بازدید 31623

قصه پر غصه طفلان مسلم در سيما

غلامعلي رجايي
کد خبر: ۳۲۴۷۶
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۳۸۷ - ۱۰:۴۱ 12 January 2009
gholamalirajaee@yahoo.com
 
اين روزها همزمان با برگزاري مراسم عزاي حسيني بحث‌هاي گوناگوني پيرامون سريال‌هاي تاريخي صداوسيما و بويژه طفلان مسلم در محافل مختلف مطرح مي‌شود. گمان نمي‌كنم كسي در به تصوير كشيدن قطعه‌هايي از تاريخ ايران و اسلام و تأثير آن بر دامنه آگاهي‌هاي جامعه ما و بويژه نسل جواني كه با تاريخ ملك و مكتب خود آشنايي اندكي دارد، كمترين ترديدي داشته باشد و هم از اين جهت است كه بايد به اين رويكرد صدا و سيما با ديده تحسين نگريست و به انتظار كارهاي جذاب تر و فاخرتر تهيه كنندگان اين مجموعه‌ها نشست.

جداي از اين مسأله، بحث مهم نحوه نگرش تهيه‌كنندگان سريال‌هاي تاريخي به مسأله تاريخ است. اگر اين نگرش مطابق با واقع و بر مبناي حقيقت نباشد نه تنها بر ذهن مخاطب اثر منفي خواهد داشت، بلكه بايد مدت‌هاي طولاني همه و همه كار و تلاش كنند تا بخشي از اثرات منفي اين نگرش نادرست را در مورد قطعاتي از تاريخ بي‌اثر نمايند. حال اگر رسانه ملي به موضوعي بپردازد كه از اساس مبناي درستي ندارد، بعيد است حتي با كاري مداوم و در زماني مستمر بتوان اثرات تخريبي آن را از افكار جامعه زدود. از اين مقوله است سريال «طفلان مسلم» ـ عليه السلام ـ كه در نزد اصحاب تاريخ و خبرگان حوزه تاريخ اسلامي از تحريفات مسلم مرتبط با فاجعه جانگداز عاشوراست.
اگر اين ادعا بر خوانندگان عزيزي كه كمتر مطالعات تاريخي دارند گران آمده باشد، بايد عرض كرد كه متأسفانه از اين دست مقولات و موضوعات در تاريخ اسلام و بويژه در سده‌هاي نخست آن كم نبوده و نيست.

يكي از آثار پژوهشي ارجمند در اين زمينه تلاش مرحوم علامه مرتضي عسكري (ره) درباره افشاي جعليات تاريخي صدر اسلام است. آن مرحوم در تحقيقي كه به چاپ رسيده، از وجود يكصد و پنجاه صحابه ساختگي و جعلي براي پيامبر گرامي اسلام كه اصلا وجود خارجي نداشته‌اند و راويان آنها را ساخته و از زبانشان روايت‌هايي را از رسول گرامي اسلام نقل كرده‌اند، خبر داده است.
مرحوم علامه در يك كتاب مستقل درباره شخصي به نام عبدالله بن سبا ـ كه برخي از اهل سنت او را صحابه پيامبر دانسته و رشد و نماي مذهب شيعه را منتسب به او مي‌دانند ـ در تحقيق عالمانه‌اي اثبات نمود، اساسا چنين فردي وجود خارجي نداشته است!

پس از علامه عسكري، مرحوم آيت‌الله نعمت‌الله صالحي نجف آبادي با رويكردي عقلاني به تاريخ و روايات نگريسته و در تلاشي هوشمندانه به مسأله غلو و تحريف در تاريخ و روايات پرداخته است.
وي به رغم كهولت سن، ذهني جوان و نقاد داشت و از نظرات و نقدهاي منحصر به فردي درباره تحريفات تاريخي برخوردار بود؛ بر همين مبنا به نقد كتاب «حماسه حسيني» استاد شهيد مطهري پرداخت و بعضي از مطالب روضه‌ها و مراثي را كه آن شهيد عزيز در آثار خود آورده، با ارجاعات پي‌درپي به منابع دست اول اين دوره و ديگر مستندات تاريخي متعددي، نادرست و تحريفي دانسته است. از تلاشهاي ستودني استاد شهيد مطهري نيز افشاي اين تحريفات در كتاب ارزشمند حماسه حسيني است.

در ميان اين جعليات وتحريفات قضيه منسوب به فرزندان مسلم به دليل مهارت سازندگان آن در پردازش اين قصه كه به دليل ارتباط موضوع با كشته شدن دوكودك نابالغ سرتاسر عاطفي و به يك درام شباهت دارد از ويژگي خاصي برخوردار بوده و هست.
 
درباره نادرست بودن روايت تاريخي منتسب به طفلان مسلم نكات زير قابل تامل هستند:
1- نخستين كتاب مقتل درباره حوادث عاشورا مربوط به ابو مخنف لوط بن يحيي بن سعيدبن مخنف ازدي غامدي (متوفاي 157هجري) در قرن دوم هجري است.
ابومخنف از شيعيان اميرالمومنين علي (ع) و از اهالي كوفه بود و برخي مانند ابن النديم براي او بيش از سي و چند جلد كتاب درباره سيره و... قائل شده‌اند وي نخستين حادثه‌نگار كربلاست و اولين اثر مكتوب را درباره شهادت امام حسين و حادثه كربلا به نام مقتل الحسين نوشته كه به دليل دسترسي وي به برخي شاهدان واقعه عاشورا كه تعدادشان بسيار كم بود و تا آن زمان زنده بوده‌اند و نقل روايات از دو يا سه واسطه از شاهدان و حاضران ماجراي كربلا و از كساني كه وي به صحت گفتارشان در نقل حادثه اطمينان تمام داشته مانند: امام سجاد، امام باقر، زيد فرزند امام سجاد، طرماح، ضحاك بن عبدالله مشرقي و... معتبرترين كتاب در اين زمينه است و هم از اين جهت است كه مورخ و مفسر نامدار ايراني ابوجعفر محمدبن جرير طبري در كتاب تاريخ الرسل و الملوك خود تقريبا تمام مطالب مقتل ابومخنف را عينا آورده است.

در اين كتاب ارزشمند كه حجم مختصري دارد و در صدر منابع دست اول تاريخي و حاوي مطالبي درباره حوادث پس از مرگ معاويه تا شهادت امام حسين (ع) است، هيچ اثر و نشان و يادي از طفلان مسلم و فرار و دستگيري و شهادت آنان نيست. اين عدم پرداخت به مسأله خود دليل و سند محكمي بر نادرست بودن قضيه طفلان مسلم است.

چگونه مي‌توان تصور كرد اگر اين قضيه و قصه از صحت تاريخي برخوردار بود، از چشم تيزبين ابومخنف كه به فاصله دونسل از حادثه كربلا كتاب مقتل خود را ـ داراي 113 روايت گاه بسيار كوتاه ـ نوشته است، به دور مانده باشد؟
جرا از امام سجاد وامام باقر وحضرت زينب ويا مادراين دوطفل در طول سفربه كوفه وشام وبرگشت آنها ازشام به مدينه دراين باره كه در صورت وقوع از مهمترين مسائل پس ازشهادت امام حسين وحوادث كربلا به كوفه است هيچگونه سخني به ميان نيامده است.؟

2- در تواريخ قرن دوم تا چهارم هجري گاه به شهادت دو طفل نابالغ اشاره شده است.
نخستين باري كه از شهادت دو طفل ـ نه طفلان مسلم ـ در تواريخ اسلامي سخن گفته مي‌شود، در كتاب طبري است كه مي‌گويد اين خبر را به طور شفاهي از زكريا بن يحيي الضرير نقل مي‌كند كه وي نيز از چهار نفر پيشتر از خود اين واقعه را براي طبري به شرح زير نقل نموده است.

طبري از قول زكريا مي‌نويسد: هنگامي كه اسرا را به كوفه آوردند، دو پسر بچه عبدالله بن جعفر يا فرزند فرزند جعفر برفتند و به مردي از قبيله «طي» پناهنده شدند. وي گردنشان را زد و سرشان را نزد عبيدالله بن زياد آورد. عبيدالله دستور داد گردن خود او را زده و خانه‌اش را ويران كنند. (طبري، محمدبن جرير/ تاريخ الرسل و الملوك/ چاپ مصر، ج 5، ص 389).
همانگونه كه ملاحظه مي‌شود، با اينكه اين كتاب بيشتر از دو قرن پس از حادثه كربلا نگاشته شده، ولي در آن هيچ اشاره‌اي به طفلان مسلم وجود ندارد.

3- مورد دومي كه در تواريخ اسلامي به شهادت دو طفل اشاره دارد و از قضا آنها را فرزندان مسلم مي‌داند، مربوط به قرن چهارم و شيخ صدوق (متوفاي381 هجري) در كتاب امالي است. وي اين حادثه را با واسطه و به نقل از 8 نفر كه اخرين آنها ابي محمد نام دارد و از بزرگان كوفه است، در كتاب خود آورده است. شيخ صدوق در نقل اين روايت تاريخي هيچ اشاره‌اي به منابع مكتوب پيش از خود در اين زمينه ننموده و صرفا مطلب را به صورت نقل قول و شفاهي آورده است. (قمي شيخ عباس/به نقل ازشيخ صدوق/حماسه كربلا /ترجمه نفس المهموم ص136/ انتشارات قائم آل محمد/قم/1384)

4- روايت ديگر كه اشاره به شهادت دو طفل در قضيه كربلا دارد، مربوط به قرن ششم و مورخ معروف ابي المويد الموفق بن احمد المكي معروف به خوارزمي (متوفاي 568) است كه وي نيز اين حادثه را به طور شفاهي نقل كرده و آنان را فرزندان جعفر طيار مي‌داند نه مسلم بن عقيل. كتاب خوارزمي در زمره منابع دست دوم موضوع قيام كربلاست. (خوارزمي الموفق بن احمد مقتل الحسين ج 2 – ص 48 انتشارات مفيد قم ـ بي تا)
نكته جالب توجه درباره روايت خوارزمي آن است كه وي اين دو طفل را فرزندان جعفر طيار مي‌داند. غافل از اينكه جعفر بن ابيطالب برادر گرامي حضرت علي در سال هفتم هجري در جنگ موته به شهادت رسيد و فرزندان او در سال 61 هجري قطعا بالاي 54 سال سن داشته‌اند.

اينكه چگونه خوارزمي كه مورخ بزرگي است، در نقل اين روايت تاريخي دچار اين اشتباه و سهو شده، جاي تأمل بسيار دارد و بهترين دليل بر آن است كه ما نبايد به صرف اينكه مورخ نامداري مانند وي روايتي و حادثه‌اي را در كتاب خود نوشته، بدون كنكاش و نقد و بررسي آن روايت را بپذيريم و نقل كنيم و به لحاظ تاريخي معتبر بدانيم.
در تاريخ اصل مسلم آن است كه محقق نبايد مقهور و تابع بدون دليل بزرگان گذشته شود واشتباهات وسهويات شان را ناديده گرفته يا تكرار كند.

5- مرحوم علامه مجلسي در قرن 12 نيز به قضيه طفلان مسلم به نقل از شيخ صدوق پرداخته است.

6- مرحوم محدث قمي نيز در كتاب شريف «نفس المهوم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم عليه السلام» ضمن نقل حادثه مرتبط با دو طفل مسلم به نقل از مرحوم شيخ صدوق در اظهار نظري ستودني مي‌گويد: كشته شدن اين دو طفل با اين تفصيل در نزد من بعيد است؛ لكن من آن را بخاطر اعتماد به شيخ صدوق و رجال اسنادش ذكر كردم. (قمي شيخ عباس نفس المهموم في مصيبه سيدنا الحسين عليه السلام ـ ص 156)

گذشته از بررسي متون تاريخي و روايتي كه از ابومخنف تا شيخ عباس قمي نگاشته شده‌اند نكات ديگري نيز به ذهن مي‌رسند:
1- در اين داستان ساختگي عبيدالله بن زياد خون آشام قسي القلبي كه به ده نفر نابكاري كه بر جسد مطهر حسين عليه السلام در كربلا اسب راندند انعام مي‌دهد، چگونه است كه بر سر كشتن اين دو طفل ناگهان رقيق القلب شده و دستور مي‌دهد غلام او گردن قاتل آن دو طفل را بزند؟!

2- اگر اين حادثه صحت داشته باشد كه ندارد، مي‌بايست قبور اين دو طفل در كوفه و در اطراف دارا لاماره در نزديكي مسجد كوفه كه قبر حضرت مسلم در زاويه غربي آن واقع است و در اطراف قبر مسلم پدرشان يا نزديكي آن باشد نه در اطراف كربلا و در روستاي مصيب كه در 30 كيلومتري كربلا واقع است. پرسش مهم اين است اين دو طفل اگر از زندان عبيدالله در كوفه رها شده باشند، چگونه در طي يك روز مسير بيشتر از 80 كيلومتري كوفه به كربلا را با پاي پياده طي كرده‌اند و در مصيب اسير شده و به شهادت رسيده‌اند؟!

3- اگر اين دو كودك در مسير كربلا به كوفه از اردوي اسيران اهل بيت جدا شده‌اند چگونه است كه مادر آنها و حضرت زينب و امام سجاد كه قافله سالار اسيران بودند در اين باره هيچ عكس‌العملي از خود نشان نداده و با خونسردي راهشان را به طرف كوفه ادامه داده‌اند؟ آيا مي‌توان اين بي‌تفاوتي را از حتي انسان‌هاي عادي و معمولي درباره ناپديد شدن دو كودك خردسال يتيم انتظار داشت؟ چه رسد به امام سجاد و شير زن كربلا زينب كبري با آن‌همه احساس مسئوليتي كه نسبت به همراهان مصيبت زده خود داشتند.

4- چگونه است كه ابوالفرج اصفهاني (متوفاي413) در قرن پنجم در كتابي به نام مقاتل الطالبين كه اسامي شهداي آل ابي طالب را تا سال 313 ذكر مي‌كند، از نام اين دو طفل هيچ سخني به ميان نمي‌آورد؟

5- چگونه است كه شيخ مفيد در قرن پنجم (متوفاي 413) در كتاب الارشاد و سيد بن طاوس (متوفاي 664) در قرن هفتم در كتاب مقتل معروف خود به نام مقتل الحسين كه به نام «اللهوف في قتلي الطفوف» معروف است و هر دو از مقاتل دست دوم مشهور و معتبر شيعي هستند، درباره دو طفل مسلم سكوت اختيار كرده و به نقل شيخ صدوق در اين باره هيچ وقعي ننهاده‌اند؟

6- اشتباه عجيب ديگر در نقل اين حادثه از مرحوم طبري است كه مدقق و محقق ارجمند جناب آقاي حجت‌الله جودكي در مقاله عالمانه‌اي كه در اين زمينه نگاشته، بخوبي به آن اشاره نموده و آن اينكه اگر روايت طبري را بپذيريم كه اين دو طفل فرزندان عبدالله بن جعفر طيار بوده‌اند، بايد يادآور شويم عبدالله نه دو فرزند بلكه 5 فرزند پسر داشته كه سه فرزند وي عون، محمد و عبدالله در كربلا به شهادت رسيده و طفل نبوده‌اند و دو فرزند ديگر وي ابوبكر و عون اصغر در واقعه حره در سال 63 هجري به شهادت رسيده و در مدينه دفن شده‌اند! (طبري، همان ج 5 ص 393)

7- اگر روايت شيخ صدوق را مبني بر اينكه حضرت مسلم داراي 2 فرزند بوده بپذيريم، بايد بدانيم همان‌گونه كه ابوالفرج اصفهاني نوشته است، (اصفهاني، ابوالفرج، همان ص 40) فرزندان مسلم به نام‌هاي عبدالله و محمد اولا طفل نبوده و ثانيا در كربلا به شهادت رسيده‌اند نه در مسير كربلا و يا در كوفه و از قضا شعارها و رجزهاي آنها به هنگام ميدان رفتن و مبارز طلبيدنشان در مقاتل آمده است.

8- نكته مهم ديگر كه به رويكرد رسانه ملي در اين قصه مرتبط مي‌شود، شيوه پرداخت تصويري به اين ماجراي تحريفي و پر رنگ كردن نقش عشق مجازي با آن پرداخت ضعيف در آن، لابد به خاطر جذب هرچه بيشتر مخاطبان است كه نمونه آن را در سريال «امام علي» در پرداخت غير واقعي و خلاف واقع نقش قطامه ديديم.

اگر كسي با الفباي فرهنگ جوامع عربي و بويژه در دهه‌هاي اول هجرت آشنا باشد ـ كه الان هم در بعضي از جوامع عربي مانند بعضي افغان‌هاي معاصر دختر را اولاد نمي‌دانند و اگر از كسي كه سه فرزند دختر داشته باشد بپرسند چند اولاد دارد پاسخ او اين است كه اولاد يعني فرزند پسر ندارد ـ محال است بپذيرد دختري در چنان موضع برتري نسبت به برادران خود مانند راحله در فيلم روز واقعه ـ كه از اساس بر مبناي خيال ساخته شده و از صحت تاريخي برخوردار نيست ـ قرار گيرد كه برادران خود را بره وار به اين سو و آن سو و در جهت اميال و نظرات خود بكشاند.

بهتر است دست اندركاران مستندات تاريخي در اين زمينه از خود حساسيت بيشتري به خرج داده و با بهره‌گيري از اصحاب نظر و تاريخ بخصوص چاشني‌هاي وارد بر موضوعات تاريخي را با حساسيت مضاعفي مورد دقت قرار دهند تا نقض غرض حاصل كار و تلاش آنان نباشد.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
سلام
با تشکر از مقاله خوبتان. خیلی جالب بود که در این سریال، کارگردان محترم شهر کوفه آن زمان را با تهران خودمان اشتباه گرفته بودند. چطور ممکن است که در آن زمان دختری با مردی نامحرم مرتب قرار بگذارد و دل بدهد و قلوه بگیرد؟
بسیار عالی ومنطقی
با سلام ضمن تشكر از جناب آقاي رجايي اين اولين بار نيست كه سيما به تحريف تاريخ اسلام به طور عام و تاريخ تشيع به طور خاص اقدام مي كند . البته سكوت ما و علماي اسلام هم قابل توجيه نيست.
با سلام. مقاله ی جالبی بود. اما ....
اولا آن که شیخ صدوق رحمه الله علیه، از بزرگترین دانشمندان شیعی است و حجیت نقل او با امثال طبری نزد شیعیان قابل مقایسه نیست!
نکته ی دوم آن که مرحوم صدوق تأکیدی در محل قبر آن دو بزرگوار ندارد
سوم آن که مرحوم شیخ صدوق، بیشتر روایاتی که نقل می کند را به اقوال معتمدین و سلسله ی روات مستند می کند و اساسا پیش از او، نوشته ی خاصی در این زمینه نبوده است که قابل اعتماد قطعی باشد.
نکته چهارم این که، نیامدن واقعه ای در کتب تاریخی، دلیل بر روی ندادن آن نیست.
ضمن این که یادمان باشد در شهر کوفه، امام سجاد و حضرت زینب در موضع اسارت بوده اند و اساسا تا رسوا شدن یزید در مجلس شام، هیچ چیز غارت شده از اهل بیت را به آنان پس ندادند. اسرا که جای خود دارند.
ایشان این حرفها را بیشتر از جانب صالحی نجف آبادی (امیدوارم خدا رحمتش کند!) که بیشتر نظریات آقای صالحی در جامعه علمی کشور پذیرفته شده نیست و خیلی جای بحث دارد.
در خصوص فرهنگ عرب در باره دختران نمی توان به ضرس قاطع این سخنان را پذیرفت زیرا در پیش از اسلام حضرت خدیجه داشته تجارت می کرده است
در پس از اسلامنیز نقش حضرت زینب (علیهاالسلام ) نیز دیگر قابل نفی نیست اگر زنان نمی توانستند نقشی داشته باشند پس بدانید حتما سخنان حضرت زینب (علیهاالسلام) با تندی از سوی امویان پاسخ داده می شد
حجاب ونحوه لباس پوشیدن وآرایش نقش دختر سریال نیز زننده وبه دور از واقعیت بوده است.امان از حب دنیا که ..........
کاش با این افکار که خرافه پرستی وانحراف دین را در بر دارد مبارزه بیشتری میکردید من دیدن این فیلمها را جز به ضرر دین ودینداری نمیدانم
هنگام ساختن فيلم كارگردان ميتواند قدري از تاريخ و جزييات تاريخي عدول و " فيلم " بسازد و صنعت فيلم سازي محل "بررسي تاريخ و محل روشن كردن نقاط تاريك تاريخ " نميباشد.
ظاهر بنا به برخی روایات مسلم ابن عقیل مجرد بوده است.
احسنت و درود بر روان پاك مرحوم رجايي . چقدر خوب بود شما تمام تحريفات و ايرادات موجود را بدون تعصب كوركورانه و ساده دلي و به همين سادگي توضيح ميداديد. براي من باور كردني نبود ولي دلايل شما بسيار متقن است. دين داري يعني اين كه بدون تعصب واقعيات مستند را بگوييم و بر آن بگرييم و بينديشيم نه بي دليل و براي هيچ . متشكريم.
جدای از جنبه تاریخی قضیه, این سریال دارای پرداخت خیلی ضعیفی بود. سرهای ماشین شده, ریشهای تراشیده, مدل های روز موی مردان و ابروی هنرپیشه ها به همراه دیالوگهای امروزی فیلم از این سریال به جای یک تراژدی یک اثر کمدی بوجود آورده بود.
بسیار عالی بود موفق باشید
1. وقتي منابع ساخت و انتشار فيلم وسريال منحصر در يك مركز باشد؛ نتيجه همين است كه مجبور به ديدن آن باشيم. 2. وقتي قرار است كه برنامه هايي با تعجيل آماده شود انتظاري ازين بيشتر نبايد داشت. 3...همينه ديگه!
گذشته از مباجث تاریخی فوق آنچه که در این سریال خیلی خوب به تصویر کشیده شده و هر بیننده ای را به فکر فرو می برد سیر فکری مردم کوفه بود. چیزی که در منابر کمتر به آن پرداخته می شده است.
متاسفانه در فیلمهای حتی کاملا مذهبی ما بایستی همیشه یک پسر و دختر عاشق و البته فعال همیشه نقش دوم یا سوم را داشته باشند و ضربه ای که این کار به پیکره دینی سریال یا فیلم وارد می کند اصلا مهم نیست و کاملا واضح است که این مطلب از فیلمهای هالیوودی برداشت شده است.
با عرض قدرداني از نگارنده اين مطلب كه با رويكردي مستند و محققانه در جهت روشنگري و رفع مجعولات اقدام كردند.
اين كه اگر در كتب قديمي‌تر تاريخي، واقعه‌اي ذكر نشده بود، دليل بر عدم رخ دادن آن نيست؛ براي نمونه، برخي فتواهاي شيخ مفيد، با فقهاي صدسال بعد از خود تفاوت فاحش دارد؛ زيرا شيخ مفيد به برخي روايات دست نيافته كه فقهاي بعدي، از لابلاي تاريخ، اين روايات را استخراج كرده، بر آن فتوا دادند.
اين از بديهيات است كه اثبات شيء، نفي ما عدي نمي‌كند.
بسم الله الرحمن الرحيم
واقعه طفلان مسلم در امالي صدوق مجلس نوزدهم حديث دوم با ذكر راويان ماجرا و در نهايت به نقل از يك پير مرد كوفي ذكر شده است. هر چند اين ماجرا با آنچه در سريال نشان داده شد فرقهايي دارد اما به هر حال صدا و سيما را نمي توان متهم كرد كه كاري بي اساس ساخته است. در ضمن، در نقل شيخ صدوق، قاتل دو طفلان، جسد كودكان را در فرات مي اندازد. از اين رو، بعيد نيست مردم مصيب اين اجساد را از آب گرفته و در منطقه خود دفن كرده باشند.
به هر حال از آنجا كه اين ماجرا در قبال ماجراي كربلا، يك ماجراي فرعي به شمار مي رفته و يك سال بعد از ماجراي كربلا هم رخ داده است، چندان شگفت آور نيست اگر در مقاتل اوليه، ذكر نشده باشد خصوص اين كه در آن مقاتل اصل بر اختصار بوده است.
در ضمن، معنويت خاصي در اين داستان هست كه باور آن را آسان مي سازد.
نكته ديگر اين كه در روايت شيخ صدوق، عبيد الله ماجراي طفلان را و نحوه شهاد آنان را از قاتل پرسيد كه او با دقت توضيح داد و بي رحمي خود را چنان آشكار كرد كه عبيد الله هم ناراحت شد و دستور قتل او را صادر كرد. او با اين كار هم خود را از شر پرداخت جايزه خلاص كرد و هم سعي كرد از تحريك افكار عمومي كوفه كه به شدت آسيب پذير شده بود پيشگيري كند.
لطف علي لطيفي 23 دي 1387
من نمی دانم زنها کجای تاریخ بوده اند. این یک واقعیت است که زنان نقش مهمی در حوادث تاریخی نداشته اند حد اقل به این غلیظی. کارگردانان ما برای دلخوشکنک زنن در هر سریال تاریخ یک نقش غراق آمنیز و دروغین برای یک زن می سازند که اگر آن زن نبود، قصه هم نبود.
جالب بود
متاسفانه شیعه بیشتر از مذاهب دیگر خرافات دارد که در چند سال اخیر صدا سیما با اینگونه سریاها بخصوص ماه رمضان بیشتر به ان دامن میزند
از نویسنده مقاله و تابناک بخاطر اینگونه مقالات علمی و روشنگر متشکرم
اميدوارم با اهميت دادن به اينگونه نقدهاي روشنگرانه در اين خفقان نقد مذهبي در جامعه امروز، نسل جديد بيشتر با واقعيات تاريخ اسلام آشنا شود و بسياري از تحريفات و خرافات موجود روشنگري شود. با تشكر از سايت تابناك و آقاي رجايي.
در رابطه با اين مسائل مي بايست خيلي با احتياط برخورد كرد
بسمه تعالی - از مدیریت سایت تابناک بخاطر درج مقاله متشکرم و از نویسنده و محقق محترم سپاسگزار اما اینجا ذکر یک سوال ضروری بنظر میرسد و ان اینکه بحث و مطالب مقاله راجع به طفلان مسلم بود چطور در پلرلگراف اخر ناگهانی بدون هیچگونه توضیحی به فیلم روز واقعه پرداخته شده بلکه بهتر بود روز واقعه را هم که از اهمیتی بیش از طفلان دارد جداگانه و با مدارک ومستندات مورد کنکاش قرار میدادند / متشکرم
اطلاعات کاملی بود. سپاسگذارم.
اتفاقا با دیدن یکی دو قسمت از این سریال احساس کردم شاید حقایق به گونه ای دیگر بوده که اکنون تبدیل به یقین شد.
آقا بگذاريد مردم سرگرم باشند.
با نظر نويسنده در مورد ضرورت نگاه وتحليل نقادانه به روايتهاي تاريخي موافقم ولي با توجه به شناختي كه از مرحوم شيخ نعمت اله صالحي نجف آبادي وآثار وي دارم بايد بگويم كه ايشان علي رغم داشتن ذهن نقاد ، متاسفانه در تحليل وقايع تمام جوانب موضوع را در نظر نگرفته ولذا در نتيجه گيري هاي خود دچار اشتباهات فاحشي گرديده كه يك نمونه از آنها اهميت دادن بيش از حد وي به امر دعوت مردم كوفه از امام حسين(ع) مي باشد . خلاصه اينكه آقاي صالحي نجف آبادي در حد واندازه مقايسه با علامه عسكري نمي باشد.
از این منتقد محترم به خاطر استدلال منطقی و نیز مستندشان سپاسگزارم. فکر می کنم اگر با دیدی منطقی و نقادانه به بسیاری از روایات تاریخی - مذهبی نگریسته شود معلوم خواهد شد که خیلی از آنها مانند همین قصه دوطفلان مسلم ساختگی و بی اساس است. هنوز هم روضه خوانان در مساجد و مجالس (حتی مجالسی که در حضور علمای دین برگزار میگردد) با سوز و گداز نقل می کنند که خون کفار تا زانوی اسب حضرت عباس بالا آمده بود و ........
از اينكه نويسنده توانسته است يك مطلب تاريخي را با اين مستندات مورد تدقيق قرار دهد بسيار ممنون هستم اميدوارم ايشان و همقطارانشان غبار از چهره تاريخ درخشان تشيع بزدايند.
1- بهتر است در مورد رويكرد عقلاني به تاريخ تأمل بيشتري شود. آيا عقل مي‌پذيرد هر واقعه تاريخي لزوما بايد از منظر عقل موجه باشد؟ اصولا عقل حكايتگر بايد و نبايد و خوب و بد است حال آن كه تاريخ از هست و نيست سخن مي‌گويد. لذا در نقل نظرات آقاي صالحي مقداري تامل شود. با دقت در ساير نظرات ايشان معلوم مي‌شود كه اصولا اغلب چيزهاي عجيب يا دور از ذهن از تظر ايشان غيرعاقلانه و مردود شمرده شده است.
2- اصولا نقل تاريخي در اثار گذشتگان فاقد دقت و روشي است كه در نقل احاديث (خصوصا احاديث شيعه) وجود داشته است. لذا ترديد در يك مساله تاريخي با استشهاد به منابع ديگر تاريخي مي‌تواند داراي خطاي بسيار باشد.
3- دليل اول شما براي ترديد در اين حادثه مورد قبول نيست جراكه اثبات شي نفي ما عدي نمي كند. آيا مي توانيد با قاطعيت بگوييد آن چه در مقتل ابومخنف نيست پس در حادثه كربلا اتفاق نيفتاده است!
3- آيا طبري از جنان سطحي از وثوق است كه در كنار شيخ صدوق قرار گيرد. تحقيق در احوال شيخ صدوق و دقت نظر او در نقل كمي دادن نسبت خطا به وي را مشكل مي‌نمايد همانطور كه مجلسي و شيخ عباس قمي نيز چنين نكردند. اما در هر حال به جز 12 معصوم عليهم‌السلام، هيچ كس بدون اشتباه نيست.
اما در مورد ساير نكات:
1- از كجاي نقل تاريخي اين حكابت معلوم مي‌شود كه عبيدالله لعنه الله از روي رقت قلب دستور مجازات قاتل را صادر كرده است؟ شايد سياستي براي مظلوم نمايي بوده است جنانكه حتي يزيد لعنه الله نيز پس از افشاگري امام سجاد عليه‌السلام و ... نيز به سياست مظلوم نمايي دست يازيد.
2- بررسي جغرافيايي بيشتري براي ادعاي دوم مورد نياز است. چون قبر طفلان مسلم در 30 كيلومتري كربلا است اما در كدام جهت؟ ضمنا صحت انتساب محل فعلي قبر طفلان نيز بايد مورد بررسي قرارگيرد! همچنين آيا حضرت مسلم تنها دو پسر داشت؟ همه اينها نيازمند بررسي اسناد تاريخي است كه خود داراي چنان وثوقي نيستند.
3- از كجاي معلوم كه مادر طفلان و ساير زنان در اين باره هيچ عكس‌العملي از خود نشان نداده و با خونسردي راهشان را به طرف كوفه ادامه داده‌اند؟ باز هم نگفتن مطلبي در تاريخ دليل بر رخ ندادن آن واقعه نيست.
4- نكات 4 و 5 نيز شامل نقد فوق هستند.
5- در مورد پرداخت ضعيف رسانه ملي به اين گونه وقايع تاريخي با شما كاملا موافقم متاسفانه تبليغ عشق هاي مجازي تبديل به عادت رسانه هاي ما شده است
6- بهتر است در اظهار نظر قاطع در مواردي اين چنين طريق احتياط پيشه نمود همانگونه كه سيره علماي سلف نيز چنين بود ... الله اعلم ...
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر