بازدید 24429
هشدار درباره وقتی که برای آموزش مدیریت از گاو کمک گرفته شد

لطفا این گپ زدن پشت تریبون را تمام کنید

گوینده هم به نهج‌البلاغه چنگ می‌زند و هم از گاوهای اروپایی کمک می‌گیرد تا اثبات کند که گاو هم ثبات مدیریت را می‌فهمد؛ اما ثبات مدیریتی که گاو هم آن را می‌فهمد، از دید گوینده چیست، در حالی که امیرالمؤمنان ابوالاسود دوئلی را به قضاوت منصوب نموده و در‌‌ همان روز وی را برکنار کرده باشد؟
کد خبر: ۲۹۵۱۵۵
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۱ - ۰۸:۱۹ 02 January 2013

مشهور است که فرهنگ ایرانی‌ها شفاهی است و بر پایه همین ویژگی است که گپ زدن و گعده کردن و سخنرانی کردن در زندگی روزمره مردم این سرزمین بسیار است؛ گپ زدن‌های بی‌سرانجام و اغلب بی‌هدف، بخش مهمی از روابط اجتماعی، اوقات فراغت و حتی زمان کار ما را می‌بلعد و ریشه بسیاری از اطلاعات ما، شایعات و دروغ‌هایی است که دیگران به خورد ما داده‌اند.

در نتیجه این عادات و روش زندگی، ایرانی‌ها کمتر کتاب می‌خوانند و کمتر کتاب می‌نویسند و البته در مقابل، زمان بسیاری از وقت ما در سخنرانی برای دیگران و شنیدن سخنرانی‌های دیگران تلف می‌شود؛ هر چند تجربه سالیان دراز نشان می‌دهد که فن خطابه در ایران کاملا عقب افتاده است، در همین شرایط، برای گوش‌های پرشمار موجود، سخنرانان فراوانی آمده‌اند که به تناسب محفل مورد نظر و اوضاع و احوال موجود، سخنرانی می‌‌کنند.

سخنرانی در ایران فنی عقب مانده است و گواه این ادعا آن که به استثنای امام (ره) و رهبر انقلاب، کمتر فردی است که یکی از سخنرانی‌های وی در ذهن مردم باقی مانده و کسی یک جمله کامل آن را به ذهن سپرده باشد، در حالی که در بسیاری جوامع دیگر، نطق‌هایی هست که تاریخ‌ساز بوده‌ و البته بخشی از آنها میراث آن کشور ثبت و ضبط شده است.

با وجود این عقب ماندگی پنهان ناشدنی در فن سخنرانی ایرانی، افرادی بر فضای فکری و رسانه‌ای ایران مسلط شده‌اند که حرفه آنان، چیزی جز سخنرانی‌های فراوان درباره همه موضوعات نیست. برای دوره ده ساله اخیر سیاست و جامعه ایران، چندین نفر از این سخنرانان مشهور هستند که بیشتر مردم کشور، بار‌ها سخنرانی‌های آن‌ها را درباره موضوعاتی چون انرژی هسته‌ای، ظهور امام عصر (عج) و مانند آن شنیده‌اند و البته بیشتر این سخنرانان در چند ویژگی شریکند.

نخست این که، این افراد تقریبا هیچ کار نوشتاری ندارند و با وجود سال‌ها سخنرانی، نه یک کتاب و نه یک مقاله از خود به جای نگذاشته‌اند و به همین دلیل، کمتر در معرض قضاوت دیگران قرار گرفته‌اند. سخنرانی‌های آنها، نشست‌های یک طرفه‌ای است که در آن سخنانی اغلب پراکنده گفته می‌شود و جدای از تأثیرگذاری ان‌ها، کمتر مورد چالش دیگران قرار می‌گیرد.

دوم آن که سخنان این افراد، وقتی چهره مخرب خود را نشان می‌دهد که یا باعث تصمیم‌گیری‌های نادرست و یا باعث بروز انحرافات فکری شود. تأسف‌آور این که بیشتر این سخنرانی‌های پر تعداد به نتایجی از این دست نیز کشیده شده است.

در اواخر دولت هشتم پس از زورگویی‌های فراوان غرب در مسأله هسته‌ای، بیشتر مردم ایران به این نتیجه رسیدند که باید شیوه برخورد با غرب تصحیح شود. ایستادگی ملت ایران بر سر حقوق خود مورد مناقشه نیست، اما آیا برخی از همین سخنران‌ها در بروز برخی تندروی‌های سیاسی مسئول نیستند؟

مباحث مربوط به ظهور و مهدویت چند سالی است که در جامعه ایران پررنگ‌تر شده است. انتظار فرج ولی عصر قطعا فضیلت است، ولی آیا برخی از سخنرانانی که در آغاز دهه ۱۳۸۰ در این زمینه سخنرانی‌های فراوانی کردند، در بروز انحرافات بعدی که سی‌دی ظهور تنها یکی از نشانه‌های آن است، بی‌گناهند؟

دهه چهارم انقلاب به نام دهه پیشرفت و عدالت نام‌گذاری شده است و در سایه مشکلات اقتصادی کشور که ریشه‌های گوناگونی دارد، چگونگی به پیش بردن کشور و مدیریت بهتر بر آن، کارآمد‌تر شدن دولت، استفاده از همه ظرفیت‌های کشور و گستراندن عدالت به گفتمانی همگانی تبدیل خواهد شد؛ اما آیا تضمینی هست که از دل سخنرانی‌های افراد غیر متخصص و ناوارد، خنجری بر پشت کشور وارد نشود؟

سومین ویژگی این سخنرانی‌ها، محتوای التقاطی آنهاست. سخنران برای نشان دادن سواد خود همواره از کلمات انگلیسی و یا مثال‌هایی از غرب بهره می‌گیرد و به نوشته‌های غربی‌ها ارجاع می‌دهد. همچنین برای نشان دادن ریشه دینی سخنان خود، پیوسته به متون دینی ارجاع می‌دهد و برای جذاب شدن سخنرانی‌اش، جدید‌ترین جوک‌های روز، انواع متلک و گاهی توهین را نیز مورد استفاده قرار می‌دهد. به همین سبب، سخنرانی وی به پراکنده‌گویی‌ و یا به عبارتی هله‌هوله کلامی تبدیل می‌شود که شنونده را مریض خواهد کرد و به احتمال زیاد شنونده نخواهد توانست یک صفحه از آن خلاصه سودمند بردارد و یا اینکه محتوایی مفید از آن را به دیگری منتقل کند.

اگر در فضای غربزده دهه ۱۳۴۰، جلال آل احمد استفاده بی‌جا از لغات انگلیسی را یکی از نشانه‌های غربزدگان آن روزگار می‌دانست، سخنرانان پرگوی دوره کنونی، بدون مشخص کردن نسبت خود با غرب و اسلام و متون و تاریخ اسلام، از ملغمه‌ای از آن‌ها به سلیقه خود و برای رسیدن به هدف مورد نظر خود استفاده می‌کنند.

سخنان یکی از این سخنرانان که محتوای آن را در پایین همین صفحه می‌توانید دریافت کنید، نمونه‌ای کامل از سخنرانی‌هایی است که داستان آن رفت. این سخنان در یکی از سلسله نشست‌های معرفتی با نام «رشدیافتگی» ارائه شده است. توهین‌آمیز بودن یا نبودن این سخنان نسبت به عالی‌ترین مقام اجرایی کشور مورد نظر این نوشته نیست، اما گوینده این سخنان پیش از این در باب رشد نیافتگی چه نوشته که هشتاد دقیقه برای سخنرانی در دانشگاهی که تنها دانشجوی کار‌شناسی ارشد و دکتری دارد، وقت در اختیار وی گذارده شده است؟

کدام یک از شنوندگان این هشتاد دقیقه سخنرانی می‌توانند یک صفحه متن خلاصه از آن ارائه کنند؟ آیا کم تناقضی و بدآموزی در این سخنرانی هست؟

جای تأسف آن است که گوینده هم به نهج‌البلاغه چنگ می‌زند و هم از گاوهای اروپایی کمک می‌گیرد تا اثبات کند که گاو هم ثبات مدیریت را می‌فهمد. ثبات مدیریتی که گاو هم آن را می‌فهمد از دید گوینده چیست، در حالی که امیرالمؤمنین، ابوالاسود دوئلی را به قضاوت منصوب و در‌‌ همان روز وی را برکنار کرده باشد و قیس بن سعد را تنها چند ماه پس از انتصاب وی به حکومت مصر تحت فشار اطرافیان برکنار کرده باشد؟ آیا گوینده می‌داند متوسط طول حکومت منصوبان امام (ع) در همین مصر چقدر بوده است؟

هدف دفاع خارج از منطق و اخلاق از رئیس‌جمهور نیست، اما خیر و شر این گپ‌های تریبونی حتما باید سبک و سنگین شود.

قسمت اول

قسمت دوم

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۳۵
انتشار یافته: ۳۶
كليت اين نوشته متين و صحيح به نظر مي رسد و بر يكي از مشكلات ارتباطي جامعه ما دست مي گذارد.
از نوشته ی بسیار تاثیرگذار نویسنده محترم بسیار سپاسگزارم ای کاش در مورد ریشه های ماندگاری این قبیل افراد هم می نوشتید آیا با این دلیل این افراد ماندگار نیستند که از جوانب مختلف مورد تقویت قرار میگیرند.
واقعا ممنون كه با انتشار اين دو فايل صوتي، شما هم به اتلاف وقت يه عده ديگه كمك شاياني ميكنيد. ميتونستيد لااقل خلاصه مطالبشو بنويسيد.
چگونه نویسنده مقاله نتیجه گرفته که هیچکس نتوانسته از 80 دقیقه سخنرانی چیزی درک کند؟ زمانی که همین سخنران در مدح رئیس جمهور صحبت میکرد هیچ خبری از این نوع انتقادها نبود، ولی حالا وضعیت متفاوت است.
اخه اين هم شد دليل كه ثبات مديريتي را بر اساس مدت زمان انتساب حاكمان در زمان حضرت امير مي سنجيد؟ اينكه ثبات در مديريت باشد كه امروز امري شناخته شده است. حالا ايشان مي خواهند هردم بيلي باشد و هر روز يكي را جابجا كنند خود دانند ولي اين مدل رفتار مديريتي نه تنها منجر به پيشبرد برنامه هاي تدوين شده نمي گردد بلكه هر كس از راه مي رسد ساز جديدي مي زند. اين مي شود كه كشور در عرض اين دو دوره دولت نه تنها درجا زده بلكه عقب گرد هم دارد.
علی ع با دلیل عزل کرد! این بیچاره هم میگوید که بابا دلیل بیاور و اگر نتوانستی حتما از روی هوای نفس است!
واقعا خدا خيرتان دهد كه يك كلمه حرف حساب زديد. قصد تخريب افراد را ندارم اما چند نفر شناخته شده در تلويزيون وجود دارند كه در خصوص همه چيز صحبت مي كنند من نمي دانم اينها چگونه همه چيزدان هستند، متاسفانه در دانشگاه ها هم وارد مي شوند و صحبت مي كنند. يكي از اين افراد همين چند ماه پيش در يكي از سخنراني هاي خود گفتند كه من تاكنون هيچ كتابي مطالعه نكرده ام و هيچ روزنامه اي نخوانده ام
آخه چطوري يك نفر با اين ويژگي مي تواند هر روز در تلويزيون و دانشگاه ها براي قشر عموم و خاص صحبت كند
براي درمان اين درد بايد فكري اساسي شود و الا به مرور زمان يك عوامزدگي اختاپوسي عرصه تفكر را در خواهد نورديد كه بيرون آمدن از آن به راحتي امكان پذير نخواهد بود
پاسخ ها
استاد اخلاق و معارف دانشگاه
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۳
نه خیر ایشان یعنی آقای قرائتی فرمودند نه فیلمی دیده ام نه روزنامه ای خوانده ام منظورشان این هم نبود که از اخبار خبری ندارم...یا اصلا فیلمی نمیبینم بلکه منظورشون این بود که اخبار رو میشنوم اون چیزهایی که مهم است و فیلمهای مفید رو هم میبینم ولی اون طور برنامه ریزی نمیکنم که تمام وقتم به دیدن سریالها و فیلمهای سینمایی و خوندن روزنامه بگذره وگرنه نمیتونستم اینهمه کتاب بنویسم... تمام مراجع همینطورند. چرا تعجب کردید!!!! عمر انسان خیلی باارزشتر از اینه که برای چیزهای بیهوده و غیر مفید صرف بشه... به قول حضرت امیر فرصتها چون ابر درگذرند آنها را دریابید
نکنه میخایی با این خبر جزو 1500 استخدامی جدید وفادار به دولت بشی؟
البته نیت نویسنده از مثالی که اورده مشخض است. این سخنران مورد اشاره از روشی مشابه روش استدلال خود دولتمردان استفاده کرده تا شاید موثر باشد.
يکي از مشکلات عمومي جامعه ما اين است که هنوز چشم جامعه قدرت تشخيص طيفهاي وسيع رنگ موجود در دنياي خارج عادت راندارد همه راسياه وسفيد ميبيند اگر مشکلي در سطوح کلان ياخرد،جامعه وجود دارد بايد بادقت نظر و تحليل دقيق نقطه تمرکز مشکل رانشان داد کلي گويي و همه را بيک چوب راندن نه بواقعيت نزديک است و نه تاثير حقيقت را دل مخاطب برجاي ميگذارد بنابراين هرچند انتتادمقاله به مصداق مورد اشاره تاحدي وارد است ولي چگونه ميتوان تاثيرعظيم بيانات و سخنرانيهاي واعظان و مبلغان زبردست و خلاقي مانند مرحوم فلسفي ودهها بلکه صدها نمونه ازين دست را انکار کرد واساسا انقلاب عظيم امام خميني باتکيه برمجالس سيدالشهدا شکل گرفت که نقش،سخنرانان مذهبي در تعالي ونشاط آن غير قابل انکار است
بدترازاین حرفهای خارج ازعرف وبدوراز فرهنک وادب دینی وفارسی پخش آنها دررسانه هاست.
به جا وکاملا منطقی بود
جند روز پیش یک روحانی جوانی در یکی از شبکه ها سخن می گفت مقصودش داشتن عبودیت بود ولی از کلامی استفاده کرد انهم چندین بار که مفهوم عدم تعقل وتفکر را به ذهن تداعی می کرد عین جمله ای که تکرار کرد این بود
خدا میگه دوست دارم تو نفهمیده حرف مرا بپذیری بیان این سخن با این شکل در ذهن جوانی که دوست دارد اندیشه خود را پرورش بدهد و هر روز پویاتر شود تاثیر منفی فراوانی میگذارد این نحوه بیان با ایات شریفه فراوانی هم در تضاد است افلا یتفکرون ... افلایتدبرون و...
نهایتا برای دوری از این بیماری به نظر بنده باید این حدیث شریف نبوی را مد نظر قرار بدهیم که
مومن کم حرف وبسیار عمل کننده ومنافق پر حرف وکم عمل است
خداوند همه ما را به راه راست هدایت فرماید امین
جناب اقاي دكتر حسين الهي قمشه اي از آن دسته سخنرانان صاحب فضيلتي هستند كه انسان هيچ وقت سخنراني هايشان را فراموش نمي كند و كلمه به كلمه اش از معاني عميق سرشار است، ولي نمي انم به چه علتي ديگر هيچ سخنراني از ايشان را از صدا و سيما نمي بينيم و نمي شنويم. افرادي از اين دست، سرمايه هاي گرانبهاي ما هستند.
البته به اين سياهي هم نيست . ذهن مخاطبان ايراني سخنراني هاي آقايان كافي ، ارشاد ، فلسفي و ... را فراموش نخواهند كرد و تاثير گذار بوده است . ولي اين مطلب كه سخنراني هاي اين دوره بسمت بازي با كلمات و لحن كوچه بازاري و داستان سرايي و شعر محوري بجاي آيات و روايات و استدلال محوري سوق پيدا كرده امري مشهود و البته ناپسند است و جا دارد اهل منبر عنايت بيشتري كنند .
اولا معلوم نیست این افاضات از تراوش فکری کدام شخصیت محترم است
ثانیا ایشان بجای نقد یک سخنران که تمایلی به اثبات صحت و یا سقم اظهاراتش نیست ، فرهنگ موثر ، شایع و مفید تبادل معرفت از طریق بیان و گفتگو را زیر سوال برده اند
ثالثا تشویق به مطالعه و کتابت لزوما نباید با تخطئه سخنرانی و گفتگوهای چشم در چشم همراه باشد
چرا برای تبرئه رفتارهای نسنجیده از امام علیه السلام مایه میگذارید و رفتارهای نسنجیده دولتمردان را با رفتار امام علی علیه السلام مقایسه مینمایید ؟
الحمد الله مدتی است که دیگر ایشان ادعای شباهت به شهید رجائی را هم ندارند و اطرافیان ایشان قبول کرده اند که ایشان فردی هستند مستقل با رفتاری مخصوص به خود ؛ حالا بعد از این پیشرفت چرا چنین عقب گردی نموده اید ؟!
سلام
بنده در سخنرانی حضور داشتم.
اولا این نشستهای معرفتی که در دانشگاهها برگزار می شود هنوز برنامه دار نبوده و به آنها کمیتی نگاه می شود و نتیجه این رویکرد سخنرانیهای پراکنده فاقد نتایج مطلوب است.
گوینده هم در مثال آوردن از نهج البلاغه به زمان عزل و نصب اشاره نکرد بلکه به احکام حضرت امیر استناد نمود که در تمام عزل و نصب ها دلایل امر ذکر شده و توصیه کرد که ریس اجرایی کشور دلایل عزل و نصب ها را بیان کند تا شبهه عمل به هوس شخصی پیش نیاید.
نکته ای که در این سخنرانی مهم بود و در جراید به آن توجه نشد تاکید بر این بود که باید برای حل مشکلات ریشه مشکلات را مور توجه قرار داد و از سوی دیگر در کنار انسان سازی سیستم سازی هم باید انجام شود.
در آخر من هم با شما موافقم که من به جز یک برگه کوچک دفترچه مطلب با ارزش نتوانستم یادداشت نمایم
نويسنده ی اين مطلب جيره خور است!!
استاد محترم نقويان به حق از حقوق ملت ايذان سخن گفت!
وقتی حقيقت تلخ باشد بايد هم اينگونه حرف بيربط زد و سخنان بحق او را تخطئه کرد.
اين مقاله بی سر و ته بود!
گپ زدن !
منظورتو کاملا فهمیدم ایول :D
نیمی از مطالبی که نوشته اید درست است. اما نیمی دیگر نه.
اینکه برکناری افراد توسط حضرت امیر را مثال می زنید ایشان به طور مشخص دلایل برکناری افراد را روشن می سازد تا افراد بعدی تکلیف خود را بدانند. ولی در کشور ما برکناری ها به هیچ وجه با دلایل منطقی انجام نمی شود که بتوان آنها را بازگو کرد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۳
احسنت اصل مطلب همینه
با قبول فرض نگارنده خود رییس جمهور چند کتاب یا مقاله در مدیریت حتی یک منطقه از شهر نوشته که شهردار و رییس جمهور شده و بالاترین مقام مدیریت اجرایی کشور را عهده دار شده و رییس چندین شورای عالی از اقتصاد و فرهنک و جوانان و ... می باشد و در همه زمینه ها همیشه نه تنها سخنرانی داشته و دارد بلکه در مقام اجرا هم آن را عملی می نماید!
حرف سر ادبیات و جایگاه سخن است. هر انتقادی را هر طور که خواستیم و در هر جا که خواستیم و برای هر مخاطبی که تمایل داشتیم نباید بیان کرد. نا سلامتی بنده خدا رئیس جمهور مملکته، لباس پیامبر نباید مجوزی برای هر گونه سخن گفتن باشد.
دوستاني كه به نويسنده مقاله ايراد مي‌گيرند، به چند سوال زير بينديشند:
1-ثبات در مديريت يك اصل است. سوال: اين اصل از كدام متن معتبر مديريتي استنباط شده است؟
2-آيا در كشورهاي غربي هنوز دوشيدن شير گاو با دست مرسوم است؟ كدام مقاله علمي ثابت كرده است كه گاو بوي شيردوش خود را تشخيص مي‌دهد و بين اين بو با بوي ساير كساني كه به هر دليل (مثلا دادن علوفه) به او نزديك مي‌شوند تفاوت قائل مي‌شود؟
3- از همه مهمتر تشخيص بو توسط گاو و عكس العمل نسبت به آن، كه يك موضوع زيست‌شناسي است، چه ربطي به ثبات مديريت در سازمانها دارد؟
لطفا به عصاره سخن گوينده توجه كنيد كه مي‌گويد سخن گفتن يكطرفه پراكنده بدون منبع، دردي را دوا نمي‌كند
برادر عزیز متاسفانه این قبیل سخن گفتن در ایران اشاعه پیدا کرده و هر دو طرف را هم درگیر کرده است بطوریکه ما دیگر عادت کرده ایم. کلماتی از قبیل بزغاله- گاو-قطعنامه دان- خس و خاشاک و .... که هربار عده ای را ناراحت کرده است.
معیار درستی و نادرستی هر چیزی، عقل است.
اگر یاد بگیریم همزمان به استناد به حرف بزرگان دلایل عقلی و منطقی برای رفتار و سخنانمان بیان کنیم. خیلی از مشکلات حل میشود.
موضوع ثبات مدیریتی یک مساله عقلی است و ذکر این مورد که مثلا امیرالمومنین علیه السلام برخی از منصوبین خود را بلافاصله برکنار کرد، نمی تواند بر آن خدشه وارد سازد. سوال این است که آیا آن اقدام حضرت امیر ع به عنوان یک اصل مطرح است یا به عنوان یک استثناء که دلیل خاص خود را داشته است. به نظر می رسد نویسنده محترم بیشتر از آن که نگران آسیب های سخنرانی های رایج آن هم در سطح دانشگاهها باشد، درگیر دغدغه های سیاسی است. آقای نقویان را همه می شناسند و شجاعتش را تحسین می کنند.
در همین منابر تبلیغات غیر واقعی مبنی بر دولت مردمی دولت عدالت محور دولت پاسخگو دولت با برنامه دولت ولایی و .... شده است پس در همین تریبون باید اشکالات و ... گفته شود که همه بدانند که اشکال از کجاست.و کسانی که اینگونه تبلیغ کرده اند باید پاسخگو باشند.
رییس جمهور ما در هر مصاحبه ای هر حرفی را به زبان میاورد بدون حتی یک دلیل و مدرک بهتراست این نکات به ایشان گوشزد گردد.
بابا ثبات مدیریت رو رها کنید به گرانی بچسپید.
سایپا تو سایتش زده مکان 46600میلیون تومان اما برای کسی که 5 ماه ثبت نام کرده 57000 میلون تومان فاکتور می کنه
یکی از مشکلات ما این است که گاهی مسئولان اجرائی در جایگاه نظریه پرداز و سخنران عقیدتی می نشینند . مثلاً کسی که بالاترین رأب را برای امور اجرائی آورده باشد قرار نیست در باره ی ظهور، انسان کامل، عدالت و اقتصاد اسلامی نظر بدهد.
جالب این است که گمان میکنند همه چیز تخصص می خواهد غیر از علوم اسلامی!
عالي بود آفرين چه خوب است بجاي تعريف بي جا از خودمان همواره خود را مورد نقد قرار دهيم و ضعف هايمان را بيان كنيم تا تقويت شوند
توجه بفرماييد خيلي ها حرف مفت زياد مي زنند اما مفت حرف نمي زنند!
نقد محترمانه اي نبود!
سلام
مطالب شما حق و باطل را در هم تنیده دارد
همین مجالس سخنرانی و وعظ بوده است که فهم و در ک مردم ما را بالا برده و هر کدام از آنها به منزله کلاس درسی بوده که باعث شده است بسیاری از مطالب اعتقادی خود را از همین مجالس اخذ کنند.
شما که اینقدر سنگ انقلاب را به سینه می زنید همین منابر باعث ترویج روحیه انقلابی گری در مردم و اتحاد مردم برای انقلاب شده است
بعد که گفته که هرکس منبر و وعظ دارد باید کتاب هم بنویسد . خیلی از وعاظ خوب هم هستند که کتابی به آن صورت ندارند یا اگر دارند به اندازه منابر خویش معروف نیست
مثلا مرحوم کافی یا مرحوم عابدزاده و خیلی از عزیزان دیگر
اگر می خواهید کسی را نقد کنید خود او را نقد کنید نه طیف زیادی از وعاظ و سخنرانان را
یاعلی
اللهم عجل فرجه
چند سال پیش کتاب جامعه شناسی خودمانی در امده بود . هنوز هم توی بازار هست . اون روز اقایون روحانی کمتر از این حرفها می زدند . خب حالا فضا عوض شده و لازمه که برخی از اقایون بدون در نظر گرفتن مصلحت های عرفی که بیشتر جنبه حفظ ظاهر داره سخن بگویند . اتفاقا نکات جالبی در این سخنرانی بود که اگر از بیرون مرزها کسی بیاید و همین حرفها را بزند با جان و دل می پسندیم . من نمی گویم این سخنرانی با موضوعش دقیقا تطبیق دارد اما به هر حال به نوعی جامعه شناسی خودمانی از جنس سخنان یک روحانی بود .
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی