بازدید 23349
عملیات والفجر هشت در سخنان امیر دریادار عباس محتاج:

فرمانده عراقی می‌گفت: شما ما را فریب دادید!

عمليات والفجر 8 طولاني‌ترين عمليات دوران جنگ بود كه 75 روز طول كشيد. هنگامی که قرارگاه دشمن در فاو فتح شد، از فرمانده قرارگاه عراق در فاو پرسیدند: چرا این حجم عملیات مهندسی، شما را متوجه منطقه نکرد که وی در پاسخ‌ گفت: ما گمان می‌‌کردیم تک اصلی شما در منطقه دیگری است.
کد خبر: ۲۲۴۹۰۷
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۹:۰۸ 05 February 2012
 در ساعت 10: 22 دقیقه بیستمین روز از بهمن ماه 1364 نیروهایی كه مدت‌ها منتظر چنین شبی بودند، با شنیدن رمز عملیات، هجوم گسترده خود به ساحل اروند رود را آغاز كردند.

به گزارش «تابناک»، عمليات والفجر 8، طولاني‌ترين عمليات دوران جنگ بود كه 75 روز طول كشيد و تقريبا تنها عمليات مهمي بود كه ایران توانست منطقه بسيار مهمي از خاك عراق را به تصرف خود در بياورد و ارتباط دريايي عراق با خليج فارس را قطع کند.

همزمان با فرا رسیدن سالگرد این عملیات بزرگ و غرور آفرین، امیر دریادار عباس محتاج، از فرماندهان برجسته سپاه در دوران دفاع مقدس به بررسی نکاتی برجسته از این حماسه افتخار آفرین پرداخته است.
 
گزیده سخنان ایشان که در جمع پیشکسوتان دفاع مقدس گفته شده، بدین قرار است:
 

لازم می‌دانم دو نکته را درباره عملیات والفجر 8 عرض کنم:

نکته نخست، تأثیر شخص آقا محسن یا آقای دکتر رضایی در عملیات والفجر 8 است.
شاید در هیچ کدام از این عملیات‌های‌ دوران دفاع مقدس، نقش ایشان و تأثیرگذاری ایشان به این اندازه برجسته نبود.‌ دلیلش هم این است که ما در سال‌های پیش، عملیات بدر و خیبر را انجام داده بودیم که با دشواری‌هایی روبه‌رو شده بودیم و همین دشواری‌ها، ادامه جنگ و تصمیم‌گیری در چگونگی ادامه نبرد را بر همگان دشوار کرده بود.

یادم هست، آقای رضایی فرصتی را به فرماندهان قرارگاه‌ها و فرماند‌‌هان ارشد داد که بنشینند و درباره ادامه جنگ بحث و بررسی کنند. شاید یکی از عمده‌ترین مشکلات ما درباره ادامه جنگ،‌ مسأله کمبودها و نقصان‌هایی بود که ما در عُده و عِده داشتیم و همین موضوع، چگونگی ادامه جنگ با ابهامات و دشواری‌هایی روبه‌رو کرده بود.

در اینجا باید به نکته‌ای اعتراف کنم. مهلتی که آقا محسن به فرماندهان قرارگاه‌ها و فرماندهان ارشد داد که بیایند درباره چگونگی ادامه نبرد بررسی کنند. شاید ما در آن مدت به نقطه روشنی نرسیدیم و نتوانستیم در تصمیم‌گیری، به آقای رضایی کمک مؤثری بکنیم و تصمیم شخص آقای رضایی بود که ما را از این مرحله گذراند؛ این نکته‌ای بود که باید در تاریخ عملیات والفجر 8 این تأثیر بسزا و شایسته مورد توجه قرار گیرد.

حال این که در این نشست‌ها چه گفتند و چه مطالبی بود، همه این مستندات ضبط شده و دوستان به آن اندازه که قابل انتشار هست، می‌توانند مراجعه کنند و به این اسناد دسترسی داشته باشند.

نکته دوم، نوع مدیریت در جبهه بود که باز به نظر من یکی از مشخصه‌ها و شاخصه‌های اساسی نبرد ما، این نوع مدیریت بود.

به یاد دارم پس از این که آقا محسن تصمیم به عملیات در این منطقه گرفت ـ که به دلایلش اشاره خواهم کرد ـ برخی از دوستان عزیزی که از پیش‌کسوتان و طراحان و نیز در موضوع طراحی و فرماندهی بسیار قوی بودند،‌ قانع نشدند که در منطقه عملیات والفجر 8 یا همین منطقه فاو خودمان،  عملیات شود.

به نظر من،‌ برخورد بزرگوارانه و از موضع سعه صدر با این موضوع، ‌بسیار کارساز بود. آقا محسن تلاششان را برای این گذاشت که همه رده‌های فرماندهی را قانع کند. نشست‌‌های متعددی برای این که فرماندهان به اقناع برسند، تشکیل شد. اصلا بحث دستور و دستور پذیری نبود. موضوع، موضوع اقناع بود. باید همه عزیزانی که در این عملیات شرکت می‌کردند، قانع می‌شدند.


امیر دریادار عباس محتاج در ادامه، تاکید دارد که در ارتباط با عملیات والفجر 8انتخاب منطقه عملیاتی بسیار هوشمندانه صورت گرفته بود. این هوشمندی در بالاترین سطح بود و سپس وقتی به ما منتقل می‌شد، ما درباره این مطالب بحث و صحبت و از آن استفاده می‌کردیم.

او در مورد محدودیتهای این عملیات می گوید: از جمله محدودیت‌های ما، محدودیت عملیات با نیروهای زرهی دشمن بود. ما باید در منطقه‌ای عملیات می‌‌‌کردیم که نیروی زرهی دشمن را ناکارآمد می‌‌کردیم. در دو عملیات بدر و خیبر که در گذشته انجام شده بود ، ما در عملیات آبی‌، خاکی و در استفاده از قایق‌هایی تندرو به یک ورزیدگی رسیده بودیم. به نظر من، این که در زمین بجنگیم، از مزیت‌های ما و از نکات بسیار خوبی بود که در عملیات والفجر 8 به آن توجه شد.



ما در یک عملیات آبی، خاکی در جنگ با آب به یک مزیت نسبی دسترسی پیدا کرده بودیم که عراق از آن محروم بود.

عراق، در جنگ زرهی نسبت به ما برتری داشت. ما باید در جایی می‌جنگیدیم که مزیت نسبی عراق را از کار بیندازیم. از مزیت نسبی خودمان خوب بهره گیریم و این یکی از هوشمندی‌هایی بود که در انتخاب منطقه والفجر 8 به کار برده شد.

او درباره وسعت عملیات یادآور می‌شود: یکی از محدودیت‌های ما محدودیت‌های عِده، عُده بود. عملیات والفجر 8 منطقه، به ما این امکان را می‌داد که بتوانیم در وسعت منطقه بنا به توان خودمان، وسعت منطقه را برگزینیم؛ یعنی ما در این عملیات، می‌توانستیم جبهه را به اندازه استعداد خودمان محدود یا گسترده انتخاب کنیم.

سردار محتاج، برتری دیگر نیروهای ایران در این عملیات را این گونه بیان می‌کند: نکته بعدی جناحی بود که دشمن به ما می‌داد. یکی از آسیب‌پذیری‌های جدی‌مان در همه عملیات‌ها جناحی بود که به دشمن می‌دادیم اما در این عملیات، ما می‌توانستیم یک جناح بزرگ را در عملیات‌های پاتک که نقطه قوت دشمن بود از دشمن بگیریم؛ یعنی از آبادان تا فاو، یک چیزی نزدیک هفتاد،‌ هشتاد کیلومتر. این جناح می‌توانست در برد خمپاره های  60 و 81 و 120 و توپخانه ما باشد.

 البته محدودیت‌هایی هم در این عملیات بود که ایشان این گونه به آنها اشاره دارد: محدودیت‌ بزرگ ما گذر از رودخانه بود. ما باید از دو رودخانه بزرگ گذر می‌کردیم. یکی از این رودخانه‌ها، اروند و دیگری بهمن‌شیر بود.

این که دشمن می‌آید و پل‌های اروند و بهمن‌شیر را می‌زند، در محاسبات ما کاملا محاسبه شده بود. این که گذر از اروند و پشتیبانی آن چند لشکری که ما می‌فرستادیم آن طرف از آب روزهای نخست با دشواری‌های جدی روبه‌رو بود. اینها در برآوردها و پیش‌بینی‌های ما محاسبه شده بود. پس یکی از محدودیت‌های جدی که ما داشتیم، محدودیت عبور از اروند و بهمن‌شیر بود. البته گذر از بهمن‌شیر، عملیات نبود، ولی می‌دانستیم یک محدودیت جدی برای ماست، اما عبور از اروند به عنوان یک منطقه‌ای که باید از یک رودخانه خروشانی با عرض 400 تا 1200 متر می‌گذشتیم، خط دشمن را می‌شکستیم و منطقه را به تصرف درمی‌آوردیم، یکی از محدودیت‌های بزرگ بود.

محدودیت دوم ما زمین بود. ما برای استقرار عقبه‌ها، توپخانه‌ها و استقرار یگان‌ها با محدودیت زمین روبه‌رو بودیم؛ یعنی همان محدودیتی که برای دشمن بود برای ما هم بود، چون جزیره آبادان هنگامی که باران می‌زد، به باتلاق و یک دریاچه کم‌عمق تبدیل می‌شد؛ بنابراین، برای استقرار عقبه‌ها، نیاز به یک کار مهندسی گسترده بود.

سردار محتاج در مورد عناصر اصلی پیروزی عملیات والفجر 8،‌ می گوید : به نظر من سه عنصر اساسی بود؛ نخست ایمان به خداوند تبارک و تعالی بود؛ یعنی با وجود محدودیت‌هایی که ما برای گذر از اروند می‌دانستیم و می‌شناختیم، چیزی جز توکل و ایمان نمی‌توانست در آن تصمیم دخالت کند و توکل به خداوند و ایمان به خدا بود که تقریبا تا پایین‌ترین سطوح، همه را راضی و امیدوار کرده  بود و آینده درخشانی را پیش چشم‌های خود می‌دیدیم.

عنصر  دوم، تلاش بود؛ تلاشی بی وقفه و شبانه‌روزی در همه عرصه‌ها و عنصر سوم، دانش ما از همه سطوح بود که در عملیات والفجر 8 از آنان استفاده کردیم.

تلاش مهندسی عملیات والفجر 8 از مهمترین عوامل پیروزی در این عملیات بود که ایشان بدینگونه آن را بیان می کند : باید سه تلاش همزمان در عملیات والفجر 8 انجام می‌شد. تلاش نخست، تلاش مهندسی بود، همان گونه که عرض کردم،‌ باید کار گسترده‌ مهندسی در منطقه انجام می‌شد. برای این که شما بتوانید پانزده لشکر، توپخانه‌ها،‌عقبه‌ها،‌ پدافندها،‌ بیمارستان‌ها،‌ اورژانس‌ها و قرارگاه‌ها را مستقر کنید، کار مهندسی بسیار گسترده بود.

‌یک بار برادران مهندسی، خدمت آقای دکتر محسن رضایی ـ که در آن زمان فرمانده کل سپاه بود ـ گزارش می‌دادند و دو هزار دستگاه کمپرسی در جزیره کار می‌کرد؛ دو هزار کمپرسی با انواع و اقسام دستگاه‌های لودر و بولدزر و گریدر و... .

کار مهندسی هم به گونه‌ای بود که دشمن را خیلی هشیار نکند. البته این طبیعی بود، هنگامی که دو هزار دستگاه مهندسی، کار می‌کند، دشمن هم متوجه خواهد شد؛ بنابراین، شکل آماده‌سازی زمین را به گونه جاده طراحی کردیم؛ یعنی برای استقرار پدهای توپخانه برای استقرار ادوات، برای استقرار قرارگاه‌ها، جاده‌های آنتنی و جاده‌های موازی شمالی جنوبی متعددی را در جزیره طراحی و اجرا کردیم که توپخانه‌ها بیایند روی این جاده‌ها و مستقر شوند. قرارگاه‌ها نیز بیایند و از این جاده‌های آنتنی استفاه کنند. برای آماده‌سازی کار مهندسی، نیاز به این بود که سه، چهار ماه پیش، کار گسترده‌ مهندسی انجام شود و برای این که ما اصل غافلگیری و فریب را رعایت کنیم، همزمان در دو نقطه دیگر نیز کار وسیع مهندسی انجام می‌شد.

هنگامی که قرارگاه دشمن در فاو فتح شد، از فرمانده قرارگاه که پرسیدند چرا این حجم عملیات مهندسی، شما را متوجه منطقه نکرد،‌ گفت: ما گمان می‌‌کردیم تک اصلی شما در منطقه دیگری است. این به دلیل همین هوشمندی در انجام عملیات فریب بود.


تلاش اطلاعاتی و حساسیت در شناسایی منطقه عملیات از ویژگی‌های این عملیات بود. آن گونه که سردار محتاج بدان اشاره دارد: تلاش بعدی،‌ اقدام دوستان اطلاعات عملیات بود که باید کار گسترده‌‌ای در زمینه شناسایی انجام می‌شد. رودخانه اروند،‌رودخانه ای است که هم جزر شدید دارد و هم مد شدید، با ارتفاع 4 تا 5 متر. این جریان آب باید به گونه‌‌ای با دقت محاسبه می‌شد که غواص ما بتواند از نقطه رهایی با محاسبات جریان آب در نقطه هدف خود سر در بیاورد یا فرود بیاید، چون جریان آب چیزی نبود که غواص بتواند با آن مقابله کند، ‌بلکه باید از جریان آب بهره می‌گرفت؛ یعنی باید خود را در جریان آب می‌انداخت؛ حال یا در یک نقطه‌ بالاتر یا در یک نقطه‌ای پایین‌تر رها می‌شد تا بتواند نقطه خروجش از رودخانه اروند در همان نقطه‌ای باشد که پیشتر شناسایی شده بود و این نیاز به محاسبات بسیار دقیق داشت.

برادران ما در اطلاعات عملیات قرارگاه کربلا و در اطلاعات عملیات قرارگاه نوح، آقای محرابی و آقای فدوی تلاش فراوانی کردند برای این که بتوانند به یک اطلاعات دقیقی دسترسی یابند و به شکر خدا و به فضل الهی و با عنایات الهی این کار با دقت تمام انجام شد. ما از همه سطوح دانش به درستی و با دقت تمام استفاده کردیم، چون مباحثات جزر و مد یکی از مباحث پیچیده و فنی در عملیات آبی و خاکی است.

آموزش نیروها در عملیات والفجر 8  نیز مهم بود و در این باره سردار محتاج یاداور می شود : موضوع سوم هم آموزش بود که باید در یک زمان محدودی، حجم چشمگیری از نیروهای غواص آموزش می‌دیدند. آموزش غواص ساده نبود؛ آن هم آموزش غواصی که بتوانند در مسیر یک رودخانه خروشان عملیاتشان را انجام دهند.

پس سه کار و فعالیت همزمان و سه تلاش همزمان باید انجام می‌شد:

مهندسی، شناسایی و آموزش: مدیریت این سه فعالیت در سطح فرماندهان لشکرها در سطح فرماندهان قرارگاه و در سطح قرارگاه خاتم‌الانبیا (ص) به درستی انجام شد.

ایشان در رابطه با نقش بر جسته نیروی هوایی در عملیات والفجر8 تاکید دارد : ما در این عملیات، باید از همه ظرفیت‌های جمهوری اسلامی بهره گیریم و این کار هم به خوبی مدیریت شده بود. ظرفیت مهندسی را که عرض کردم از ظرفیت‌ نیروی هوایی به نحو شایسته استفاده شد. شاید ما در یکی از عملیات‌هایی که به نحو شایسته و به بهترین وجه نیروی هوایی مان توانست عمل کند، هم در بعد جنگنده‌هایشان و هم در بعد پدافند هوایی‌شان، عملیات والفجر 8 بود. استفاده از هوانیروز، توپخانه و همه ظرفیت‌های توپخانه که با یک مدیریت قوی انجام شد و همه اینها را با هدایت الهی بود که فرمود: « ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم». وقتی دل‌های ما به ایمان الهی روشن شد و به یاری خداوند امیدوار بودیم، خدا نیز ما را مرحله به مرحله هدایت و یاری می‌کند.

اشاره : امیر دریادار عباس محتاج مسئولیت‌های بسیاری را در سطوح گوناگون، از جمله فرماندهی سپاه منطقه غرب، فرماندهی سپاه منطقه 5 (استان‌های خراسان، مازندران و سمنان) و فرماندهی قرارگاه کربلا در عملیات غرور آفرین والفجر 8 (فتح فاو) پشت سر گذاشته است؛ افزون بر آن که جانشینی ریاست ستاد کل سپاه، فرماندهی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی،‌ استانداری قم در دولت نهم را در کارنامه خود دارد و هم‌اکنون عضو گروه مشاوران فرماندهی معظم کل قوا و قایم مقام رئیس مرکز مطالعات راهبردی دفاعی است.

برای مشاهده متن کامل روایت امیر دریادار عباس محتاج ازعملیات والفجر 8 به ستون گزارش در اینجا مراجعه فرمایید.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر