع آنقدر هم که میگویند بد نیست ولی مسابقه نامزدها در نقد عملکردها نشان داد که آنان هم برای جلب رأی مردم مجبور به تمکین واقعیتهای جامعهاند و نسبت به شرایط بحرانی جامعه آگاهی دارند. اما حقیقت مسأله این است که اگر هر کدام از نامزدهای منتسب به اردوگاه اصولگرایان، پیروز ۲۴ خرداد میشد حرارت دیگ مطالبات بیشتر و راههای ممکن برای تخلیه فشار دیگ همچنان مسدود میماند و درب به همان پاشنه گذشته میچرخید و در نتیجه احتمال انفجار دیگ به جوش آمده وجود داشت. اگر پیروز ۲۴ خرداد آقای دکتر عارف به عنوان نماد اصلاح طلبی میبود، به لحاظ رویکرد و سطح انتظارات او مجبور بود سر دیگ به جوش آمده را یکباره بردارد و تصور کنید که با چنین اقدامی چه اتفاقی رخ میداد. برداشتن سر دیگ به جوش آمده همچون بر داشتن درب رادیاتور به جوش آمده ماشین، میتوانست سر و دست جریان پیروز را بسوزاند و بخش عظیم آب دیگ نیز سر ریز میکرد و به بیرون میپاشید.
شرق بخشی از این مطالبات را در مطلبی با عنوان «زن یا مرد؛ هنوز مسأله این است؟» به مساله زنان اختصاص داده است و با ذکر آماری از نقش زنان در مسئولیتهای کلیدی در دیگر کشورها نوشته است: این آمار نشاندهنده این است که در جهان مدرن، دانش، اطلاعات، قدرت برنامهریزی و هدایت تیمی است که تعیین میکند چه کسی رییس و دیگری مرئوس باشد و نه جنسیت افراد یا بنا به نقل آقای صدوق، زنی که بتواند سوار قاطر شود و در کوه و کمر بتازاند واجد شایستگی ریاست سازمان محیطزیست است. هر چند ممکن است ایشان استدلال کنند که فقط در این حوزه خاص ریاست مردان نسبت به زنان ترجیح داده میشود اما مگر خانم «کارمه چاکون» وزیر دفاع اسپانیا در دولت «زاپاترو» نبود که با وجود بارداری سر پستش حاضر میشد و از نظامیان تحت امرش سان میدید؟ یا خانم «لیسیا رونزولی» نماینده ایتالیا در اتحادیه اروپا که دیگر چهره آشنای همه روزنامهخوانهاست. همان زنی که از زمان بارداری تا الان که «ویتوریا» دخترش کودکی سه، چهار ساله است هیچوقت به دلیل اقتضاهای جنسیتی شغلش را ترک نکرد؟
بهار «پیام تهدید برای کابینه نامعلوم» را مورد توجه قرار داده است و نوشته: روز تحلیف هرچه نزدیکتر میشود مخالفتها و سازهای مخالف تندروها بلندتر و شدیدتر میشود. از پیشتر معلوم بود که روز تحلیف اعضای کابینه مشخص و معرفی خواهند شد، همین کافی بود تا نگرانی روی کار آمدن اصلاحطلبان برای تندروها جلوتر بیفتد و واکنشهای آنان را بیشتر عیان کند. برخی که پس از هشت سال چالش با دولت احمدینژاد اعلام کرده بودند قصد تعامل با دولت جدید را دارند حالا امروز مدعی شدهاند که انتخاب وزیر اصلاحطلب به دور از اعتدال است و به آن رأی اعتماد نخواهیم داد.
کابینه دولت جایی است که بازگوکننده حداقل بخش زیادی از دیدگاهها و گفتمان دولت بر همگان تلقی میشود. تنها اندکی پس از اعلام نتایج نهایی یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری تکتک نامزدهای انتخابات یکی پس از دیگری اعلام همکاری کردند و همچنین مجلسیها که از چالشها و اختلافها با دولت احمدینژاد جان سالم به در برده بودند، دست همکاری به سوی روحانی دراز کردند. آغاز اعلام همکاری مجلس با دولت منتخب از سوی خود مجلسیها و حتی خیلی پیشتر از نتایج نهایی عنوان شده بود ولی واکنش اصولگرایان و رسانههای تندرو به حامیان روحانی در انتخابات باعث شد تا افقهای تعامل مجلس با دولت هنوز بر سر کار نیامده قبل از آنکه شروع شود، افول کند.
این در حالی است که
کیهان در بخشی از یادداشت روز خود با تیتر «پنج وزیر مهمتر از برنامه هستهای!» نوشته است: با این اوصاف، اولین آزمون استقلال و اقتدار حجتالاسلام والمسلمین روحانی در معرفی تیم خود در کابینه رقم خواهد خورد. بیدلیل نیست طی دو هفته اخیر سیاستبازان و رسانههای فعال در سازمان فتنه از جانب خود برای کابینه و وزیران کشور، اطلاعات، ارشاد، علوم و خارجه نسخه پیچیده و حتی با وقاحت وزیر را معرفی کردهاند که آخرین آن را در سخنان خاتمی شاهد بودیم. دکتر روحانی با کیاست تمام میداند که اگر در این موضع کوتاه بیاید، طلبکاری فتنهگران ورشکسته و حامیان خارجی آنها حد یقف نخواهد داشت. البته طبیعی است که نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نیز همچنان که بارها موضع صریح مقابل فتنهگران گرفتهاند، ضمن پشتیبانی و حمایت از دکتر روحانی، اجازه تجدید حیات این جریان انگلی را نخواهند داد.
اعتماد وضعیت یکی از این وزارتخانهها یعنی وزارت ارشاد را مورد توجه قرار داده و نوشته: ساعاتی پس از اظهارنظر خاتمی در رابطه با ماندن احمد مسجدجامعی در شورای شهر این عضو شورا اعلام کرد: در انتخابم میان وزارتخانه و شورای شهر، رأی مردم برایم مهم است. خاتمی چندی پیش در مصاحبه یی مشخصات گزینه مناسب برای وزارت ارشاد را ذکر کرده بود که این امر در گمانه زنیها به علاقه خاتمی به وزارت مسجدجامعی تعبیر شده بود. اما رییس جمهور اسبق دیروز اعلام کرد وزارت مسجدجامعی پیشنهاد خود او نبوده و اتفاقا او مصر به ماندن این عضو شورای شهر است.
پیرو این نظر احمد مسجدجامعی نیز با اشاره به اینکه چندین دیدار با آقای روحانی در حوزه مسائل عمومی به ویژه فرهنگ و هنر داشتم، اظهار کرد: نتیجه این دیدارها تدوین برنامه حوزه فرهنگ و ارشاد به درخواست آقای روحانی بوده است که البته در تدوین این برنامه جمعی از نمایندگان مجلس از طیفهای مختلف، حوزویان، دانشگاهیان، نخبگان هنری و اصناف حوزه فرهنگ و هنر و رسانه حضور داشتند. وی ادامه داد: برنامه تدوین شده برای صد روز یعنی تا دهه فجر امسال است که البته به آقای روحانی ارائه شده است. عضو شورای شهر تهران با اشاره به اینکه «پیشنهادی برای تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد در دولت آقای روحانی به من داده شده است»، تصریح کرد: هنوز به جمع بندی نهایی برای حضورم به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد نرسیدهام. مسجدجامعی با اشاره به اینکه از آنجایی که منتخب مردم در دور چهارم شوراها هستم جلساتی را با منتخبین این دوره برای برنامههای دور بعدی شورا و انتخاب شهردار برگزار کردیم، تصریح کرد: این برنامهها در بخشهای مختلف تهیه و تدوین شده است که میتوان به تعیین ویژگیهای شهردار مناسب برای کلانشهرها و تهران اشاره کرد، البته نتیجه این دیدارها به زودی اعلام میشود.
مراسم تحلیف روحانی چگونه برگزار خواهد شد؟ روزنامه اعتماد، جنبههای گوناگونی از مراسم تحلیف روحانی در مچلس شورای اسلامی را مورد توجه قرار داده که احتمالا در سیزدهم مرداد ماه برگزار میشود. این روزنامه در مطلبی با تیتر «نگرانی از حضور خاتمی در مجلس» نوشته است: از قرار معلوم بنا بر این است که هر آنچه مربوط به دولت یازدهم میشود با حاشیه سازیهای اصولگرایان تندرو بدل به یک موضوع جداگانه و حساس شود. حجت الاسلام حسن روحانی به اندازه هیچ کدام از روسای جمهور سابق تا این حد برای انتخاب همکارانش تحت فشار نبوده است.
توهم پیروزی جناح اصولگرا برای هیچ رییس جمهوری به اندازه او پر رنگ نبوده است. نه هاشمی و نه خاتمی و احمدینژاد هرگز تا این حد در معرض مصادره به مطلوب رقبا قرار نگرفته بودند اما دولت روحانی از همان زمانی که نتیجه انتخابات مشخص شد تا امروز در برابر هر اتفاق معمول و جاری با حاشیههای تازه وگاه پر رنگتر از متن مواجه میشود. گویی مردم به اصولگرایان و رسانههای خاص آنان رأی دادهاند که هر روز یکی سر بر میآورد و تکلیفی تازه تعیین میکند. ترجیع بند کلام عده یی فتنه است و عده یی دیگر مدام سعی میکنند به روحانی یادآوری کنند چه کارهایی از نظرشان با اعتدال همخوانی ندارد. توجهی هم نیست که رییس جمهور منتخب صراحتا در جمع علما و روحانیون از تعیین تکلیفها گلایه کرد. آنها حتی اکبر ترکان که از نزدیکترین مشاوران روحانی است را فردی میدانند که خود را به رییس جمهور منتخب چسبانده و باید اول پاسخگوی مسائل دوران مدیریتش باشد. همان روزهایی که ترکان نفر دوم ستاد انتخاباتی روحانی بود اصولگرایان میان ستادهای قالیباف، ولایتی و جلیلی سرگردان بودند.
حالا که کار تشکیلاتی آنها با شکست قطعی مواجه شده است دور تازه یی از رفتار نابهنجار را آغاز کردهاند. آخرین جریان سازی آنها مربوط به حضور حجت الاسلام سید محمد خاتمی، رییس جمهور دو دوره کشور در مراسم تحلیف روحانی است. با وجود آنکه هیچ نهاد رسمی چه از سوی دفتر رییس جمهور منتخب وچه از سوی مجلس شورای اسلامی حرف و سخنی از نام مدعوین مراسم تحلیف به میان نیاورده است، موجی از ابراز نگرانی در اصولگرایان به راه افتاده که مبادا خاتمی در مراسم حاضر باشد. به واقع در هیچ دوره یی رییس جمهور منتخب تا این اندازه در انتخاب میهمان مراسم تحلیف خود تحت فشار قرار نمیگرفته است.
خبرگزاری مهر در گزارشی که روز شنبه منتشر شد از احتمال حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری و سید محمد خاتمی در مراسم تحلیف پرده برداشت. این احتمال اگرچه به صورت کوتاه و کاملا گذرا در گزارش مهر آمده بود اما به یک باره موجی از نگرانی اصولگرایان را برانگیخت. ابتدا روابط عمومی مجلس اعلام کرد که هیچ نامی قطعی نیست و هنوز کسی دعوت نشده است. اما کلید اصلی حاشیههای این ماجرا مانند بسیاری از حاشیه سازیهای اخیر از یک روزنامه خاص شروع شد. این روزنامه در خبرهای ویژه روز گذشته خود آورد: «تلاش برخی چهرههای نزدیک به فتنه برای حضور خاتمی در مراسم تنفیذ و تحلیف رییس جمهور منتخب نقش بر آب شده است. این افراد میخواستند خاتمی را بدون عذرخواهی از فتنه ۸۸ و اعتراف به دروغ بزرگ تقلب به صحنه سیاسی کشور بازگردانند، این در حالی است که خاتمی هنوز مرزبندی خود را با فتنه اعلام نکرده است».
اعتماد در مطلبی دیگر از مهمانان خارجی این مراسم هم نوشته است: جدای از ارسال دعوتنامه از سوی وزارت خارجه دولت احمدینژاد برای مقامات کشورهای جهان جهت حضور در مراسم تحلیف حسن روحانی به نظر میرسد که مجلسیها کار سختی را برای میزبانی از خارجیها پیش روی خود دارند چرا که بر اساس اخبار منتشره در این مراسم بیش از ۱۰ نفر از سران کشورهای جهان راهی مجلس ایران میشوند تا طلیعه جدیدی از مناسبات خارجی پیش روی دولت حسن روحانی قرار گیرد. بر اساس اخباری که تا به امروز منتشر شده اگرچه اسامی شرکت کنندگان خارجی در مراسم تحلیف همچنان نامعلوم است و جلسات هماهنگی به طور مستمر صبح و بعدازظهر در مجلس، دفتر رییس جمهور منتخب، وزارت خارجه و نهاد ریاست جمهوری برای حضور سران کشورهای جهان در مراسم تحلیف رییس جمهور منتخب در حال برگزاری است اما به نظر میآید وزارت خارجه، نیروی انتظامی، سپاه پاسداران، فرودگاه امام و دیگر نهادهای درگیر این مراسم روز سخت و شلوغی راپیش رو خواهند داشت چرا که جدا از حضور قریب به یقین مقامات ترکیه، سوریه، عراق، عربستان، عمان، قطر، کویت، لبنان، فلسطین، بحرین، افغانستان، پاکستان باید آمادگی کامل برای پذیرایی و حفاظت از سفرای ارشد کشورهای فرانسه، روسیه، آلمان، انگلیس، ونزوئلا، آذربایجان، چین، کره شمالی و... را داشته باشند.