بازدید 10047
معاون استانهای ستاد حامیان مردمی محسن رضایی:

مردم می دانند که او با برنامه ترین کاندیداست

کد خبر: ۳۲۴۲۸۱
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۶:۴۶ 07 June 2013
 سیدمرتضی علوی معاون استان‌های کل کشور جنبش "ما" (ستاد حامیان مردمی دکتر محسن رضایی) که در سراسر مصاحبه از دکتر رضایی با علویلفظ آقا محسن نام می برد معتقد است محسن رضایی ، یک پای فینال انتخابات ریاست جمهوری است. وی در گفتگو با عصر ایران، با اشاره به برنامه دار بودن رضایی و رشد آرایش در سراسر کشور بسیار امیدوارانه از پیروزی محسن رضایی در انتخابات ریاست جمهوری آتی سخن می‌گوید. متن این گفتگو، پیش روی شماست.

***

* برای برخی از مردم این سوال مطرح است که محسن رضایی چرا این قدر کاندیدای ریاست جمهوری میشود، بد نیست مصاحبه را با این سوال آغاز کنیم.

آقا محسن یک عشایرزاده است و عشایر هم جایی می روند که در آن جا به حضورشان نیاز باشد. آقای رضایی خودشان هم گفته اند که تنها مقام جمهوری اسلامی هستند که به اختیار خودشان از قدرت کناره گیری کرده اند؛ یعنی از فرماندهی سپاه برای روی آوردن به فعالیت های سیاسی کناره گرفته اند تا مبادا رانت خواری تعبیر شود.

اینکه ایشان از سپاه خارج شد تا فعالیت سیاسی کند برای افکار عمومی خیلی قابل احترام است. آقا محسن تا به حال در دو انتخابات کاندیدا شده اند. یکی انتخابات مجلس ششم بود که در آن جو سنگینی که اصلاح طلبان سوار سیستم بودند، ایشان رای خوبی آورد اما حائز رای حضور در مجلس نشد. دیگری هم انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بود. ایشان در سال 84 هم کاندیدای ریاست جمهوری بودند ولی انصراف دادند؛ برای اینکه معتقد بود دون شأن جمهوری اسلامی است که هشت نفر برای یک کرسی بجنگند.

* ولی الان هم که هشت نفر برای یک کرسی می جنگند.

بله، ولی آن موقع کشور در وضع بحرانی فعلی نبود.  آقا محسن در سال 84 تلاش زیادی به خرج داد تا دوستان اصولگرا به ائتلاف برسند ولی وقتی ائتلاف حاصل نشد، به نفع ملت ایران از رقابت کناره گیری کرد. ایشان سال 88 بیست و هشت روز مانده به انتخابات وارد عرصه رقابت شد و دلیل ورودشان به انتخابات ریاست جمهوری هم این بود که کشور را در لبه پرتگاه می دیدند.
امروز کاملاً مشخص شده که هشدارهای آقا محسن در انتخابات سال 88 درست بود. البته آن هشدارها در وقایع پس از انتخابات سال 88 گم شد. یعنی در شلوغی های پس از انتخابات سال 88، کسی هشدارهای ایشان را جدی نگرفت. ما امروز در وضعیتی هستیم که ارزش پول ملی در پایین ترین سطح خودش قرار دارد و گرانی و تورم بیداد می کند.

به هر حال، آقای رضایی سال 88 کاندیدا شد زیرا رویه اداره کشور را غلط می دانست و ضمناً می خواست از فضای باز رسانه ای آن ایام برای معرفی بیشتر خودش به مردم استفاده کند؛ چرا که آقای رضایی در مسندی علمی-تحقیقاتی بود که مسند خبرسازی نبود و البته یه جورایی هم در تحریم رسانه ای صاحبان قدرت بود و به همین دلیل نتوانسته بود دکتر رضایی نه سردار رضایی را در طول سالهای پس از خروج از سپاه به مردم معرفی کند. اما انتخابات سال 88 زمینه ساز شناخت کافی مردم ایران از ایشون شد.

مردم ایران متوجه شدند که آقا محسن با برنامه است، برای اداره کشور و نیز اداره جزء به جزء اقتصاد کشور برنامه دارد. سندهایی هم که ایشون در مناظره های اخیر رو کرد نشان داد که او از سال 60 معتقد بوده که مشکلات سه دهه آینده کشور، مشکلات اقتصادی است (دستخط شهید حسن باقری که سال 60 نوشته آقا محسن گفته بحران بعدی کشور اقتصادی است) لذا آقا محسن از معتبرترین دانشگاه کشور یعنی دانشگاه تهران لیسانس و فوق لیسانس و دکترای اقتصاد گرفت.

در مجموع ایشون فقط یک دوره کاندیدای ریاست جمهوری بوده؛ چون معتقد بود ما لبه پرتگاه هستیم. این نظر برای سال 88 بود. الان هم معتقدند اگر این وضع ادامه پیدا کند، ما دیگر حتماً به ته دره می رویم. بنابراین همان طور که یکبار با کمک همرزمانش کشور را نجات داده، این بار هم وارد میدان شده است تا کشور را از این وضع نجات دهد.

* اگر ما در سال 88 لبه پرتگاه بودیم، الان کجاییم؟

هنوز هم لبه پرتگاهیم. ولی در آستانه سقوط به پرتگاهیم. اگر تا الان هم به درون پرتگاه نیفتاده ایم، این امر ناشی از تدبیرهای مقام معظم رهبری بوده؛ وگرنه با این سوء مدیریتی که در دولت وجود دارد، قطعاً ما خیلی زودتر از این ها به ته دره افتاده بودیم.

* به نظر شما، این توصیف و تلقی محسن رضایی از وضع کنونی کشور، با نگاه رهبری به وضع موجود کشور مغایرت ندارد؟

قطعاً مغایرتی ندارد. مقام معظم رهبری به عنوان پدر و رهبر ملت، هشدارهای لازم را به مقامات می دهند و به مردم امیدواری می دهند ولی وضع کنونی کشور، مصداق آن چیزی‌‌ست که عیان است و حاجت به بیان ندارد.
 اوضاع اقتصادی نامطلوب و پایین آمدن چشمگیر قدرت خرید مردم، نشان می دهد که ما در وضع بدی قرار داریم و این وضع محصول سوءتدبیر است. سی درصد مشکلات کشور محصول تحریم‌هاست. هفتاد درصد دیگر محصول سوءتدبیرهاست.

* محسن رضایی خودش را نماینده مطالبات اقتصادی و سیاسی کدام بخش از اقشار و طبقات جامعه ایران می داند؟

آقا محسن یک اصولگرای انقلابی است. البته نه اصولگرا به معنای کنونی. ایشان از قبل از انقلاب، هر جا که کشور نیاز به سرباز داشته، آماده به خدمت بوده است.

زمانی به دستور امام و با راهنمایی شهید مطهری، با مداخله اجازه ندادند که ساواک کارگران اعتصاب‌کننده پالایشگاه نفت آبادان را قلع و قمع کند. هنگام ورود امام (ره) به کشور همراه با دوستانش محافظت از جان امام(ره) را بر عهده گرفتند. آقا محسن در فضای پر ترور بعد از انقلاب، امام را قانع کرد که اطلاعات برای کشور واجب است. اطلاعات سپاه را در اوج حمله عراق برای رصد دشمن راه انداخت. کودتای نوژه را هم ایشان خنثی کرد. در 27 سالگی هم فرمانده سپاه شدند. زمانی که پنج استان و هزاران کیلومتر از کشور ما اشغال بود، امام(ره) آقا محسن را فرمانده سپاه کردند. از زمانی که ایشان فرمانده سپاه شد، پیشروی های ایران هم در جبهه ها شروع شد. آیا ما امروز به جوانهای 27 ساله چنین اعتمادی میکنیم؟!

* من پرسیدم محسن رضایی در این انتخابات نماینده کدام بخش از نیروهای اجتماعی جامعه ایران است.

گفتم که آقا محسن یک اصولگرای انقلابی است. به تعبیر امروز، یک اصولگرای اصلاح طلب.

* یک اصولگرای انقلابی اصلاح طلب، در این انتخابات نماینده کدام طبقات و اقشار است؟

بیشتر طبقات محروم. آقا محسن بیشتر سفرهای استانی اش هم به شهرهای محروم بوده است؛ جاهایی که هیچ یک از کاندیداها تا به حال نرفته اند. ایشون به دلیل مشکلات اقتصادی و فقری که در کشور وجود دارد کاندیدا شده است و عمدتاً طبقات محروم را رهبری می کند.

* اولویت برنامه آقای رضایی برای ایجاد بهبود در وضع معیشتی طبقات محروم چیست؟

یکی تحقق همان تز فدرالیسم اقتصادی در سطح کشور است که ایشان کتابی هم در این زمینه سال گذشته در نمایشگاه کتاب تهران رونمایی کردند.

 ایشان در این زمینه معتقدند که درآمدهای هر استان باید در همان استان خرج گردد. در سایت ویکی رضایی که حقیقتا یک شاهکار انتخاباتی است و هفته پیش رونمایی شد برنامه انقلاب اقتصادی مدنظر ایشان برای 406 شهرستان ایران ارائه شده است. آقای رضایی معتقد است هر شهرستان ما دارای ظرفیت های عظیمی هست که این ظرفیت ها باید بارور شود.

بحث بعدی حقوق زنان خانه دار است. ایشان معتقد است خانه‌داری هم یک شغل است و زنان خانه‌دار ما باید از نظر معیشتی تامین شوند و اصلاً چرا باید بار مخارج خانواده فقط بر دوش بر مرد خانواده باشد؟ زن ها هم باید در اقتصاد و معیشت مشارکت کنند ولی نه با خروج از خانه و ابتلا به نا امنی و کمبود وقت برای تربیت فرزندان و رسیدگی به همسرانشان. در ایران هم باید مشاغل خانگی ایجاد شود و زنان خانه‌دار آموزش هایی ببینند و قطعاتی را در خانه سر هم بکنند، در این زمینه شرکت تعاونی هایی تاسیس میشود و وام هایی به زنان خانه دار داده میشود که سودش را دولت پرداخت میکند و عملا قرض الحسنه میشود. در این صورت، بسیاری از این جنس های تقلبی ای که ما از چین وارد میکنیم، در خانه هایمان توسط زنان خانه دار تولید می شود و فشار اقتصادی سنگین بر مردان هم کمتر می شود.محسن رضایی

طرح مهم بعدی ایشان هم که کمتر بهش پرداخته شده بحث سرباز حرفه ایست که قطعا دغدغه میلیونها جوان آماده به خدمت است بدین صورت که با حذف سربازی اجباری و هدر رفتن عمر جوان ایرانی در پادگان ها بدون هیچ هدف مشخصی و بار مالی سنگینی که به دوش دولت و مردم میگذارد جوانهای مشتاق به امور نظامی با حقوق مکفی جذب نهادهای نظامی میشوند و تحت خدمت آنجا خواهند بود و جدیدیترین آموزشهای نظامی را میبیند. این طرح محاسن دیگه ای هم دارد که حتما بعدا توسط خود آقا محسن یا بقیه مشاورین ایشان بیشتر باز خواهد شد.

* محسن رضایی به غیر از تلاش برای جذب آرای کسانی که در سال های 84 و 88 به احمدی نژاد رای دادند، برای جلب رای حامیان هاشمی و موسوی در دو انتخابات ریاست جمهوری اخیر چه برنامه ای دارد؟

آقا محسن تنها کاندیدایی است که توانایی جذب رای هر دو بخش را دارد؛ چون تا به حال نه تندروی کرده نه کندروی.

* آقای رضایی با کدام شعارها می خواهد آرای نیروهای اجتماعی دموکراسی خواه را بدست آورد؟

با شعار اسلامِ زندگی یا بهتره بگم سلام بر زندگی.

* اسلام زندگی یعنی چه؟

آقا محسن معتقدند اسلام سه بعد دارد: بعد فردی، بعد سیاسی، بعد زندگی. ما در بعد سیاسی و بعد فردی به حد کمال پیشرفت کرده ایم ولی در بعد زندگی، که متمم دو بعد دیگر است، پیشرفتی نداشته ایم. کم‌کاری هم از طرف مدیریت فرهنگی کشور علی الخصوص دولت بوده است.

اسلام زندگی بحث اداره خانواده و مشارکت خانواده در مسائل جامعه است. ما هیچ وقت نتوانسته ایم خوراک فکری درست به جوان‌هایمان بدهیم.

* پس چرا این همه مرجع تقلید و روحانی، تا به حال هیچ اشاره ای به "اسلام زندگی" نکرده اند؟

روحانیت و مراجع بیشتر در حوزه اسلام فردی و اسلام سیاسی بحث کرده اند. اسلام زندگی مبحثی‌ست که باید از طریق دولت ها محقق شود. روحانیت که تریبون و بودجه چندانی ندارد. الان تاثیرگذاری شبکه من و تو بر روی جوانان ما بیشتر از تاثیرگذاری صدا و سیما است. در حالی که من و تو نهایتا 200 تا کارمند دارد و صدا و سیمای ما چندین هزار کارمند. دلیل این ناتوانی چیست؟ دلیلش این است که ما نمی توانیم خوراک فکری به جوان‌هایمان بدهیم.

* دلیل روشنترش این است که برنامه‌های شبکه "من و تو" فراتر از چارچوب خط قرمزهای عشقی و فرهنگی صدا و سیمای ایرانند.

الان برنامه "بفرمایید شام" خطوط قرمز صدا و سیمای ما را در زمینه داستان‌های عاشقانه رد کرده است؟!

* با این استدلال شما اگر خانم گوگوش هم به صدا و سیمای ایران می آمد، بر شمار بینندگان صدا و سیما افزوده می شد.

گوگوش چهره موجهی برای ما نیست ولی می توان مسابقه ای مثل همان مسابقه را با حضور اساتیدی مثل محمدرضا شجریان یا علیرضا افتخاری در تلویزیون خودمان برگزار کنیم. برنامه‌ای مثل "بفرمایید شام" را خود ما هم می توانستیم ابداع کنیم. چرا باید ابتدا کاری را انجام دهند و ما دنباله‌رو آنها باشیم. چرا ما مبدع و شروع‌کننده نیستیم؟!

* البته تلویزیون ایران هم برنامه نود را دارد که در شبکه‌های ماهواره‌‌ای فارسی‌زبان نظیر ندارد و بینندگان پرشماری هم دارد.

یعنی واقعاً صدا و سیمای جمهوری اسلامی با بیش از پنجاه شبکه تلویزیونی و رادیویی باید فقط یک برنامه واسه مثال زدن داشته باشه؟!! یا باید به گونه ای باشد که در ایام عید فقط سه چهار تا عروسک کلاه قرمزی و رفقاش صحنه‌گردان و جذب کننده مخاطبش باشند؟!! این ضعف صدا و سیمای ماست. این ضعف از کجا نشات می گیرد؟!

* این نقدهای شما به صدا و سیما وارد است ولی سوال من این بود که چرا تا به حال هیچ روحانی برجسته ای به "اسلام زندگی" اشاره نکرده است؟

اشاره شده و مهم ترین اشاره کننده آن هم مقام معظم رهبری بوده اند.

* پس می توان گفت محسن رضایی تز "اسلام زندگی" را از سخنان رهبری درباره سبک زندگی الهام گرفته است؟

بله، گفتم اصلاً شعار اصلی ما "سلام بر زندگی" است.

* پس شما می فرمایید محسن رضایی با "اسلام زندگی" می تواند اقشار مدرن جامعه را نیز جذب کند.

حتما اینطور هست.

* ظاهراً آقای رضایی گفته اند پس از جنگ برادرانم مرا در چاه کردند. منظورشان از این حرف چه بوده؟

ما در جنگ حدود هشت میلیون رزمنده داشتیم. سه میلیون آنها به صورت ثابت در جنگ بودند ولی بقیه به تناوب می آمدند و می رفتند. آقا محسن پس از جنگ به عنوان فرمانده کل سپاه خدمت رئیس جمهور وقت رفت و گفت سه میلیون رزمنده که انواع و اقسام جانفشانی ها را کرده و آبدیده شده اند، الان در حوزه سازندگی آماده خدمت به کشورند. ولی آقای هاشمی گفته بود که این ها کار با توپ و تانک را بلدند؛ به کار فنی و تخصصی زیاد وارد نیستند؛ کشور را متخصصان باید اداره کنند. آقا محسن از این حرف سرخورده نشد و رفت قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) را راه انداخت. زمانی که سد کرخه به عنوان بزرگترین سد خاکی دنیا افتتاح می‌شد، در همان روز افتتاح آقا محسن گفته بود این سد را همان آدمهایی ساختند که می گفتند متخصص نیستند. متاسفانه از همان زمان پس از جنگ، سیاسیون به بچه های جنگ این نگاه را داشتند که شما فقط کار با توپ و تانک را بلدید و بهتر است بروید در پادگان ها و اجازه بدهید ما کشور را جمع کنیم. این نگاه در خیلی از بچه های جنگ ایجاد سرخوردگی کرد. در اثر همین نگاه، آدم هایی که آن همه توانایی داشتند به حاشیه رانده شدند.

* یعنی محسن رضایی هم جزو این حاشیه رانده هاست؟

تقریبا بله، شما نگاه کنید ببینید الان فقط دو نفر از نسل بچه های واقعی جنگ برجسته اند: آقا محسن و آقای قالیباف. قالیباف هم دست‌پرورده مکتب آقا محسن است و با حمایت‌های ایشون به این جایگاه رسیده. در سال 84 وقتی اعضای شورای شهر تهران به سراغ آقا محسن آمدند تا پیشنهاد شهرداری تهران را به ایشون بدند ایشون آقای قالیباف را معرفی کردند.

* این طور که شما می فرمایید محسن رضایی جزو کسانی بوده که از همان سال 68 هوادار فعالیت های اقتصادی سپاه بوده است.

خیر؛ فقط فعالیت در حوزه سازندگی بعد از جنگ رو ایشون انجام دادند. زمانی که آقا محسن با حفظ سمت فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) بودند، آن قرارگاه در هیچ یک از پروژه های سازندگی کشور رقیب بخش خصوصی نبود. یک بازوی کمکی برای دولت در امر سازندگی های بعد از جنگ بود.

* لطفاً شفاف بفرمایید که محسن رضایی الان از فعالیت اقتصادی سپاه حمایت می کند؟

نه. او معتقد است ارگان های نظامی باید نظامی باشند. سازندگی کشور در دوران پس از جنگ، ضرورت داشت. من زیاد شنیدم در آن زمان، هر پروژه ای که دولت و بخش خصوصی عهده‌دار نمی شد و به عبارتی هزینه بر و دردسر داشت سپاه بر عهده میگرفته و آن را تمام می کرد و تحویل دولت و مردم می داده است.

* محسن رضایی هنوز هم قائل به فعالیت نهادهای نظامی در حوزه سازندگی است؟

الان که دیگر فعالیت سازندگی به آن شکل پس از جنگ نداریم. پس از جنگ، کشور در وضعیت خاصی قرار داشته.

* مثلاً اگر الان قرار باشد یک سد بزرگ ساخته شود چه؟

اولویت با بخش خصوصی است. اگر کسی قبول نکند و سپاه در فرایندی قانونی این کار را بر عهده بگیرد، ایرادی ندارد.

* شما ارزیابی‌ای از رای رزمنده‌های جنگ دارید؟ فکر می کنید چند درصد رای آنها به نفع رضایی باشد؟

نظرسنجی‌ای در این زمینه انجام نداده‌ایم ولی طبیعتاً بچه‌های دلسوخته نسل جنگ، به آقا محسن به عنوان فرمانده ای که خاطرات تلخ و شیرین زیادی با او داشته اند حتما رای می‌دهند. بعد از خروج آقا محسن از سپاه متاسفانه جوسازی مسمومی در بین بچه بسیجی ها توسط باندهای قدرت راه افتاد برای القاء این دروغ که آقا محسن با رهبری زاویه دارد؛ در حالی که بلافاصله با حکم معظم له ایشان دبیر ارگان فرا قوه ای به نام مجمع تشخیص مصلحت نظام شدن و همین سندی بر ادعای پوچ زاویه داشتن ایشان با مقام معظم رهبری است اما در نتیجه همین جوسازی های مسموم متاسفانه الان نسل سوم و چهارم بچه حزب اللهی‌ها که در زمان پایان جنگ اصلاً در قید حیات هم نبودند به زعم خودشان یک انقلابی دوآتشه مثل دکتر سعید جلیلی را می پسندند و آقا محسن برایشان جذابیت ندارد و متاسفانه بارها بعد از جریانات 88 بعضی به اصطلاح حزب الهی های نسل 3 و 4 از روی ندانم کاری توهین هایی بی سابقه به آقا محسن امام و رهبری کردند که حتی بازگو کردنشم اذیتم میکند اما نسل بچه‌های قدیمی جنگ و فرماندهان دوران جنگ سپاه قطعاً آقا محسن را به عنوان لیدر و فرمانده محبوب خود قبول دارند و در این انتخابات به ایشدن رای می دهند.

* پس شما فکر می کنید محسن رضایی شانس چندانی برای کسب رای بسیجیان جوان ندارد.

در بین بچه حزب اللهی وضع از این قرار است شاید همم نباشد و تحلیل من اشتباه باشد ولی قدیمی‌های جنگ حتما به آقا محسن رای می دهند.

* حالا اگر محسن رضایی رئیس جمهور شود، بالاخره از چاه بیرون آمده است؟

طبیعتاً بله. آقا محسن سال های سال برنامه مفصل برای اداره کشور نوشته است و بالاخره نوبتی هم باشد نوبت برنامه محوریست و موج احساسی نباید بر منطق غلبه کند. در سال 84 احمدی نژاد از دو یا سه شعار جدی ایشون مثل طرح مشاورین جوان دولت استفاده کرد. در سال 88 هم احمدی نژاد از بعضی طرح های ایشون مثل انتقال وزارتخانه ها به خارج از تهران، استفاده کرد که البته به علت سوء مدیریت هم طرح مشاورین جوان شکست خورد و به اهدافش نرسید و هم طرح خروج وزارتخانه ها از پایتخت شکست خورد.
این نوع وضعیت مثل این است که شما یک اتوبوس داشته باشید و به آقا محسن بگید بالاسر راننده واستا و به او بگو به چپ برود یا به راست. بهتر است که خود ایشون پشت فرمان بنشیند تا اتوبوس به خوبی هدایت شود. آقا محسن در شانزده سال گذشته، در تشکیلاتی حضور داشته که بودجه اش از بودجه فرمانداری یک شهرستان کوچک هم کمتر بوده است. طبیعتاً قدرت اجرایی در دستش نبوده و فقط برای اداره این روزهای سخت کشور برنامه آماده کرده است.

* مجمع تشخیص را می فرمایید؟

بله، بودجه دبیرخانه مجمع تشخیص حتی از بودجه فرمانداری یک شهر کوچک هم کمتر است. دبیرخانه مجمع تشخیص فقط یک بودجه پژوهشی دارد در حد دو سه میلیارد تومان.

* جواد طباطبایی در سال 88 برنامه محسن رضایی را تحسین کرد. برنامه رضایی که ظاهراً غنا و کیفیت بالایی دارد محصول کار چه کسانی است؟

  اساتید به نام دانشگاههای بزرگ کشور، مشاوران ایشان در تهیه برنامه اداره کشورند؛ ولی نام آنها را خود آقا محسن در صورتی که صلاح بدانند، اعلام می کنند.

* محسن رضایی به لحاظ شخصیتی، چطور آدمی‌ست؟

آرام و زلال؛ شاید باورتان نشود این آدم علی رغم اینکه برداشت اولیه از ایشون خشن بودن و بیش از حد جدی بودن به نظر میاد اما واقعا بدون اقرار میگم آقا محسن سراسر مهربانی است و جالبه این رویه در خانواده ایشون هم صدق میکنه؛ خدا بیامرز احمد پسر بزرگ ایشون یک آدم کاملا عاطفی بود؛ دختران و همسر ایشون هم آدمهای مهربون، عاطفی و خونگرمی هستند و پسر دیگر ایشون دکتر علی رضایی که استاد دانشگاه و مسئول دفتر ایشون هم هست فوق العاده خونگرم و مردم دار هستش و انگار نه انگار که پدرش سالهای سال یکی از قدرتمندترین شخصیت های نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است.

درباره دموکرات بودن آقا محسن هم این نکته را بگم که در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، چهره هایی حضور دارند که نه تنها در سال های 84 و 88 حامی ایشون نبودند بلکه مخالف او هم بودند. هر مدیری که در جایی به قدرت می رسد طبیعتا نیروهای زیردستش موظفند در فرایند انتخابات ها از او حمایت کنند و یا دست کم علیه او کار نکنند. اما یکی از مهم ترین مدیران مجمع در سال های 84 و 88 حامی مهدی کروبی بود و این دوره هم حامی ایشان نیست ولی آقا محسن هیچ وقت کس دیگری را جانشین او نکرده چون معتقد به سیاسی کاری رایج در جامعه نیست و با همه طیف های سیاسی کار می کند. یا یکی از معاونین دبیرخانه مجمع تشخیص نیروی آقای هاشمی است ولی آقا محسن با او بدون تنش کار می کند. مثال جالب تر پسر آقای کروبی هست که دو سال قبل خودش از دبیرخانه مجمع استعفاء کرد و به آقا محسن گفت حضور من در این جا باعث می شود نیروهای افراطی به شما توهین کنند و من راضی به این امر نیستم. یعنی حتی در این شرایط هم ایشان او را کنار نگذاشت و به عبارتی تقصیر پدر رو به پای پسر ننوشت. این‌ها نشان می دهد آقا محسن یک انقلابی دموکرات است.

* شما به احمد پسر بزرگ آقای رضایی اشاره کردید راستی پرونده مرگ مشکوک ایشان به کجا انجامید؟

  احمد رضایی میرقائد با توجه به جمیع مدارک موجود و صحبت های بازپرس ویژه قتل تهران قطعا توسط سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) با همکاری سرویس های جاسوسی عربی ترور شد و لذا به همین خاطر ما ایشون رو شهید میدونیم؛ انشاا... با پیروزی آقا محسن در انتخابات ایشون با اختیارات ریاست دولت این بار طلبکارانه از دولت امارات بررسی و پیگیری پرونده ترورر اون خدا بیامرز مطالبه بشه.

* شما الان شانس محسن رضایی را برای پیروزی در انتخابات چطور ارزیابی می کنید؟

ما در خیلی از نظرسنجی‌های معتبر اول یا دوم هستیم. در بعضی از نظرسنجی‌ها هم سوم هستیم. از دی ماه پارسال به بعد، مطابق نظرسنجی‌ها بیشترین رشد را در میان کاندیداهای موجود آقا محسن داشته است. علاوه بر این آقا محسن تنها کاندیدای قومیتی موجود هست یعنی تنها کاندیدای پهنه غربی کشور با تعداد جمعیت رای دهنده بسیار بالاست و با توجه به برنامه هایی متنوعی که برای اقوام دارد، امیدواریم که رشد آرای ایشون در روزهای آینده بیشتر هم بشود.

* پس بیشتر بر روی رای طبقات محروم و اقوام پیرامون‌نشین حساب باز کرده اید.
دقیقا.

* فکر می کنید انتخابات به دور دوم کشیده می شود؟

با رویه فعلی این طور به نظر می رسد.

* و محسن رضایی هم به دور دوم می رود؟

به مدد آقا ابولفضل(ع) و رای مردم ایران حتما آقا محسن در صورت دور دومی شدن انتخابات یکی از دو نفری‌ خواهد بود که راهی دور دوم می‌شوند.

* اگر محسن رضایی این بار هم رئیس جمهور نشود، چهار سال بعد هم باز کاندیدای ریاست جمهوری می شود؟

تا چهار سال بعد فقط خدا می داند چه می شود. ولی مطمئن باشید چون ایشون برای رضای خدا وارد صحنه شده حتماً رئیس جمهور می‌شوند و به قول ایشون با بدهی های سر سام آور دولت دیگه جای ریاست کردن نیست و فقط باید کار کرد اما ما به انتخاب ایشان از سوی مردم ایران باور داریم و معتقدیم خود باب الحوائج ابولفضل(ع) که ایشون این انتخابات رو با تاسی از این علمدار سیداشهداء آغاز کردند حتما به مددشون خواهد آمد.

* قضیه "جنبش ما" چیست؟

جنبش ماجنبش "ما" یعنی جنبش مردم ایران. "ما" مخفف مردم ایران است. جنبش "ما" تا الان یک میلیون و دویست هزار امضا، همراه با اسم و شماره تلفن امضاکنندگان به نفع آقا محسن جمع کرده است.

این امضاها در نشست خبری جنبش که چند روز پیش بود رونمایی شد. این همه امضاء در دعوت از یک شخصیت سیاسی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری تا به حال سابقه نداشته است. لذا ما با یک پشتوانه یک میلیون و دویست هزار نفری وارد صحنه رقابت شده ایم.

 جنبش "ما" یک جنبش اعتراضی هست و شعارشم این است: "ما اعتراض داریم" زیرا ما به نحوه اداره کشور، به نحوه خرج‌کرد درآمدهای نفتی، به وضعیت معیشتی مردم و عدم تحقق مطالبات مقام معظم رهبری اعتراض داریم. رهبری معظم در سال های گذشته مطالباتی داشتند که دولت ها با سیاسی‌کاری از تحقق آنها طفره رفتند.

ما به عنوان نسل سوم و چهار انقلاب، به طور کل به این رویه معترضیم و همگی نیز به عنوان نسل سوم و چهارم انقلاب زیر 35 سال سن داریم. همان طور که جوان هایی مثل همت و باکری سه دهه قبل موفق شدند کشور را از دست دشمن نجات دهند "ما" هم می توانیم کشور را از لبه پرتگاه کنونی نجات بدهیم.

* پس شما در دور اول انتخابات حداقل یک میلیون و دویست هزار رای دارید.

بله، حداقل! این رقم کف رای آقا محسن است.

* اگر رایتان کمتر از این شد، چه؟!

قطعاً این طور نمی شه.

* چرا در تمام طول مصاحبه دائماً ایشان رو "آقا محسن" صدا زدید؟!

آقا محسن بارها گفتن که از بین دکتر، حاجی، سردار یا... لفظ آقا محسن رو دوست دارند چون بنیانگذار کبیر انقلاب این عنوان رو برای ایشون استفاده میکردند و به گفته خیلی از سیاسیون و امام(ره) فقط ایشان رو در بین سیاستمداران کشور با اسم کوچک صدا میزدند و همچنین ما با این عنوان ایشون احساس قرابت بیشتری میکنیم لذا همیشه این بزرگ مرد رو آقا محسن صدا میزنیم.

جا داره اینجا یه نکته ای که سالها برام یه بغض هستش رو مطرح کنم اونم اینکه ما چه کردیم که امروز کهنه سربازها و مدافعین مردم که دسته متجاوزین به ناموس و شرفمون رو کوتاه کردن رو به چوب نظامی گری می رونیم؛ در همون آمریکایی که همیشه بهش میگیم شیطان بزرگ در انتخابات سال 2008 در رقابت درون گروهی جمهوری خواهان که بین رودلف جولیانی شهردار نیویورک در حادثه 11 سپتامبر و سناتور جان مک کین بود علی رغم این که جولیانی به نظر می رسید شانس بیشتری برای رقابت با نامزد دموکراتها داشته باشه فقط به احترام اینکه مک کین 49 سال قبل در ویتنام اسیر بوده و به زعم اونا سرباز وطن بوده او را انتخاب کردند برای مرحله نهایی انتخابات آن همدر حالی که او یه متجاوز بوده نه مدافع وطن . آن وقت ما اینجا تو مملکت اسلامی فرمانده دلیر هشت سال حماسه رو که ریشه اصلیش سیاسی بوده و قبل و بعد انقلاب هم فعالیت سیاسی می کرده و تنها مقام جمهوری اسلامی بوده که از قدرت به اختیار خودش اومده بیرون اومد تا بدون رانت فعالیت سیاسی کنه رو به زخم زبان که تو برای وطنت جنگیدی داریم میرونیم؛ واقعا انصافمان کجا رفته که آقا محسن امام و رهبری که کاشف استعدادهایی همچون باکری، همت، خرازی، کاظمی و... بوده را تنها بعد از دو دهه از پایان جنگ اینجوری به مردم معرفیش می کنیم؟!! تمثال امثال آقا محسن رو درست کردن نمیخواهیم حداقل زخم زبان به این جا مونده های قافله شهادت نزنیم.
یا ابوالفضل(ع)
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هفدهم رمضان
آخرین اخبار