نشست دیروز مجلس و قرائت سوال از رئیسجمهور و حواشی آن بر روزنامههای امروز کشور سایه انداخته است. مسائل اقتصادی و به ویژه کاهش بهای ارز و سکه در روزنامههای امروز بازخورد فراوانی داشته است.
اما امروز نگاه کوتاهی بر اخبار بینالمللی روزنامهها داریم.
سؤال از دولت در مجلس
در حالی که سرانجام دیروز یکشنبه، پرسش جمعی از نمایندگان مجلس از رئیس دولت در مجلس خوانده شد، روزنامههای امروز، پر از واکنش به قرائت سؤال و حواشی آن است. شاید بتوان واکنش روزنامهها به این خبر را در چهار قالب کلی زیر بخشبندی کرد:
برخی از روزنامهها از جمله جامجم، ملت ما و اطلاعات و رسالت، واکنش تقریبا بیطرفانهای به این خبر داشتهاند که بیشتر به خبر اعلام وصول سؤال، محورهای سؤال از رئیسجمهور و مسائل رخ داده در مجلس پرداختهاند.
روزنامههایی همچون آفتاب یزد، همشهری، تهران امروز و جمهوری اسلامی مسأله را بیشتر از حیث تقابل و مناقشه نمایندگان سؤال کننده و رئیس جمهور دیدهاند و برای نمونه، روزنامه همشهری به این سؤال عنوان احضار دوباره رئیسجمهور به مجلس را داده است.
وطن امروز، جوان، ایران، خورشید و کیهان روزنامههایی هستند که به موضوع سؤال از رئیسجمهور از زاویه انتقاد نگاه کردهاند. وطن امروز، مسأله را طرح یک سؤال پر مسأله دانسته است. کیهان در یادداشت روز خود به قلم حسین شریعتمداری به ضرورت حفظ مصالح نظام اشاره کرده است. ایران و خورشید هم به اعتراضات به قرائت سؤال پرداختهاند. جوان اما با تیتر «باز هم اشتباه مجلس»، به مجلس هشدار داده که در حال از دست دادن و سوزاندن ابزار نظارتی سؤال است.
مغرب، هفت صبح، آرمان، اعتماد، قانون، جهان صنعت و ابتکار از ماجراهای دیروز مجلس، آبستراکسیون ناکام برخی اصولگرایان را مهم دیدهاند و آنچه که در مجلس میگذرد مناقشه بین اصولگرایان دانستهاند. مغرب با تیتر «این ۲۱ نفر»، هفت صبح با تیتر «آبستراکسیون ناکام حامیان حداد عادل»، اعتماد با تیتر «ناکامی آبستراکسیون اقلیت اصولگراها» و آرمان و قانون و ابتکار با تیتر «آبستراکسیون نافرجام» یا «آبستراکسیون ناکام» به مجلس دیروز اشاره کردهاند. جهان صنعت هم تیتر اختلاف بین اصولگرایان را برگزیده است.
اقتصاد و صادراتی که بد است
در بین مسائل اقتصادی، امروز روزنامهها به گزارش دیروز کمیسیون تولید ملی اشاره فراوانی دارند که در آن از سیاستهای ارزی بانک مرکزی انتقاد شده است.
در حالی که روزنامههایی چون خراسان، تهران امروز، قدس و ایران از موفقیت در ایحاد ثبات در بازار ارز و کاهش قیمت ارز و سکه و فولاد خبر دادهاند و دنیای اقتصاد از رکورد نزولی ارز و طلا خبر داده، روزنامه مغرب پای گفتگو با یحیی آل اسحاق نشسته که با تاکید بر این که کشور در شرایط جنک اقتصادی است، و با تحلیل شرایط عرضه و تقاضا در بازار ارز گفته که تحقیقات نشان میدهد قیمت 1800 تا 2000 تومان برای دلار شدنی و به نفع اقتصاد کشور است.
مساله مهم دیگر اقتصادی محدودیتهای اعمال شده از سوی دولت درباره صادرات برخی از کالاهاست که هر چند با استقبال برخی از کارشناسان مواجه شده است اما از سوی دیگر روزنامه آرمان از توقف برخی محمولههای صادراتی در مرز خبر داده و نهاوندیان نسبت به از دست دادن بازارهای صادراتی ابراز نگرانی کرده اما هشدار هم داده که صادرات رانتی در حال شکلگیری است.
در دنیا چه خبرانتخابات آمریکا، مسائل سوریه و میانمار، مهمترین اخبار خارجی روزنامههای کشور است.
در فاصله یکی، دو روز مانده به انتخابات آمریکا، روزنامهها به بررسی وضعیت دو نامزد اصلی انتخابات آمریکا و سیاستهای احتمالی آنها در قبال ایران پرداختهاند؛ افزون بر این، برخی روزنامهها از جمله هفت صبح ـ که سیستم انتخاباتی آمریکا را شعبده رأی الکترال نامیده ـ به ابعاد فنی انتخابات آمریکا هم اشاره کردهاند.
روابط بین ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز از زاویه دو خبر مهم افتتاح منطقه پنجم نیروی دریایی سپاه و نیز سخنان وزیر خارجه کشورمان درباره روابط با این کشورها مورد توجه روزنامهها قرار گرفته است.
آخرین تحولات میدانی سوریه و تلاش دو طرف برای تثبیت و تقویت موقعیت خود با سخنان مقامات بینالمللی همراه شده است که ترکیه، قطر و عربستان را مسئول خونریزیهای سوریه دانستهاند. در همین حین، اخباری از کشف تسلیحات ترکیه در یمن نیز منتشر شده است.
موضوع آخر هم مواضع آنگسان سوچی، برنده جایزه صلح نوبل است که مواضع وی در مورد مصائب مسلمانان میانمار با انتقاد روزنامههای امروز صبح روبهرو شده است.
مطالب مهم روزنامههای امروزمطلب متفاوت امروز روزنامهها سخنان پرویز کردوانی، چهره ماندگار علم جغرافیای ایران در دومین گردهمایی کانون دانشآموختگان جغرافیای دانشگاه تهران در پنجشنبه گذشته است که پیشنهاد داده دریاچه ارومیه خشک شود و به جای اقدام در راستای احیای آن و زنده نگه داشتنش به زور آمپول، نمکروبی شده و اکوسیستم آبی منطقه دریاچه ارومیه به اکوسیستم خشکی و گیاهی تبدیل شود.
روزنامه جوان در شرح این سخنان گفته که وی بر این باور است، اشتباهاتی که در ساخت سد در منطقه آذربایجان و توسعه بیرویه کشاورزی اتفاق افتاده و باعث شده که از چهارده سال پیش سطح دریاچه ارومیه به تدریج کاهش یافته و دو سوم آن خشک شود، عملا بازگشت ناپذیر است و همه طرحهای مطرح برای نجات این دریاچه غیرعملی هستند. وی پیشنهاد داده که واقعیت خشک شدن دریاچه پذیرفته شود و در محل آن به جای یک اکوسیستم آبی اکوسیستم خشکی و گیاهی ایجاد شود.
دیگر مطالب مهم روزنامههای امروز هم به قرار زیر است: وطن امروز در مطلبی با نام «صدایی که خوب مانده است» پای گفتوو با منوچهر والیزاده نشسته است.
روزنامههای همشهری و جام جم پرونده روز خود را به مسائل فرهنگی و به ترتیب به فضاهای فرهنگی و نمایشگاه مطبوعات اختصاص دادهاند.
روزنامههای هفت صبح و جوان در توجه به گردشگری در سواحل جنوبی کشور مشترک هستند. هفت صبح به سراغ زیباترین ساحل جنوب رفته و جوان در مطلبی در مورد جزیره قشم از احساس شیرین کریستف کلمب بودن سخن گفته است.
جدای از شیرینی سفر، روزنامههای ابتکار و هفت صبح به مسأله بهای بلیت هواپیما و رفتار ایرلاینها هم پرداختهاند؛ ابتکار از این خبر داده که در شش ماهه نخست سال، ۱۰۶۰۹ نفر در جادههای کشور جان باختهاند.
در حالی که علی احمدی، نماینده پیشین مجلس در روزنامه ملت ما دستگاه دیپلماسی کشور را متهم کرده که در موضوع بیداری اسلامی متناسب با دید رهبری کار نکرده است، روزنامه مغرب به سراغ چهرههای مهم اصلاحات رفته است. محمد خاتمی از آفت خودکامگی سخن گفته و اکبر اعلمی، نماینده پیشین تبریز کیک قدرت را باعث اختلاف اصولگرایان دانسته است.
مطالب برگزیده روزنامههای امروزایران: لزوم نوسازی صنعت مرغداری به قلم سیدموسی میرنژاد کارشناس کشاورزیبخش کشاورزی در نظام اقتصادی ایران از اهمیت اساسی و ویژه برخوردار است، به گونهای که بسیاری از آن به عنوان محور توسعه یاد میکنند. تأکیدات قانون اساسی بر افزایش تولیدات کشاورزی و دامی به منظور تأمین نیازهای عمومی و حصول خودکفایی برای رها شدن از وابستگی، مؤید جایگاه خاص بخش کشاورزی است و زیربخش دام و طیور در جهت تأمین پروتئین مورد نیاز جامعه از اهمیت و اولویت ویژهای برخوردار است و در این خصوص صنعت مرغداری به دلیل تأمین حداکثر نیاز جامعه و نقش آن در اقتصادکلان کشور و اشتغالزایی و... بسیار با اهمیت است. پر واضح است که صنعت مرغداری کشور بویژه واحدهای صنعتی نیازمند برنامهریزی جامع و کاربردی برای حفظ و حمایت از تولید و تولیدکنندگان است به گونهای که آینده واحدهای تولیدی با داشتن صرفه اقتصادی و رشد مناسب تضمینشود. صنعت مرغداری در کشور دارای زنجیره و ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر است بهطوری که تغییر و تحول در هر یک از حلقههای تولید، مجموعه این صنعت را متأثر میسازد، لذا بهرهبرداری کامل از ظرفیتهای موجود، مستلزم وجود پایدار حلقههای تولید بوده و میبایستی مورد توجه متولیان امر قرار گیرد.
صنعت مرغداری در ایران قدمتی قریب به یک قرن دارد و اکثر ابنیه، ماشینآلات و تجهیزات آن مستهلک شده و نبود پرورش علمی و اصولی این صنعت را با مشکل مواجه ساخته و اتلاف بالای انرژی و تلفات سنگین و... از جمله معضلات گریبانگیر اکثر مرغداران ایران است. بررسیهای بهعمل آمده نشانگر آن است که کشورهای صاحبنام در صنعت مرغداری با بهرهگیری از فنون و آخرین یافتههای علمی و با استفاده از مدرنترین دستگاهها، ضمن کاهش چشمگیر مصرف سوخت و انرژی در مزارع، افزایش بهرهوری در واحد سطح، بهبود راندمان تولید و... را کسب نموده و بدین جهت قیمت تمام شده محصول نسبت به کشورمان در حد پائینتری قرار دارد و تولید با شرایط مطلوب صورت پذیرفته و صرفه اقتصادی درخور توجهی نیز دارد، این در حالی است که بعضاً این کشورها منابع خدادادی (سوخت فسیلی و منابع انرژی) نداشته و قیمت حاملهای انرژی نیز به مراتب بالاتر از ایران است.
آیا متولیان، مدیران، دستاندرکاران و مرغداران تا بهحال به این مهم توجه داشتهاند که در این کشورها تولید برچه اصول و قاعدهای صورت میپذیرد که در همه حال قیمت محصولات این کشورها به مراتب پایینتر از کشور ماست. به نظر میرسد مهمترین اصل در این کشورها توجه ویژه در ساخت واحدهای مرغداری برپایه اصول علمی و استاندارد بوده و با اصلاح سیستمهای تهویه، مکانیزه نمودن واحدها و بهینهسازی مصرف سوخت و انرژی و حرکت بهسوی تولید اقتصادی، محور اصلی برنامهریزیهای متولیان امر بودهاست و این اقدامات زیربنایی سبب شده با حداقل هزینه بهترین راندمان تولید را داشته باشند.
آمارها نشان میدهد مصرف انرژی دراین کشورها در مقایسه با ایران حداقل نصف بوده، پرورش در واحد سطح حداقل شانزده قطعه، تلفات یک سوم و دوره پرورش در سال حداقل شش دوره است که علت اصلی رسیدن به این استانداردهای تولید، کنترل هوشمند فاکتورهای پرورش منجمله دما، رطوبت و گازهای آلاینده و همچنین استفاده از آخرین دستاوردهای روز دنیا است، این در حالی است که در ایران بهعلت عدم توجه به پرورش علمی و اصولی، راندمان تولید در حد پائینتری بوده و در طول دوره پرورش نیز شاهد تلفات گسترده و مصرف سوخت و انرژی بالاتری هستیم که این امر اسباب افزایش قیمت تمام شده محصول را بهدنبال داشته و بدین جهت بعضاً پرورش مرغ از نظر تولیدکننده صرفه اقتصادی ندارد. در نهایت اکثر واحدهای تولیدی یا با ظرفیت کامل فعالیت نداشته یا بعضاً تعطیل و از چرخه تولید خارج شدهاند.
بررسیهای کارشناسی بیانگر این است در صورتیکه واحدهای مرغداری تجهیز، نوسازی و مکانیزه شوند و نوآوریهایی از قبیل استفاده از دریچه اینلت برای حداقل تهویه و هوشمندسازی و... که از نوآوریهای صنعت است و شرکتهای داخلی نیز مبتکر آن هستند استفاده بهینه صورت پذیرد با ظرفیتهای فعلی امکان تولید ۳/۲ میلیون تن مرغ فراهم خواهد بود. حال با توجه به افزایش قیمت حاملهای انرژی و همچنین قیمت جهانی نهادهها، لزوم استفاده از آخرین دستاوردهای علمی در واحدهای مرغداری از ضروریات خواهد بود.
کاهش بیش از ۶۰ درصد مصرف سوخت و انرژی، افزایش بهرهوری در واحد سطح، کاهش چشمگیر تلفات، کاهش مصرفدان و دارو و... از نتایج عینی هوشمندسازی سالنهای مرغداری در اقصینقاط ایران بوده است. بدیهی است با هوشمندسازی سالنهای مرغداری، سرمایهاولیه که صرف ایجاد سیستم شده در حداقل زمان ممکن از راه صرفهجویی و کاهش هزینهها بازگشت خواهد شد، پس هزینهکرد در هوشمندسازی سالنها و بهکارگیری اتوماسیون هزینه تلقی نگردیده بلکه در بلندمدت سرمایهگذاری اصولی خواهد بود.
اعتماد: برای برائت از رییس جمهور به قلم ثمینا رستگاریطراحان سؤال از رییس جمهور بالاخره موفق شدند حرف خود را بر کرسی بنشانند و یک ماه بعد احمدینژاد مجبور است به مجلس بیاید، روبه روی نمایندگان بایستد و به سؤال آنها جواب بدهد و آنها را قانع کند... در ظاهر دیروز مجلس ایران به موفقیتی بزرگ دست پیدا کرده چرا که پیه استهزا شدن از طرف محمود احمدینژاد را به تنش مالیده، حقوق ملت را به دلیل ایجاد تنش و درگیری و بحرانی شدن اوضاع به فراموشی نسپرده و اراده کرده است از ظرفیتهای قانون اساسی برای اثباتشان پارلمان استفاده کند. بهتر است در همین ابتدای یادداشت به خودمان یادآوری کنیم که ما در حال توصیف مجلس نهم هستیم: مجلسی که اقلیت اصلاح طلب ندارد، مجلسی که اصولگراتر از مجلس هشتم و هفتم است و مجلسی که رییس آن کماکان علی لاریجانی است. حال چنین مجلسی میخواهد احمدینژاد را به مجلس بکشاند: این مجلس آرزوی دیرینه علی مطهری را که پیش از این به دلیل ناکامی در گرفتن امضا برای سؤال از رییس جمهور مجبور به استعفایی نمادین شد محقق میکند و پشت سر او میایستد. چرا؟
ما ناگزیریم به پاسخ این چرا فکر کنیم و برای رسیدن به پاسخ هم باید چند جملهای که بین مجلسیها رد و بدل شده به خاطر آوریم.
لاریجانی: رهبری دستوری مبتنی بر عدم سؤال به ما نداده است، هر کس هم چنین ادعایی کند خلاف گفته است.
کوچکزاده: آقای رییس! انسان عاقل لازم نیست مثل بچههای کوچک دستور بگیرد. بنده و چهار نفر دیگر از نمایندگان از بیانات رهبر معظم انقلاب میفهمیم که تمایل ایشان به طرح سؤال از رییس جمهور در شرایط فعلی وجود ندارد. اگر اختیار با مقام معظم رهبری بود تصمیم میگرفتند که این سؤال مطرح نشود. باید از ایما و اشاره فهمید که نظرات رهبری چیست و لاریجانی باز هم بر موضع خود پافشاری میکند. در این دیالوگ کوچکزاده بنا بر سابقه سخن میگوید: چرا که او به یاد میآورد که رهبری مستقیما دستوری برای رای اعتماد به وزرای احمدینژاد نداده بودند اما باهنر مانند همین امروز او به حساش اعتماد کرد و جلوی عدم رای اعتماد به وزرا را گرفت.
کوچکزاده سال پیش همین موقع را به یاد دارد که بعد ازفساد مالی سه هزار میلیاردی، وزیر اقتصاد به مجلس فراخوانده شد: صبح مجلس علیه او موضع گرفت و بعد از ناهار و نماز به یکباره لاریجانی به عنوان موافق وزیر اقتصادی سخن گفت و در مقابل خطایی به بزرگی سه هزار میلیارد به نشان دادن کارت زردی اکتفا کرد.
او که در توصیف حوادث سال ۸۸ به خبرنگار فارس گفت شیوهاش این نیست که در مقابل اسبی سرکش بایستد بلکه بر آن سوار میشود و رامش میکند، حالاچرا صحنه چنین جدالی را در مجلس آراسته است.
یک پاسخ این است: مجلس دست دولت را خوانده است. احمدینژاد آنقدرها هم که ادعا میکند علاقه یی به آمدن به مجلس ندارد. او چیزی در جیبش نیست که بخواهد افشا کند، همانطور که حبیبی و مطهری گفتند نظام چیزی برای افشا کردن ندارد، هر کس میداند بسم الله. اگر او قرار بود حرفی بزند و فضا را تنش آلود کند و توان این کار را داشت مجلس اینچنین راحت بستری برای کارهای او نمیگستراند.
برای اثبات این ادعا کافی است به استدلال مخالفان سؤال از رییس جمهور توجه کنیم: هیچ کدام آنها از سر حمایت از احمدینژاد نبود که نمیخواستند از او سؤال کنند. اما توجه کنید که چنین انگیزه یی فقط ۲۱ نفر را از سر جایشان بلند کرد. افرادی که صحن را ترک کردند فقط ۲۱نفر بودند: ۲۱ نفری که ژنرالشان هم کسی نبود جز کوچکزاده...
در دومین گمانه میتوان اصلا محمود احمدینژاد را از بازی بیرون آورد و جدال دیروز را جدال بین دو نوع اصولگرایی دانست: وزن کشی میان حداد عادل و علی لاریجانی که برای دومین بار لاریجانی در آن برنده شد، که البته این وزن کشی مرحله سومی هم دارد: انتخابات ریاست جمهوری که هر دو این افراد کاندیداهای بالقوه آن هستند.
نهایتا میتوان سؤال مجلس اصولگرای فاقد گروه اقلیت اصلاح طلب را که اکثر صندلیهایش متعلق به کسانی است که در کارنامه خود حمایت قاطعانه از احمدینژاد را ثبت کردهاند آخرین فرصت برای برائت از آن کارنامه دانست.
با سؤال از رییس جمهور و عرض اندام در مقابل او اصولگرایان فرصتی به دست خواهند آورد که مخالفت و بالابردن صدا و کوبیدن روی میزهایشان را هم ضمیمه کارنامهشان کنند تا در روزگاری نه چندان دور که دیگر حمایت از احمدینژاد عامل سربلندی کسی نخواهد بود آن را به دیگران نشان دهند.
آرمان: مشکلات ممنوعیتهای صادراتی به قلم عبدالرحمان سلیمانی عضو هیأت رئیسه اتاق ایرانممنوعیت صادرات ۵۲ قلم کالا ظاهراً اقدامی است که بدون نظرات کارشناسی و مشورت با فعالان بخش خصوصی اتخاذ شده است. زمانی که با صدور یک بخشنامه صادرات ۵۲ قلم کالا یکباره ممنوع میشود مشخص است که مسئولان به این موضوع توجه نکردهاند که صادرکننده برای کسب سهمی در بازارهای بینالمللی تلاش بسیار زیادی داشته و در یک رقابت تنگاتنگ و دشوار با رقبای خارجی توانسته سهمی از بازارهای بینالمللی را به کالاهای ایرانی اختصاص دهد. با اعلام این بخشنامه ما بازار صادراتی خود را از دست میدهیم و احیای بازارهای از دست رفته کنونی در آینده کاری مشکل و در برخی مواقع غیرممکن است. از طرفی باید توجه کنیم که تحریمها خواهان ایجاد مشکلاتی برای ایران در صحنههای بینالمللی است و صادرات کالا به کشورهای مختلف میتوانست راهی برای دور زدن تحریمها و مانعی در برابر اعمال فشارها باشد اما ما خودمان با ممنوعیت صادرات این کالاها ناخواسته خودمان را با یک سری مشکلات دیگر مواجه کردیم.
نکته بسیار مهم دیگر این است که تجار ایرانی تعهدات بینالمللی دارند که موظف هستند در یک برهه زمانی خاص به آن تعهدات عمل کنند. اما صدور این بخشنامه یکباره صادرات کالاها را ممنوع کرد؛ به نحوی که تاجر ایرانی دیگر نمیتواند به تهعدات خود عمل کند.
در ممنوعیت صادرات این کالاها جای بحث بسیار وجود دارد اما حتی در صورتی که ممنوعیت را بپذیریم باید یک بازه زمانی برای آن تعیین میکردیم تا تجار ایرانی بتوانند به تعهدات پیشین خود در قبال صادرات کالا عمل کنند و پس از آن صادرات ممنوع میشد. نه اینکه صادرات را یک شبه ممنوع کنند. با چنین اقدامی تکلیف صادرات در حال انجام و تعهدات جاری چه میشود؟ بیاعتمادیای که چنین بخشنامهای برای کالا و برندهای ایرانی به بار میآورد را چگونه باید جبران کرد و آیا میدانیم که چنین امری چه تبعاتی دارد؟ موضوع بعدی شفاف نبودن چنین بخشنامهای است.
فهرست برخی از کالاها با ابهاماتی همراه است و گمرکات سراسر کشور برداشتهای مختلفی از اسامی دارند تا جایی که در برخی از موارد شاهد توقف کامل صادرات در برخی از بخشها هستیم. شکر یکی از کالاهای ممنوعه صادراتی است اما در برخی از گمرکات صادرات شیرینی و شکلات هم ممنوع است، چون در ساخت و تولید آن از شکر استفاده شده است. چنین برداشتها و تفاسیر مبهم و مختلفی در حقیقت به معنای نشانه رفتن هر نوع صادرات و ایجاد مشکل در اکثر زمینههاست. قدر مسلم این است که صدور این بخشنامهها برای فرایند صادرات ما مشکلاتی را ایجاد میکند و التهابی در فضای بازارهای بینالمللی برای ایران ایجاد میکند. لازم است هرچه سریعتر در این خصوص تجدیدنظر شود. چون با شدت گرفتن محدودیتها راههای غیررسمی صادرات تشدید و تقویت میشود و این برای اقتصاد ما خوب نیست.