«پيشرفت نامطلوب و مورد توقع در اخلاق، معنويت و تزکيه»، از جمله نقاط ضعفی است که رهبر انقلاب به عنوان یکی از نقاط ضعف انقلاب معرفی کردند. این پسرفت در مسائل اخلاقی، هرچند در یک فرایند بلند مدت شکل گرفته است، به هر حال بیاخلاقیهای انتخابات سال 88، نقطه عطفی در فراگیری بیاخلاقی عمومی سیاسی در کشور بود؛ فرایندی که اتفاقا پس از آن انتخابات هم به پایان نرسید و با سیاست کشور تا کنون نیز همراه بوده و در بزنگاه انتخابات مجلس نیز نمودهای این بیاخلاقیها از هم اکنون خود را نمایان کرده است.
نکته تأسفبار این که اگر سیاستمداران اخلاقمدار هم باشند که دعوت به رعایت اخلاق، حیا و تزکیه کنند، از سوی جامعه پذیرفته نمیشوند. جامعه هم گویا مقابلههای لفظی، گستاخیهای رسانهای، افشاگریهای بدون استناد را بسیار بیشتر از تعقل، خرد ورزی و تقوا میپسندند و این گونه است که فضای رسانه ای کشور، بیش از آنکه در اختیار سیاستمداران اخلاقمدار و خردمند قرار گیرد، در اختیار کسانی میگیرد که هیاهو و ریختن آبروی افراد را همت خود گماردهاند.
این در حالی است که اگر هر یک از جناحهای سیاسی کشور در این سالها بر اصلاح اخلاق سیاسی خود کوشش میکرد و تنها برای دست یافتن به اریکه قدرت، چشم را بر انصاف نمیبست و هر چه میپسندید، نمیگفت، اکنون شاید ثبات سیاسی برای همه گروههای سیاسی معتقد به نظام در کشور، به گونهای دیگر رخ میداد.
گویا هماکنون و در وضعیت کنونی کشور، کسانی که نگران سقوط اخلاق سیاسی جامعه هستند، باید بیش از پیش خود را آماده فداکاری برای جلوگیری از این سقوط اخلاقی بکنند. حضور چنین افرادی در رسانهها و ترویج اخلاقمداری، وقار و حیا، میتواند جامعه را آماده پذیرش نوع جدیدی از سیاستمدران بکند که به رغم همه رقابتهای سیاسی، اخلاق سیاسی را پاس بدارند و با همین اخلاق مطلوب سیاسی با رویکردهای گوناگون خود در راستای تأمین منافع ملی ایرانیان اقدام میکنند. به هر میزان که حضور چنین افرادی در عرصه سیاسی و عمومی کشور فزونی یابد، هم جامعه با روح و روان آرامتر و سالم تری در جهت ساختن کشور تلاش میکند و هم منافع ایرانیان، قربانی بی اخلاقیها و لجاجتهای کودکانه نخواهد شد.
سرانجام باید مصلحانی اخلاقمدار، آستین همت را بالا زنند تا تابلویی برای اخلاق سیاسی و عمومی جامعه باشند و جامعه و رسانهها هم همتی جدی برای نمایش این اخلاق سیاسی و عمومی مطلوب از خود نشان دهند.