بازدید 67817

داستان پتروس فداکار زیر سؤال رفت!

کد خبر: ۲۳۲۹۱۴
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۹:۳۶ 13 March 2012
ظهر امروز سه‌شنبه ۲۳ اسفندماه دیدار پایان سال اهالی انتشارات سوره مهر با فعالان رسانه‌ای حوزه کتاب برگزار شد که محمد حمزه‌زاده مدیرعامل سوره مهر، حیدر ایمنی مدیر روابط عمومی این انتشارات و دیگر دست‌اندرکاران آن حضور داشتند.

همچنین حبیب احمدزاده، نویسنده دفاع مقدسی نیز در میانه مراسم به جمع پیوست. وی در این مراسم گفت: ما مفهوم ارزشمندی به نام دفاع مقدس داریم که قدر آن را نمی‌دانیم؛ در حالی که همه جهان وقتی مفاهیم انسانی را که در این دفاع بود، می‌شنوند در برابر آن گاردشان باز می‌شود.

وی ادامه داد: حتی خاخام‌های یهودی نیز در برابر این مفاهیم ابراز احترام می‌کنند. ما باید بیشتر به این ارزش‌ها توجه کنیم و قدرشان را بدانیم.

به گزارش مهر این نویسنده درباره مسابقات کتابخوانی دفاع مقدس در زندان‌ها نیز اشاره کرد: چند مسابقه کتابخوانی بر اساس کتاب‌های دفاع مقدسی در چند زندان زنان کشور برگزار شده است که متولی آنها هم فرهنگی‌ترین زندانیان هستند. آنها آنقدر از این مسابقه استقبال کرده‌اند و تحت‌تاثیر آن قرار گرفته‌اند که حالا دیگر زندانیان زندانبانان را نصیحت می‌کنند.

به گفته احمدزاده، اگر افرادی چون سیده زهرا حسینی راوی کتاب «دا» را داشتند به هر بهانه‌ای او را مطرح می‌کردند.

وی همچنین به داستان پتروس فداکار انتقاد کرد و گفت: در کشور هلند کسی پتروس فداکار را نمی‌شناسد، ولی همه ما او را می‌شناسیم؛ چون از کتاب‌های دبستان درباره او آموخته‌ایم؛ در حالی که درباره قهرمان‌های خودمان هنوز به اندازه کافی کار نکرده‌ایم. راستی چرا هیچ‌وقت از خودمان نپرسیدیم چرا پتروس فداکار جای انگشتش یک چوب در سوراخ سد نگذاشت؟

در این مراسم همچنین فعالان رسانه‌ای برخی نکاتی که برای بهبود روابط خبری سوره مهر با رسانه‌ها تاثیرگذار است، مطرح کردند.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۱۴۴
انتشار یافته: ۵۵
تقصیر پتروسه !!!!
پتروس یک داستان جعلی و دروغی است که متاسفانه سالها در کتب ما بیان می شود

آخه مگه میشه با انگشت آب سد رو نگه داشت؟!!؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
اره داستان جعلی هست تو یه برنامه با کارشناس اون کشور صحبت کرد و گفت که همچین کسی وجود نداره ولی اونا از همین موضوع استفاده کردن و حتی مجسمه پتروس رو درست کردن...حالا ما اینجا ....
خوب اگه چوب می ذاشت که نمی گفتند پطرس فداکار می گفتند: چوب فداکار!!!!
نفس کار مهم بوده نه نحوه کار، آقای نویسنده!!!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۱۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۳
من با این داستان پترس از اول مشکل داشتم
ولی اینم مهمه چی میخوایین جایگزینش کنید؟
ما هم داستان آرش کمانگیر رو نمیدونیم و فقط اسمش برامون مونده
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۵۱ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۳
آخه لب ساحل چوب کجا بوده؟
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۸:۴۱ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
بچه بوديم نمي دونستيم كه با اين داستان همه ما را سر كار گذاشتن آخه يك انگشت كوچك مي تواند مانع از خرابي سازه اي به آن عظمت شود طول اين انگشت مگه چند متر بود
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
آی کیو! اگه لب ساحل (!!!) چوب نیست، سد که حتما نیست!!!
تابناک خوابی مثل اینکه این داستان دو سال پیش در اخبار سراسری با گزارش نجف زاده از پاریس زیر سئوال رفته.
می تونه دلایل مختلفی داشته باشه :
1- شب بود و پیدا کردن چوب سخت بود
2- هوا سرد بود و مردم همه چوبها را برای گرم گردن خود برده بودند
3-عقل پطروس به اندازه شما نبود
4-برای نجات شهر کوچکش با ثانیه ها معامله نکرد
ای بابا شاید اون دور و ور ها چوب نبوده ! به چه چیزهائی گیر میدید.چه اشکال داره شجاعت و فداکاری را در شکل های مختلف واز دیگر انسانها و ممالک دیگه بشناسیم؟
انوقت فداکار نمی شد فدا کاری یعنی از جان مایع گذاشتن وقتی از دیکران مایع بگذاری ان هم از یک چوب اینکه فدا کاری نمیشه این یعنی تفکر خلاق حالا چی شده که از پطرس فداکار انتقاد می شود پطروس دیگر کودک نیست او حالا پیرمردی شده که انگشت ندارد مهم فعل فداکاری است
تازه تا اونجا که من یادمه این پطروس کوچولو اگه انگشتشو بیرون میاوردسوراخ بزرگتر میشدو آب سد بافشاربیشتر بیرون میزدو فاجعه بزرگتر بوجود میومد تواین هیرومیر باید دنبال چوب میگشت؟؟!!
من هم میشه برایم این سوال مطرح بود که چرا پترس چیز دیگری برای بستن سوراخ انتخاب نکرد؟ یکی از جواب هایی که یافتم این بود که چون پترس بچه بوده است و بچه ها بیشتر کارهایشان بر اساس تقلید است حدس زدم که ممکن است پترس قبلا شخصی را دیده باشد که برای بستن سوراخ از انگشتش استفاده کرده باشد. مثلا ممکن است بشگه ای سوراخ شدده باشد و پدرش برای جلوگیری از هدر رفت محتویات درون آن انگشتش را درون آن فرو کرده باشد. فقط نمی دانم بر سر انگشت پترس چه آمد؟
آخه كسي اونجا نبود یاد یک بچه ی کوچیک بدی چوب تو سوراخ بکنه. شما منظور از اون داستان رو که فداکاری هست رو متوجه نشدین.
من معمولا هروقت نظر میذارم توی بخش نطرات اون رو منتشر نمیکنید . من ساکن هند هستم و چند هفته قبل با یه خانواده ی هلندی که اتفاقا پسرشان توریست به دور دنیا و از جمله ایران هم بود در قطار ملاقات کردم .او گفت وقتی من در ایران بودم از این که میدیدم مردم ایران انقدر راجع به هلند اطلاعات دارند تعجب مبکردم. وقتی من درباره ی پترس پرسیدم ، گفت :بله الان اگه او نبود همه ی ما زیر آب رفته بودیم . و اسمش هم پترس نبوده یه اسم با یه تلفظ خیلی سخت هلندی داشته . بعدشم یکی نیست از این آقا بپرسه بچه اونوقت صبح داشته کنار سد میرفته و سوراخ سد رو که دیده حرف پدرش یادش اومده و از کجا چوب پیدا میکرده ؟؟؟
پاسخ ها
سیروس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۳
اسم اصلی پتروس van vilhelm kavari است
مهدی
| Iran, Islamic Republic of |
۰۱:۰۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
یعنی میخوای بگی داستان پتروس واقعیه؟! واقعا اگر انگشتشو نمیکرد توی سوراخ آب شهرو میگرفت؟! باید با یه سد ساز صحبت کنم.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۵۱ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
تلويزييون ايران يه مصاحبه نشون داد با رئيس موسسه اي به همين نام كه اين داستان رو از اون جا تو كتابهاي ما ااومده و اوون گفت كه اين داستان كاملا خياليه
کی گفته کسی نمیشناسه؟ خودم یادمه چند سال پیش خبرنگار فرستاده بودن هلند نشون داد مجسمه اش رو ساخته بودن تو یکی از میدون ها که انگشتشو کرده بو تو یه منفذ که ازش آب بیرون میومد ولی با مسئولاشون که صحبت کرد گفتن اسمش پتروس نیست نمیدونیم چجرا تو کتا ب های شما به این اسم مطرح شده.
حتما چوب پیدا نکرده یا اینکه خیلی فداکار علافی بوده
چرا پتروس فداکار جای انگشتش یک چوب در سوراخ سد نگذاشت؟

چون به اندازه ما عقل نداشت!!
بجای تخطئه کردن فرهنگ دیگران به فکر اصلاح فرهنگ خود باشيم!
به نظر من قهرمان قهرمانه. نمیشه گفت چون پترس هلندی پس قهرمان نیست و باید اون را از کتابهامون حذف کنیم. از این برادر که ناراحتند بپرسید درمورد ریزعلی خواجوی هم همین نظر را دارند؟
اتفاقا منم یه سوال برام در دوره دبستان پیش اومده بوده. این که دهقان فداکار نمی تونسته به جای لباسش، چوبی، پارچه ای و یا هر چی غیر لباسش رو آتیش بزنه؟!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۳:۵۷ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۳
دهقان فداكار وسط زمستون در كوه و بيابان نصف شب با فانوس در تاريكي مواجه ميشه با قطاري كه حداقل با سرعت 80 كيلومتر در ساعت به سمت ايستگاه مرگ در حركته . حالا جواب سوالت رو گرفتي ؟ يا هنوز...
شرط مي بندم اگه تو بودي حتي اينكه از نفت و آتش فانوس و لباس تنت استفاده كني نيز به ذهنت خطور نمي كرد.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۸:۰۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
جناب دانشمند تو بیابون پارچه رو از کجا می اورده. تا حالا اتیش روشن کردی که ببینی چقدر طول می کشه تا یه چوب اتیش بگیره اونم تو یه روز بارانی. گیرم چوب اتیش گرفت بعدش چی می دونی تا بگیری دستت بلا فاصله شعله اش خاموش می شه. بدون شک ایشون در اون زمان کوتاه بهترین کارو کرده. متاسفم واسه کسایی که به این چرت و پرت تو مثبت داده ان.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۸:۴۳ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
منظور اين دوست عزيز اين بوده كه نبايد به پتروس ايراد گرفت كه چرا بجاي انگشتش چوب نگذاشته
و جالب است بدانید که در کشور هلند سدی وجود ندارد
مهم عشقش باعقل وسن کمش به مردمش بوده همانطورکه شهید فهمیده هم به عشق وطنش رفت زیر تانک وکسی هم نباید بگه چرا فقط نارنجکهاشو پرت نکرد زیر تانک تصمیم گرفتن در شرایط خاص خیلی سخته واز جان گذشتن کار هرکسی نیست و مرد خودشو می خواد
آقا!!!!!!!!!!! دو ساعت می گشت چوبی پیدا می کرده که اندازه سوراخه باشه که شهر آب برده بود. بعدشم نکنه اونم می خواسته مثه بعضیا ظاهرسازی کنه برای همین انگشتشو کرده تو سوراخ که کرخ بشه و ...
چطور اگر دیگران قهرمانان مارا بزرگ بدارند خوب است ولی ما نباید چنین کنیم؟ در ضمن نیکی مرز نمیس شناسد.
بحث بر اسم و رسم و ملیت نیست. بحث فهم و درک ایثار، از خودگذشتگی و فداکاری به یک دانش آموز دستانی است که به بهترین نحو بیان شده است حال چه واقعی باشد و چه افسانه!
آقای ای کیو بلا......

شاید وقت نداشته.....
تا چوب پیدا میکرده ، یک سد آب توی دهن اش میرفته....
الکی گندش کردن چه سوراخی چه سدی چه کشکی.پتروس داشته سوراخ می کرده شهرو آب ببره مامورا دیدن زود دستشو کذاشته روی سوراخو بقیه داستان هم که...
هميشه نميتونيم به اين راحتي نظر بديم.
اگر اين جوريه فكر كنيم پس چرا حسين فهميده نارنجك ها رو زير تانك نينداخت بلكه اونا رو به خودش بست و زير تانك رفت؟
به نظرم آدم تا وقتي تو شرايط خاصي نباشه نميتونه در مورد اون شرايط نظر بده.
اصلا ازنظر مهندسی یه سوراخ تو سذ بوجوذ نمیاداون امکان پذیر نیست مسخره است سذ با انگشت جلو خراب شدنش گرفته بشه .
اتفاقا یه سوالاتیم واسه من همیشه بوده که این پتروس اونموقع پشت سد چی کار میکرده؟ قدش چجوری به سوراخ سد به اون بزرگی ومرتفعی رسیده؟ چجوری سد که اینقد قطوره(ده ها متر قطر) به اندازه انگشت دستش سوراخ شده بوده؟(دوستان صحبته یه سده نه یه تکه مقوا و سوراخش)
فکر کنم این داستان از ازل تخیلی باشه!
یه روز یه فرد دانایی انگشت اشاره اش رو به ستاره ای در آسمان نشان داد و به فردی گفت: اون ستاره رو تو آسمون می بینی؟ اون فرد هم نگاه به سرانگشتان مرد کرد و گفت : کدوم ستاره؟

حالا قضیه ماست. میگی نگاه به فداکاریش کن میگه چوب نمی تونسته توی سد بچپونه.
آقاااااااااایون
چوب بعد از چند دقیقه در میاد با اون فشار آب
ولی انگشتش رو میتونسته هی جابه حا کنه
چرا چوب. میگم چطوره دور رولپلاک یه کم تفلون میپیچید بعد توی سوراخ کار میگذاشت. اینطوری مشکل کامل حل میشد.
خوب دهقان فداکار هم به جای لباسش می رفت یک مشعل از اونهایی که تو المپیکا ازش استفاده می کنند بر می داشت. کلاً ماها عادت داریم همه چیز و خراب کنیم و مدعی باشیم فقط خودمونیم که آدم حسابی هستیم !!!
برای اینکه ماها در دوره ای زندگی میکنیم که نمیدانیم فداکاری را با چی مینویسند . اینقدر سر درگریبان هستیم که حتی برای خانواده خود هم فداکاری نمیکنیم . بد وضعی داریم
این عکس مجسمش توی هلنده

http://img4up.com/up2/77640808245047838098.png

چطور هلندی ها نمیشناسنش ولی مجسمش رو ساختن!!!1

شاید ما رفتیم براشون ساختیم
آخه محاسبه هم خوب چیزیه .کسی معنای سد رو میدونه؟
سد جایی نیس که یه سطل آب پشتش گیر کرده باشه. بگبم 80 سال پیش که این داستان احمقانه توی کتاب های درسی فرود آمد سدها 5 متر مکعب آب گیر می دادند! میشه 5 تن. حالا این آب شروع به نشت کرده . اگر انگشت این پسرک نادان بتونه جلو فشار 5 تن بر مثلا دو متر مربع سطح مقاوم سد( البته این سد بیشتر یک حوض بزرگه ها!) را کنترل کنه حساب کنید یک پسرک مثلا 40 کیلویی چه مقدار فشار را از طریق دست به آرنج، بازو و زانوهایش به زمین منتقل می کند و آخ نمی گوید .
اونایی که این داستانو بافتن خیلی کلک بودن، اونایی که توی کتابا اوردن خیلی ناداني كردند ، لطفا تکلیف اونایی که باور کردن و دفاع می کنن خودتون تعیین کنین
یادمون نره یک بچه این کارو کرده نه یک نویسنده دفاع مقدس-از بچه چه توقعی دارید؟
من با اين درس پتروسمشكل داشتم يادمه معلممون ميگفت 10 بار از روش بنويسيم.
هانس برینکر یا اسکیت‌های نقره‌ای نام داستانی است نوشته مری میپس داج، نویسنده آمریکایی، در سال ۱۸۶۵ در مورد زندگی در هلند.شهرت این داستان به خاطر صحنه‌ای است که یک پسر کوچک برای جلوگیری از خرابی سد خاکریز، انگشت خود را درون سوراخ سد می‌کند. از این پسر کوچک در کتاب‌های درسی ایران با نام «پطرس فداکار» یاد می‌شود. این "داستان" سال‌ها، یکی از درس‌های کتاب فارسی سال چهارم دبستان در ایران بود.
آقای ناشناس اگر جناب آقای ریزعلی چیزی غیر از لباسش همراه داشت آتش میزد و نمیذاشت شما این اندازه تابه امروز بفکر فرو بروین و اینقدر عذاب بکشین و مغز متفکرت را در جای دیگر به کار نندازی و ازصف نخبه ها عقب بی افتی!!!!!!!!!!!!!!!!!
اما مجسمه اش در شهر لاهه وجود دارد پسرکی که سوراخ سد را با انگشت بسته است خدا قسمتت کنه ببینی.
چرا دهقان فداكار به جاي لباسش چوب آتيش نزد؟
فداکاری نزد ایرانیان است و بس !!
این آقا یک بار دیگر داستان رو بخونه تا متوجه بشه چرا بجای چوب ، انگشتش را در سوراخ سد کرده ؟
ما ایرانی ها که در اسطوره سازی حرفه ای هستیم چرا به اسطوره های دیگران ایراد میگیریم ؟ اینها فقط برای ملموس کردن روح فداکاری در بین کودکان است و اشکالی ندارد.
شاید چوب اختراع نشده بوده ولی می تونست چوب سیگارش ببخشید چوب سیگار باباش رو بذاره
نظرتون راجع به آريوبرزن چيه؟ من كه با كمال شرمندگي بايد عرض كنم كه تا وقتي كه مجسمه اش رو جمع نكردند، هيچي ازش نميدونستم.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار