لباس عروس 160ميليون تومانی در تهران
ازدواج اين روزها براي بسياري همانندسدي عظيم با ذخيره‌اي از مشكلات فراوان است. اين اما تمام واقعيت اقتصاد اين روزهاي ما نيست و در زير آسمان همين شهر هستند افرادي كه تمام دغدغه آنها نه تامين هزينه‌هاي لباس بلكه پيدا كردن بهترين لباس عروس موجود در بازار است؛ لباس‌هاي يك‌شبه‌اي كه تا صدميليون تومان براي داماد هزينه خواهد داشت.
شايد لباس عروس صدميليون توماني براي شمايي كه دنبال سور و سات عروسي بوده و بازار لباس عروس را زير و رو كرده‌ايد غيرقابل باور باشد، اما بايد بپذيريد كه كالاهاي لوكس در بازار ايران جايگاه خود را پيدا كرده‌اند و كم نيستند افرادي كه براي لباس عروس صدميليون ناقابل پرداخت مي‌كنند. شايد شما پرداخت 500هزار تومان براي لباس عروس را كمي غيرمنطقي دانسته و آن را هزينه اضافي تلقي كنيد اما در همين تهران مزون‌هايي هستند كه ارزان‌ترين و ساده‌ترين لباس عروس را به سه‌ميليون تومان فاكتور مي‌كنند.
روزنامه شرق نوشت: كمي توجه كنيد، اينجا تهران است، آخرين روزهاي فصل بهار و هواي خاكستري پيش از غروب با باران بهاري و ماشين‌هاي چندصد‌ميليوني كه طول خيابان جردن را براي چندمين بار طي مي‌كنند، ترافيك عجيبي ايجاد كرده‌اند. جايي در همين خيابان نمايندگي يكي از برندهاي جهاني لباس عروس افتتاح شده است تا اغلب آنهايي كه به دنبال ساختن شب رويايي هستند حضور متفاوت خود را در پوشيدن لباس‌هاي اين برند معروف جست‌وجو كنند. لباس‌هاي اين برند اسپانيايي از دو‌ميليون و 700هزار تومان شروع مي‌شود و بسته به نوع پارچه و طراح آن به 40ميليون تومان هم مي‌رسد. گران‌ترين لباس عروس اين برند از جنس ابريشم با سنگ‌دوزي هنرمندانه و بسيار زيباست و نام يكي از برجسته‌ترين طراحان اسپانيايي را يدك مي‌كشد. در اين مزون امكان تهيه تاج عروس، كمربند، تور و كيف و كفش نيز وجود دارد،؛ لوازمي كه براي تهيه يكي از آنها بايد حداقل يك‌ميليون و 500هزار تومان پرداخت كنيد چراكه تاج عروس نقره در اين مزون به يك‌ميليون و 500هزار تومان، تور عروس ابريشم به دو‌ميليون تومان و كيف و كفش نيز به حداقل يك‌ميليون و 600هزار تومان به فروش مي‌رسد.
اينجا تهران است و به مدد سياست‌هاي اقتصادي، گروهي در مزون‌هاي الوان از سياست‌هاي خوب اقتصادي سخن مي‌گويند كه باعث شده بتوانند به راحتي براي يك شادي چند ساعته لباس عروس صدميليون توماني خريداري كنند. به مدد همين سياست‌ها است كه اين روزها پاي برندهايي همچون «پرونووياس»، «پيوگان»، «يومز فشن»، «جي‌ليانس»، «سن پاتريك»، «اسپوزابلا»، «دمتريوس»، «سامي»، «وايت سال»، «كدنا» و برند عربي «ازياء» به بازار لباس عروس ايران باز شده و لباس‌هايي از جنس ساتن، ابريشم، تافته و... با قيمت‌هاي چند ده‌ميليوني اولين گزينه خريد عروس و دامادها شده‌اند.
داستان مصرف‌گرايان به همين جا ختم نمي‌شود و عطش ديده شدن اين قشر، افتتاح مزون‌هاي خانگي را موجب شده است؛ مزون‌هايي كه خدمات و لباس‌هاي خاصي رابه قيمت‌هاي تا صد‌ميليوني عرضه مي‌كنند. شما نيز اگر به دنبال متفاوت بودن و پرداخت هزينه‌هاي چندده‌ميليوني هستيد سري به يكي از برج‌هاي الهيه بزنيد تا در مزوني كه حضور در آن نيازمند هماهنگي و تعيين وقت قبلي است تفاوت را با تمام وجود حس كنيد. در اين مزون شما مي‌توانيد لباس‌هاي تزيين‌شده با سنگ‌هايي همچون «در كوهي»، «توپاز»، «زمرد»، «ياقوت»، «زبرجد» و حتي «فيروزه» را به قيمت‌هاي 50 تا صدميليون خريداري كنيد. خريد كيف و كفش عروس نيز در اين مزون براساس برند و جنس بين پنج تا 20ميليون تومان در نوسان است. تاج عروس طلا با سنگ‌هاي قيمتي نيز مي‌تواند يكي از انتخاب‌هاي شما باشد.
در اين مزون به راحتي مي‌توانيد لباسي متفاوت‌تر از هرآنچه كه تاكنون ديده‌ايد تهيه كنيد و با پرداخت صدميليون تومان براي لباس، 20ميليون تومان براي كيف و كفش، 30ميليون تومان براي تاج، پنج‌ميليون تومان براي حرير روي شانه و در نهايت سنجاق سينه پنج‌ميليون تومان، يك ست رويايي براي شب عروسي خود تهيه كنيد؛ ستي كه 160ميليون تومان براي شما هزينه در بر خواهد داشت.
بي‌تعارف متفاوت بودن و دگرگونه زيستن در بخشي از اين جامعه نهادينه شده است و براي اين گروه فرقي ندارد كه اقتصاد در چه مسيري گام بر مي‌دارد. مصرف‌گرايي و علاقه شديد گروهي به كالاهاي لوكس و پرداخت هزينه‌هاي اينچنيني تنها بخشي از واقعيت‌هاي جامعه است و اگر دوست داريد با واقعيت زندگي بخش خاكستري جامعه نيز آشنا شويد بايد سري به جنوب شهر و حتي مناطق مركزي شهر بزنيد. با گشتي در اين مناطق عروس و دامادهاي جوان را مشاهده خواهيد كرد كه در پي اجاره لباس عروس از مغازه‌اي به مغازه ديگر مي‌روند. بازار عبدل‌آباد مقصد بعدي ما بود تا از شمالي‌ترين نقطه شهر به يكي از جنوبي‌ترين نقاط پايتخت رفته و قيمت‌هاي اين منطقه را نيز جويا شويم. اولين مغازه بيشتر به اجاره لباس عروس مشغول است تا فروش آن چراكه به گفته صاحب آن، خريد لباس عروس براي همه افراد مقدور نيست و در چنين شرايطي اجاره لباس تنها راه چاره است.
در اين مغازه لباس عروس با توجه به نوع پارچه و سنگ‌دوزي آن از 80هزار تومان تا 200هزار تومان در نوسان بود و براي هر روز تاخير در ايام عادي نيز نصف مبلغ اجاره دريافت مي‌شد. در بازار عبدل‌آباد خبري از قيمت‌هاي ميليوني نبود و بهترين لباس عروس موجود نيز از 400هزار تومان فراتر نمي‌رفت. در اين بازار «استوك فروشي» و «تاناكورا» هم براي خود داستاني داشت. بازار عبدل‌آباد و سوژه‌هاي دست‌نخورده‌اش را به مقصد بازار دوم نازي‌آباد ترك مي‌كنيم. بازار دوم نازي‌آباد به عنوان لوكس‌ترين و شلوغ‌ترين بازار جنوب شهر شور و حرارت خاصي دارد و از دست‌فروش گرفته تا بوتيك‌ها همه مشتريان خود را دارند. پيدا كردن مزون عروس كار چندان سختي نيست، مزون‌هايي كه گران‌ترين لباس عروس در آنها به كمتر از 700هزار تومان فاكتور مي‌شود و براي يك شب اجاره نيز بايد نصف مبلغ لباس را بپردازيد. در اين بازار هم خبري از قيمت‌هاي ميليوني نيست و مي‌توان كيف و كفش و لباس عروس را به كمتر از يك‌ميليون تومان خريداري كرد.
پرسه زدن در اين بازار و گرفتن قيمت هم كار چندان راحتي نيست و در اغلب مزون‌ها و مغازه‌ها با اين جمله كه «مشتري نيستي مزاحم نشو» بدرقه مي‌شويم. به هر حال اينجا تهران است و ساعتي پرسه زدن در هواي خاكستري پيش از غروب براي تهيه گزارش، ما را با حقايق تلخ و شيرين جاري در زير پوست اين ابر شهر آشنا كرد.
توضیحات مدیر بازاریابی برند پرونویاس درباره خبر
چندی پیش در تاریخ 91 /3/ 31 خبری در سایت تابناک مشاهده کردم که بازدید کننده های فراوانی داشته است. خبری تحت عنوان «لباس عروس 160 میلیون تومانی در تهران».
من نیز همانند بسیاری از از افراد بازدید کننده از این خبر شوکه شدم، البته با این تفاوت که من مدیر بازاریابی و روابط عمومی یکی از همین برندهایی بودم که نامشان ذکر شده بود. متاسفانه دیگر سایتهایی که فکر می کردیم همیشه با تحقیق مطلب می نویسند نیز به صورت کپی شده این متن خبری را روی وب سایت خود قرار دادند و من بر خود لازم دیدم بعنوان یکی از مدیران برند پرونویاس اندکی از واقعیت ها را برای شما بازگو کنم.
در ابتدا از دوستان عزیزی که قصد دارند تا مقاله ای در زمینه برند ها بنویسند خواهشمندم که اندکی گستره تحقیقاتشان را باز تر نموده و با مدیران این برند ها نیز صحبتی داشته و به محل فروش این کالاها آزادانه مراجعه نمایند و پس از مطالعه به نوشتن اینگونه مقالات بپردازند و خدای ناکرده سبب جریجه دار شدن افکار عمومی نگردند، چرا که همه ما می دانیم در مملکتی زندگی می کنیم که هیچکداممان تاب شنیدن چنین خبرهایی را نداریم.
لباس عروس 160 میلیون تومانی در حد یک رویا و خواب و خیال است و در خود اروپا نیز که مرجع اینگونه برند هاست این خبر جزو شوکه کننده ترین خبر هاست. کفش 20 میلیون تومانی که در این سایت نقل شده است برای همه ما جالب است که آنرا ببینیم. اصولا برندهایی مانند پرونویاس که ساخته کشور اسپانیا است جزو آندسته از برندهایی است که به عموم مردم تعلق دارد و از نظر رسته علمی فروش لباس جزو Mass Market محسوب می شوند. بر خلاف آنچه که اینروزها نقل مجالس شده است و با عنوان کالای لوکس مطرح می شوند اغلب برندهایی که در ایران به فروش می رسند جزو آندسته از برندهایی هستند که در رده بازار گسترده خریداران یا همان Mass Market قرار دارند و حدود 91.4 درصد از مردم کشورها قدرت خرید از کالاهای آنرا خواهند داشت.
آنچه شما را به هیجان می آورد نوع طراحی و چیدمان و سبک فروش این کالا هاست که در ایران جدید به شمار می رود، این نکته دقیقا همان چیزی است که برندها را می سازد، خدمات در خور به مردم. خرید در دنیا تنها یک پروسه کوتاه انتخاب کالا و دادن پول برای خرید محصول نیست بلکه از لحظه تصمیم گیری ، حضور در فروشگاه و برخورد با مشتری و حتی خدماتی پس از خروج شما را از فروشگاه در بر می گیرد. در چند سال اخیر اگر دقت کنید فروشگاههای بزرگ در تهران راه اندازی شده اند و حتی برندهای داخلی به سمت و سوی پیاده سازی این قبیل اندیشه ها رفته اند تا مشتری ها از جایگاه درخور خود بهرمند شوند.
همانطور که علوم مختلف در دنیا پیشرفت داشته اند علم فروش نیز ساختارهای جدید خود را پیدا کرده است. در طی مدتی که من بعنوان مدیر بازاریابی برخی برندهای بزرگ در ایران مشغول به فعالیت هستم لازم دانستم تا برای اولین بار گزارشی به شما خوانندگان محترم بدهم تا تابوی برندهای لوکس را برای شما از بین ببرم. برگزاری برنامه هایی با نام بومی سازی از یکسال پیش در ساختار برندها در حال انجام است و می توانم به جرات بگویم که این برنامه ها برخی به اجرای کامل هم رسیده اند. مطالعه برنامه هایی که از طرف برندها برای ایجاد آگاهی عمومی به ما ارسال می شود گاها با ساختارهای سرزمین ایران جور در نمی آید و به ما امکان کامل آن داده شده است تا این برنامه ها را با بوم و سرزمین خود منطبق نماییم.
متاسفانه این خبر نادرست 160 میلیون تومانی برای روزنامه شرق و سایت ها جذابیت بیشتری داشت تا مسابقه " بازگشت به کاموا" که در سال گذشته توسط برند اسپرینگ فیلد به انجام رسید ، اولین مسابقه هنری که به عموم مردم متعلق بود نه به قشری میلیاردی ، حمایت ما از هنرمندان و نیز کمپین " کفشهایم در سال 2100" که یک مسابقه آزاد و طراحی ذهنی برای همه مردم است. این قبیل خبر ها اگر در روزنامه ها و یا سایت ها بخواهد درج شود متحمل هزینه های زیادی است ولی خبر های این قبیلی که تحریک کننده است به راحتی دهان به دهان و بدون هیچ هزینه ای نشر می شود.
حدود 3 ماه می گذرد که اولین اتاق فکر برای برند پرونویاس را برقرار کردم تا اولین مسابقه بزرگ برای عروس های ایرانی با نام " روز عروسی" را طرح ریزی کنم، مسابقه ای که با استقبال مدیران برند پرونویاس در اسپانیا مواجه شد. مسابقه ای که در بطن آن همه ی عروس ها شرکت دارند و به هیچ عنوان به قشر خاصی تعلق ندارد. درذهنیت مبدعان این برند این موضوع نهفته است که پرونویاس به همه مردم تعلق دارد و هیچ فصل تمایزی در بین انسانها نیست. متاسفانه مردم ما آنقدر با ففروش های غلط مواجه بوده اند که فکر می کنند مغازه ی شیک کنار خیابانی مثل جردن به آنها تعلق ندارد،
اما اینطور نیست پرونویاس برای همه سلیقه هاست و باید بدانیم که این برندها اکنون با فرهنگ ما در حال تکامل هستند. گاها حضور این برندها به ما احساس این را می دهند که تحریم ها علیه ایران آنقدر ها هم که اروپایی ها نشان می دهند نیست. بیایید تفکر خود را اصلاح کنیم، اغلب برندهایی که در ایران مشغول به فعالیت هستند مربوط به دسته از بازار هدفی است که شامل اغلب مردم است و این کالاها جزو کالاهای لوکس نیستند. تعریف کالای لوکس در دنیا چیز دیگری است.
از دیگر تلاشهای ما از حدود یکسال پیش و قبل از نام گذاری مناسب امسال به سال حمایت از تولید داخلی طراحی برندی ملی با حفظ ساختارهای جهانی است، چیزی که پس از شنیدن نام جدید امسال برای ما بارقه امید شد گرچه سیاست هایی بر مقابله با برندهای خارجی شکل گرفت اما امید ما را برای ساخت این برند جهانی بالاتر برد. بر همه مبرهن است که برندها به ما درسهایی داده اند که در تمام دنیا عامل موفقیت آنها بوده اند و اکنون ما پس از مطالعه آنها قدم در راه تولیدی هوشمندانه نهاده ایم.
ای کاش این دوست عزیز نویسنده قبل از نگارش این مقاله سری به ما زده بود ، آنقدر ها هم دور نبود موضوع مقالات من در سمینارهای خرده فروشی و برند در سال گذشته برخلاف دیگر سخنرانان، موضوعاتی در زمینه بومی سازی برندها در ایران بود و در طی یکسال گذشته بزرگترین فعالیت های علمی در زمینه بومی سازی اندیشه های برند های مد Localization توسط تیم بازاریابی ما صورت گرفت. امید وارم روزی فرا برسد تا با همکاری هم زمینه ای را فراهم سازیم تا در کنار برندهای بزرگی که در دنیا سالیان زیادی است فعالیت دارند برند ایرانی ما نیز از جایگاهی درخور برخوردار شود.
صدرا شریعتمداری
مدیر بازاریابی و روابط عمومی پرونویاس در ایران
روزنامه شرق نوشت: كمي توجه كنيد، اينجا تهران است، آخرين روزهاي فصل بهار و هواي خاكستري پيش از غروب با باران بهاري و ماشين‌هاي چندصد‌ميليوني كه طول خيابان جردن را براي چندمين بار طي مي‌كنند، ترافيك عجيبي ايجاد كرده‌اند. جايي در همين خيابان نمايندگي يكي از برندهاي جهاني لباس عروس افتتاح شده است تا اغلب آنهايي كه به دنبال ساختن شب رويايي هستند حضور متفاوت خود را در پوشيدن لباس‌هاي اين برند معروف جست‌وجو كنند. لباس‌هاي اين برند اسپانيايي از دو‌ميليون و 700هزار تومان شروع مي‌شود و بسته به نوع پارچه و طراح آن به 40ميليون تومان هم مي‌رسد. گران‌ترين لباس عروس اين برند از جنس ابريشم با سنگ‌دوزي هنرمندانه و بسيار زيباست و نام يكي از برجسته‌ترين طراحان اسپانيايي را يدك مي‌كشد. در اين مزون امكان تهيه تاج عروس، كمربند، تور و كيف و كفش نيز وجود دارد،؛ لوازمي كه براي تهيه يكي از آنها بايد حداقل يك‌ميليون و 500هزار تومان پرداخت كنيد چراكه تاج عروس نقره در اين مزون به يك‌ميليون و 500هزار تومان، تور عروس ابريشم به دو‌ميليون تومان و كيف و كفش نيز به حداقل يك‌ميليون و 600هزار تومان به فروش مي‌رسد.
اينجا تهران است و به مدد سياست‌هاي اقتصادي، گروهي در مزون‌هاي الوان از سياست‌هاي خوب اقتصادي سخن مي‌گويند كه باعث شده بتوانند به راحتي براي يك شادي چند ساعته لباس عروس صدميليون توماني خريداري كنند. به مدد همين سياست‌ها است كه اين روزها پاي برندهايي همچون «پرونووياس»، «پيوگان»، «يومز فشن»، «جي‌ليانس»، «سن پاتريك»، «اسپوزابلا»، «دمتريوس»، «سامي»، «وايت سال»، «كدنا» و برند عربي «ازياء» به بازار لباس عروس ايران باز شده و لباس‌هايي از جنس ساتن، ابريشم، تافته و... با قيمت‌هاي چند ده‌ميليوني اولين گزينه خريد عروس و دامادها شده‌اند.
داستان مصرف‌گرايان به همين جا ختم نمي‌شود و عطش ديده شدن اين قشر، افتتاح مزون‌هاي خانگي را موجب شده است؛ مزون‌هايي كه خدمات و لباس‌هاي خاصي رابه قيمت‌هاي تا صد‌ميليوني عرضه مي‌كنند. شما نيز اگر به دنبال متفاوت بودن و پرداخت هزينه‌هاي چندده‌ميليوني هستيد سري به يكي از برج‌هاي الهيه بزنيد تا در مزوني كه حضور در آن نيازمند هماهنگي و تعيين وقت قبلي است تفاوت را با تمام وجود حس كنيد. در اين مزون شما مي‌توانيد لباس‌هاي تزيين‌شده با سنگ‌هايي همچون «در كوهي»، «توپاز»، «زمرد»، «ياقوت»، «زبرجد» و حتي «فيروزه» را به قيمت‌هاي 50 تا صدميليون خريداري كنيد. خريد كيف و كفش عروس نيز در اين مزون براساس برند و جنس بين پنج تا 20ميليون تومان در نوسان است. تاج عروس طلا با سنگ‌هاي قيمتي نيز مي‌تواند يكي از انتخاب‌هاي شما باشد.
در اين مزون به راحتي مي‌توانيد لباسي متفاوت‌تر از هرآنچه كه تاكنون ديده‌ايد تهيه كنيد و با پرداخت صدميليون تومان براي لباس، 20ميليون تومان براي كيف و كفش، 30ميليون تومان براي تاج، پنج‌ميليون تومان براي حرير روي شانه و در نهايت سنجاق سينه پنج‌ميليون تومان، يك ست رويايي براي شب عروسي خود تهيه كنيد؛ ستي كه 160ميليون تومان براي شما هزينه در بر خواهد داشت.
بي‌تعارف متفاوت بودن و دگرگونه زيستن در بخشي از اين جامعه نهادينه شده است و براي اين گروه فرقي ندارد كه اقتصاد در چه مسيري گام بر مي‌دارد. مصرف‌گرايي و علاقه شديد گروهي به كالاهاي لوكس و پرداخت هزينه‌هاي اينچنيني تنها بخشي از واقعيت‌هاي جامعه است و اگر دوست داريد با واقعيت زندگي بخش خاكستري جامعه نيز آشنا شويد بايد سري به جنوب شهر و حتي مناطق مركزي شهر بزنيد. با گشتي در اين مناطق عروس و دامادهاي جوان را مشاهده خواهيد كرد كه در پي اجاره لباس عروس از مغازه‌اي به مغازه ديگر مي‌روند. بازار عبدل‌آباد مقصد بعدي ما بود تا از شمالي‌ترين نقطه شهر به يكي از جنوبي‌ترين نقاط پايتخت رفته و قيمت‌هاي اين منطقه را نيز جويا شويم. اولين مغازه بيشتر به اجاره لباس عروس مشغول است تا فروش آن چراكه به گفته صاحب آن، خريد لباس عروس براي همه افراد مقدور نيست و در چنين شرايطي اجاره لباس تنها راه چاره است.
در اين مغازه لباس عروس با توجه به نوع پارچه و سنگ‌دوزي آن از 80هزار تومان تا 200هزار تومان در نوسان بود و براي هر روز تاخير در ايام عادي نيز نصف مبلغ اجاره دريافت مي‌شد. در بازار عبدل‌آباد خبري از قيمت‌هاي ميليوني نبود و بهترين لباس عروس موجود نيز از 400هزار تومان فراتر نمي‌رفت. در اين بازار «استوك فروشي» و «تاناكورا» هم براي خود داستاني داشت. بازار عبدل‌آباد و سوژه‌هاي دست‌نخورده‌اش را به مقصد بازار دوم نازي‌آباد ترك مي‌كنيم. بازار دوم نازي‌آباد به عنوان لوكس‌ترين و شلوغ‌ترين بازار جنوب شهر شور و حرارت خاصي دارد و از دست‌فروش گرفته تا بوتيك‌ها همه مشتريان خود را دارند. پيدا كردن مزون عروس كار چندان سختي نيست، مزون‌هايي كه گران‌ترين لباس عروس در آنها به كمتر از 700هزار تومان فاكتور مي‌شود و براي يك شب اجاره نيز بايد نصف مبلغ لباس را بپردازيد. در اين بازار هم خبري از قيمت‌هاي ميليوني نيست و مي‌توان كيف و كفش و لباس عروس را به كمتر از يك‌ميليون تومان خريداري كرد.
پرسه زدن در اين بازار و گرفتن قيمت هم كار چندان راحتي نيست و در اغلب مزون‌ها و مغازه‌ها با اين جمله كه «مشتري نيستي مزاحم نشو» بدرقه مي‌شويم. به هر حال اينجا تهران است و ساعتي پرسه زدن در هواي خاكستري پيش از غروب براي تهيه گزارش، ما را با حقايق تلخ و شيرين جاري در زير پوست اين ابر شهر آشنا كرد.
توضیحات مدیر بازاریابی برند پرونویاس درباره خبر
چندی پیش در تاریخ 91 /3/ 31 خبری در سایت تابناک مشاهده کردم که بازدید کننده های فراوانی داشته است. خبری تحت عنوان «لباس عروس 160 میلیون تومانی در تهران».
من نیز همانند بسیاری از از افراد بازدید کننده از این خبر شوکه شدم، البته با این تفاوت که من مدیر بازاریابی و روابط عمومی یکی از همین برندهایی بودم که نامشان ذکر شده بود. متاسفانه دیگر سایتهایی که فکر می کردیم همیشه با تحقیق مطلب می نویسند نیز به صورت کپی شده این متن خبری را روی وب سایت خود قرار دادند و من بر خود لازم دیدم بعنوان یکی از مدیران برند پرونویاس اندکی از واقعیت ها را برای شما بازگو کنم.
در ابتدا از دوستان عزیزی که قصد دارند تا مقاله ای در زمینه برند ها بنویسند خواهشمندم که اندکی گستره تحقیقاتشان را باز تر نموده و با مدیران این برند ها نیز صحبتی داشته و به محل فروش این کالاها آزادانه مراجعه نمایند و پس از مطالعه به نوشتن اینگونه مقالات بپردازند و خدای ناکرده سبب جریجه دار شدن افکار عمومی نگردند، چرا که همه ما می دانیم در مملکتی زندگی می کنیم که هیچکداممان تاب شنیدن چنین خبرهایی را نداریم.
لباس عروس 160 میلیون تومانی در حد یک رویا و خواب و خیال است و در خود اروپا نیز که مرجع اینگونه برند هاست این خبر جزو شوکه کننده ترین خبر هاست. کفش 20 میلیون تومانی که در این سایت نقل شده است برای همه ما جالب است که آنرا ببینیم. اصولا برندهایی مانند پرونویاس که ساخته کشور اسپانیا است جزو آندسته از برندهایی است که به عموم مردم تعلق دارد و از نظر رسته علمی فروش لباس جزو Mass Market محسوب می شوند. بر خلاف آنچه که اینروزها نقل مجالس شده است و با عنوان کالای لوکس مطرح می شوند اغلب برندهایی که در ایران به فروش می رسند جزو آندسته از برندهایی هستند که در رده بازار گسترده خریداران یا همان Mass Market قرار دارند و حدود 91.4 درصد از مردم کشورها قدرت خرید از کالاهای آنرا خواهند داشت.
آنچه شما را به هیجان می آورد نوع طراحی و چیدمان و سبک فروش این کالا هاست که در ایران جدید به شمار می رود، این نکته دقیقا همان چیزی است که برندها را می سازد، خدمات در خور به مردم. خرید در دنیا تنها یک پروسه کوتاه انتخاب کالا و دادن پول برای خرید محصول نیست بلکه از لحظه تصمیم گیری ، حضور در فروشگاه و برخورد با مشتری و حتی خدماتی پس از خروج شما را از فروشگاه در بر می گیرد. در چند سال اخیر اگر دقت کنید فروشگاههای بزرگ در تهران راه اندازی شده اند و حتی برندهای داخلی به سمت و سوی پیاده سازی این قبیل اندیشه ها رفته اند تا مشتری ها از جایگاه درخور خود بهرمند شوند.
همانطور که علوم مختلف در دنیا پیشرفت داشته اند علم فروش نیز ساختارهای جدید خود را پیدا کرده است. در طی مدتی که من بعنوان مدیر بازاریابی برخی برندهای بزرگ در ایران مشغول به فعالیت هستم لازم دانستم تا برای اولین بار گزارشی به شما خوانندگان محترم بدهم تا تابوی برندهای لوکس را برای شما از بین ببرم. برگزاری برنامه هایی با نام بومی سازی از یکسال پیش در ساختار برندها در حال انجام است و می توانم به جرات بگویم که این برنامه ها برخی به اجرای کامل هم رسیده اند. مطالعه برنامه هایی که از طرف برندها برای ایجاد آگاهی عمومی به ما ارسال می شود گاها با ساختارهای سرزمین ایران جور در نمی آید و به ما امکان کامل آن داده شده است تا این برنامه ها را با بوم و سرزمین خود منطبق نماییم.
متاسفانه این خبر نادرست 160 میلیون تومانی برای روزنامه شرق و سایت ها جذابیت بیشتری داشت تا مسابقه " بازگشت به کاموا" که در سال گذشته توسط برند اسپرینگ فیلد به انجام رسید ، اولین مسابقه هنری که به عموم مردم متعلق بود نه به قشری میلیاردی ، حمایت ما از هنرمندان و نیز کمپین " کفشهایم در سال 2100" که یک مسابقه آزاد و طراحی ذهنی برای همه مردم است. این قبیل خبر ها اگر در روزنامه ها و یا سایت ها بخواهد درج شود متحمل هزینه های زیادی است ولی خبر های این قبیلی که تحریک کننده است به راحتی دهان به دهان و بدون هیچ هزینه ای نشر می شود.
حدود 3 ماه می گذرد که اولین اتاق فکر برای برند پرونویاس را برقرار کردم تا اولین مسابقه بزرگ برای عروس های ایرانی با نام " روز عروسی" را طرح ریزی کنم، مسابقه ای که با استقبال مدیران برند پرونویاس در اسپانیا مواجه شد. مسابقه ای که در بطن آن همه ی عروس ها شرکت دارند و به هیچ عنوان به قشر خاصی تعلق ندارد. درذهنیت مبدعان این برند این موضوع نهفته است که پرونویاس به همه مردم تعلق دارد و هیچ فصل تمایزی در بین انسانها نیست. متاسفانه مردم ما آنقدر با ففروش های غلط مواجه بوده اند که فکر می کنند مغازه ی شیک کنار خیابانی مثل جردن به آنها تعلق ندارد،
اما اینطور نیست پرونویاس برای همه سلیقه هاست و باید بدانیم که این برندها اکنون با فرهنگ ما در حال تکامل هستند. گاها حضور این برندها به ما احساس این را می دهند که تحریم ها علیه ایران آنقدر ها هم که اروپایی ها نشان می دهند نیست. بیایید تفکر خود را اصلاح کنیم، اغلب برندهایی که در ایران مشغول به فعالیت هستند مربوط به دسته از بازار هدفی است که شامل اغلب مردم است و این کالاها جزو کالاهای لوکس نیستند. تعریف کالای لوکس در دنیا چیز دیگری است.
از دیگر تلاشهای ما از حدود یکسال پیش و قبل از نام گذاری مناسب امسال به سال حمایت از تولید داخلی طراحی برندی ملی با حفظ ساختارهای جهانی است، چیزی که پس از شنیدن نام جدید امسال برای ما بارقه امید شد گرچه سیاست هایی بر مقابله با برندهای خارجی شکل گرفت اما امید ما را برای ساخت این برند جهانی بالاتر برد. بر همه مبرهن است که برندها به ما درسهایی داده اند که در تمام دنیا عامل موفقیت آنها بوده اند و اکنون ما پس از مطالعه آنها قدم در راه تولیدی هوشمندانه نهاده ایم.
ای کاش این دوست عزیز نویسنده قبل از نگارش این مقاله سری به ما زده بود ، آنقدر ها هم دور نبود موضوع مقالات من در سمینارهای خرده فروشی و برند در سال گذشته برخلاف دیگر سخنرانان، موضوعاتی در زمینه بومی سازی برندها در ایران بود و در طی یکسال گذشته بزرگترین فعالیت های علمی در زمینه بومی سازی اندیشه های برند های مد Localization توسط تیم بازاریابی ما صورت گرفت. امید وارم روزی فرا برسد تا با همکاری هم زمینه ای را فراهم سازیم تا در کنار برندهای بزرگی که در دنیا سالیان زیادی است فعالیت دارند برند ایرانی ما نیز از جایگاهی درخور برخوردار شود.
صدرا شریعتمداری
مدیر بازاریابی و روابط عمومی پرونویاس در ایران
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۲۱۵
انتشار یافته: ۳۸
بابا چی میشه مگه این مارک‌ها رو به لاتین هم بنیویسین که مردم مثل بیسودا‌ها از اسم‌های چپ و چول استفاده نکنن؟ مثل اینکه همه یه اصراری دارن که مردم ایران رو بیسواد نگه دارن! ازدواج ما در نهایت سادگی برگزار شد. هیچ تشریفات هم نداشتیم، حتی انگشتر طلا هم نخریدیم هر دو نقره و ارزان. مهریه هم نداشتیم ولی عقد را بدون مهریه اسلامی قبول نکردند حتی گل! ، گفتند باید پول و یا زمین یا ... باشد.(جالب توجه!)بهر حال ما پس از سالها به همگان اثبات کردیم که زندگی و خوشبختی به تجملات و چشم هم چشمی نیست و حالا الگوی دیگران شدیم. ساده زیستی و آرامش و صد البته خرد که راهنمای زندگیمان بوده و هست.
آقا به شما چه یکی دیگه داره پول میده شما حرص می خوری؟دارندگی و برازندگی منم اگر داشتم همچین پولی رو برای لباس عروس و کت شلوار دامادی میدادم
آخه توی این روزا 100 میلیون هم شد پول الکی گیر دادی؟پول 10 کیلو سنگک نمیشه
باید از خدا ترسید.یه عده دارن از گرسنگی میمیرن یه عده اگه لباس عروسشون کمتر از 40 میلیون باشه احساس شرم میکنن.عجب تفاوتی.اینجوری میخوایم عاقبت بخیر بشیم؟؟؟؟؟
160 ملیون چندتا صفر داره!؟؟ اختلاف طبقاتي تا كجا ، خدا اينجا تهرانه! به به به به کاش اینقدری که برای ظاهرشون اهمیت قائل بودن و براش متحمل هزینه های گزاف میشدن یه کم هم بفکر پایه ها و اصول زندگی مشترکشون باشن....اکثر ازدواجهایی که پر از تجمل و زرق و برق دوام زیادی متاسفانه نداره.با این پولها فکر کردین چند تا کار مفید و خداپسندانه برای نیازمندان میتونن انجام بدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من اصلا مخالف پولدار بودن نیستم موضوع اینجاست که اکثر این پولها از راه حلال بدست نمیاد...دلالی، کلاهبرداری، پولشویی و... هر سال از سال قبل بدتر میشه کسانی هستن تمام زندگی خودشون و هفت پشتشون این رقم نمیشه .خیلی ها حتی سالهاست دنبال کارن، با فوق لیسانس و هزار تا مدرک آموزشی و سابقه کار...در نهایت میخوان 500 تا 600 هزار تومن کف دست آدم بزارن...اونوقت این مسائل بدجوری تو ذوق میزنه.پول مفت و باد آورده و آدمهایی که از لحاظ انسانی... آفتابه لگن هفت دست ؛ اما عروس خانم چه شکلیه ؟!! عجب!! اینهمه پول دسته مردم زیاده؟!!!! آخه این خبرها چیه پخش می کنید.مردم واسه نون خشک محتاجند اونوقت شما چه اخباری روی سایت می گذارین؟!!!مگر کسی تو جامعه ما از این ولخرجی ها میکنه؟!!!باید به حال خودمان گریه کنیم. کسی پولش رو داره باید خرج کنه دیگه ، با اینکارش برای یه عده ای هم کار جور می شه، ولی اینکه اینقدر اختلاف طبقاتی هست واقعا دردناکه گزارش جالبی از واقعیت جامعه بود...تشکر. روزی گذشت پادشهی از گذرگهی فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خواستپرسید زان میانه یکی کودک یتیم کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست؟
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست پیداست آنقدر که متاعی گران بهاست
نزدیک رفت پیرزنی کوژپشت و گفت: این اشک دیده من و خون دل شماست
اینطوری نمیشه هوس کردم یه زن دیگه بگیرم جالبه خوش به حال پرنسس تهرانی عده ای در همین تهران بدنبال 3 میلیون وام ازدواج برای گرفتن ساده ترین مراسم عروسی هستند و از طرف دیگر برای یک دست لباس عروسی که یکبار و فقط چند ساعت می خواهند بپوشند صد میلیون پول می دهند!!! ما يك كيلو گوشت نميتونيم بخريم، كي مقصر اين فاصله طبقاتيه؟ اگر دستم رسد بر چرخ گردوناز او پرسم که این چونست و ان چون
یکی را میدهی صد ناز و نعمت
یکی نان سیه الوده در خون
مصرع اخر را اخوانید: یکی نان گران با یارانه روزی100 تومان
ان المبذزین کانوا اخوان الشیاطین.به درستی که اسراف کنندگان برادران شیاطین هستند.(قرآن کریم)
كارمان از گريه گذشته . . . آخه از كجا پول ميارن كه پول يك خونه رو (توي اصفهان) براي يك دست لباس عروس به راحتي خرج ميكنن؟چطور؟!!!!همينطور كه ميخوندم بغضم بيشتر به گلوم فشار مي آورد دو ساله عقدم لنگ پول پیش خونه به مبلغ ده ملیون تومان اصلا فکره مراسم عروسی نیستیم دوتامون اونوقت 160 میلیون تومن فقط و فقط پوله یه لباس عروسه؟؟؟؟؟ میشه باهاش کمه کم 10 زوج برن سره خونه زندگیشون معلوم نیست این پولارو از کجا آوردن که اینجوری میتونند خرج کنند ما 110میلیون بدهی داریم. این لباس کجاست بریم بدزدیم تابی جون اللهم عجل لولیک الفرججمع کنید این بساط مسخره را . عده ای پول تحصیل فرزندانشان را ندارند . لباس عروس 160 میلیونی ؛ واقعا که ...
چرا که نه. نوش جون هر فردی که میخره و می پوشه. این را نیز باید در نظر بگیریم که 160 تومان برای عده ای گران هست برای خیلی از مردم 160میلیون ارزش 160 هزارتومان دارد. آخه به شما چه ربطی داره قیمت لباس عروس مردم یکی می مرد ز درد بی نوایی یک می گفت .................. مي دانم اين مطلب را درج نمي كنيد ولي بگذار بنويسم كه اين با چه مسلكي سازگاري دارد هزاران جوان به خاطر نداشتن 2 ميليون تومان از ازدواج اين سنت محمدي فاصله ميگيرند و يك عده چنين! خوب است اين نو عروس فكر كند برخي مثل خودش دوست دارند به خانه بخت بروندولي... اي كاش پول اين لباس و اين خوشي زود گذر به 50 جوان مي داد تا زنگي تازه اي شروع كنند آن وقت براي يك عمر لذت مي برد بهر جهت عروسيتان مبارك-كياني خلایق را آنچه لایق 160 میلیون تومن؟! به به، مبارک است انشاا... اشكالش چيه ؟ دارندگي و برازندگي .هر كي داره ميخره اوني هم كه ندارد پاشو به اندازه گليمش دراز ميكنه خداوند رحمان هم همه آفريدگانش رو يكجور نيافريده .دست از نظر تنگي برداريد نوشه جونشون.ما که نداریم . ولی از داشتن دیگران لذت میبریم. اگر از راه حلال بدست آوردند و مالیاتشون را هم پرداختند نوش جانشان،چون همینجا خرج کنند بهتر ازینکه بروند اونور آبها خرج کنند.اما اگر از راه رانت خواری و ...پس بدا به حال ما !
کو بشه چشم حسود...دارندگی و برازندگی..
كوفتشون بشه الهي.. وای خدا...من و نامزدم 3 ساله نمی تونیم عروسی با هزیته 10 میلیون بگیریم اونوقت بعضی ......