اخبار انتخاباتی از اعلام مواضع تا اعلام حضور یافتن یا نیافتن در انتخابات، رفتن دولت زیر ذرهبین دوستان و همراهان سابق و چند ارزیابی از اقتصاد کشور، از نفت و برنامه گرفته تا نقش دولت در وضعیت کنونی اقتصاد و آینده هدفمندی یارانهها، مهمترین اخبار امروز روزنامههای کشور است.
دوستان
سابق از توهم و متافیزیکال سخن میگویند
امروز ایران، به عنوان بازوی اصلی مکتوب تیم رسانهای دولت، مخالفان خود را به دوری از راه امام و ارزشهای انقلاب متهم کرده و نوشته است: از همان روزهای آخرین فتنه سال ۸۸، عدهای دائماً از فتنه جدیدی که به مراتب پیچیدهتر از فتنههای قبلی است سخن میراندند. سخن حقی که البته در برخی از مواقع با اغراض خاص سیاسی مخلوط شده و امروز به حربهای جدید علیه دولت دکتر احمدینژاد تبدیل شده است.
این روزها برخی شخصیتهای شاخص سیاسی، قضایی و نظامی با کلیدواژه «فتنه ۹۲» به رویکردی روی آورده اند که نتیجه نهایی اش خواسته یا ناخواسته، در راستای القای بدبینی به شعارهای انقلابی است؛ ادبیاتی که بیش از هر چیز بر شاکله اصلی انقلاب اسلامی و شعارهای مبتنی بر فطرت آن آسیب زده و در سایه غفلت اهل تامل در حال فراگیر شدن است!
در مقابل حسین شریعتمداری در کیهان و مهدی محمدی، نویسنده سابق کیهان در روزنامه وطن امروز به دولت پرداختهاند.
کیهان در بخشی از یادداشت روز خود با نام «زنده باد کدام بهار؟!» به قلم شریعتمداری نوشته است: مدتی است که آقای رئیس جمهور، وظایفی را که شرعا و قانونا بر عهده دارد وانهاده و امکانات و فرصتها و بیتالمال مسلمین را برای اموری هزینه میکند که نه فقط کمترین رابطهای با وظایف تعریف شده رئیس جمهور ندارد بلکه به این تردید دامن میزند که ایشان به جای پرداختن به دغدغههای اساسی مردم و امور جاری و بر زمین مانده کشور، در پی خواستههای ـ با عرض پوزش ـ دم دستی و بلندپروازیهای ـ باز هم با عرض پوزش ـ آمیخته به توهم خود و اطرافیان کذایی خویش است و انگار نه انگار که در مقابل رأی مردم و اعتمادی که به ایشان شده است، وظیفه و رسالتی برعهده دارد! آقای احمدینژاد، آدم کم هوشی نیست و به همین علت نمیتوان باور کرد که از سخیف بودن اقدامات اخیر خود بیخبر است و یا از میزان آسیبی که این اقدامات ناپسند برای شخصیت خود ایشان در پی داشته و زیانی که به منافع ملی و خواستههای برحق و قانونی مردم وارد میکند، اطلاعی ندارد! بنابراین سوال این است که آیا خدای نخواسته قصد دهن کجی به مردم را دارد؟! اگر چنین نیست که انشاءالله نباشد، پس انگیزه جناب رئیس جمهور از این گونه اقدامات چیست؟!
اکنون باید پرسید، چه لزومی دارد به جای نام مبارک حضرت صاحب ـ ارواحنا له الفداء ـ که برای همه شناخته شده است، از واژه «زنده باد بهار» استفاده شود؟! گفتنی است، سرکرده آن فرقه ضاله و صهیونیستی نیز ابتدا از واژه ـ باب ـ و ادعای ارتباط با امام زمان (عج) آغاز کرد و در نهایت، مدعی شد، که خود او امام زمان (عج) است!! و در این باره گفتنیهای دیگری نیز هست که بماند برای بعد...
مهدی محمدی نیز در مطلبی در وطن امروز با عنوان اشتراکات ۴ جریان پا را فراتر گذاشته است و در حالی که شریعتمداری در ابتدای هفته به همراهی جریانهای فتنه و انحراف اشاره کرده است، وی دو جریان دیگر یعنی بیگانگان و ضدانقلاب را هم در کنار آنها قرار داده است و در بخشی از مطلب خود نوشته است:
مناسبات اضلاع چهارگانه مربع فتنه ـ ضدانقلاب ـ بیگانه ـ انحراف کمی پیچیدهتر از آن است که در نگاه اول به نظر میرسد. مسأله بسیار فراتر از آن چیزی است که هماهنگی یا تعقیب هدف مشترک خوانده میشود.
اگر فرض کنیم برای انتخابات ۹۲ پروژه مشترکی وجود دارد که مجموعا میتوان آن را جدول دشمن خواند و بناست بازیگران مختلف هر یک به نحوی خانههای خالی آن را پر کنند، کشف اجزای پیچیده این جدول مستلزم نگاهی به پشت پرده است.
ابتدا باید به این سؤال پرداخت که چرا اجزای مختلف این محور به هم رسیده و زنجیره واحدی تشکیل دادهاند؟ آیا تشکیل این زنجیره نوعی توهم توطئه است یا اینکه واقعا هماهنگی گفتمانی و عملیاتی میان این ۴ گروه شکل گرفته است؟ از دل این سوال است که میتوان جزییات هماهنگیهای صورت گرفته را هم دریافت.
تکلیف جریان انحراف در اینجا از همه روشنتر است. گذشته از نگاه متافیزیکال به صحنه، این جریان تصور میکند که اگر تداوم پیدا نکند، به سرعت مضمحل یا حتی قلع و قمع خواهد شد و چارهای ندارد جز اینکه یا در اوج بماند یا به نحو دردناکی رنج مرگی سریع و برقآسا را بپذیرد؛ بنابراین، برای این جریان راه میانه وجود ندارد و تنها راه رادیکالیسم است که ممکن است از دل آن نتیجه بیرون بیاید.
انتخابات و تکاپوی نامزدها همراه با نقل خبرهای درگوشیروزنامه خراسان، امروز به بررسی فعالیتهای انتخاباتی نامزدهای مختلف پرداخته که خلاصه مهمترین اخبار آن به قرار زیر است:
باهنر گفته است تا قبل از پایان سال تصمیم خود برای کاندیداتوری را اعلام میکنم. باهنر احتمالا تا پایان هفته جاری در مشهد یا کرمان اعلام کاندیداتوری خواهد کرد. در همین حال والیزاده عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین با بیان اینکه کاندیداتوری باهنر قطعی شده است، به فارس گفت: کوهکن رئیس ستاد باهنر شده است.
باهنر همچنین درباره احتمال اضافه شدن علی لاریجانی به ائتلاف جبهه پیروان، تأکید کرده تاکنون که از علی لاریجانی سؤال کردیم، وی میگوید که «من نیستم» اما درحال رایزنی هستیم؛ قاعدتاً با نظرسنجیها، بسیاری از مسائل روشن میشود.
نعیمه اشراقی با بیان اینکه احتمال کاندیداتوری خاتمی افزایش یافته است گفت: اگر طی روزهای آینده شنیدید که خاتمی نامزدی خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم اعلام کرده تعجب نکنید.
مصطفی کواکبیان، دبیرکل حزب مردم سالاری که در جمع دانشجویان دانشگاه شهید رجایی سخن میگفت با بیان این که استفاده از اموال دولتی در انتخابات آینده میتواند موجب نگرانی شود افزود: بنده بارها گفتهام که در انتخابات ۸۸ تقلبی رخ نداده است اما تا دلتان بخواهد شاهد تخلفهای پیاپی بودیم. مثل توزیع سهام عدالت چند وقت مانده به انتخابات. کواکبیان با بیان اینکه هاشمی کاندیدا نخواهد شد در عین حال گفت: بنده اگر رسماً اعلام کاندیداتوری کنم کنار نخواهم کشید. وی درباره حضور اصلاح طلبان در انتخابات آینده نیز خاطرنشان کرد: در حال حاضر چهار نفر از سوی اصلاح طلبان در انتخابات مطرح هستند اما اصولگرایان بیش از سی نامزد انتخاباتی را در نظر گرفتهاند که در این زمینه از آنها میخواهیم با تعیین نامزد واحد، فرصتی برای ارزیابی دقیق به ما بدهند.
محسن هاشمی هم اعلام کرده است که فعلا قرار نیست پدر بیاید. حداد عادل هم خبر داده که هنوز زمانی برای معرفی نامزد نهایی ائتلاف سه گانه مشخص نشده است.
حجت الاسلام رضا آشتیانی عراقی عضو شورای مرکزی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، با اشاره به تلاش جامعتین برای ایجاد وحدت در جریان اصولگرایی به منظور جلوگیری از تکثر کاندیداهای این جریان در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اظهار داشت: جلساتی میان جامعتین در این خصوص برگزار شده و تقویت ائتلاف سه گانه در دستور کار آنان قرار دارد.
اسدالله راشدی عضو شورای مرکزی جبهه مشورت ایران اسلامی با بیان اینکه کاندیداتوری مهدی چمران در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری قطعی شده است، گفت: خود وی خبر کاندیداتوریاش در انتخابات را اعلام خواهد کرد. اما از نظر ما حضور وی در انتخابات قطعی شده است.
از میان این افراد، محمدرضا باهنر امروز حضور رسانهای پررنگتری داشته است. وی در مصاحبه با آرمان در مورد تندرویهای سیاسی و راه توقف آن گفته است:
باید جلویش را گرفت. شما یادتان نمیآید. آن قدیمها که آقای ناطق نوریای که برای ما بود و الان که دیگر آقای ناطق... به مسجد دانشگاه تهران رفت تا سخنرانی کند اما در مسجد را بستند و ایشان در خیابان سخنرانی کردند یا آیتا... یزدی را از منبر پایین آوردند. از این حرمتشکنیها خیلی اوقات بود و باید جلویش گرفته شود. در قم هم که حساسیت بالا رفت بهخاطر سخنرانی رئیس مجلس نبود بلکه بحث مراسم ۲۲ بهمن بود. یعنی چون مراسم ۲۲ بهمن را به هم ریختند، موضع سخت شد و حضرت آقا موضع شفاف گرفتند. شاید رسانهها خبر نداشته باشند اما ما در تهران با آنکه منتقد آقای احمدینژاد هستیم و شاید از رفتارهای گذشتهشان عصبانی باشیم اما در تهران دوستان تلاش کردند کسی سخنرانی آقای احمدینژاد را بر هم نزند. نه بحث احمدینژاد یا لاریجانی بود بلکه ۲۲ بهمن بود. اینها که مراسم ۲۲ بهمن قم را بر هم زدند کار بدی کردند و با آنها برخورد شد.
وی در مورد پیشبینی خود از نتایج انتخابات هم گفته است: این دوره چنان نیست که مردم به جریانات مشخص اعتماد داشته باشد و این بار، روی اشخاص نظر میدهند. اینکه یک سونامی اتفاق بیفتد و ۲۰ تا ۳۰ میلیون رای به یک نفر بدهند را دیگر منتفی میدانم و این اتفاق در کشور ما دیگر اتفاق نخواهد افتاد. البته این یک تحلیل بوده و ممکن است اتفاق بیفتد. اگر خاتمی اراده کند که بیاید و مشکلی هم پیش نیاید، دیگر آقای خاتمی با ۲۰ میلیون رای نیست. رای خوبی میآورد اما دیگر خبری از ۲۰ میلیون رای نیست کما اینکه اگر آقای احمدینژاد هم میتوانست بیاید، دیگر احمدینژاد ۲۰ یا ۲۵ میلیونی نیست. آنچهرههای کاریزماتیک ریزش و موافقان و مخالفان جدی پیدا کردند و به احتمال زیاد انتخابات ۹۲ به مرحله دوم میرود.
داستان این روزهای اقتصاد ایران: از چهار برابر شدن قیمت سوخت تا نقش دولتچندین روزنامه امروز سخنان نهاوندیان رئیس اتاق بازرگانی را مورد توجه قرار دادهاند. اعتماد با اشاره به سخنان وی در مورد بودجه سال آینده و برداشتهای از آن نوشته است: از همان ابتدا که در طرح لایحه بودجه دولت از اعتبار ۱۲۰ هزار میلیارد تومانی برای اجرای فاز دوم هدفمند کردن یارانهها خبر داده شد به نظر میرسید که دولتمردان قصد دارند بخش قابل توجهی از این مبلغ از محل افزایش حاملهای انرژی تأمین شود، امری که از سوی مسئولان وزارت نفت به سکوت ادامه یافت.
حتی زمانی که از قطعی شدن برخی پیشنهادها خبر آمد باز هم مسئولان نفتی اظهار بیاطلاعی کرده و رییس ستاد هدفمند کردن یارانهها را مسوول هرگونه اعلام نظر درباره این موضوع خواندند. با این شرایط از همان ابتدای اجرای فاز مشخص بود که در فاز بعدی حاملهای انرژی بیش از ارقام حال حاضر افزایش خواهد یافت اما دولتمردان همواره افزایشهای چند برابری را رد کرده و سعی داشتند تا جو را بر افزایش شیب ملایم این قیمتها نگه دارند.
این امر به جایی رسید که در دی ماه، فرزین، دبیر ستاد هدفمند کردن یارانهها به تکذیب خبری اقدام کرد که پیش از آن تایید شده بود. در آن خبر عنوان شده بود که بر اساس جزییات یکی از سناریوهای پیشنهادی قیمت ۹ حامل انرژی در فاز دوم هدفمندی که در دولت مطرح است ولی هنوز نهایی نشده، قیمت بنزین ۲۲۰۰، گازوییل ۱۹۲۰، گاز طبیعی ۷۴۶ و برق ۲۵۸ تومان میشود. با این حال محمد نهاوندیان دبیر شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی روز گذشته باز هم پرده یی دیگر از این سناریوها برداشت و از افزایش چهاربرابری حاملهای انرژی خبر داد.
شرق در مطلبی به قلم علیاکبر ترکان معاون سابق وزارت نفت و با عنوان «دولت غیرنفتی آینده» نوشته است: ممکن است که در آینده بیش از گذشته به تولید داخلی بازگردیم و جهت حمایت از آن، خرید کالاهای خارجی و واردات را به حداقل برسانیم. حتی میتوان انتظار داشت که با کاهش درآمد نفتی دولت در سال آینده، حساب و کتابهای دولت و خرج آن دقیقتر انجام شود و جلوی بریزوبپاشهای بیهوده گرفته شود. با وجود شرایطی که در پیش داریم فکر میکنم که در آینده رجوع به عقل و علم نیز افزایش پیدا کند. وابستگی دولت به درآمدهای نفتی باعث شده بود که در کشور ما علم و عقل دیگر کارایی نداشته و کارشناسان و نظرات آنها برای دولتمردان ارزش نداشته باشد. اما به نظر میرسد که با وجود کاهش توان در فروش نفت و حصول ارزهای نفتی در دولت، گرایش به کارگیری دانش و نظرات کارشناسانه افزایش پیدا کند و دیگر شاهد رفتارهایی از برنامه توسعه نباشیم. به عنوان مثال دولت تاکنون قانون برنامه را نادیده گرفته و حتی شنیده شده که معاون رییسجمهوری در جلسهای گفتهاند، که قانون برنامه را خمیر کردهایم.
در حالی که اعلام دادستان کل کشور در مورد نقش نهادهای دولتی در بروز فساد بزرگ بانکی مورد توجه روزنامهها قرار گرفته است عزت الله یوسفیان ملا عضو کمیسیون برنامه و بودجه در مطلبی با عنوان «وقتی نظارت نباشد» برای تهران امروز نوشته است: تازهترین سخنان دادستان محترم کل کشور درباره نقش چند نهاد مهم دولتی در بروز فساد بزرگ مالی باعث شده تا بار دیگر مباحثی درباره دلایل بروز چنین تخلفاتی در سیستم بانکی کشور مطرح شود. در برنامه پنجساله صراحتا درباره تغییراتی که باید در سیستم بانک مرکزی اتفاق بیفتد نکاتی در نظر گرفته شده است. وقتی برنامه پنجساله این موضوع را بر دولت و مجلس تکلیف کرده باید نظام حاکم بر سیستم نظارتی را توسعه بدهیم. عمده وظیفه بانک مرکزی نظارت بر بانکهاست. در این زمینه گرچه وزارت امور اقتصادی و دارایی روسای بانکها را منصوب میکند اما موجودیت بانکها و پرونده بانکها به عهده بانک مرکزی است. اما چون قوانین حاکم بر بانک مرکزی دست نخورده باقی مانده است، این قوانین مربوط به ده سال گذشته و در واقع مربوط به زمانی است که حجم مبادلات بانکی بسیار کمتر بوده است. این در حالی است که تمام امور اقتصادی بهروز است و باید قوانین نیز با شرایط روز دنیا مطابقت داشته باشد. بهروز نشدن قوانین حاکم بر بانک مرکزی در کشور ما در حالی به سیستم بانکی آسیب میزند که ما پیش از این به شکل کنونی بانک خصوصی و سایر صندوقهای قرضالحسنه را نداشتیم. با توجه به حجم تشکیلاتی که در بخشهای مختلف به وجود آمده باید سیستم بانکی به صورت الزامی پاسخگوی نظارت باشد. اما اکنون مقررات بانک مرکزی به خاطر قدیمی بودن نمیتواند نظارتپذیری لازم را داشته باشد چون ابزار قانونی برای چنین کاری را ندارد. رئیسجمهور قول داده بود نظام بانکی کشور تغییر کند. نظامی که تنها شامل بانکهای دولتی نمیشود و از بانک مرکزی شروع و شامل بانکهای دولتی و خصوصی و سایر موسسات اعتباری میشود.
اکنون ما به خاطر وجود مراجع مختلفی که درباره ایجاد شعب دربانکها یا صدور پروانه در بانکها وجود دارند دچار موازیکاری در سیستم بانکی شدهایم درحالیکه بعضی مراجع فقط باید درباره صلاحیتها اظهارنظر کنند؛ اما ممکن است درباره اصل تشکیل یا عدمتشکیل موسسه بانکی اظهارنظر کنند. این تداخل وظیفه و نارسایی مقررات و قوانین باعث شده زمینه شکلگیری تخلفات به وجود بیاید.
روزنامه قانون نیز در مطلبی در باره چرایی بروز مشکلات اقتصادی کشور از زیان مجید انصاری نوشته است: سادهانگاری دولتمردان جدید نسبت به اداره اقتصاد کشور و ذوقزدگی ناشی از درآمدهای افسانهای ناشی از افزایش قیمت نفت و نبود آگاهی کافی از عوامل موثر بر اقتصاد، نادیده گرفتن نقش حجم نقدینگی در جامعه و نگاه نادرست به مقوله عدالت و بیتوجهی به هشدارهای مکرر اقتصاددانان دلسوز و کنارگذاشتن بخش عظیمی از مدیران باتجربه و کاردان در سطوح مختلف، مجموعه عواملی بودند که موجب اتلاف منافع و تزریق بیرویه پول و توسعه واردات بهجای تقویت تولید ملی شد و کشور را در دور باطلی از تورم و رکود قرار داد.