بازدید 3219

گذشت از قاتل تازه‌داماد ميانسال

کد خبر: ۲۳۲۳۱۰
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۰:۰۹ 11 March 2012
 پسر جواني كه مستاجرش را به قتل رسانده بود پنج‌سال بعد از ارتكاب جنايت با بخشش اولياي‌دم مقتول از مرگ نجات پيدا كرد.

شرق: شامگاه روز پنجشنبه 28 ارديبهشت سال 85 پسري جوان به نام فرهاد وقتي وارد خانه‌اش در منطقه بي‌سيم تهران شد، فهميد مستاجرشان بار ديگر برخلاف تذكرهاي قبلي همراه يك زن وارد منزل شده است.

او كه از رفتارهاي مرد ميانسال به ستوه آمده بود بلافاصله به طبقه دوم ساختمان رفت تا با محمدرضا صحبت كند اما گفت‌وگوي آنها به درگيري منجر شد و لحظاتي بعد مرد مستاجر در حالي‌كه غرق در خون بود به بيمارستان انتقال يافت و در آنجا باوجود تلاش‌هاي كادر درماني جانش را از دست داد.

بعد از مرگ اين مرد كارآگاهان ويژه مبارزه با قتل پليس آگاهي به ساختمان محل وقوع جنايت رفتند و تحقيقات‌شان را آغاز كردند. آنها در همان بدو امر فهميدند متهم همراه والدينش در اين خانه زندگي مي‌كرد و از مدت‌ها قبل با مستاجرشان كه مجرد بود، اختلاف داشت. او بعد از درگيري خونين پا به فرار گذاشته بود به همين دليل تجسس‌ها براي به دام انداختن وي آغاز و فرهاد ساعاتي بعد در حالي‌كه در خياباني نزديك به محل قتل پرسه مي‌زد دستگير شد.

 او در بازجويي‌هاي اوليه اتهامش را گردن گرفت و گفت: «مدتي بود محمدرضا زني را همراه خودش به خانه مي‌آورد. اين كار او با اعتراض خانواده‌ام مواجه شده بود. من خودم چند بار به مستاجرمان تذكر داده بودم اما او توجهي نمي‌كرد و به كارهايش ادامه مي‌داد. شب حادثه وقتي به خانه رفتم دوباره فهميدم محمدرضا آن زن را به خانه‌اش آورده و مادرم در نبود من با مستاجرمان سر اين موضوع دعوا كرده است.

وقتي ماجرا را فهميدم خيلي عصباني شدم و سريع به طبقه بالا رفتم تا با محمدرضا صحبت كنم اما او جواب درستي به حرف‌هايم نداد و از طرفي پسرخوانده‌اش با شيشه نوشابه به طرفم حمله كرد. در اين درگيري شيشه شكست و من آن را به طرف مستاجرمان پرت كردم كه وارد گردنش شد و او جان باخت.»

كارآگاهان در ادامه تحقيقات به بازجويي از زني پرداختند كه زمان حادثه در خانه مقتول بود. او گفت: «من و محمدرضا چندي قبل با هم آشنا شديم و بعد از مدتي تصميم گرفتيم ازدواج كنيم. ظهر روز حادثه با هم به محضر رفتيم و عقد موقت كرديم و اول شب با خريدن شام به خانه محمدرضا رفتيم اما ناگهان فرهاد وارد خانه ما شد.

شوهرم سعي كرد به او بگويد من همسر قانوني وي هستم اما فرهاد حرف‌هاي محمدرضا را باور نكرد و با شوهرم درگير شد و او را كشت.»بعد از روشن شدن جزييات قتل پرونده در اختيار قضات شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت.

در جلسه دادگاه اولياي دم محمدرضا خواستار قصاص فرهاد شدند و اين جوان نيز ضمن دفاع از خودش جزييات ماجرا را شرح داد و در نهايت به مرگ محكوم شد ولي با اعتراض وي قضات ديوان‌عالي كشور حكم صادره را نقض كردند و اين بار پسر جوان در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران محاكمه و مجددا به قصاص محكوم شد و اين حكم به تاييد ديوان‌عالي كشور نيز رسيد.

پس از آن فرهاد در زندان در انتظار مرگ بود و از سوي ديگر با كمك خانواده‌اش و با ابراز پشيماني از كاري كه انجام داده بود سعي مي‌كرد رضايت اولياي‌دم مقتول را جلب كند. سرانجام اين اتفاق افتاد و اولياي دم ديروز با مراجعه به دادسراي جنايي تهران اعلام كردند از قصاص و خونخواهي صرف‌نظر كرده‌اند. به اين ترتيب پسر جوان بار ديگر به زندگي بازگشت.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها