بازدید 26513
۷
قضات دادگاه کیفری استان تهران دیروز بعد از محاکمه رای دادند

6 ‌بار قصاص و اعدام برای عاملان تجاوز و قتل پسربچه‌ها

کد خبر: ۳۲۳۵۰۸
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۵ 03 June 2013
دو مرد جوان به اتهام قتل و تجاوز به دو پسربچه در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و از سوی قضات در مجموع به دوبار اعدام، چهاربار قصاص، شلاق و حبس محکوم شدند.

به گزارش شرق، این پرونده در پی اعلام گزارش مفقود شدن کودکی به نام امیرمهدی تشکیل شد. پدر این کودک 29دی سال گذشته به ماموران پلیس سبز‌دشت استان تهران خبر داد پسرش گم شده‌ است. او توضیح داد وقتی برای خرید بیرون رفته ‌بود از پسرش خواست تنهایی به خانه برگردد اما او برنگشته و اثری از وی نیست. ماموران ساعاتی بعد از آغاز تحقیقات توانستند جسد بی‌جان امیرمهدی 9ساله را در محوطه فضای سبز پیدا کنند. با انتقال جسد به پزشکی‌قانونی مشخص شد این کودک قبل از قتل قربانی تجاوز شده ‌است.

پزشکی‌قانونی این موضوع را تایید و اعلام کرد زخم‌های عمیقی در بدن پسر خردسال به‌وجود آمده ‌است. همچنین متخصصان علت مرگ کودک را ضربات شدیدی عنوان کردند که با جسمی سخت مانند سنگ بر سر کودک وارد شده‌ بود.

مدت کوتاهی بعد از این قتل گزارش مشابه دیگری به ماموران داده ‌شد. مرد جوانی به پلیس خبر داد پسرش که امیرعلی نام ‌دارد و هشت‌ساله ‌است به‌طور ناگهانی مفقود شده ‌است. این مرد گفت: پسرم برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. تحقیقات پلیس در این خصوص آغاز شد و ماموران توانستند در منطقه سبزدشت آثاری از کودک از جمله تکه‌هایی از لباس او را پیدا کنند. آنها در نهایت بعد از چند هفته جسد امیرعلی را نیز کشف کردند. امیرعلی هشت‌ساله نیز مطابق نظریه پزشکی‌قانونی مورد آزارجنسی قرار گرفته و با وارد شدن ضربات سنگ به سرش به قتل رسیده ‌بود.  نحوه تجاوز و قتل هر دو کودک یکسان بود و این نشان می‌داد عامل یا عاملان جنایت در هر دو پرونده یکی هستند.

ماموران پلیس برای اینکه از وقوع جنایت مشابه دیگری جلوگیری کنند به‌صورت ویژه کار روی این پرونده را آغاز کردند اما هیچ‌سرنخی از قاتل یا قاتلان به دست نیاوردند و تحقیقات با مانع روبه‌رو شد. با این حال گشت‌های پلیس در این منطقه فعالیت خود را گسترش دادند و هر مورد مشکوکی را مورد بررسی قرار می‌دادند تا بلکه اطلاعاتی درباره قتل دو کودک کسب کنند. همچنین متهمانی که در گذشته اقدام به کودک‌آزاری کرده و سابقه‌دار بودند تحت‌نظر ماموران قرار گرفتند و پرونده‌های آنها از سوی تیم‌ زبده‌ای از کارآگاهان مورد بازخوانی قرار گرفت.

ماموران سرانجام بعد از مدت‌ها تحقیق و تفحص جوان 31ساله‌ای به نام مرتضی را به ظن سرقت دستگیر کردند و بعد از انگشت‌نگاری متوجه شدند این مرد سابقه کودک‌آزاری هم دارد و مدتی قبل گوشواره‌های دختربچه‌ای را از گوشش بیرون کشیده ‌است. سوابق متعدد متهم و اینکه او سابقه مصرف شیشه هم داشت، ماموران را به وی ظنین کرد و او را در خصوص جرایم دیگری که احتمالا انجام داده ‌بود مورد بازجویی قرار دادند. ضمن اینکه ماموران لکه‌خونی را روی لباس متهم پیدا کردند که نشان می‌داد او با شخصی درگیر شده ‌است. متهم ابتدا مدعی شد حین کار در ساختمان دچار حادثه شده و خونریزی کرده اما هیچ‌زخمی روی بدن او وجود نداشت که این ادعا را ثابت کند.

این مرد در نهایت بعد از یک هفته مقاومت لب به اعتراف گشود و گفت با همکاری دوستش به نام منصور دو پسربچه را ربوده و مورد آزارجنسی قرار داده و سپس به قتل رسانده است. بعد از شناسایی و بازداشت منصور او نیز گفته‌های همدستش را تایید کرد. وقتی پلیس از متهمان خواست تا مشخصات دو کودک را شرح بدهند، اظهارات متهمان، قربانیان امیرمهدی و امیرعلی بودند. دو متهم در بازجویی‌ها انگیزه‌های مختلفی را در مورد علت قتل مطرح اما در نهایت عنوان کردند به دلیل مصرف شیشه و اینکه خودشان در کودکی مورد آزارجنسی قرار گرفته بودند دست به این جنایت‌ها زدند. 

مرتضی در اعترافاتش گفت:«این پیشنهاد که به بچه‌ها تجاوز کنیم از طرف منصور مطرح شد. او به من گفت می‌توانیم پسربچه‌هایی را که تنها هستند شناسایی و به آنها تجاوز کنیم. البته قرار نبود آنها را بکشیم و موضوع قتل بچه‌ها زمانی مطرح شد که ترسیدیم آنها چهره‌های ما را شناسایی کنند و به پلیس بگویند. منصور بود که بچه‌ها را پیدا می‌کرد و می‌آورد. من نمی‌دانستم بچه‌ها را چطور شناسایی می‌کند اما آنها را به ساختمان نیمه‌کاره‌ای که داشتیم می‌آورد و در آنجا به آنها تجاوز می‌کردیم. پسربچه‌ها خیلی اذیت می‌شدند و ما این را می‌دانستیم اما باز این کار را می‌کردیم. بعد برای اینکه لو نرویم آنها را به قتل می‌رساندیم.» 

متهم در مورد نحوه قتل گفت: با کوبیدن سنگ به سر دو کودک آنها را به قتل ‌رساندیم و اجساد را در محل‌هایی خلوت رها ‌کردیم. من دوست نداشتم به بچه‌ها تعرض کنم اما وقتی شیشه می‌کشیدم و منصور را در حالی‌که داشت به بچه‌ها تجاوز می‌کرد می‌دیدم خودم هم این کار را تکرار می‌کردم.

بعد از اعترافات متهمان و صدور کیفرخواست برای هردو متهم درخصوص قتل، پرونده به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا در وقت فوق‌العاده مورد رسیدگی قرار گیرد. روز گذشته دو متهم به اتهام تجاوز به دو کودک و قتل آنها به صورت غیرعلنی مورد محاکمه قرار گرفتند. در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و با تشریح کیفرخواست و اعمال مجرمانه متهمان درخواست صدور حکم قانونی کرد. 

سپس اولیای‌دم دو قربانی در جایگاه ایستادند و خواستار صدور حکم قصاص برای متهمان شدند. این در حالی بود که مادر امیرعلی، یکی از قربانیان، به‌خاطر فشار روحی ناشی از مرگ فرزندش اعلام کرده‌ بود نمی‌تواند در دادگاه حاضر شود و شکایت خود را چند روز قبل به دادگاه ارایه داده‌ بود.  در ادامه متهمان یک‌به‌یک در جایگاه حاضر شدند. آنها اتهام خود را قبول کردند و جزییات ربایش، تجاوز و قتل پسربچه را برای هیات قضات توضیح دادند. سپس وکلای آنها در جایگاه حاضر شده و دفاعیات خود را مطرح کردند. وکیل‌مدافع منصور که به‌شدت تحت‌تاثیر عمل موکل خود قرار گرفته ‌بود هنگام بیان دفاعیاتش گریه کرد.

در پایان هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند و هرکدام از متهمان را به جرم تجاوز به دو کودک به یک‌بار اعدام در ملأعام، به جرم مشارکت در قتل دو کودک به دوبار قصاص، به جرم ربایش دو کودک به حبس و شلاق محکوم کردند.

6 ‌بار قصاص و اعدام برای عاملان تجاوز و قتل پسربچه‌ها

پسرم خیلی زجر کشید

پدر امیرمهدی -یکی از مقتولان- درباره نحوه گم شدن پسرش توضیحاتی داده است.

‌چه زمانی متوجه شدید امیرمهدی گم شده‌ است؟

شب تولد پسرم بود. اقوام در خانه ما بودند. برای پسرم خرید کرده‌ بودم تا خانه را کاغذکشی و تزیین کنیم. حدود هشت‌شب بود که با پسرم بیرون رفتیم بعد از اینکه کارهایمان را انجام دادیم، به امیرمهدی گفتم تو به خانه برو من هم خریدها را انجام می‌دهم و می‌آیم. بچه رفت من هم خرید کردم و به خانه برگشتم. وقتی رسیدم از همسرم پرسیدم امیرمهدی کجاست جواب داد هنوز نیامده. او فکر می‌کرد بچه با من است. آن موقع بود که فهمیدیم پسرمان گم شده‌ است.

‌فاصله مغازه تا خانه چقدر بود که اعتماد کردید و امیرمهدی را تنها فرستادید؟

یک کوچه فاصله داشتیم، خیلی فاصله کم بود. شاید دو دقیقه هم راه نبود. محله خلوت نبود. امیرمهدی هم 9ساله ‌بود، می‌توانست خودش برود.

‌ جسد را چطور پیدا کردید؟

فقط خدا می‌داند آن شب بر ما چه گذشت. به محض اینکه متوجه شدم پسرم به خانه برنگشته به اتفاق فامیل‌هایمان که خانه ما بودند اطراف را گشتیم. برادرم و اعضای خانواده‌اش به کمک من آمدند. همه‌جا را گشتیم و به پلیس خبر دادیم. به همه بیمارستان‌ها سر زدیم. آن شب خیلی به من سخت گذشت. منطقه سبزدشت را زیرورو کردم اما بچه‌ام را پیدا نکردم. فردای آن روز جسد را پشت کانال آب پیدا کردیم. سرش را له کرده ‌بودند. برای پسرم بمیرم. او خیلی زجر کشیده‌ بود.

‌متهمان چطور شناسایی شدند؟

آنها به دست پلیس بازداشت شدند. بعد ما را برای شناسایی بردند. دو مرد وقتی عکس بچه‌ام را دیدند قبول کردند که قتل کار آنهاست.

‌امیرمهدی تنها پسر شما بود؟

بله. او تنها فرزند من بود خیلی دوستش داشتم. او خیلی معصوم و پسر خوبی بود. دیگر قربانی این پرونده هم یک پسربچه معصوم است. این دو متهم باید مجازات شدیدی شوند.

6 ‌بار قصاص و اعدام برای عاملان تجاوز و قتل پسربچه‌ها

گفت‌وگو با متهمان

خودم قربانی تجاوز هستم

مرتضی متهم ردیف اول این پرونده در گفت‌وگویی کوتاه به سوالات خبرنگار ما پاسخ داد.

ازدواج کرده‌ای؟


نه همسر دارم و نه بچه.

‌چرا این بچه‌ها را به قتل رساندید؟

من این کار را نکردم، کار منصور بود به من ربطی ندارد.

‌اما اول تو را بازداشت کردند و به قتل اعتراف کردی.

تحت‌فشار بودم نمی‌دانم چرا اعتراف کردم.

‌اعتیاد هم داری؟

شیشه می‌کشم.

‌وقتی به بچه‌ها تجاوز می‌کردی هم شیشه کشیده‌ بودی؟

بله. قبلش شیشه مصرف کرده‌ بودم.

‌رابطه‌ات با پدر و مادرت در دوران کودکی چطور بود؟

پدرم خیلی کتکم می‌زد. تقریبا هرروز کتک می‌خوردم اذیتم می‌کرد. مواد می‌کشیدم او هم عصبانی می‌شد. وقتی از خانه بیرون می‌رفتم و چند ساعت نمی‌آمدم، می‌فهمید مواد کشیده‌ام عصبانی می‌شد تقصیر خودم بود اذیتش می‌کردم.

‌می‌دانی قربانیان تجاوز چه زجری کشیدند؟

بله، می‌دانستم چون وقتی بچه‌ بودم این بلا سر خودم آمده ‌بود. سه، چهار باری این اتفاق برای خودم افتاد.

‌چرا شکایت نکردی؟

بچه بودم من که اصلا از این چیزها سر درنمی‌آوردم.

‌چه کسی به تو تجاوز می‌کرد؟

نمی‌دانم. آنها را نمی‌شناختم. غریبه بودند.

‌به خانواده‌ات در این‌باره چیزی می‌گفتی؟

نه نمی‌گفتم. می‌ترسیدم.

‌این بچه‌ها را که قربانی شدند، می‌شناختی؟

نه نمی‌شناختم آنها را منصور پیدا کرد اصلا به من ربطی نداشت.

‌پس تو چطور شناسایی شدی؟

لوله‌ای آهنی دستم بود ماموران همان موقع سر رسیدند و به من مظنون شدند و بازداشتم کردند. وقتی بررسی کردند و دیدند سابقه کودک‌آزاری دارم بازجویی کردند و من هم اعتراف کردم.

‌یعنی قبلا هم به بچه‌ای تجاوز کرده‌ بودی؟

نه تجاوز نکردم سابقه سرقت داشتم. گوشواره بچه‌ها را از گوش‌شان درآورده‌ بودم به همین دلیل هم گفتند کودک‌آزاری کرده‌ای.

‌با منصور کجا آشنا شدی؟

باهم کار می‌کردیم کارگر ساختمان بودیم.

‌تو منصور را به پلیس معرفی کردی؟

بله. من این کار را کردم حقیقت را هم گفتم. او بود که بچه‌ها را کشت. قتل‌ها به من ربطی ندارد.

از کاری که می‌کردی ناراحت نبودی؟

 (با گریه) من را ببخشید.


صاحبکارم هر پنجشنبه به من تعرض می‌کرد

منصور متهم ردیف دوم در گفت‌وگو با خبرنگار ما توضیحاتی درباره جرایمش داده است:

چطور بازداشت شدی؟

مقصر مرتضی بود. او مرا معرفی کرد. من کاری نکرده‌ام. این اتهام‌ها تهمت است. من بی‌گناه هستم.

‌خودت اعتراف کردی که این بچه‌ها را می‌شناختی؟

نه من آنها نمی‌شناختم اینها دروغ‌های مرتضی‌ است.

‌مرتضی گفته‌است هردو بچه را تو معرفی کردی، چطور مدعی هستی در این مورد چیزی نمی‌دانی؟

او دروغ می‌گوید من این کار را نکردم.

‌پس چرا در دادسرا اعتراف کردی؟

مرا اذیت کردند گفتند بگو تجاوز کردی و بچه‌ها را کشتی من هم قبول کردم.

‌گفته می‌شود وقتی بچه‌ بودی مورد تجاوز قرار گرفته‌ای درست است؟

بله.

‌چندبار این اتفاق برایت افتاد؟

خیلی زیاد.

‌چه کسی این کار را می‌کرد؟

صاحبکارم. او هر شب پنجشنبه به سراغم می‌آمد و مرا مورد آزار قرار می‌داد.

‌چرا تسلیم می‌شدی؟

می‌ترسیدم. خیلی از او می‌ترسیدم.

‌چرا به خانواده‌ات چیزی نمی‌گفتی؟

پدرم می‌گفت صاحبکارت است به تو پول می‌دهد لازم نیست حرفی بزنی.

‌به خاطر تجاوز پول می‌گرفتی یا کارکردن؟

نه. به خاطر کارم پول می‌گرفتم من کارگر ساختمان بودم. کار می‌کردم و پول می‌گرفتم. پدرم می‌گفت اگر اعتراضی کنی اخراجت می‌کند پس حرفی نزن اتفاقی نمی‌افتد.

‌چرا خودت مقاومت نمی‌کردی؟

من نوجوان بودم می‌ترسیدم کاری بکنم. به اندازه الان بزرگ نبودم.

‌می‌دانی چه حکمی در انتظار تو است؟

وکیلم به من گفته احتمال دارد حکم اعدام صادر شود.

‌رابطه‌ات با خانواده‌ات چطور بود؟

رابطه خوبی نداشتم. البته مقصر خودم بودم به حرف مادرم گوش نمی‌کردم با پدرم هم دعوا می‌کردم، پدرم هم من را کتک می‌زد. خیلی بد کتک می‌زد با کمربند به جانم می‌افتاد و تا جایی که زور داشت من را می‌زد.

‌سابقه هم داری؟

سوابقم به خاطر درگیری و مواد و بیشتر شکایت‌ها از طرف مادرم بود به دلیل دعواهایی که در خانه می‌کردم مادرم از من شکایت می‌کرد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۹۰
انتشار یافته: ۷
خدایا داریم بکجا میرویم ؟ خانواده مان را تنها چگونه میتوانیم بیرون بفرسیم ؟ اینها حتما باید در ملا عام اعدام شوند
اعدام مجازات عادلانه شرع مقدس
خدایا چه بگویم
باید زنده سوزانده شوند
تابناک تور خدا صحبتم را درج کن دو روز است به عنوان یک پدر از خواند ن این حادثه اعصابم به هم ریخته ضمن همدردی با این خانواده ها برای اعدام این اراذل در ملا عام لحظه شماری میکنم تا شاید ذره ای دل خانواده این معصومین و مردم ایران خنک شود واقعا به که کجا میرویم
دوستان نظرداده اند که بایداعدام شوندهیچ فکرکرده ایم که تاکنون چندنفرنمونه اینهادرملاء عام اعدام شده اند آیادرس عبرت شده ودیگرتکرارنشده ؟بایدعلت ایت همه معضلات اجتماعی بررسی واین بیماریهای اجتماعی که امروزه متاسفانه گریبانگیرخانواده ها شده درمان شود
پاسخ ها
نیما
| Canada |
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۷
یعنی میخوای بگی خیلی روشنفکری و ما توی تحجریم ؟
آخه چرا حرف های بقیه را بدون فکر تکرار میکنی؟
تو مطمئنی هیچکس درس عبرت نگرفته ؟
حتما خیلی ها بودن میخواستن اینکارو بکنن و بادیدن اعدام ها منصرف شدن.
تابناک انتشار!
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس
آخرین اخبار